۱۷٬۱۳۹
ویرایش
(←منابع) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
| آیات مرتبط =[[آیه ۱۱ سوره انعام]] • [[آیه ۶۹ سوره نمل]] • [[آیه ۲۰ سوره عنکبوت]] | | آیات مرتبط =[[آیه ۱۱ سوره انعام]] • [[آیه ۶۹ سوره نمل]] • [[آیه ۲۰ سوره عنکبوت]] | ||
}} | }} | ||
'''آیه ۴۲ سوره روم''' به پیامبر دستور میدهد تا از مردم بخواهد برای مطلع شدن از عاقبت اقوام گذشته به مسافرت و مشاهده آثار به جا مانده از آنها بپردازند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲-۴۵۳.</ref> این دستور برای دیدن مصادیق ایجاد فساد بر روی زمین که در آیه قبل به آن اشاره شده است، صادر شده است.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ش، ج۴، ص۱۳۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲.</ref> دستور به سفرکردن، بارها در قرآن تکرار شده است.<ref>سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref> | '''آیه ۴۲ سوره روم''' به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] دستور میدهد تا از مردم بخواهد برای مطلع شدن از عاقبت اقوام گذشته به مسافرت و مشاهده آثار به جا مانده از آنها بپردازند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲-۴۵۳.</ref> این دستور برای دیدن مصادیق ایجاد فساد بر روی زمین که در [[آیه ۴۱ سوره روم|آیه قبل]] به آن اشاره شده است، صادر شده است.<ref>فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ش، ج۴، ص۱۳۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۲.</ref> دستور به سفرکردن، بارها در [[قرآن]] تکرار شده است.<ref>سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴.</ref> | ||
مکارم شیرازی توجه به کاخهای | [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] توجه به کاخهای ویرانشده، اموال از بینرفته، استخوانهای پوسیده، جمعیت نیرومندی که پراکنده شده و سر از قبر درآورده را از موارد عبرت گرفتن از آثار گذشتگان برشمرده است.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> وی مشاهده این آثار را مؤثرتر از مطالعه و شنیدن تاریخ، عنوان کرده است.<ref>مکارم شیرازی، نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۵، ۱۶۳.</ref> [[ابوالحسن شعرانی|علامه شعرانی]] بازدید از بناهای تاریخی مانند اهرام مصر و خرابههای بابِل و اطلاع یافتن از تمدنهای گذشته را مطلوب دانسته است. وی بر این باور است که انسان با دیدن این آثار نسبت به افول قدرتهای ظالم زمانه خود و قدرت خدا ایمان و امید بیشتری پیدا میکند.<ref>شعرانی، پژوهشهای قرآنی، ۱۳۸۶ش، ج۲، ص۱۰۲۳-۱۰۲۴.</ref> برخی مفسران با استناد به این آیه، جهانگردی هدفمند را مورد سفارش دین و محافظت از آثار گذشتگان را برای عبرتگرفتن، لازم دانستهاند.<ref>قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۷، ص۲۰۸.</ref> | ||
طبرسی امر موجود در آیه را امر واقعی ندانسته و آن را به معنای مبالغه در موعظه عنوان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۸۱.</ref> برخی این امر را به معنای امر به تفکر و عبرت گرفتن تفسیر کردهاند.<ref>ماتریدی، تأویلات اهلالسنه، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۲۴۸؛ طیب، اطیبالبیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> در روایتی از امام صادق(ع) آمده است که منظور از سفر کردن، خواندن قرآن است که در آن اخبار گذشتگان و عاقبت آنها ذکر شده است.<ref>فیض کاشانی، تفیسر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۳۵.</ref> از ابنعباس نیز روایتی با همین مضمون ذکر شده است.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۱۸۶.</ref> | [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] امر موجود در آیه را امر واقعی ندانسته و آن را به معنای مبالغه در موعظه عنوان کرده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۸۱.</ref> برخی این امر را به معنای امر به تفکر و عبرت گرفتن تفسیر کردهاند.<ref>ماتریدی، تأویلات اهلالسنه، ۱۴۲۶ق، ج۸، ص۲۴۸؛ طیب، اطیبالبیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> در روایتی از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] آمده است که منظور از سفر کردن، خواندن قرآن است که در آن اخبار گذشتگان و عاقبت آنها ذکر شده است.<ref>فیض کاشانی، تفیسر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۴، ص۱۳۵.</ref> از [[عبدالله بن عباس|ابنعباس]] نیز روایتی با همین مضمون ذکر شده است.<ref>کاشانی، منهج الصادقین، ۱۳۳۶ش، ج۷، ص۱۸۶.</ref> | ||
بخش پایانی این آیه تأکید دارد اکثر اقوام گذشته مشرک بودهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> به اعتقاد برخی مفسران، اشاره به کثرت مشرکان، این پیام را برای مسلمان دارد که نباید از انبوه مشرکان بترسند؛ چرا که خدا گروههای بزرگی از این دست افراد را در گذشته هلاک کرده است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> و بتهایشان نتوانستند آنها را از عذاب الهی نجات دهند.<ref>طیب، اطیبالبیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> زمخشری با استناد به این مطلب که اکثر | بخش پایانی این آیه تأکید دارد اکثر اقوام گذشته مشرک بودهاند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> به اعتقاد برخی مفسران، اشاره به کثرت مشرکان، این پیام را برای مسلمان دارد که نباید از انبوه مشرکان بترسند؛ چرا که خدا گروههای بزرگی از این دست افراد را در گذشته هلاک کرده است<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۵۳.</ref> و بتهایشان نتوانستند آنها را از عذاب الهی نجات دهند.<ref>طیب، اطیبالبیان، ۱۳۶۹ش، ج۶۰، ص۳۹۵.</ref> زمخشری با استناد به این مطلب که اکثر هلاکشدگان مشرک بودهاند، میگوید اقلیتی نیز مشرک نبودهاند ولی هلاک شدهاند. وی در ادامه چنین نتیجه میگیرد که علت نابودی مشرکان و غیر مشرکان، انجام [[گناه]] بوده است نه [[شرک]].<ref>زمخشری، الکشاف، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۴۸۳.</ref> در مقابل، برخی دیگر از مفسران هم شرک و هم معصیت را عامل نابودی اقوام گذشته بیان کردهاند.<ref>ابوحیان، البحر المحیط، ۱۴۲۰ق، ج۸، ص۳۹۶؛ سبزواری، ارشادالاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۴۱۴..</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانوشت}} | {{پانوشت}} |
ویرایش