مرجعیت زن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Rezai.mosavi (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
به گفته [[علیاکبر سیفی مازندرانی]] (زاده: ۱۳۳۵ش) از مجتهدان شیعه، شرط مرد بودن در کلمات فقیهان نزدیک به عصر او مطرح شده و در فقیهان تا حدود قرن دهم [[سال هجری قمری|هجری قمری]] چنین شرطی دیده نمیشود.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> گفته شده فقهای<ref>برای نمونه نگاه کنیدː سید مرتضی، الذریعة، ۱۳۴۸ش، ج۲، ص۷۹۹-۸۰۰؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۹۹؛ علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۶.</ref> پیش از [[شهید ثانی]]<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.</ref> ([[سال ۹۱۱ هجری قمری|۹۱۱]]-[[سال ۹۵۵ هجری قمری|۹۵۵]] یا [[سال ۹۶۵ هجری قمری|۹۶۵ق]]) ضمن ذکر شروط مفتی، مرد بودن را ذکر نکردهاند.<ref>علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹؛ ایزدیفرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۸.</ref> با ذکر شرط ذکوریت توسط [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]] در [[العروة الوثقی (کتاب)|کتاب عروة الوثقی]]،<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.</ref> راه برای فقهای بعد از او در شرط دانستن این ویژگی برای مرجعیت هموار شد.<ref>علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹.</ref> | به گفته [[علیاکبر سیفی مازندرانی]] (زاده: ۱۳۳۵ش) از مجتهدان شیعه، شرط مرد بودن در کلمات فقیهان نزدیک به عصر او مطرح شده و در فقیهان تا حدود قرن دهم [[سال هجری قمری|هجری قمری]] چنین شرطی دیده نمیشود.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۱-۱۱۲.</ref> گفته شده فقهای<ref>برای نمونه نگاه کنیدː سید مرتضی، الذریعة، ۱۳۴۸ش، ج۲، ص۷۹۹-۸۰۰؛ شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۸، ص۹۹؛ علامه حلی، قواعد الاحکام، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۵۲۶.</ref> پیش از [[شهید ثانی]]<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.</ref> ([[سال ۹۱۱ هجری قمری|۹۱۱]]-[[سال ۹۵۵ هجری قمری|۹۵۵]] یا [[سال ۹۶۵ هجری قمری|۹۶۵ق]]) ضمن ذکر شروط مفتی، مرد بودن را ذکر نکردهاند.<ref>علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹؛ ایزدیفرد و کاویار، «واکاوی ادله ناظر بر مرجعیت زنان در فقه امامیه»، ص۲۱۸.</ref> با ذکر شرط ذکوریت توسط [[سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]] در [[العروة الوثقی (کتاب)|کتاب عروة الوثقی]]،<ref>طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.</ref> راه برای فقهای بعد از او در شرط دانستن این ویژگی برای مرجعیت هموار شد.<ref>علائی رحمانی، «اجتهاد و مرجعیت زنان از منظر دین»، ص۸۹.</ref> | ||
برخی از فقهای امامیه | برخی از فقهای امامیه شرط مرد بودن را نپذیرفتهاند. برخی از آنها همچون [[محمد صادقی تهرانی]]<ref>صادقی تهرانی، رساله توضیح المسائل نوین، ۱۳۸۴ش، ص۲۶.</ref> ([[سال ۱۳۰۵ هجری شمسی|۱۳۰۵]] - [[سال ۱۳۹۰ هجری شمسی|۱۳۹۰ش]])، [[یوسف صانعی]] ([[سال ۱۳۱۶ هجری شمسی|۱۳۱۶ش]]-[[سال ۱۳۹۹ هجری شمسی|۱۳۹۹ش]])<ref>صانعی، مجمع المسائل، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۰.</ref> و [[محمدابراهیم جناتی|محمد ابراهیم جناتی]] (زاده: [[سال ۱۳۱۱ هجری شمسی|۱۳۱۱ش]])<ref>جناتی، رساله توضیح المسائل، ۱۳۸۲ش، ص۶۲؛ جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۱.</ref> به امکان مرجعیت زن در صورت داشتن شرایط فتوا دادهاند. [[عبدالله جوادی آملی]] (زاده: [[سال ۱۳۱۲ هجری شمسی|۱۳۱۲ش]]) نیز بر این باور است که جواز تقلید زنان از زن مجتهدی که هیچ مجتهدی از او اعلم نباشد، بعید نیست.<ref name=":0">جوای آملی، توضیح المسائل، ۱۳۹۶ش، ص۲۸.</ref> | ||
از جمله [[مجتهد|فقیهانی]] که در آثار فقهی خود شرط بودن مردانگی را در فتوا دادن قبول نکرده یا در آن تردید کردهاند، میتوان به [[سید محمد طباطبایی مجاهد]]<ref>طباطبایی مجاهد، مفاتیح الأصول، ۱۲۹۶ق، ص۶۱۲-۶۱۳.</ref> ([[سال ۱۱۸۰ هجری قمری|۱۱۸۰]]- [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]])، [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|علی کاشف الغطاء]]<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۰۵.</ref> ([[سال ۱۱۹۷ هجری قمری|۱۱۹۷]]-[[سال ۱۲۵۳ هجری قمری|۱۲۵۳ق]])، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]<ref>صاحب جواهر، جواهر الکلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۴۰، ص۲۲.</ref> ([[سال ۱۲۰۲ هجری قمری|۱۲۰۲]]-[[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]])، [[محمدحسین غروی اصفهانی]]<ref>غروی اصفهانی، بحوث فی علم الاصول، ۱۴۱۶ق. ج۳، ص۶۸.</ref> ([[سال ۱۲۹۶ هجری قمری|۱۲۹۶]]-[[سال ۱۳۶۱ هجری قمری|۱۳۶۱ق]])، [[سید محسن طباطبائی حکیم|سید محسن حکیم]]<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی حکیم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۳.</ref> ([[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶]][[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]])، [[سید علی حسینی شبر|سید علی حسینی شبّر]]<ref>حسینی شبر، العمل الأبقی فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۲۶.</ref> ([[سال ۱۳۰۲ هجری قمری|۱۳۰۲]]-[[سال ۱۳۹۳ هجری قمری|۱۳۹۳ق]])، [[محمدعلی اراکی]]<ref>اراکی، کتاب البیع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸۵.</ref>{{یاد|وی با این که در کتاب البیع بر این باور است که دلیلی برای این شرط وجود ندارد، در رساله عملیهاش مرد بودن را از شرایط مرجع تقلید میداند. (اراکی، توضیح المسائل، ۱۳۷۱ش، ص۶.)}} ([[سال ۱۳۱۲ هجری قمری|۱۳۱۲]]-[[سال ۱۴۱۵ هجری قمری|۱۴۱۵ق]])، [[سید رضا صدر]]<ref>صدر، الاجتهاد والتقلید، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> ([[سال ۱۳۳۹ هجری قمری|۱۳۳۹]]-[[سال ۱۴۱۵ هجری قمری|۱۴۱۵ق]])، [[مرتضی اردکانی]]<ref>اردکانی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، ۱۳۷۰ش، ص۷۴-۷۵.</ref> ([[سال ۱۳۲۶ هجری قمری|۱۳۲۶]]- [[سال ۱۴۱۷ هجری قمری|۱۴۱۷ق]]) و [[سید تقی طباطبایی قمی]]<ref>طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.</ref> ([[سال ۱۳۴۱ هجری قمری|۱۳۴۱]]-[[سال ۱۴۳۸ هجری قمری|۱۴۳۸ق]]) اشاره کرد. | از جمله [[مجتهد|فقیهانی]] که در آثار فقهی خود شرط بودن مردانگی را در فتوا دادن قبول نکرده یا در آن تردید کردهاند، میتوان به [[سید محمد طباطبایی مجاهد]]<ref>طباطبایی مجاهد، مفاتیح الأصول، ۱۲۹۶ق، ص۶۱۲-۶۱۳.</ref> ([[سال ۱۱۸۰ هجری قمری|۱۱۸۰]]- [[سال ۱۲۴۲ هجری قمری|۱۲۴۲ق]])، [[علی بن جعفر کاشفالغطاء|علی کاشف الغطاء]]<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع، ۱۳۸۱ق، ج۲، ص۲۰۵.</ref> ([[سال ۱۱۹۷ هجری قمری|۱۱۹۷]]-[[سال ۱۲۵۳ هجری قمری|۱۲۵۳ق]])، [[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]]<ref>صاحب جواهر، جواهر الکلام، دار إحیاء التراث العربی، ج۴۰، ص۲۲.</ref> ([[سال ۱۲۰۲ هجری قمری|۱۲۰۲]]-[[سال ۱۲۶۶ هجری قمری|۱۲۶۶ق]])، [[محمدحسین غروی اصفهانی]]<ref>غروی اصفهانی، بحوث فی علم الاصول، ۱۴۱۶ق. ج۳، ص۶۸.</ref> ([[سال ۱۲۹۶ هجری قمری|۱۲۹۶]]-[[سال ۱۳۶۱ هجری قمری|۱۳۶۱ق]])، [[سید محسن طباطبائی حکیم|سید محسن حکیم]]<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی حکیم، ۱۳۷۴ش، ج۱، ص۴۳.</ref> ([[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶]][[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]])، [[سید علی حسینی شبر|سید علی حسینی شبّر]]<ref>حسینی شبر، العمل الأبقی فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۸۳ق، ج۱، ص۲۶.</ref> ([[سال ۱۳۰۲ هجری قمری|۱۳۰۲]]-[[سال ۱۳۹۳ هجری قمری|۱۳۹۳ق]])، [[محمدعلی اراکی]]<ref>اراکی، کتاب البیع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۸۵.</ref>{{یاد|وی با این که در کتاب البیع بر این باور است که دلیلی برای این شرط وجود ندارد، در رساله عملیهاش مرد بودن را از شرایط مرجع تقلید میداند. (اراکی، توضیح المسائل، ۱۳۷۱ش، ص۶.)}} ([[سال ۱۳۱۲ هجری قمری|۱۳۱۲]]-[[سال ۱۴۱۵ هجری قمری|۱۴۱۵ق]])، [[سید رضا صدر]]<ref>صدر، الاجتهاد والتقلید، ۱۴۲۰ق، ص۱۰۶-۱۰۷.</ref> ([[سال ۱۳۳۹ هجری قمری|۱۳۳۹]]-[[سال ۱۴۱۵ هجری قمری|۱۴۱۵ق]])، [[مرتضی اردکانی]]<ref>اردکانی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، ۱۳۷۰ش، ص۷۴-۷۵.</ref> ([[سال ۱۳۲۶ هجری قمری|۱۳۲۶]]- [[سال ۱۴۱۷ هجری قمری|۱۴۱۷ق]]) و [[سید تقی طباطبایی قمی]]<ref>طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.</ref> ([[سال ۱۳۴۱ هجری قمری|۱۳۴۱]]-[[سال ۱۴۳۸ هجری قمری|۱۴۳۸ق]]) اشاره کرد. | ||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
==دلایل مخالفان مرجعیت زنان== | ==دلایل مخالفان مرجعیت زنان== | ||
مخالفان با مشروعیت تقلید از زنان برای اثبات مدعای خود به دلایل | مخالفان با مشروعیت تقلید از زنان برای اثبات مدعای خود به دلایل زیر تمسک کردهاند: | ||
'''۱. اجماع''': بر اساس نقل شهید ثانی یکی از شرایط مُفْتی (فتوا دهنده)، مرد بودن است و در این مسئله [[اجماع]] وجود دارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.</ref> به عقیده [[علیاکبر سیفی مازندرانی|سیفی مازندرانی]]<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۲.</ref> و [[محمد محمدی قائنی|محمدی قائنی]]<ref>قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۹.</ref> (زاده: [[سال ۱۳۴۴ هجری شمسی|۱۳۴۴ش]]) به دلیل این که در این مسئله فقهای متقدم تصریح نکردهاند و در کلمات بقیه نیز اختلاف وجود دارد، نمیتوان این مسئله را مورد اجماع دانست. | '''۱. اجماع''': بر اساس نقل شهید ثانی یکی از شرایط مُفْتی (فتوا دهنده)، مرد بودن است و در این مسئله [[اجماع]] وجود دارد.<ref>شهید ثانی، الروضة البهیه فی شرح لمعة الدمشقیة، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۶۲.</ref> به عقیده [[علیاکبر سیفی مازندرانی|سیفی مازندرانی]]<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۲.</ref> و [[محمد محمدی قائنی|محمدی قائنی]]<ref>قائنی، «تقلید از مجتهد زن (۱)»، ص۳۹.</ref> (زاده: [[سال ۱۳۴۴ هجری شمسی|۱۳۴۴ش]]) به دلیل این که در این مسئله فقهای متقدم تصریح نکردهاند و در کلمات بقیه نیز اختلاف وجود دارد، نمیتوان این مسئله را مورد اجماع دانست. | ||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
'''۳. روایات''': از جمله روایات مورد استناد مخالفان مرجعیت زن، [[مشهوره ابیخدیجه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۱۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ۱۳۶۵ش، ج۱۶، ص۳۰۳.</ref> است که در آن، [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در ارجاع برای قضاوت، تعبیر «رجل» (مرد) به کار برده است.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> همچنین در روایتی راوی از استنباط همسرش با قول [[زرارة بن اعین|زراره]] و [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] سخن میگوید که امام صادق(ع) اظهار نظر کردن زنان در این مسائل را نفی میکنند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> گفته شده این روایت به صراحت تقلید از زنان را نادرست میداند.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> روایاتِ بیانگر ضعف رای و قوه استدلال زنان، روایاتِ نهی از مشورت با زنان و روایاتی که لزوم دوری زنان از اختلاط با مردان را تاکید میکنند، از دیگر احادیثیاند که برای مناسب نبودن زنان برای جایگاه مرجعیت مورد استناد قرار گرفتهاند.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۴-۱۹۸ː؛ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۷-۱۲۰.</ref> | '''۳. روایات''': از جمله روایات مورد استناد مخالفان مرجعیت زن، [[مشهوره ابیخدیجه]]<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۷، ص۴۱۲؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۰۵ق، ج۳، ص۲؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام ۱۳۶۵ش، ج۱۶، ص۳۰۳.</ref> است که در آن، [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در ارجاع برای قضاوت، تعبیر «رجل» (مرد) به کار برده است.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> همچنین در روایتی راوی از استنباط همسرش با قول [[زرارة بن اعین|زراره]] و [[محمد بن مسلم ثقفی کوفی|محمد بن مسلم]] سخن میگوید که امام صادق(ع) اظهار نظر کردن زنان در این مسائل را نفی میکنند.<ref>کشّی، رجال، ۱۴۰۹ق، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref> گفته شده این روایت به صراحت تقلید از زنان را نادرست میداند.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۹.</ref> روایاتِ بیانگر ضعف رای و قوه استدلال زنان، روایاتِ نهی از مشورت با زنان و روایاتی که لزوم دوری زنان از اختلاط با مردان را تاکید میکنند، از دیگر احادیثیاند که برای مناسب نبودن زنان برای جایگاه مرجعیت مورد استناد قرار گرفتهاند.<ref>سند بحرانی، سند العروة الوثقی (الاجتهاد و التقلید)، ۱۳۹۴ش، ج۲، ص۱۰۴-۱۹۸ː؛ سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۷-۱۲۰.</ref> | ||
'''۴. انصراف ادله تقلید به مردان:''' طبق این دلیل، گرچه دلایلِ حجیت تقلید مطلق هستند، اما براساس قرائنی، [[انصراف]] به مردان پیدا میکنند.<ref>بروجردی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، مطبعه الخراسان، ص۲۱.</ref> گفته میشود | '''۴. انصراف ادله تقلید به مردان:''' طبق این دلیل، گرچه دلایلِ حجیت تقلید مطلق هستند، اما براساس قرائنی، [[انصراف]] به مردان پیدا میکنند.<ref>بروجردی، رسالة فی الاجتهاد و التقلید، مطبعه الخراسان، ص۲۱.</ref> گفته میشود آنچه به صورت یقینی از این روایات برداشت میشود حجیت تقلید از مردان است و نمیتوان به اطلاق آنها برای اثبات حجیت تقلید از زن تمسک کرد.<ref>سیفی مازندرانی، الإجتهاد و التقلید (دلیل تحریر الوسیلة للإمام الخمینی)، ۱۴۳۵ق، ص۱۱۴-۱۱۷؛ قائنی، «تقلید از مجتهد زن(۲)»، ص۴۱-۵۳.</ref> در نقد این دلیل محمد ابراهیم جناتی معتقد است در ادله موجود برای تقلید نمیتوان انصراف معتبری برداشت کرد.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.</ref> | ||
'''۵. مذاق شارع:''' :[[سید ابوالقاسم خویی]] با نقد روایاتِ مشروط بودن تقلید به مرد بودن مجتهد، معتقد است با توجه به مجموعه ادلهای که از شریعت به دستمان رسیده است، میتوانیم ذائقه و نظر کلّی خداوند در این مسئله را استنباط کنیم. نگاه دین به زن اینگونه است که برای زن تصدّی امور منزل و دوری از جامعه و پوشیده بودن ترجیح دارد. پس به صورت قطع ثابت میشود که شارع نسبت به مرجعیت زن که لازمه محل رجوع | '''۵. مذاق شارع:''' :[[سید ابوالقاسم خویی]] با نقد روایاتِ مشروط بودن تقلید به مرد بودن مجتهد، معتقد است با توجه به مجموعه ادلهای که از شریعت به دستمان رسیده است، میتوانیم ذائقه و نظر کلّی خداوند در این مسئله را استنباط کنیم. نگاه دین به زن اینگونه است که برای زن تصدّی امور منزل و دوری از جامعه و پوشیده بودن ترجیح دارد. پس به صورت قطع ثابت میشود که شارع نسبت به مرجعیت زن که لازمه محل رجوع و ریاست مسلمین است، رضایت ندارد.<ref>خویی، التنقیح فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۲۴-۲۲۶.</ref> در نقد این دلیل گفته شده مرجعیت مستلزم امامت، اختلاط با نامحرم و خروج زنان از پوشش و عفاف نیست.<ref>طباطبایی قمی، مبانی منهاج الصالحین، ۱۴۲۶ق. ج۱، ص۳۰.</ref> | ||
==دلایل موافقان مرجعیت زنان== | ==دلایل موافقان مرجعیت زنان== | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
'''۲. سنت نبوی(ص) و ائمه(ع):''' در [[سنت|سنت پیامبر(ص) و امامان(ع)]] اگر کسی اهلیت پاسخ به معارف دینی را داشت، به او ارجاع میدادند و در این مسئله زن یا مرد بودن برایشان موضوعیت نداشت. از جمله زنانی که به آن ارجاع داده شده است، [[حمیده همسر امام صادق(ع)|حمیده مصفاه]] همسر امام صادق(ع) و مادر امام کاظم(ع) است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.</ref> در روایت دیگری وقتی از امام صادق(ع) در مورد امکان نیابت زن در حج سوال میشود، حضرت این امر را به علم و دانش دینی زن مشروط میکنند و میفرماید:: «چه بسا زنی فقیهتر از مرد باشد».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۰۶.</ref> به عقیده جناتی این روایت نشان میدهد که نمیتوان ویژگیهای زنانگی را دلیلی بر پایینتر بودن کلی قوه استنباط زنان از مردان دانست.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.</ref> | '''۲. سنت نبوی(ص) و ائمه(ع):''' در [[سنت|سنت پیامبر(ص) و امامان(ع)]] اگر کسی اهلیت پاسخ به معارف دینی را داشت، به او ارجاع میدادند و در این مسئله زن یا مرد بودن برایشان موضوعیت نداشت. از جمله زنانی که به آن ارجاع داده شده است، [[حمیده همسر امام صادق(ع)|حمیده مصفاه]] همسر امام صادق(ع) و مادر امام کاظم(ع) است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.</ref> در روایت دیگری وقتی از امام صادق(ع) در مورد امکان نیابت زن در حج سوال میشود، حضرت این امر را به علم و دانش دینی زن مشروط میکنند و میفرماید:: «چه بسا زنی فقیهتر از مرد باشد».<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۳۰۶.</ref> به عقیده جناتی این روایت نشان میدهد که نمیتوان ویژگیهای زنانگی را دلیلی بر پایینتر بودن کلی قوه استنباط زنان از مردان دانست.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.</ref> | ||
'''۳. اطلاق ادله تقلید::''' گفته شده همه دلایل حجیت تقلید از مجتهد، مطلق هستند و هیچیک نشان دهنده اختصاص مرجعیت به مردان نیستند.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.</ref> برای نمونه در روایت امام حسن عسکری(ع) که ویژگیهایی برای کسی که از او تقلید میشود، بیان شده،{{یاد|«و اما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه» (هر کسی از فقها که مراقبِ نفس خود باشد، محافظ دینش باشد، با هوای نفسش مخالفت کند و از امر مولایش اطاعت کند، عوام شیعه باید از او تقلید کنند) | '''۳. اطلاق ادله تقلید::''' گفته شده همه دلایل حجیت تقلید از مجتهد، مطلق هستند و هیچیک نشان دهنده اختصاص مرجعیت به مردان نیستند.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.</ref> برای نمونه در روایت [[امام حسن عسکری(ع)]] که ویژگیهایی برای کسی که از او تقلید میشود، بیان شده،{{یاد|«و اما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه حافظا لدینه مخالفا علی هواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه» (هر کسی از فقها که مراقبِ نفس خود باشد، محافظ دینش باشد، با هوای نفسش مخالفت کند و از امر مولایش اطاعت کند، عوام شیعه باید از او تقلید کنند) | ||
(حرّ عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ج۲۷، ص۱۳۱.)}} اشارهای به مرد بودن نشده است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.</ref> همچنین به عقیده [[مرتضی مطهری]] در [[سیره عقلاء|بِنای عُقَلا]] که دلیل اصلی تقلید است، از باب رجوع به متخصص همچون مراجعه به پزشک است. عقلا در این مسئله، تفاوتی میان متخصصان زن و مرد در صورت یکسان بودن | (حرّ عاملی، وسائل الشیعه، مؤسسة آل البیت علیهم السلام لإحیاء التراث، ج۲۷، ص۱۳۱.)}} اشارهای به مرد بودن نشده است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۹.</ref> همچنین به عقیده [[مرتضی مطهری]] در [[سیره عقلاء|بِنای عُقَلا]] که دلیل اصلی تقلید است، از باب رجوع به متخصص همچون مراجعه به پزشک است. عقلا در این مسئله، تفاوتی میان متخصصان زن و مرد در صورت یکسان بودن اعلمیت، تجربه و ... نمیگذارند، بلکه اگر علم و تجربه متخصص زن بیشتر باشد، عاقلان رجوع به زن را ترجیح میدهند.<ref>مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری (زن و مسائل قضایی و سیاسی)، ۱۳۸۴ش، ج۲۹، ص۴۲۲.</ref> | ||
'''۴. سیره متشرعه:''' در طول تاریخ اسلام، از زمان [[صحابه]] و [[تابعین]] و بعد از آن همواره زنان فقیهی بودهاند که پذیرش مقام فقهی آنها میان مردم تفاوتی با مردان نداشته است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۸.</ref> رجوع به زنان برای فهم دین در میان [[مسلمان|مسلمانان]] حاکم بوده است و ردّی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] در این باره نقل نشده است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.</ref> | '''۴. سیره متشرعه:''' در طول تاریخ اسلام، از زمان [[صحابه]] و [[تابعین]] و بعد از آن همواره زنان فقیهی بودهاند که پذیرش مقام فقهی آنها میان مردم تفاوتی با مردان نداشته است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۶۸.</ref> رجوع به زنان برای فهم دین در میان [[مسلمان|مسلمانان]] حاکم بوده است و ردّی از [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] و [[امامان شیعه|امامان(ع)]] در این باره نقل نشده است.<ref>جناتی، ادوار فقه، ۱۳۷۴ش، ص۳۷۰.</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
'''۵. فهم بهتر موضوعات خاص زنان توسط زنان:''' گفته شده که به دلیل پیچیدگیهای خاصی که مسائل اختصاصی زنان وجود دارد، فقیه زن با شناخت بهتری از موضوع میتوان فتوای صحیحتری بدهد. پس حتی با پذیرش استدلالهای مربوط به ضرورت مرد بودن مرجع تقلید، در فرض تقلید زنان از مجتهد زن هیچ کدام از آن اشکالات وارد نیست.<ref>ساسانی و میراحمدی، «تحلیل و ارزیابی ادلۀ فقهای امامیه پیرامون مرجعت زنان با تأکید بر دیدگاههای مقام معظم رهبری»، ص۱۱۲-۱۱۴.</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] از مراجع تقلید شیعه، به جواز تقلید زنان از زن مجتهد اعلم فتوا داده است.<ref>جوای آملی، توضیح المسائل، ۱۳۹۶ش، ص۲۸.</ref> | '''۵. فهم بهتر موضوعات خاص زنان توسط زنان:''' گفته شده که به دلیل پیچیدگیهای خاصی که مسائل اختصاصی زنان وجود دارد، فقیه زن با شناخت بهتری از موضوع میتوان فتوای صحیحتری بدهد. پس حتی با پذیرش استدلالهای مربوط به ضرورت مرد بودن مرجع تقلید، در فرض تقلید زنان از مجتهد زن هیچ کدام از آن اشکالات وارد نیست.<ref>ساسانی و میراحمدی، «تحلیل و ارزیابی ادلۀ فقهای امامیه پیرامون مرجعت زنان با تأکید بر دیدگاههای مقام معظم رهبری»، ص۱۱۲-۱۱۴.</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] از مراجع تقلید شیعه، به جواز تقلید زنان از زن مجتهد اعلم فتوا داده است.<ref>جوای آملی، توضیح المسائل، ۱۳۹۶ش، ص۲۸.</ref> | ||
== | ==تکنگاری== | ||
در رابطه با مسئله مرجعیت زن دو کتاب به صورت اختصاصی تالیف شده است : | در رابطه با مسئله مرجعیت زن دو کتاب به صورت اختصاصی تالیف شده است: | ||
کتاب «مرجعیت زن در ترازوی نقد» با نگارش زهرا اکبرزاده سال ۱۳۹۵ش توسط نویسنده منتشر شده است.<ref>اکبرزاده، مرجعیت زن در ترازوی نقد، ۱۳۹۵ش، شناسنامه کتاب.</ref> | کتاب «مرجعیت زن در ترازوی نقد» با نگارش زهرا اکبرزاده سال ۱۳۹۵ش توسط نویسنده منتشر شده است.<ref>اکبرزاده، مرجعیت زن در ترازوی نقد، ۱۳۹۵ش، شناسنامه کتاب.</ref> |