confirmed، templateeditor
۱۲٬۲۵۸
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) (افزایش بخش علم امامان به شهادت خود) |
(ویکی سازی) |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
== عمومیت علم امام == | == عمومیت علم امام == | ||
یکی از گرایشهای در علم امام نظریه نامحدود بودن علم ایشان است. [[شیخ مفید]] این نظریه را به [[خاندان نوبختی|نوبختیان]] نسبت داده است.<ref>مفید، اوائل المقالات، ص۶۷</ref> قزوینی برغانی بر آن است که علمای امامیه بر عمومیت علم امام اجماع دارند.<ref>قزوینی البرغانی، کیفیة علم الامام، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref>ولی پژوهشگر دیگری معتقد است نظریه عمومیت علم امام از سده دوازدهم به بعد رایج شده و عالمان امامیه تا پیش از آن علم امام را محدود میدانستهاند.<ref>رهبری، بازاندیشی در علم امام، ۱۳۹۴ش، ص۳۴.</ref> نویسنده دیگری نیز با گردآوری آراء یازده نفر از متکلمان شیعه از [[مکتب کلامی بغداد|مکتبهای بغداد]] و [[مکتب کلامی ری|ری]] و [[مکتب کلامی حله|حله]] بر این باور است که تا زمان [[مقداد بن عبدالله حلی|فاضل مقداد]] (درگذشته ۸۲۶ق) یعنی قرن نهم در متکلمان امامیه اثری از این اندیشه که امام همه چیز را میداند وجود ندارد.<ref>فاریاب، «بررسی دیدگاه متکلمان امامیه دربارۀ گسترۀ علم امام با تکیه بر روایات»، ص۳۷.</ref>[[محمدمهدی نراقی| مولی مهدی نراقی]]، [[عبدالحسین لاری]]، [[محمدحسین طباطبایی]] و [[جوادی آملی]] را جزو این گروه از عالمان دانستهاند.<ref>قلیزاده و فاریاب، «بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات»، ص۳۸.</ref> | یکی از گرایشهای در علم امام نظریه نامحدود بودن علم ایشان است. [[شیخ مفید]] این نظریه را به [[خاندان نوبختی|نوبختیان]] نسبت داده است.<ref>مفید، اوائل المقالات، ص۶۷</ref> [[محمدتقی برغانی|قزوینی برغانی]] بر آن است که علمای امامیه بر عمومیت علم امام اجماع دارند.<ref>قزوینی البرغانی، کیفیة علم الامام، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref>ولی پژوهشگر دیگری معتقد است نظریه عمومیت علم امام از سده دوازدهم به بعد رایج شده و عالمان امامیه تا پیش از آن علم امام را محدود میدانستهاند.<ref>رهبری، بازاندیشی در علم امام، ۱۳۹۴ش، ص۳۴.</ref> نویسنده دیگری نیز با گردآوری آراء یازده نفر از متکلمان شیعه از [[مکتب کلامی بغداد|مکتبهای بغداد]] و [[مکتب کلامی ری|ری]] و [[مکتب کلامی حله|حله]] بر این باور است که تا زمان [[مقداد بن عبدالله حلی|فاضل مقداد]] (درگذشته ۸۲۶ق) یعنی قرن نهم در متکلمان امامیه اثری از این اندیشه که امام همه چیز را میداند وجود ندارد.<ref>فاریاب، «بررسی دیدگاه متکلمان امامیه دربارۀ گسترۀ علم امام با تکیه بر روایات»، ص۳۷.</ref>[[محمدمهدی نراقی| مولی مهدی نراقی]]، [[عبدالحسین لاری]]، [[محمدحسین طباطبایی]] و [[جوادی آملی]] را جزو این گروه از عالمان دانستهاند.<ref>قلیزاده و فاریاب، «بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات»، ص۳۸.</ref> | ||
به گفته عبدالحسین لاری منظور از عمومیت علم امام آن است که علم امام شامل هر چیزی است تا کنون بوده و هر چه تا قیامت واقع خواهد شد.<ref>النجفی اللاری، معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، ص۲۱.</ref> این علم با تعبیر «علمُ ما کانَ و ما یکونُ الی یومِ القیامة» و عباراتی مشابه آن دستکم در ۲۴ حدیث به کار رفته است.<ref>فرضیپوریان و قدردان، «بررسی گستره علم امام از منظر احادیث»، ص۵۱.</ref> با گذر از علومی که مختص ذات خداوند هستند، علوم دیگری وجود دارد که خداوند آنها را به پیامبران و فرشتگان خود آموخته است. بر اساس باور کسانی که علم امام را نامحدود میدانند امامان به همه این علوم آگاهی دارند.<ref>هاشمی، ماهیت علم امام، ۱۳۹۶ش، ص۳۲۳.</ref> عبدالحسین لاری خود نیز چنین باوری دارد، با این حال درباره علم امام به زمان قیامت (علم الساعة)، عمر افراد (علم آجال) و [[علم منایا و بلایا|علم منایا]] اختلافاتی را نقل کرده است.<ref>النجفی اللاری، معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، ص۲۱.</ref> [[حافظ رجب برسی|حافظ رجب بُرسی]] نیز در این گروه قرار میگیرد.<ref>پناهلو و دیگران، «منابع و گستره علم امام در مشارق انوار الیقین برسی»، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref> | به گفته عبدالحسین لاری منظور از عمومیت علم امام آن است که علم امام شامل هر چیزی است تا کنون بوده و هر چه تا قیامت واقع خواهد شد.<ref>النجفی اللاری، معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، ص۲۱.</ref> این علم با تعبیر «علمُ ما کانَ و ما یکونُ الی یومِ القیامة» و عباراتی مشابه آن دستکم در ۲۴ حدیث به کار رفته است.<ref>فرضیپوریان و قدردان، «بررسی گستره علم امام از منظر احادیث»، ص۵۱.</ref> با گذر از علومی که مختص ذات خداوند هستند، علوم دیگری وجود دارد که خداوند آنها را به پیامبران و فرشتگان خود آموخته است. بر اساس باور کسانی که علم امام را نامحدود میدانند امامان به همه این علوم آگاهی دارند.<ref>هاشمی، ماهیت علم امام، ۱۳۹۶ش، ص۳۲۳.</ref> عبدالحسین لاری خود نیز چنین باوری دارد، با این حال درباره علم امام به زمان قیامت (علم الساعة)، عمر افراد (علم آجال) و [[علم منایا و بلایا|علم منایا]] اختلافاتی را نقل کرده است.<ref>النجفی اللاری، معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، ص۲۱.</ref> [[حافظ رجب برسی|حافظ رجب بُرسی]] نیز در این گروه قرار میگیرد.<ref>پناهلو و دیگران، «منابع و گستره علم امام در مشارق انوار الیقین برسی»، ص۱۰۴-۱۰۵.</ref> | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
نویسنده مقاله «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، پس از بررسی روایات و دیدگاههای مختلف، به این نتیجه رسیده است در مواردی که ائمه تن به شهادت داده با حکم وجوب حفظ نفس مخالفت نکرده تا با [[عصمت امامان|عصمت آنها]] ناسازگار باشد چرا که علم آنها از طریق متعارف نبوده و چنین علمی ممکن است تکلیفآور نباشد و برفرض که تکلیفآور هم باشد شاید ائمه در راستای سعادت جامعه و...، تکلیف ویژهای داشته و به آن عمل کردهاند.<ref>ربانی گلپایگانی و رحمانیزاده، «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، ص۱۱۱.</ref> | نویسنده مقاله «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، پس از بررسی روایات و دیدگاههای مختلف، به این نتیجه رسیده است در مواردی که ائمه تن به شهادت داده با حکم وجوب حفظ نفس مخالفت نکرده تا با [[عصمت امامان|عصمت آنها]] ناسازگار باشد چرا که علم آنها از طریق متعارف نبوده و چنین علمی ممکن است تکلیفآور نباشد و برفرض که تکلیفآور هم باشد شاید ائمه در راستای سعادت جامعه و...، تکلیف ویژهای داشته و به آن عمل کردهاند.<ref>ربانی گلپایگانی و رحمانیزاده، «علم امام به شهادت و شبهه ناسازگاری آن با عصمت»، ص۱۱۱.</ref> | ||
== محدودیت علم امام == | == محدودیت علم امام == | ||
گروهی از متکلمان و عالمان شیعه علم امامان را محدود میدانند. و چیزی بیش از علومی که لازمه منصب امامت است را برای امام لازم نمیدانند.<ref>پناهلو و دیگران، «منابع و گستره علم امام در مشارق انوار الیقین برسی»، ص۱۰۵.</ref> شیخ مفید و شاگردانش مثل [[سید مرتضی]]، [[ابن شهرآشوب]]، [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نویسنده [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان]]<ref>پناهلو و دیگران، «منابع و گستره علم امام در مشارق انوار الیقین برسی»، ص۱۰۵.</ref> [[محمد بن علی کراجکی|کراجکی]] <ref>اسماعیلی، «قلمرو و ویژگیهای علم امام در اندیشه کلامی مرحوم کراجکی»، ص۳۶.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[محمدباقر مجلسی|مجلسی دوم]]<ref>قلیزده و فاریاب، «بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات»، ص۳۸.</ref> از این گروه قلمداد شدهاند. بنابر پژوهش ربانی گلپایگانی در هیچ یک از متون رسمی و کلاسیک امامیه [[علم غیب]] جزو شرایط لازم امامت نیست.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۴۱۱.</ref> هر چند ایشان انکار نمیکنند که امامان در مواردی از امور مخفی و غیبی، و زمان مرگ دیگران یا خودشان خبر داشتهاند، ولی این آگاهیها را موردی، محدود و ناشی از الهام الهی میدانند که شرط امامت نیستند.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۸.</ref> | گروهی از متکلمان و عالمان شیعه علم امامان را محدود میدانند. و چیزی بیش از علومی که لازمه منصب امامت است را برای امام لازم نمیدانند.<ref>پناهلو و دیگران، «منابع و گستره علم امام در مشارق انوار الیقین برسی»، ص۱۰۵.</ref> شیخ مفید و شاگردانش مثل [[سید مرتضی]]، [[ابن شهرآشوب]]، [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]] نویسنده [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|مجمع البیان]]<ref>پناهلو و دیگران، «منابع و گستره علم امام در مشارق انوار الیقین برسی»، ص۱۰۵.</ref> [[محمد بن علی کراجکی|کراجکی]] <ref>اسماعیلی، «قلمرو و ویژگیهای علم امام در اندیشه کلامی مرحوم کراجکی»، ص۳۶.</ref> [[شیخ طوسی]] و [[محمدباقر مجلسی|مجلسی دوم]]<ref>قلیزده و فاریاب، «بازخوانی قلمرو علم امام در آیینه روایات»، ص۳۸.</ref> از این گروه قلمداد شدهاند. بنابر پژوهش ربانی گلپایگانی در هیچ یک از متون رسمی و کلاسیک امامیه [[علم غیب]] جزو شرایط لازم امامت نیست.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۴۱۱.</ref> هر چند ایشان انکار نمیکنند که امامان در مواردی از امور مخفی و غیبی، و زمان مرگ دیگران یا خودشان خبر داشتهاند، ولی این آگاهیها را موردی، محدود و ناشی از الهام الهی میدانند که شرط امامت نیستند.<ref>ربانی گلپایگانی، امامت در بینش اسلامی، ۱۳۸۶ش، ص۴۲۸.</ref> |