پرش به محتوا

اولوا الالباب: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴: خط ۴:


==معناشناسی==
==معناشناسی==
اولوا الالباب واژه‌ای [[قرآن|قرآنی]] است که در توصیف بندگان و مؤمنان برجسته و خاص به‌کار رفته است.<ref>میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref> این واژه از تعابیر ویژه در نظام معرفتی و اخلاقی قرآن دانسته شده است.<ref>میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref>  
اولوا الالباب واژه‌ای [[قرآن|قرآنی]] است که در توصیف بندگان و مؤمنان برجسته و خاص به‌کار رفته است.<ref>میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref> این واژه از تعابیر ویژه در نظام معرفتی و اخلاقی قرآن دانسته شده است.<ref>میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱-۱۲۲.</ref>  


لغت‌شناسان، الباب را جمع لُب و به‌معنای عقول دانسته‌اند.<ref>فراهیدی، کتاب العین، قم، ج‌۸، ص: ۳۱۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۶۵.</ref> همچنین به خالص و تصفیه شده هر چیز<ref>ابن‌درید، جمهرة اللغة، بیروت، ج‌۱، ص۷۶؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، ج‌۵، ص۲۰۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج‌۲، ص۱۶۵.</ref> و یا درون هر چیزی لب گفته می‌شود؛<ref>صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت، ج‌۱۰، ص۳۱۰؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج‌۱، ص۷۲۹.</ref> برای همین برخی، اولوا الالباب را هم‌معنای اولی‌العقول<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج‌۲، ص۱۶۴.</ref> یا ذوی‌العقول<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج‌۱، ص۴۸۱، ج۲، ص۳۲۵.</ref> قلمداد کرده‌اند.  
لغت‌شناسان، الباب را جمع لُب و به‌معنای عقول دانسته‌اند.<ref>فراهیدی، کتاب العین، قم، ج‌۸، ص: ۳۱۷؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۶۵.</ref> همچنین به خالص و تصفیه شده هر چیز<ref>ابن‌درید، جمهرة اللغة، بیروت، ج‌۱، ص۷۶؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، ج‌۵، ص۲۰۰؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج‌۲، ص۱۶۵.</ref> و یا درون هر چیزی لب گفته می‌شود؛<ref>صاحب بن عباد، المحیط فی اللغة، بیروت، ج‌۱۰، ص۳۱۰؛ ابن‌منظور، لسان العرب، ۱۴۱۴ق، ج‌۱، ص۷۲۹.</ref> برای همین برخی، اولوا الالباب را هم‌معنای اولی‌العقول<ref>طریحی، مجمع البحرین، ۱۳۷۵ش، ج‌۲، ص۱۶۴.</ref> یا ذوی‌العقول<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج‌۱، ص۴۸۱، ج۲، ص۳۲۵.</ref> قلمداد کرده‌اند.  


گفته شده [[مفسر|مفسران]] این ترکیب را واضح دانسته و کمتر به مفهوم‌شناسی آن پرداخته‌اند.<ref>میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۲.</ref> با این حال عده‌ای از مفسران اولی‌الالباب را به معنای لغوی یعنی صاحبان عقول تفسیر کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۱۶؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۱۸، ص۱۷۳.</ref> اما عده‌ای دیگر آن را به معنایی فراتر از معنای لغوی چون صاحبان عقول از مؤمنان،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۶۷.</ref> دارندگان عقول کامل<ref>قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۲۳۰، بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۲.</ref> و صاحبان عقول سالم و پاک از آلودگی‌ها و توهمات تفسیر نموده‌اند.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۳۰.</ref>
گفته شده [[مفسر|مفسران]] این ترکیب را واضح دانسته و کمتر به مفهوم‌شناسی آن پرداخته‌اند.<ref>میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۲.</ref> با این حال عده‌ای از مفسران اولی‌الالباب را به معنای لغوی یعنی صاحبان عقول تفسیر کرده‌اند.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۲۱۶؛ قرطبی، الجامع لأحکام القرآن، ۱۳۶۴ش، ج‌۱۸، ص۱۷۳.</ref> اما عده‌ای دیگر آن را به معنایی فراتر از معنای لغوی چون صاحبان عقول از مؤمنان،<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۷۶۷.</ref> دارندگان عقول کامل<ref>قمی مشهدی، کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۲، ص۲۳۰، بیضاوی، انوار التنزیل، ۱۴۱۸ق، ج۱، ص۱۲۲.</ref> و صاحبان عقول سالم و پاک از آلودگی‌ها و توهمات تفسیر نموده‌اند.<ref>آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۱۲، ص۳۳۰.</ref>


===تفاوت عقل و لب===
===تفاوت عقل و لب===
برخی لغت‌شناسان بین واژه عقل و لب تفاوت قائل شده و لب را عقل پاک از ناخالصی‌ها دانسته‌اند و معتقدند که هر لبی عقل است اما هر عقلی لب محسوب نمی‌شود.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ۱۳۷۴ش، ص۷۳۳.</ref> گفته شده مهمترین وجه تمایز لُب و عقل این است که لب، مرحله تکامل‌یافته عقل است و انسان را به سوی [[توحید]] و معرفت هدایت می‌کند؛ اما عقل در مرتبه ابتدایی‌تری نسبت به لب مسیر خیر و شر را نشان می‌دهد.<ref>میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۸ به نقل از رخشاد، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref>
برخی لغت‌شناسان بین واژه عقل و لب تفاوت قائل شده و لب را عقل پاک از ناخالصی‌ها دانسته‌اند و معتقدند که هر لبی عقل است اما هر عقلی لب محسوب نمی‌شود.<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ۱۳۷۴ش، ص۷۳۳.</ref> گفته شده مهمترین وجه تمایز لُب و عقل این است که لب، مرحله تکامل‌یافته عقل است و انسان را به سوی [[توحید]] و معرفت هدایت می‌کند؛ اما عقل در مرتبه ابتدایی‌تری نسبت به لب مسیر خیر و شر را نشان می‌دهد.<ref>میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۸ به نقل از رخشاد، ص۳۶۶-۳۶۷.</ref>


به باور برخی محققان، تفسیر «اولوا الالباب» به خردمندان، به معنای نادیده‌انگاشتن همۀ ابعاد شخصیت آنان است؛ چنین افرادی هم از نظر رویکردهای نظری از عقل کامل برخوردارند و هم در راستای کنش و کردار، به اوج بلوغ عقل عملی راه یافته‌اند.<ref>میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.</ref>
به باور برخی محققان، تفسیر «اولوا الالباب» به خردمندان، به معنای نادیده‌انگاشتن همۀ ابعاد شخصیت آنان است؛ چنین افرادی هم از نظر رویکردهای نظری از عقل کامل برخوردارند و هم در راستای کنش و کردار، به اوج بلوغ عقل عملی راه یافته‌اند.<ref>میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.</ref>


==گستره کاربرد در قرآن==
==گستره کاربرد در قرآن==
خط ۲۳: خط ۲۳:
قرآن برای اولوا الالباب ویژگی‌هایی ذکر کرده است از جمله در [[سوره بقره]]، [[ایمان]] به [[خدا|خداوند]] و یادآوری او در همه حالات،‌ اندیشه در اسرار آفرینش و درخواست [[استغفار|بخشش از خداوند]] از ویژگی‌های اولی‌الالباب ذکر شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۰-۱۹۴.</ref> در [[سوره رعد]] نیز پس از ذکر عنوان اولوا الالباب به ویژگی‌هایی چون وفای به عهد الهی، ترس از خداوند و [[عذاب الهی|عذاب آخرت]]، [[صبر]] و استقامت در اطاعت و برپایی [[نماز]] و انجام [[آیه انفاق|انفاق]] اشاره شده است.<ref>سوره رعد، آیه ۱۹-۲۲.</ref>  
قرآن برای اولوا الالباب ویژگی‌هایی ذکر کرده است از جمله در [[سوره بقره]]، [[ایمان]] به [[خدا|خداوند]] و یادآوری او در همه حالات،‌ اندیشه در اسرار آفرینش و درخواست [[استغفار|بخشش از خداوند]] از ویژگی‌های اولی‌الالباب ذکر شده است.<ref>سوره بقره، آیه ۱۹۰-۱۹۴.</ref> در [[سوره رعد]] نیز پس از ذکر عنوان اولوا الالباب به ویژگی‌هایی چون وفای به عهد الهی، ترس از خداوند و [[عذاب الهی|عذاب آخرت]]، [[صبر]] و استقامت در اطاعت و برپایی [[نماز]] و انجام [[آیه انفاق|انفاق]] اشاره شده است.<ref>سوره رعد، آیه ۱۹-۲۲.</ref>  


عبرت از [[قصص القرآن|داستان‌های قرآنی]]،<ref>سوره یوسف، آیه ۱۱۱.</ref> هدایت‌پذیری،<ref>سوره غافر، آیه ۵۴.</ref> اهل [[عبادت]] و [[تهجد]]،<ref>سوره زمر، آیه ۹.</ref> قدرت تدبر و پندگیری از [[آیه|آیات قرآن]]<ref>سوره ص، آیه ۲۹</ref> و تبعیت از بهترین اقوال و مورد هدایت قرارگرفتن از جانب خداوند<ref>سوره زمر، آیه ۱۸.</ref> از جمله ویژگی‌های دیگر اولوا الالباب در قرآن است. گفته شده آنها علاوه بر قدرت تشخیص حق از باطل، بهترین مسیر را برای اطاعت الهی برگزیده و همزمان اهل ذکر، تعقل‌ و حکمت هستند.<ref name=":0">میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.</ref> برخی [[مفسر|مفسران]] با استناد به [[آیه ۵۴ سوره غافر]]، ولایت‌پذیری را از ویژگی‌های اولی‌الالباب دانسته‌اند؛ زیرا انسان بدون [[ولایت]] را مانند گردوی بدون مغز عنوان کرده‌اند.<ref>گنابادی، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۸۲.</ref>
عبرت از [[قصص القرآن|داستان‌های قرآنی]]،<ref>سوره یوسف، آیه ۱۱۱.</ref> هدایت‌پذیری،<ref>سوره غافر، آیه ۵۴.</ref> اهل [[عبادت]] و [[تهجد]]،<ref>سوره زمر، آیه ۹.</ref> قدرت تدبر و پندگیری از [[آیه|آیات قرآن]]<ref>سوره ص، آیه ۲۹</ref> و تبعیت از بهترین اقوال و مورد هدایت قرارگرفتن از جانب خداوند<ref>سوره زمر، آیه ۱۸.</ref> از جمله ویژگی‌های دیگر اولوا الالباب در قرآن است. گفته شده آنها علاوه بر قدرت تشخیص حق از باطل، بهترین مسیر را برای اطاعت الهی برگزیده و همزمان اهل ذکر، تعقل‌ و حکمت هستند.<ref name=":0">میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.</ref> برخی [[مفسر|مفسران]] با استناد به [[آیه ۵۴ سوره غافر]]، ولایت‌پذیری را از ویژگی‌های اولی‌الالباب دانسته‌اند؛ زیرا انسان بدون [[ولایت]] را مانند گردوی بدون مغز عنوان کرده‌اند.<ref>گنابادی، بیان السعادة، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳۸۲.</ref>


==مصادیق==
==مصادیق==
مفسران برای اولوا الالباب مصادیق گوناگونی را ذکر کرده‌اند. [[مؤمن|مؤمنان]]،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref> عالمان،‌ متدبران،<ref>نوروزی،‌ «اولواالالباب از منظر قرآن کریم»، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> [[راسخون در علم|راسخان در علم]]،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸؛ فخررازی، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۱۴۶.</ref> راه‌یافتگان به حقیقت<ref> میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۸.</ref> و عقول پاک که قدرت درک احکام الهی را دارند،<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ۱۳۷۴ش، ص۷۳۳.</ref> از مصادیق اولی‌الالباب دانسته شده‌اند. در روایاتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، [[شیعه|شیعیان]] از مصادیق اولوا الالباب معرفی شده‌اند.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج‌۱، ص۱۶۹؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج‌۱، ص۵۵؛ فرات کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۵؛ ابن‌حیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج‌۳، ص۴۷۳.</ref> به همین علت برخی مصداق کامل اولی‌الالباب را [[چهارده معصوم|معصومان(ع)]] و پس از آنها شیعیان عنوان کرده‌اند.<ref>میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۳۹.</ref> در شأن نزول [[آیه ۱۸ سوره زمر]] آمده که [[زید بن عمرو]]، ‌[[ابوذر غفاری]] و [[سلمان فارسی]] که در [[جاهلیت|زمان جاهلیت]]، [[تهلیل|لا اله الا الله]] می‌گفتند و خداوند آنها را بدون [[پیامبران|پیامبر]] و کتاب آسمانی هدایت کرد، از مصادیق اولی‌الالبابند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>  
مفسران برای اولوا الالباب مصادیق گوناگونی را ذکر کرده‌اند. [[مؤمن|مؤمنان]]،<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۹، ص۳۲۴-۳۲۵.</ref> عالمان،‌ متدبران،<ref>نوروزی،‌ «اولواالالباب از منظر قرآن کریم»، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> [[راسخون در علم|راسخان در علم]]،<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۳۳۷-۳۳۸؛ فخررازی، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۱۴۶.</ref> راه‌یافتگان به حقیقت<ref> میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۸.</ref> و عقول پاک که قدرت درک احکام الهی را دارند،<ref>راغب اصفهانی، مفردات، ۱۳۷۴ش، ص۷۳۳.</ref> از مصادیق اولی‌الالباب دانسته شده‌اند. در روایاتی از [[امام صادق علیه‌السلام|امام صادق(ع)]]، [[شیعه|شیعیان]] از مصادیق اولوا الالباب معرفی شده‌اند.<ref>برقی، المحاسن، ۱۳۷۱ق، ج‌۱، ص۱۶۹؛ صفار، بصائر الدرجات، ۱۴۰۴ق، ج‌۱، ص۵۵؛ فرات کوفی، تفسیر فرات الکوفی، ۱۴۱۰ق، ص۳۶۵؛ ابن‌حیون، شرح الأخبار، ۱۴۰۹ق، ج‌۳، ص۴۷۳.</ref> به همین علت برخی مصداق کامل اولی‌الالباب را [[چهارده معصوم|معصومان(ع)]] و پس از آنها شیعیان عنوان کرده‌اند.<ref>میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۳۹.</ref> در شأن نزول [[آیه ۱۸ سوره زمر]] آمده که [[زید بن عمرو]]، ‌[[ابوذر غفاری]] و [[سلمان فارسی]] که در [[جاهلیت|زمان جاهلیت]]، [[تهلیل|لا اله الا الله]] می‌گفتند و خداوند آنها را بدون [[پیامبران|پیامبر]] و کتاب آسمانی هدایت کرد، از مصادیق اولی‌الالبابند.<ref>طبری، جامع البیان، ۱۴۱۲ق، ج۲۳، ص۱۳۲.</ref>  


به باور [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] نویسنده کتاب [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، ذکر مصادیق گوناگون توسط مفسران، بیان مصداق‌های واضح آیه است و عمومیت مفهوم آیه را نفی نمی‌کند.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۹۷.</ref> بنابراین آیه شامل همه کسانی می‌شود که با بهره‌گیری از عقل فطری و نیالودن آن به اوهام نفسانی و نیز تفکر در آیات الهی، شایستگی کسب حکمت الهی را به دست می‌آورند؛<ref>نوروزی،‌ «اولواالالباب از منظر قرآن کریم»، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> چنان‌که گفته شده کسانی‌که معارف اصیل الهی را در عالی‌ترین سطح آن پس از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] به دور از هرگونه ناخالصی و وسوسه و توهم درک و دریافت کنند، از مصادیق اولی‌الالباب خواهند بود.<ref>میراحمدی، صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.</ref>
به باور [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] نویسنده کتاب [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]]، ذکر مصادیق گوناگون توسط مفسران، بیان مصداق‌های واضح آیه است و عمومیت مفهوم آیه را نفی نمی‌کند.<ref>مکارم شیرازی،‌ تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۹، ص۳۹۷.</ref> بنابراین آیه شامل همه کسانی می‌شود که با بهره‌گیری از عقل فطری و نیالودن آن به اوهام نفسانی و نیز تفکر در آیات الهی، شایستگی کسب حکمت الهی را به دست می‌آورند؛<ref>نوروزی،‌ «اولواالالباب از منظر قرآن کریم»، ص۱۶۶-۱۶۷.</ref> چنان‌که گفته شده کسانی‌که معارف اصیل الهی را در عالی‌ترین سطح آن پس از [[پیامبران]] و [[اولیای الهی]] به دور از هرگونه ناخالصی و وسوسه و توهم درک و دریافت کنند، از مصادیق اولی‌الالباب خواهند بود.<ref>میراحمدی و صادقی، «مفهوم‌شناسی و ویژگی‌های اولواالالباب بر اساس بافت آیات قرآن»، ص۱۲۱.</ref>


==پانویس==
==پانویس==
خط ۳۵: خط ۳۵:
==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابن درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، بیروت، دارالعلم للملایین، بی‌تا.
* ابن‌درید، محمد بن حسن، جمهرة اللغة، بیروت، دارالعلم للملایین، بی‌تا.
* ابن‌سلیمان، مقاتل، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت،‌دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
* ابن‌سلیمان، مقاتل، تفسیر مقاتل بن سلیمان، بیروت،‌دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۲۳ق.
* ابن‌فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتبة الاعلام الاسلامیه، بی‌تا.
* ابن‌فارس، احمد بن فارس، معجم مقاییس اللغه، قم، مکتبة الاعلام الاسلامیه، بی‌تا.