پرش به محتوا

قاعده حرمت اعانه بر اثم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{مقاله توصیفی فقهی}}
{{مقاله توصیفی فقهی}}
{{احکام}}
{{احکام}}
'''قاعده حرمت اعانه بر اثم''' [[قاعده فقهی|قاعده فقهی‌ای]]<nowiki/>‌ که براساس آن کمک به دیگران در انجام [[گناه]]، [[حرام]] است. [[مجتهد|فقها]] برای اثبات این قاعده به [[عقل]]، [[قرآن]]، [[حدیث|روایات]] و [[اجماع]] استناد کرده‌اند. آیه «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ: در گناه و تعدی دستیار هم نشوید» از جمله دلایل اثبات حرمت اعانه بر اثم است. روایات منع از اعانه ظالم و روایات منع از اعانه بر تولید و شرب خمر و روایات حرمت اعانه بر قتل مؤمن نیز دیگر مستند این قاعده هستند. همچنین به دلیل عقلی قبح کمک کردن به کار حرام استدلال شده است.
'''قاعده حرمت اعانه بر اثم''' [[قاعده فقهی|قاعده‌ای فقهی‌]]<nowiki/>‌ که براساس آن کمک به دیگران در انجام [[گناه]]، [[حرام]] است. [[مجتهد|فقها]] برای اثبات این قاعده به [[عقل]]، [[قرآن]]، [[حدیث|روایات]] و [[اجماع]] استناد کرده‌اند. آیه «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ: در گناه و تعدی دستیار هم نشوید» از جمله دلایل اثبات حرمت اعانه بر اثم است. روایات منع از اعانه ظالم و روایات منع از اعانه بر تولید و شرب خمر و روایات حرمت اعانه بر قتل مؤمن نیز دیگر مستند این قاعده هستند. همچنین به دلیل عقلی قبح کمک کردن به کار حرام استدلال شده است.


قاعده اعانه بر اثم در ابواب مختلف فقهی همچون باب متاجر، [[حج]] و [[عمره]]، [[اجاره]]، [[زکات]]، [[وصیت]] و [[جنایت|جنایات]] مورد استناد فقیهان بوده است. از جمله کاربردهای این قاعده می‌توان به حرمت کمک به ظالم، کمک به تولید و شرب [[خمر]] و کمک در قتل دیگران اشاره کرد.
قاعده اعانه بر اثم در ابواب مختلف فقهی همچون باب تجارت، [[حج]] و [[عمره]]، [[اجاره]]، [[زکات]]، [[وصیت]] و [[جنایت|جنایات]] مورد استناد فقیهان بوده است. از جمله کاربردهای این قاعده می‌توان به حرمت کمک به ظالم، کمک به تولید و شرب [[خمر]] و کمک در قتل دیگران اشاره کرد.


گفته شده نخستین کسانی‌ که به حرمت اعانه بر اثم به عنوان قاعده فقهی استناد کرده‌اند، [[شیخ طوسی]] (درگذشت: [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]، [[محقق حلی]] (درگذشت: [[سال ۶۷۶ هجری قمری|۶۷۶ق]]) در [[شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام (کتاب)|کتاب شرائع]] و [[علامه حلی]] (درگذشت: [[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) در [[مختلف الشیعة فی احکام الشریعة (کتاب)|کتاب مختلف]] و [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|کتاب تذکره]] بودند.
گفته شده نخستین کسانی‌ که به حرمت اعانه بر اثم به عنوان قاعده فقهی استناد کرده‌اند، [[شیخ طوسی]] (درگذشت: [[سال ۴۶۰ هجری قمری|۴۶۰ق]]) در [[المبسوط فی فقه الامامیه (کتاب)|کتاب المبسوط]]، [[محقق حلی]] (درگذشت: [[سال ۶۷۶ هجری قمری|۶۷۶ق]]) در [[شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام (کتاب)|کتاب شرائع]] و [[علامه حلی]] (درگذشت: [[سال ۷۲۶ هجری قمری|۷۲۶ق]]) در [[مختلف الشیعة فی احکام الشریعة (کتاب)|کتاب مختلف]] و [[تذکرة الفقهاء (کتاب)|کتاب تذکره]] بوده‌اند.


==مفهوم‌شناسی و جایگاه==
==مفهوم‌شناسی و جایگاه==
اعانه بر اثم به‌معنای فراهم‌سازی مقدمات و زمینه تحقق فعل دیگران،<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱.</ref> و به معنای کمک به دیگران در جهت تحقق گناه است و تفاوتی نمی‌کند که کمک عملی و یا فکری باشد.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۰.</ref> ازاین‌رو، بر راهنمایی به یک فعل نیز اعانه گفته می‌شود.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱</ref> به گفته [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] گاهی این عنوان شامل سکوت در برابر [[گناه|معصیت]] نیز می‌گردد.<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه مطبوعات دارالعلم‌، ج۱، ص۴۴۹-۴۵۰.</ref> [[محمد فاضل لنکرانی]] منظور از اثم را گناه و یا همان ترک [[واجب]] و انجام فعل [[حرام]] دانسته است.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۰.</ref>
اعانه بر اثم به‌معنای فراهم‌سازی مقدمات و زمینه تحقق فعل دیگران،<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱.</ref> و به معنای کمک به دیگران در جهت تحقق گناه است و تفاوتی نمی‌کند که کمک عملی و یا فکری باشد.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۰.</ref> ازاین‌رو، بر راهنمایی به یک فعل نیز اعانه گفته می‌شود.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۱</ref> به گفته [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] گاهی این عنوان شامل سکوت در برابر [[گناه|معصیت]] نیز می‌گردد.<ref>امام‌ خمینی، تحریر الوسیلة، مؤسسه مطبوعات دارالعلم‌، ج۱، ص۴۴۹-۴۵۰.</ref> [[محمد فاضل لنکرانی]] منظور از اثم را گناه و یا همان ترک [[واجب]] و انجام فعل [[حرام]] دانسته است.<ref>فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۵۰.</ref>


قاعده حرمت اعانه بر اثم به معنای حرام بودن یاری در کارهای گناه، یکی از قواعدی است که کتاب‌های قواعد فقهیه به آن پرداخته شده است.<ref>نراقی، عوائد الأیام، ۱۴۱۷ق، ص۷۲؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۵۷؛ شیرازی، الفقه، کتاب القواعد الفقهیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۱و۲۲۵؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة‌، ۱۴۱۶ق، ص۴۴۳؛ طباطبایی، الأنوار البهیة، ۱۴۲۳ق، ص۱۲؛ سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref>
قاعده حرمت اعانه بر اثم به معنای حرام بودن یاری در کارهای گناه، یکی از قواعدی است که در کتاب‌های قواعد فقهیه به آن پرداخته شده است.<ref>نراقی، عوائد الأیام، ۱۴۱۷ق، ص۷۲؛ بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۵۷؛ شیرازی، الفقه، کتاب القواعد الفقهیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۹۱و۲۲۵؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة‌، ۱۴۱۶ق، ص۴۴۳؛ طباطبایی، الأنوار البهیة، ۱۴۲۳ق، ص۱۲؛ سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۰۷.</ref> این قاعده در بسیاری از ابواب فقهی از جمله ابواب مَتاجِر،<ref>علامه حلی، تبصرة، ۱۴۱۱ق، ص۹۳؛ شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲۹.</ref> [[حج]] و [[عمره]]،<ref>بحرانی، حدائق، ۱۴۰۵ق، ج۱۴، ص۱۴۱.</ref> [[اجاره]]،<ref>فاضل آبی، کشف الرموز، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۳۸؛ محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳و۴.</ref> [[زکات]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> [[وصیت]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۶۲.</ref> [[وقف]]،<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۴۲۹.</ref> [[امانت مالکی|عاریه]]<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۶، ص۲۴۴.</ref> و [[جنایت|جنایات]]<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۷۳.</ref> مورد استناد فقیهان قرار گرفته است. نکته مهم در [[قواعد فقهی]] از جمله قاعده حرمت اعانه بر اثم این است که خود مکلف هم می‌تواند برای یک حکم شرعی از آن استفاده کند و تکلیف خود را بداند.<ref>«فرق مسأله اصولی با قاعده فقهی»، سایت مدرسه فقهی امام محمدباقر(ع).</ref>  
این قاعده در بسیاری از ابواب فقهی از جمله ابواب متاجر،<ref>علامه حلی، تبصرة، ۱۴۱۱ق، ص۹۳؛ شیخ انصاری، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۲۹.</ref> [[حج]] و [[عمره]]،<ref>بحرانی، حدائق، ۱۴۰۵ق، ج۱۴، ص۱۴۱.</ref> [[اجاره]]،<ref>فاضل آبی، کشف الرموز، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۳۸؛ محقق حلی، شرائع الإسلام، ۱۴۰۸ق، ج۲، ص۳و۴.</ref> [[زکات]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۱، ص۲۵۱.</ref> [[وصیت]]،<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۶۲.</ref> [[وقف]]،<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۳۸۸ق، ص۴۲۹.</ref> [[امانت مالکی|عاریه]]<ref>علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ۱۴۱۴ق، ج۱۶، ص۲۴۴.</ref> و [[جنایت|جنایات]]<ref>شیخ طوسی، الخلاف، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۱۷۳.</ref> مورد استناد فقیهان قرار گرفته است. نکته مهم در [[قواعد فقهی]] از جمله قاعده حرمت اعانه بر اثم این است که خود مکلف هم می‌تواند برای یک حکم شرعی از آن استفاده کند و تکلیف خود را بداند.<ref>«فرق مسأله اصولی با قاعده فقهی»، سایت مدرسه فقهی امام محمدباقر(ع).</ref>  


بیشترین کاربرد این بحث در فقه و حقوق در بحث متاجر و یا مکاسب محرمه است لذا این بحث را شیخ انصاری و امام خمینی در مکاسب محرمه مطرح کرده‌اند.<ref>قبولی درافشان، بررسی موضوعی و حکمی اعانه بر حرام در فقه قراردادها، در چکیده، ۱۳۹۵ش.</ref> اصولیون امامیه در مقدمه واجب، [[تجری|تَجَرّی]] و دلالت نهی بر فساد و بعضی اصولیان اهل‌سنت در بحث [[سد ذرایع|سَدّ ذَرایِع]] از اعانه بر حرام این قاعده را بحث کرده‌اند.<ref>قبولی درافشان، بررسی موضوعی و حکمی اعانه بر حرام در فقه قراردادها، در چکیده، ۱۳۹۵ش.</ref>  
بیشترین کاربرد این بحث در فقه و حقوق در بحث متاجر و یا مکاسب محرمه است لذا این بحث را شیخ انصاری و امام خمینی در مکاسب محرمه مطرح کرده‌اند.<ref>قبولی درافشان، بررسی موضوعی و حکمی اعانه بر حرام در فقه قراردادها، در چکیده، ۱۳۹۵ش.</ref> اصولیون امامیه در مقدمه واجب، [[تجری|تَجَرّی]] و دلالت نهی بر فساد و بعضی اصولیان اهل‌سنت در بحث [[سد ذرایع|سَدّ ذَرایِع]] از اعانه بر حرام این قاعده را بحث کرده‌اند.<ref>قبولی درافشان، بررسی موضوعی و حکمی اعانه بر حرام در فقه قراردادها، در چکیده، ۱۳۹۵ش.</ref>  
خط ۳۸: خط ۳۷:


===عقل===
===عقل===
حکم مستقل عقل به قبح تهیه مقدمات گناه برای دیگری، از ادله‌ای است که برای حرمت قاعده اعانه بر اثم به آن استدلال شده است.<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۴.</ref> از نظر فقها همان‌گونه که ارتکاب معصیت و امر به آن، به حکم عقل قبیح است، کمک و آماده کردن مقدمات آن نیز قبیح است؛ لذا در عرف عقلا، کمک کننده به جرم، خودش مجرم است و برای او جزا تعیین می‌شود.<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۴؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۴۹؛ سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۲۷.</ref> امام خمینی این احتمال را می‌دهد که نهی [[قرآن]] و روایات از اعانه بر اثم و عُدوان و منع از اجاره مِلک برای فروش [[مشروبات الکلی]] و مانند آن ریشه در همین حکم عقلی داشته باشد.<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref>
حکم مستقل عقل به قبح تهیه مقدمات گناه برای دیگری، از ادله‌ای است که برای حرمت قاعده اعانه بر اثم به آن استدلال شده است.<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۴.</ref> از نظر فقیهان همان‌گونه که ارتکاب معصیت و امر به آن، به حکم عقل قبیح است، کمک و آماده کردن مقدمات آن نیز قبیح است؛ لذا در عرف عقلا، کمک کننده به جرم، خودش مجرم است و برای او جزا تعیین می‌شود.<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۴؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۴۹؛ سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۲۷.</ref> امام خمینی این احتمال را می‌دهد که نهی [[قرآن]] و روایات از اعانه بر اثم و عُدوان و منع از اجاره مِلک برای فروش [[مشروبات الکلی]] و مانند آن ریشه در همین حکم عقلی داشته باشد.<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۵-۱۹۶.</ref>


===اجماع===
===اجماع===
از دیگر دلایلِ مورد استناد فقها در حرمت اعانه بر اثم، [[اجماع]] است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۷۵.</ref> برخی از فقها، اجماع را نپذیرفتند؛ زیرا قول به حرام بودن اعانه بر اثم در میان متقدمین از فقها اثبات نشده است و همچنین به دلیل اینکه این اجماع، [[اجماع مدرکی]]<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> {{یاد|اجماعی است که منبع و مستند آن معلوم است.(نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۶۸۹.)
از دیگر دلایلِ مورد استناد فقها در حرمت اعانه بر اثم، [[اجماع]] است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۷۵.</ref> اما برخی از فقیهان، به دلیل [[اجماع مدرکی|مدرکی]]<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> {{یاد|اجماعی است که منبع و مستند آن معلوم است.(نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۶۸۹.)
اجماع مدرکی فاقد اعتبار و ارزش است، زیرا حجیت آن بستگی به اعتبار مدرک آن دارد؛ یعنی باید به اصل مدرک و مستند حکم مراجعه کرد و در صورت اعتبار مدرک، براساس آن عمل نمود.(ایروانی، الحلقة الثالثة، ۲۰۰۷م، ج۲، ص۵۴.)}} است.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۲۴۴.</ref>
اجماع مدرکی فاقد اعتبار و ارزش است، زیرا حجیت آن بستگی به اعتبار مدرک آن دارد؛ یعنی باید به اصل مدرک و مستند حکم مراجعه کرد و در صورت اعتبار مدرک، براساس آن عمل نمود.(ایروانی، الحلقة الثالثة، ۲۰۰۷م، ج۲، ص۵۴.)}} بودن این اجماع، و حرام نبودن اعانه بر اثم میان متقدمینی از فقیهان، اجماع را نپذیرفته‌اند.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۲۴۴.</ref>


==کاربرد قاعده در فقه==
==کاربرد قاعده در فقه==
۲٬۳۲۵

ویرایش