پرش به محتوا

قاعده حرمت اعانه بر اثم: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:


===آیه تعاون===
===آیه تعاون===
[[علیرضا اعرافی|علیرضا اعرافی]] در کتاب قواعد فقهی، آیه «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ: در گناه و تعدی دستیار هم نشوید»<ref>سوره مائدة، آیه۲.</ref> را یکی از [[ادله اربعه]] اثبات کننده حرمت قاعده اعانه بر اثم می‌داند.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۸</ref>
[[علیرضا اعرافی|علیرضا اعرافی]] در کتاب قواعد فقهی، آیه «وَ لا تَعاوَنُوا عَلَی الْإِثْمِ وَ الْعُدْوانِ: در گناه و تعدی دستیار هم نشوید»<ref>سوره مائدة، آیه۲.</ref> را یکی از [[ادله اربعه]] اثبات کننده حرمت قاعده اعانه بر اثم می‌داند.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۴۸</ref> برخی فقها بنا به قرائنی با استناد به این آیه قائل به حرمت اعانه بر اثم هستند که این قرائن از این قرارند:


خداوند در این [[آیه]] به مؤمنان دستور می‌دهد در معصیت و ستم به یکدیگر کمک نکنند. برخی فقها بنا به قرائنی با استناد به این آیه قائل به حرمت اعانه بر اثم هستند که این قرائن از این قرارند:
۱. امام خمینی، اعانه بر عدوان را بنابر [[خبر مستفیض|اخبار مستفیضه]] حرام می‌داند و چون اثم و عدوان با یک نهی(و لا تعاونوا)، نهی شده است. لذا نهی از تعاون بر اثم نیز دلالت بر حرمت دارد.<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۷.</ref>
 
۱. امام خمینی<ref>امام‌ خمینی، مکاسب، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۹۷.</ref>اعانه بر عدوان را بنابر [[خبر مستفیض|اخبار مستفیضه]] حرام می‌داند و چون اثم و عدوان با یک نهی(و لا تعاونوا)، نهی شده است لذا نهی از تعاون بر اثم نیز دلالت بر حرمت دارد.


۲. احکامی که در ابتدای آیه از آنها نهی شده، دلالت بر حرمت دارند، و به قرینه سیاق، «لا تعاونوا» در ادامه آیه نیز ظهور در حرمت دارد.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۵۱.</ref>  
۲. احکامی که در ابتدای آیه از آنها نهی شده، دلالت بر حرمت دارند، و به قرینه سیاق، «لا تعاونوا» در ادامه آیه نیز ظهور در حرمت دارد.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۱۵۱.</ref>  
خط ۳۷: خط ۳۵:


===روایات===
===روایات===
روایاتی که برای حرمت قاعده اعانه بر اثم مورد استناد قرار گرفته‌اند، سه دسته هستند که عبارتند از [[حدیث|روایات]] منع از اعانه ظالم<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۳۳؛ ج۵، ص۱۰۷؛ ج۸، ص۱۶؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۱۷۷-۱۸۱؛ شیخ طوسی، تهذیب، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۳۸؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۶۰.</ref> و روایات منع از اعانه بر تولید و شرب خمر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۹۸و۴۲۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۸؛</ref> و روایات اعانه بر قتل مؤمن؛<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۸؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۶و۲۷۷؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۹۴؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۲، ص۳۰۴.</ref> که به‌گفته [[محمد فاضل لنکرانی|آیت‌الله فاضل لنکرانی]] در [[القواعد الفقهیة (فاضل لنکرانی)|کتاب القواعد الفقهیة]] و [[سید حسن موسوی بجنوردی|بجنوردی]] در [[القواعد الفقهیة (بجنوردی)|کتاب القواعد الفقهیة]] فقها به این روایات استدلال کرده‌اند.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۴؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۴۶-۴۴۹.</ref>
روایاتی که برای حرمت اعانه بر اثم مورد استناد قرار گرفته‌اند، سه دسته هستند که عبارتند از: [[حدیث|روایات]] منع از اعانه ظالم،<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۳۳؛ ج۵، ص۱۰۷؛ ج۸، ص۱۶؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۱۷۷-۱۸۱؛ شیخ طوسی، تهذیب، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۳۸؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۶۰.</ref> روایات منع از اعانه و کمک به تولید و شرب خمر<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۳۹۸و۴۲۹؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۷، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۸؛</ref> و روایات کمک به قتل مؤمن؛<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۸؛ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۲۷۶و۲۷۷؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۹۴؛ شیخ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۴۰۹ق، ج۱۲، ص۳۰۴.</ref> که به‌گفته [[محمد فاضل لنکرانی|آیت‌الله فاضل لنکرانی]] در [[القواعد الفقهیة (فاضل لنکرانی)|کتاب القواعد الفقهیة]] و [[سید حسن موسوی بجنوردی|بجنوردی]] در [[القواعد الفقهیة (بجنوردی)|کتاب القواعد الفقهیة]]، فقها به این روایات استدلال کرده‌اند.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۶۲-۳۶۴؛ فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۶ق، ص۴۴۶-۴۴۹.</ref>


===عقل===
===عقل===
خط ۴۳: خط ۴۱:


===اجماع===
===اجماع===
یکی از ادله‌ای که بر حرمت قاعده اعانه بر اثم به آن استدلال شده است اجماع است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۷۵.</ref> اما بنابر نظر برخی فقها اجماع، به‌دلیل اینکه قول به حرام بودن اعانه بر اثم در میان متقدمین از فقها اثبات نشده است و به دلیل اینکه این اجماع، [[اجماع مدرکی]]{{یاد|اجماعی است که منبع و مستند آن معلوم است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۶۸۹.</ref>
از دیگر دلایلِ مورد استناد فقها در حرمت اعانه بر اثم، [[اجماع]] است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۷۵.</ref> برخی از فقها، اجماع را نپذیرفتند؛ زیرا قول به حرام بودن اعانه بر اثم در میان متقدمین از فقها اثبات نشده است و همچنین به دلیل اینکه این اجماع، [[اجماع مدرکی]]<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> {{یاد|اجماعی است که منبع و مستند آن معلوم است.<ref>نراقی، عوائد الایام، ۱۴۱۷ق، ص۶۸۹.</ref>
اجماع مدرکی فاقد اعتبار و ارزش است، زیرا حجیت آن بستگی به اعتبار مدرک آن دارد؛ یعنی باید به اصل مدرک و مستند حکم مراجعه کرد و در صورت اعتبار مدرک، براساس آن عمل نمود.<ref>ایروانی، الحلقة الثالثة، ۲۰۰۷م، ج۲، ص۵۴.</ref>}} است،<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیة، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۳۶۵.</ref> دلالتی بر حرمت اعانه بر اثم ندارد.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۲۴۴.</ref>
اجماع مدرکی فاقد اعتبار و ارزش است، زیرا حجیت آن بستگی به اعتبار مدرک آن دارد؛ یعنی باید به اصل مدرک و مستند حکم مراجعه کرد و در صورت اعتبار مدرک، براساس آن عمل نمود.<ref>ایروانی، الحلقة الثالثة، ۲۰۰۷م، ج۲، ص۵۴.</ref>}} است.<ref>اعرافی، قواعد فقهی، ۱۳۹۳ش، ص۲۴۴.</ref>


==کاربرد قاعده در فقه==
==کاربرد قاعده در فقه==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۴٬۶۹۵

ویرایش