پرش به محتوا

تعبد: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[اسفند]]|روز=[[۱۹]]|سال=[[۱۴۰۲]]|کاربر=P.motahari  }}
'''تَعَبُّد''' اصطلاحی فقهی و اخلاقی، به معنای تسلیم محض بودن مؤمنان در برابر فرمان خدا است بدون آنکه مصلحت واقعی آن دستور را بدانند. عبادت‌هایی که از روی تعبد انجام شود، نوعی [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] برای شناختن مؤمنان واقعی از غیرواقعی به‌شمار آمده است. تعبد در [[احکام شرعی]] در همه مذهب‌ها، امری پذیرفته شده است و نمی‌توان دین را بدون آن در نظر گرفت. با این حال روشن نبودن علت احکام، به معنای بی‌علت بودن احکام نیست. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]] تلاش کرده تا [[فلسفه احکام]] را توضیح دهد. در استنباطات فقهی، مسئله تعبد اهمیت دارد و یکی از اصول حاکمِ آن تلقی شده است.  
'''تَعَبُّد''' اصطلاحی فقهی و اخلاقی، به معنای تسلیم محض بودن مؤمنان در برابر فرمان خدا است بدون آنکه مصلحت واقعی آن دستور را بدانند. عبادت‌هایی که از روی تعبد انجام شود، نوعی [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] برای شناختن مؤمنان واقعی از غیرواقعی به‌شمار آمده است. تعبد در [[احکام شرعی]] در همه مذهب‌ها، امری پذیرفته شده است و نمی‌توان دین را بدون آن در نظر گرفت. با این حال روشن نبودن علت احکام، به معنای بی‌علت بودن احکام نیست. [[شیخ صدوق]] در کتاب [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]] تلاش کرده تا [[فلسفه احکام]] را توضیح دهد. در استنباطات فقهی، مسئله تعبد اهمیت دارد و یکی از اصول حاکمِ آن تلقی شده است.  


رابطه تعقل و تعبد از مباحث مهم در بحث [[رابطه علم و دین]] است. به گفته محققان اسلامی، تعبد نمی‌تواند به معنای تعطیل کردن عقلانیت باشد؛ چون مسائل اصلی دین بر پایه استدلال و تعقل فهمیده می‌شود. به باور برخی [[روشن‌فکر|روشن‌فکران]]، تعبد در مرحله فکر، با عقلانیت و در مرحله عمل، با آزادی در تضادّ است. اما برخی محققان دیدگاه روشن‌فکران درباره تعبد را متناقض دانسته‌اند؛ چرا که از طرفی پیوند دین و تعبد را انکار نمی‌کنند و از طرف دیگر، تلاش می‌کنند تفسیرهایی که از مفاهیم دینی ارائه می‌دهند، تعبدی نباشد. همچنین گفته شده، پذیرش تعبدی سخنان [[پیامبران]]، همانند مراجعه جاهلان به عالمان است که از نظر عقلی اشکالی ندارد. «تعبد و عقلانیت» کتابی به قلم محمد جعفری است، که در موضوع تعبد نوشته شده است.
رابطه تعقل و تعبد از مباحث مهم در بحث [[رابطه علم و دین]] است. به گفته محققان اسلامی، تعبد نمی‌تواند به معنای تعطیل کردن عقلانیت باشد؛ چون مسائل اصلی دین بر پایه استدلال و تعقل فهمیده می‌شود. به باور برخی [[روشن‌فکر|روشن‌فکران]]، تعبد در مرحله فکر، با عقلانیت و در مرحله عمل، با آزادی در تضادّ است. اما برخی محققان دیدگاه روشن‌فکران درباره تعبد را متناقض دانسته‌اند؛ چرا که از طرفی پیوند دین و تعبد را انکار نمی‌کنند و از طرف دیگر، تلاش می‌کنند تفسیرهایی که از مفاهیم دینی ارائه می‌دهند، تعبدی نباشد. همچنین گفته شده، پذیرش تعبدی سخنان [[پیامبران]]، همانند مراجعه جاهلان به عالمان است که از نظر عقلی اشکالی ندارد. «تعبد و عقلانیت» کتابی به قلم محمد جعفری است، که در موضوع تعبد نوشته شده است.


== اهمیت تعبد در مباحث اسلامی ==
==اهمیت تعبد در مباحث اسلامی==
تَعَبُّد اصطلاحی فقهی و اخلاقی، به معنای تسلیم محض بودن مؤمنان در برابر فرمان خدا است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۶.</ref> بر اساس این اصطلاح، مؤمنان با آنکه علت و مصلحت واقعی دستورات خدا را ندانند، به آن عمل می‌کنند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۶.</ref> گفته شده شریعت و پایه‌های اساسی دین را نمی‌توان بدون تعبد در نظر گرفت.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref> ازاین‌رو تعبد و [[توحید]] را تفکیک‌ناپذیر دانسته‌اند.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref> روحِ [[اسلام]] و اساس دین‌داری، تعبد و تسلیم بودن در برابر [[خدا]]<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref> و دینِ عاری از تعبد را دینِ عاری از حقیقت دانسته‌اند.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۹.</ref>  
تَعَبُّد اصطلاحی فقهی و اخلاقی، به معنای تسلیم محض بودن مؤمنان در برابر فرمان خدا است.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۶.</ref> بر اساس این اصطلاح، مؤمنان با آنکه علت و مصلحت واقعی دستورات خدا را ندانند، به آن عمل می‌کنند.<ref>مظفر، اصول الفقه، ۱۳۷۰ش، ج۱، ص۶۶.</ref> گفته شده شریعت و پایه‌های اساسی دین را نمی‌توان بدون تعبد در نظر گرفت.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref> ازاین‌رو تعبد و [[توحید]] را تفکیک‌ناپذیر دانسته‌اند.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref> روحِ [[اسلام]] و اساس دین‌داری، تعبد و تسلیم بودن در برابر [[خدا]]<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref> و دینِ عاری از تعبد را دینِ عاری از حقیقت دانسته‌اند.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۹.</ref>  


در همه [[مذاهب اسلامی]]، تعبد در [[احکام شرعی]] امری پذیرفته شده است.<ref>قانت، «تعبد و تعقل در احکام شرعی از دیدگاه مذاهب اسلامی»، ص۴۲.</ref> شکسته شدن مرز تعبد، نابودی دین را در پی دارد.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۹۴.</ref> تعبد بر دو اصل بینش (ایمان داشتن به حکمت دستورات الهی) و علاقه (عشق به معبود) استوار است.<ref>اکبری، احکام آموزشی دختران، ۱۳۸۷ش، ص۲۲-۲۳.</ref> هر متفکر موحدی، ناگزیر از تعبد است و عقل کل الهی را بر فکر خود مقدم می‌سازد.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref>
در همه [[مذاهب اسلامی]]، تعبد در [[احکام شرعی]] امری پذیرفته شده است.<ref>قانت، «تعبد و تعقل در احکام شرعی از دیدگاه مذاهب اسلامی»، ص۴۲.</ref> شکسته شدن مرز تعبد، نابودی دین را در پی دارد.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۹۴.</ref> تعبد بر دو اصل بینش (ایمان داشتن به حکمت دستورات الهی) و علاقه (عشق به معبود) استوار است.<ref>اکبری، احکام آموزشی دختران، ۱۳۸۷ش، ص۲۲-۲۳.</ref> هر متفکر موحدی، ناگزیر از تعبد است و عقل کل الهی را بر فکر خود مقدم می‌سازد.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref>


== تعبد و فلسفه احکام ==
==تعبد و فلسفه احکام==
روشن نبودن علت احکام، به معنای بی‌علت بودن احکام نیست.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> بر اساس روایتی که از [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] نقل شده، اگرچه خداوند از بندگان خواسته در انجام کارها تعبد داشته باشند، اما خدا علاوه بر مصلحت تعبد، به مصالح و مفاسد خود آن افعال نیز توجه دارد.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۵۹۲.</ref> با این حال [[اسلام]]، همانند دیگر ادیان آسمانی، احکامی دارد که فلسفه آن برای انسان‌ها روشن نیست.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref> مؤمنان احکامی را که [[فلسفه احکام]] آنها روشن نیست، از روی تعبد به خدا می‌پذیرند و به آن عمل می‌کنند.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۸.</ref> عبادت‌هایی که بدون آگاهی از فلسفه احکام صورت می‌پذیرد، نوعی [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] برای شناختن مؤمنان واقعی از غیرواقعی است.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۹.</ref>
روشن نبودن علت احکام، به معنای بی‌علت بودن احکام نیست.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> بر اساس روایتی که از [[امام رضا علیه‌السلام|امام رضا(ع)]] نقل شده، اگرچه خداوند از بندگان خواسته در انجام کارها تعبد داشته باشند، اما خدا علاوه بر مصلحت تعبد، به مصالح و مفاسد خود آن افعال نیز توجه دارد.<ref>شیخ صدوق، علل الشرایع، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۵۹۲.</ref> با این حال [[اسلام]]، همانند دیگر ادیان آسمانی، احکامی دارد که فلسفه آن برای انسان‌ها روشن نیست.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref> مؤمنان احکامی را که [[فلسفه احکام]] آنها روشن نیست، از روی تعبد به خدا می‌پذیرند و به آن عمل می‌کنند.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۸.</ref> عبادت‌هایی که بدون آگاهی از فلسفه احکام صورت می‌پذیرد، نوعی [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] برای شناختن مؤمنان واقعی از غیرواقعی است.<ref>رضایی اصفهانی، مباحث اعتقادی، ۱۳۹۱ش، ص۹۹.</ref>


[[شیخ صدوق]] در کتاب [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]] تلاش کرده تا فلسفه احکام را تبیین کند.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> به گفته [[عباسعلی عمید زنجانی]] مؤلف [[فقه سیاسی (کتاب)|کتاب فقه سیاسی]]، احتمالا شیخ صدوق (درگذشته ۳۸۱ق)، تنها محدث و فقیهی است که به جمع‌آوری فلسفه احکام پرداخته است.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> عمید زنجانی معتقد است فقهای شیعه به دلیل ترس از انجام [[قیاس]] در مباحث فقهی و نیز به دلیل ضعیف نشدن روحیه تعبد، به احادیث علل الشرایع توجه کافی نکرده‌اند.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> ولی عمید زنجانی این رویکرد را مخالف روش قرآن می‌داند؛ چرا که در قرآن نیز فلسفه و منافع و ضررهای برخی احکام بیان شده است.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> [[محمدتقی جعفری]] فیلسوف و متکلم شیعه نیز معتقد است، احکامی عبادی فلسفه متقن دارند و احکام غیرعبادی نیز با عقل سلیم، قابل فهم‌اند.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> با این حال برخی بر این باورند که بسیاری از معارف اسلامی را تنها باید با تعبد پذیرفت و نمی‌توان حکمت و فلسفه آنها را به دست آورد.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۶۹.</ref>
[[شیخ صدوق]] در کتاب [[علل الشرائع (کتاب)|علل الشرایع]] تلاش کرده تا فلسفه احکام را تبیین کند.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> به گفته [[عباسعلی عمید زنجانی]] مؤلف [[فقه سیاسی (کتاب)|کتاب فقه سیاسی]]، احتمالا شیخ صدوق (درگذشته ۳۸۱ق)، تنها محدث و فقیهی است که به جمع‌آوری فلسفه احکام پرداخته است.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> عمید زنجانی معتقد است فقهای شیعه به دلیل ترس از انجام [[قیاس]] در مباحث فقهی و نیز به دلیل ضعیف نشدن روحیه تعبد، به احادیث علل الشرایع توجه کافی نکرده‌اند.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> ولی عمید زنجانی این رویکرد را مخالف روش قرآن می‌داند؛ چرا که در قرآن نیز فلسفه و منافع و ضررهای برخی احکام بیان شده است.<ref>عمید زنجانی، قواعد فقه، ۱۳۸۸ش، ج۳، ص۳۵۷.</ref> [[محمدتقی جعفری]] فیلسوف و متکلم شیعه نیز معتقد است، احکامی عبادی فلسفه متقن دارند و احکام غیرعبادی نیز با عقل سلیم، قابل فهم‌اند.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۸۱-۸۲.</ref> با این حال برخی بر این باورند که بسیاری از معارف اسلامی را تنها باید با تعبد پذیرفت و نمی‌توان حکمت و فلسفه آنها را به دست آورد.<ref>جعفری، «جایگاه تعقل و تعبد در معارف اسلامی»، ص۶۹.</ref>


== تعبد و عقلانیت ==
==تعبد و عقلانیت==
تعبدی که در دین وجود دارد، بر پایه تعقل استوار است؛ چنان‌که تقلید در احکام، مبتنی بر تحقیق و تعقل است.<ref>غرویان، «میزگرد جایگاه عقل در دین»، ص۱۴.</ref> بنابراین تعبد، به معنای تعطیل کردن عقلانیت نیست؛ چرا که مسائل اصلی دین ([[اصول دین|اعتقادات]]) بر پایه استدلال و تعقل بنا شده است.<ref>جعفری، «مسئله تعبد و چالش‌های عقلانی فرارو»، ص۱۰۶.</ref> به گفته [[محمدحسین طباطبایی]] فیلسوف و مفسر قرآن، پیروان برخی ادیان، مسائل غیرمعقولی را در دین خود مطرح ساخته و تلاش کرده‌اند با این بیان که برخی از مسائل تعبدی، از نظر عقلی محال است، آن را توجیه کنند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۲۳-۳۲۴.</ref> طباطبایی با متناقض دانستن این رفتار معتقد است، چگونه ممکن است از طرفی، حقانیت دین با عقل ثابت شود، اما از طرف دیگر، همان دین مسائلی داشته باشد که عقل آن را تخطئه کند!<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۲۳-۳۲۴.</ref>
تعبدی که در دین وجود دارد، بر پایه تعقل استوار است؛ چنان‌که تقلید در احکام، مبتنی بر تحقیق و تعقل است.<ref>غرویان، «میزگرد جایگاه عقل در دین»، ص۱۴.</ref> بنابراین تعبد، به معنای تعطیل کردن عقلانیت نیست؛ چرا که مسائل اصلی دین ([[اصول دین|اعتقادات]]) بر پایه استدلال و تعقل بنا شده است.<ref>جعفری، «مسئله تعبد و چالش‌های عقلانی فرارو»، ص۱۰۶.</ref> به گفته [[محمدحسین طباطبایی]] فیلسوف و مفسر قرآن، پیروان برخی ادیان، مسائل غیرمعقولی را در دین خود مطرح ساخته و تلاش کرده‌اند با این بیان که برخی از مسائل تعبدی، از نظر عقلی محال است، آن را توجیه کنند.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۲۳-۳۲۴.</ref> طباطبایی با متناقض دانستن این رفتار معتقد است، چگونه ممکن است از طرفی، حقانیت دین با عقل ثابت شود، اما از طرف دیگر، همان دین مسائلی داشته باشد که عقل آن را تخطئه کند!<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۳۲۳-۳۲۴.</ref>


موضوع تعقل و تعبد از مباحث مهمی است که در بحث رابطه عقل و [[وحی]] یا [[رابطه علم و دین]] مطرح می‌شود.<ref>لطفی، «تعقل و تعبد در احکام شرعی»، ص۳۲۸.</ref> به گفته محققان در مقام فهم باید تعقل و در مقام عمل باید تعبد داشت.<ref>لطفی، «تعقل و تعبد در احکام شرعی»، ص۳۴۰.</ref> ازاین‌رو گفته شده اصول اعتقادات باید از راه تعقل پذیرفته شوند و نباید آنها را با تعبد پذیرفت.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۵۹.</ref> به گفته برخی محققان، مهم‌ترین مؤلفه در پیدایش و افتراق [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|مذاهب چهارگانه اهل‌تسنن]]، نوع نگرش آنها در عقل‌گرایی یا تعبدگرایی آنها بوده است.<ref>امامی، «جدال تعبد و تعقل در فهم شریعت(۱)»، ص۱۹۰.</ref>
موضوع تعقل و تعبد از مباحث مهمی است که در بحث رابطه عقل و [[وحی]] یا [[رابطه علم و دین]] مطرح می‌شود.<ref>لطفی، «تعقل و تعبد در احکام شرعی»، ص۳۲۸.</ref> به گفته محققان در مقام فهم باید تعقل و در مقام عمل باید تعبد داشت.<ref>لطفی، «تعقل و تعبد در احکام شرعی»، ص۳۴۰.</ref> ازاین‌رو گفته شده اصول اعتقادات باید از راه تعقل پذیرفته شوند و نباید آنها را با تعبد پذیرفت.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ۱۳۸۹ش، ج۳، ص۵۹.</ref> به گفته برخی محققان، مهم‌ترین مؤلفه در پیدایش و افتراق [[مذاهب چهارگانه اهل سنت|مذاهب چهارگانه اهل‌تسنن]]، نوع نگرش آنها در عقل‌گرایی یا تعبدگرایی آنها بوده است.<ref>امامی، «جدال تعبد و تعقل در فهم شریعت(۱)»، ص۱۹۰.</ref>


== تعبد و استنباط احکام شرعی ==
==تعبد و استنباط احکام شرعی==
تعبد، در برابر تعقل، یکی از اصول حاکم در استنباطات فقهی است.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref> تعیین حد و مرزِ تعقل و تعبد را یکی از مباحث مهم در احکام شرعی دانسته‌اند.<ref>لطفی، «تعقل و تعبد در احکام شرعی»، ص۳۲۵.</ref> به باور برخی از فقیهان، دایره تعبد در دین، [[عبادات]] را در بر می‌گیرد و شامل [[معاملات]] نمی‌شود؛<ref>معرفت، «اقتراح»، ص۲۶؛ قانت، «تعبد و تعقل در احکام شرعی از دیدگاه مذاهب اسلامی»، ص۴۲.</ref> ازاین‌رو فقیهان در باب معاملات، باید [[ملاک احکام]] را از روایات استنباط کنند.<ref>معرفت، «اقتراح»، ص۲۷.</ref> به گفته عمید زنجانی، در [[فقه امامیه|فقه شیعه]] تضاد بین تعبد و تعقل، مسئله‌ای حل شده است؛ چرا که [[مجتهد|فقهای شیعه]] حوزه تعبد را مخصوص احکام مَنْصوص (احکامی که دلیل قرآنی یا روایی دارد) و حوزه تعقل را مخصوص احکام غیرمنصوص (احکامی که دلیل قرآنی یا روایی ندارد) و احکام حکومتی دانسته‌اند.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۵۷۱.</ref>
تعبد، در برابر تعقل، یکی از اصول حاکم در استنباطات فقهی است.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۲۰۱.</ref> تعیین حد و مرزِ تعقل و تعبد را یکی از مباحث مهم در احکام شرعی دانسته‌اند.<ref>لطفی، «تعقل و تعبد در احکام شرعی»، ص۳۲۵.</ref> به باور برخی از فقیهان، دایره تعبد در دین، [[عبادات]] را در بر می‌گیرد و شامل [[معاملات]] نمی‌شود؛<ref>معرفت، «اقتراح»، ص۲۶؛ قانت، «تعبد و تعقل در احکام شرعی از دیدگاه مذاهب اسلامی»، ص۴۲.</ref> ازاین‌رو فقیهان در باب معاملات، باید [[ملاک احکام]] را از روایات استنباط کنند.<ref>معرفت، «اقتراح»، ص۲۷.</ref> به گفته عمید زنجانی، در [[فقه امامیه|فقه شیعه]] تضاد بین تعبد و تعقل، مسئله‌ای حل شده است؛ چرا که [[مجتهد|فقهای شیعه]] حوزه تعبد را مخصوص احکام مَنْصوص (احکامی که دلیل قرآنی یا روایی دارد) و حوزه تعقل را مخصوص احکام غیرمنصوص (احکامی که دلیل قرآنی یا روایی ندارد) و احکام حکومتی دانسته‌اند.<ref>عمید زنجانی، دانشنامه فقه سیاسی، ۱۳۸۹ش، ج۲، ص۵۷۱.</ref>


== دیدگاه روشن‌فکران ==
==دیدگاه روشن‌فکران==
مهمترین دغدغه [[روشن‌فکر|روشن‌فکران]] نسبت به دین را تقابل عقلانیت با تعبد در دین دانسته‌اند.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۳۳.</ref> گفته شده تعبد‌گریزی مهمترین دستاورد [[مدرنیته]] بوده است.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۳.</ref> [[مصطفی ملکیان]] مؤلف [[راهی به رهایی (کتاب)|کتاب راهی به رهایی]]، معتقد است تعبد در مرحله فکری، با عقلانیت و در مرحله عملی، با آزادی منافات دارد.<ref>ملکیان، «اقتراح؛ سنت و تجدد در نظرخواهی از فرهیخته معاصر»، ص۱۵.</ref> با این حال ملکیان تعبدی را که پشتوانه عقلی داشته باشد، بی‌اشکال دانسته است.<ref>ملکیان، «اقتراح؛ سنت و تجدد در نظرخواهی از فرهیخته معاصر»، ص۱۶.</ref>
مهمترین دغدغه [[روشن‌فکر|روشن‌فکران]] نسبت به دین را تقابل عقلانیت با تعبد در دین دانسته‌اند.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۳۳.</ref> گفته شده تعبد‌گریزی مهمترین دستاورد [[مدرنیته]] بوده است.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۳.</ref> [[مصطفی ملکیان]] مؤلف [[راهی به رهایی (کتاب)|کتاب راهی به رهایی]]، معتقد است تعبد در مرحله فکری، با عقلانیت و در مرحله عملی، با آزادی منافات دارد.<ref>ملکیان، «اقتراح؛ سنت و تجدد در نظرخواهی از فرهیخته معاصر»، ص۱۵.</ref> با این حال ملکیان تعبدی را که پشتوانه عقلی داشته باشد، بی‌اشکال دانسته است.<ref>ملکیان، «اقتراح؛ سنت و تجدد در نظرخواهی از فرهیخته معاصر»، ص۱۶.</ref>


[[عبدالکریم سروش]] صاحب [[بسط تجربه نبوی|نظریه بسط تجربه نبوی]]، معتقد است بخش عبادات در فقه رازآلود است و باید آن را با تعبد پذیرفت، اما او بخش معاملات فقه را فاقد رازآلودگی می‌داند.<ref>نگاه کنید به: سروش، سیاست‌نامه، ۱۳۷۹ش، ص۲۵۲-۲۵۶.</ref> [[محمد مجتهد شبستری]] از دیگر روشن‌فکران شیعه، علاوه بر بخش معاملات، بخش عبادات فقه را نیز فاقد رازآلودگی معرفی می‌کند.<ref>نگاه کنید به: مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۴-۱۷۵.</ref> به گفته شبستری، بیشتر فتوای فقیهان در [[فقه سیاسی|باب سیاسات]]، توجیه عقلایی ندارد و باعث از بین رفتن مصالح مسلمانان می‌شود.<ref>مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>
[[عبدالکریم سروش]] صاحب [[بسط تجربه نبوی|نظریه بسط تجربه نبوی]]، معتقد است بخش عبادات در فقه رازآلود است و باید آن را با تعبد پذیرفت، اما او بخش معاملات فقه را فاقد رازآلودگی می‌داند.<ref>نگاه کنید به: سروش، سیاست‌نامه، ۱۳۷۹ش، ص۲۵۲-۲۵۶.</ref> [[محمد مجتهد شبستری]] از دیگر روشن‌فکران شیعه، علاوه بر بخش معاملات، بخش عبادات فقه را نیز فاقد رازآلودگی معرفی می‌کند.<ref>نگاه کنید به: مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۴-۱۷۵.</ref> به گفته شبستری، بیشتر فتوای فقیهان در [[فقه سیاسی|باب سیاسات]]، توجیه عقلایی ندارد و باعث از بین رفتن مصالح مسلمانان می‌شود.<ref>مجتهد شبستری، نقدی بر قرائت رسمی از دین، ۱۳۷۹ش، ص۱۶۸-۱۶۹.</ref>


=== نقد دیدگاه روشن‌فکران ===
===نقد دیدگاه روشن‌فکران===
به گفته برخی محققان، روشن‌فکران بین دین و مدرنیته، در تردیدند و این تردید آنها را گرفتار تناقض‌گویی کرده است؛ زیرا آنان از طرفی، پیوند دین و تعبد را انکار نمی‌کنند و از طرفی دیگر، پیوسته در تلاشند از مفاهیم دینی تفسیرهایی ارائه دهند که تعبدی نباشد.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۵.</ref> [[محمدتقی جعفری]] معتقد است روشن‌فکران به این دلیل که  تعبد را در مقابل عقلانیت قرار داده‌اند، دین و عقلانیت را متضاد دانسته‌اند.<ref>جعفری، «مسئله تعبد و چالش‌های عقلانی فرارو»، ص۱۰۲.</ref>
به گفته برخی محققان، روشن‌فکران بین دین و مدرنیته، در تردیدند و این تردید آنها را گرفتار تناقض‌گویی کرده است؛ زیرا آنان از طرفی، پیوند دین و تعبد را انکار نمی‌کنند و از طرفی دیگر، پیوسته در تلاشند از مفاهیم دینی تفسیرهایی ارائه دهند که تعبدی نباشد.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۵.</ref> [[محمدتقی جعفری]] معتقد است روشن‌فکران به این دلیل که  تعبد را در مقابل عقلانیت قرار داده‌اند، دین و عقلانیت را متضاد دانسته‌اند.<ref>جعفری، «مسئله تعبد و چالش‌های عقلانی فرارو»، ص۱۰۲.</ref>


به گفته محققان تعبدپذیری و رازباوری در دین بر پایه عقلانیت استوار است؛ زیرا از طرفی، دین با [[عالم غیب]] و راز پیوند دارد و [[پیامبران]] پیام جهان غیب را برای رستگاری انسان‌ها بازگو می‌کنند؛ و از طرف دیگر، پذیرش سخنان پیامبران برای رستگاری، از احکام عقلانیِ رجوع جاهل به عالم است.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۴.</ref> برخی پژوهش‌گران افراط در ارائه تفسیرهای تعبدگریز را ناصحیح دانسته، بر این باورند روشن‌فکران در مواجه با آموزه‌های دینی دچار پیش‌داوری هستند؛ چرا که متون دینی را فاقد راز و تعبد تفسیر می‌کنند.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۳۳.</ref> [[محمدتقی مصباح یزدی]] معتقد است روشن‌فکری در مسائل تعبدی، آغاز انحراف در بعضی از گروه‌های سیاسی بوده است، که ادعای اسلام دارند.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref>
به گفته محققان تعبدپذیری و رازباوری در دین بر پایه عقلانیت استوار است؛ زیرا از طرفی، دین با [[عالم غیب]] و راز پیوند دارد و [[پیامبران]] پیام جهان غیب را برای رستگاری انسان‌ها بازگو می‌کنند؛ و از طرف دیگر، پذیرش سخنان پیامبران برای رستگاری، از احکام عقلانیِ رجوع جاهل به عالم است.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۱۴.</ref> برخی پژوهش‌گران افراط در ارائه تفسیرهای تعبدگریز را ناصحیح دانسته، بر این باورند روشن‌فکران در مواجه با آموزه‌های دینی دچار پیش‌داوری هستند؛ چرا که متون دینی را فاقد راز و تعبد تفسیر می‌کنند.<ref>امامی، «روشنفکران دینی و مدرنیزاسیون فقه»، ص۲۳۳.</ref> [[محمدتقی مصباح یزدی]] معتقد است روشن‌فکری در مسائل تعبدی، آغاز انحراف در بعضی از گروه‌های سیاسی بوده است، که ادعای اسلام دارند.<ref>مصباح یزدی، بر درگاه دوست، ۱۳۸۲ش، ص۸۵.</ref>


== تک‌نگاری‌ها ==
==تک‌نگاری‌ها==
[[پرونده:تعبد و عقلانیت.jpg|230px|بندانگشتی|چپ|کتاب عبد و عقلانیت به قلم جعفری]]
[[پرونده:تعبد و عقلانیت.jpg|230px|بندانگشتی|چپ|کتاب عبد و عقلانیت به قلم جعفری]]


آثار ذیل از جمله کتاب‌هایی است که در موضوع تعبد نوشته شده است:
آثار ذیل از جمله کتاب‌هایی است که در موضوع تعبد نوشته شده است:
* «تعبد و تعقل در فقه اسلامی» نوشته [[محمدتقی جعفری]]؛ این کتاب در سال ۱۳۷۳ش، از سوی کنگره بزرگداشت شیخ انصاری در قم منتشر شده است.<ref>جعفری، عبد و تعقل در فقه اسلامی، شناسنامه کتاب.</ref>
*«تعبد و تعقل در فقه اسلامی» نوشته [[محمدتقی جعفری]]؛ این کتاب در سال ۱۳۷۳ش، از سوی کنگره بزرگداشت شیخ انصاری در قم منتشر شده است.<ref>جعفری، عبد و تعقل در فقه اسلامی، شناسنامه کتاب.</ref>
* «تعبد و عقلانیت» تألیف محمد جعفری؛ این کتاب را کانون اندیشه جوان در سال ۱۴۰۲ش در ۱۶۸ صفحه منتشر کرده است.<ref>جعفری، تعبد و عقلانیت، شناسنامه کتاب.</ref> چیستی تعبد، ابعاد مختلف آن و نسبت تعبد و عقلانیت از مباحث این کتاب است.<ref>جعفری، تعبد و عقلانیت، فهرست کتاب.</ref>
*«تعبد و عقلانیت» تألیف محمد جعفری؛ این کتاب را کانون اندیشه جوان در سال ۱۴۰۲ش در ۱۶۸ صفحه منتشر کرده است.<ref>جعفری، تعبد و عقلانیت، شناسنامه کتاب.</ref> چیستی تعبد، ابعاد مختلف آن و نسبت تعبد و عقلانیت از مباحث این کتاب است.<ref>جعفری، تعبد و عقلانیت، فهرست کتاب.</ref>


== پانویس ==
==پانویس==
{{پانوشت}}
{{پانوشت}}


== منابع ==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* اکبری، محمود، احکام آموزشی دختران، قم، فتیان، ۱۳۸۷ش.
* اکبری، محمود، احکام آموزشی دختران، قم، فتیان، ۱۳۸۷ش.
خط ۶۹: خط ۷۱:


==پیوند به بیرون==
==پیوند به بیرون==
* [https://www.cgie.org.ir/Fa/article/224286 تعبد]
*[https://www.cgie.org.ir/Fa/article/224286 تعبد]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1306798 تحلیل انتقادی مؤلفه‌ی تعبد در نظریه‌ی عقلانیت و معنویت]
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1306798 تحلیل انتقادی مؤلفه‌ی تعبد در نظریه‌ی عقلانیت و معنویت]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/692278 نسبت تعبد و تعقل در آیین پیامبر و انسان معاصر]
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/692278 نسبت تعبد و تعقل در آیین پیامبر و انسان معاصر]
* [https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1829146 تحلیل و بررسی رابطه تعبد با عقلانیت در رهیافت‌های معنویت دینی و معنویت مدرن]
*[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/1829146 تحلیل و بررسی رابطه تعبد با عقلانیت در رهیافت‌های معنویت دینی و معنویت مدرن]


{{فضائل اخلاقی}}
{{فضائل اخلاقی}}
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷

ویرایش