۱۶٬۵۸۷
ویرایش
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
| آیات مرتبط= آیه ۵ [[سوره حج]]، آیه ۲۹ [[سوره توبه]]، آیه ۱۹۰ و ۱۹۱ و ۱۹۳ [[سوره بقره]] | | آیات مرتبط= آیه ۵ [[سوره حج]]، آیه ۲۹ [[سوره توبه]]، آیه ۱۹۰ و ۱۹۱ و ۱۹۳ [[سوره بقره]] | ||
}} | }} | ||
'''آیه سَیف''' یا '''آیه قِتال''' ([[سوره توبه]]: ۵) به مسلمانان فرمان میدهد پس از مهلت چهارماهه، | '''آیه سَیف''' یا '''آیه قِتال''' ([[سوره توبه]]: ۵) به مسلمانان فرمان میدهد پس از مهلت چهارماهه، مشرکان را بکشند یا آنان را [[اسیر]] و محاصره کنند؛ مگر اینکه [[اسلام]] آورند. به گفته مفسران شیعه و سنی منظور از مشرکان در این آیه، مشرکان عهدشکن در زمان پیامبر(ص) است با این حال [[سلفیه|گروههای سلفی جهادی]] برای [[جهاد ابتدایی]] به این آیه استناد میکنند. | ||
برخی آیه سیف را [[ناسخ و منسوخ|ناسخ]] برخی از آیات با موضوع صلح، [[جزیه]] | برخی آیه سیف را [[ناسخ و منسوخ|ناسخ]] برخی از آیات با موضوع صلح، [[جزیه]] و فدیه دانستهاند؛ اما در مقابل، عدهای معتقدند این آیه، ناسخ هیچ آیهای نیست؛ بلکه توسط آیه بعدی که [[خدا|خداوند]] به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] دستور میدهد که اگر یکی از [[شرک|مشرکان]] از تو پناه خواست تا کلام خدا را بشنود، به او اجازه بده و سپس او را به محل امن برسان، تخصیص زده شده است. | ||
آیات دیگری از جمله آیات | آیات دیگری از جمله آیات [[آیه ۲۹ سوره توبه|۲۹ سوره توبه]] و [[آیه ۵ سوره حج|۵ سوره حج]] نیز به این اسم نامیده شده است. | ||
==شناخت آیه== | ==شناخت آیه== | ||
آیه سیف یا قتال پنجمین آیه [[سوره توبه]] است. دلیل نامگذاری این آیه را از این جهت دانستهاند که در [[سال ۹ هجری قمری|سال نهم هجری]] به مسلمانان فرمان داد پس از مهلتی چهارماهه برخوردی سخت با [[شرک|مشرکان]] از کشتن، اسارت و محاصرهکردن داشته باشند.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۵۲ | آیه سیف یا قتال پنجمین آیه [[سوره توبه]] است. دلیل نامگذاری این آیه را از این جهت دانستهاند که در [[سال ۹ هجری قمری|سال نهم هجری]] به مسلمانان فرمان داد پس از مهلتی چهارماهه برخوردی سخت با [[شرک|مشرکان]] از کشتن، اسارت و محاصرهکردن داشته باشند.<ref>طباطبائی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۵۲.</ref> | ||
مکارم | بنا بر این آیه اگر مشرکان پیش از سپری شدن مدت تعیینشده، اسلام بیاورند و [[شعائر اسلامی]] را که مهمترین آنها نماز و زکات است را برپا دارند، در امان خواهند بود و بدون تفاوت، از تمام آنچه مسلمانان برخوردارند، برخوردار خواهند شد.<ref>مغنیه، تفسیر الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۴، ص۱۲.</ref> بیان اقامه نماز و دادن زکات را برای این دانستهاند که تصدیقی باشد برای توبه و ایمان آنها.<ref>بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۷۱.</ref> | ||
مکارم شیرازی، مفسر قرآن دربارهٔ این آیه گفته که ظاهر این است که چهار موضوع «بستن راهها، محاصره کردن، اسیرساختن و کشتن» به صورت یک امر تخییری نیست، بلکه با در نظر گرفتن شرایط زمان، مکان و اشخاص مورد نظر، باید هر یک از این امور که مناسب تشخیص داده شود، عملی گردد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۷، ص۲۹۲.</ref> | |||
مفسران دربارهٔ اینکه چهار ماه مهلت داده شده، شامل چه ماههایی میشود، نظرات مختلفی دارند. برخی این ماهها را [[ماههای حرام]] دانستند.<ref>هاشمی رفسنجانی، راهنما، ۱۳۸۶ش، ج۷، ص۱۶؛ نجفی جواهری، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۱، ص۳۳.</ref> در مقابل بیشتر مفسران، چهار ماه مهلت را ماههای دیگری دانستهاند که از نهم ذیالحجه [[سال ۹ هجری قمری|سال نهم هجری]] تا [[۱۰ ربیعالثانی|دهم ربیع الثانی]] سال دهم هجری بوده است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۵، ص۱۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۹، ص۱۵۱.</ref> | |||
برخی مفسران، آیه بیست و نهم سوره توبه<ref>خوئی، البیان، ۱۴۳۰ق، ص۲۸۶.</ref> {{یاد| قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّیٰ یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ترجمه: «با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمیآورند، و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام گردانیدهاند حرام نمیدارند و متدین به دین حق نمیگردند، کارزار کنید، تا با [کمال] خواری به دست خود جزیه دهند.»}} و آیه ۳۹ [[سوره حج]] را نیز آیه سیف و قتال دانستهاند.<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآن، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۴۱۵.</ref> | برخی مفسران، آیه بیست و نهم سوره توبه<ref>خوئی، البیان، ۱۴۳۰ق، ص۲۸۶.</ref> {{یاد| قَاتِلُوا الَّذِینَ لَا یُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْیَوْمِ الْآخِرِ وَلَا یُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا یَدِینُونَ دِینَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ حَتَّیٰ یُعْطُوا الْجِزْیَةَ عَنْ یَدٍ وَهُمْ صَاغِرُونَ ترجمه: «با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز بازپسین ایمان نمیآورند، و آنچه را خدا و فرستادهاش حرام گردانیدهاند حرام نمیدارند و متدین به دین حق نمیگردند، کارزار کنید، تا با [کمال] خواری به دست خود جزیه دهند.»}} و آیه ۳۹ [[سوره حج]] را نیز آیه سیف و قتال دانستهاند.<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگنامه علوم قرآن، ۱۳۹۴ش، ج۱، ص۴۱۵.</ref> | ||
خط ۳۳: | خط ۳۷: | ||
==جنگ با مشرکان عهدشکن== | ==جنگ با مشرکان عهدشکن== | ||
مفسران منظور از مشرکان در این آیه را مشرکان عهدشکن در زمان پیامبر(ص) میدانند که با پیامبر و مسلمانان پیمان بستند اما [[عهدشکنی]] کردند.<ref>کاشفی، تفسیر حسینی (مواهب علیه)، کتابفروشی نور، ص۳۹۸؛ فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۳۲۲. اشکوری، تفسیر شریف لاهیجی، ۱۳۷۳ش، ج۲، ص۲۲۷. بیضاوی، أنوار التنزیل و أسرار التأویل، ۱۴۱۸ق، ج۳، ص۷۱.</ref> برخی گفتهاند منظور از مشرکین در آیه مشرکانِ در حال توطئه و [[کافر حربی]] بوده است.<ref>قرشی بنابی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۴، ص ۱۸۸.</ref> | |||
[[رشید رضا]] (درگذشته ۱۹۳۵م) مفسر | [[رشید رضا]] (درگذشته ۱۹۳۵م) مفسر اهلسنت، در تفسیر این آیه و دیگر مربوط به قتال، مشرکان را منحصر به مشرکان مکه میداند که خداوند در آیات قتال بر پیمانشکنیهای مکرر آنها تأکید کرده است.<ref>آرمین، جریانهای تفسیری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۱۴۰.</ref> [[محمد عزه دروزه]] (درگذشته ۱۹۸۴) مفسر قرآن معتقد است موضوع احکام آیات ابتدایی سوره توبه، آن دسته از مشرکانی هستند که نقض عهد کرده و در شرایطی که پیامبر درگیر [[غزوه تبوک]] بوده، درصدد توطئه علیه مسلمانان برآمدهاند.<ref>آرمین، جریانهای تفسیری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۳۹۵.</ref> به اعتقاد او، قول به اطلاق و عمومیت این آیات دربارهٔ تمامی مشرکان، تحمیل معنایی است که سیاق و فحوای آیات آن را برنمیتابد.<ref>آرمین، جریانهای تفسیری معاصر، ۱۳۹۶ش، ص۳۹۵.</ref> | ||
تفسیر نادرست و برداشت تحمیل دین از این آیه را موجب مخدوش شدن چهره اسلام دانستهاند که تأثیرات سویی بر اعتقادات مسلمانان گذاشته است.<ref>شایق، «حل تعارض ظاهری بین آیات سیف و نفی اکراه و تأثیر آن در مسئلهٔ آزادی در انتخاب دین»، ص۸۲.</ref> | برخی محققان گفتهاند آیه ۵ سوره توبه مورد استناد [[سلفیه|گروههای سلفی جهادی]] برای [[جهاد ابتدایی]] است.<ref>لطفی، «نقد دیدگاه سلفیه جهادی دربارهٔ جهاد ابتدایی با تکیه بر آیه ۵ سوره توبه»، ص۳۵.</ref> آنان این آیه را ناسخ تمام آیات صلح و عفو دانسته و مراد از مشرکان در این آیه را عموم کافران، چه [[محاربه|محارب]] و چه غیرمحارب، تلقی کردهاند.<ref>لطفی، «نقد دیدگاه سلفیه جهادی دربارهٔ جهاد ابتدایی با تکیه بر آیه ۵ سوره توبه»، ص۳۵.</ref> تفسیر نادرست و برداشت تحمیل دین از این آیه را موجب مخدوش شدن چهره اسلام دانستهاند که تأثیرات سویی بر اعتقادات مسلمانان گذاشته است.<ref>شایق، «حل تعارض ظاهری بین آیات سیف و نفی اکراه و تأثیر آن در مسئلهٔ آزادی در انتخاب دین»، ص۸۲.</ref> | ||
==ناسخ یا منسوخ بودن آیه== | ==ناسخ یا منسوخ بودن آیه== | ||
از نگاه برخی مفسران، آیه سیف، [[ناسخ و منسوخ|ناسخ]] ۱۲۴ آیه از آیاتی است که به عفو، صلح و [[فدیه]] در برابر مشرکان اشاره دارد.<ref>سیوطی، الاتقان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، عقود المرجان، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۸۸.</ref> برخی دیگر این آیه را منسوخ به آیات عفو و صلح دانستهاند.<ref>النحّاس، الناسخ والمنسوخ، ۱۴۰۸ق، ص۴۹۳.</ref> از نظر عدهای دیگر آیه سیف و آیه چهارم | از نگاه برخی مفسران، آیه سیف، [[ناسخ و منسوخ|ناسخ]] ۱۲۴ آیه از آیاتی است که به عفو، صلح و [[فدیه]] در برابر مشرکان اشاره دارد.<ref>سیوطی، الاتقان، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۵۱؛ جزایری، عقود المرجان، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۲۸۸.</ref> برخی دیگر این آیه را منسوخ به آیات عفو و صلح دانستهاند.<ref>النحّاس، الناسخ والمنسوخ، ۱۴۰۸ق، ص۴۹۳.</ref> از نظر عدهای دیگر آیه سیف و [[آیه ۴ سوره محمد|آیه چهارم سوره محمد]] که به مسئله گرفتن فدیه از مشرکین اشاره دارد، ناسخ یکدیگر نیستند و هر دو از آیات محکم هستند؛ زیرا پیامبر در برابر مشرکان هم امر به جنگ کرده و هم دستور به عفو و فرمان به دریافت فدیه صادر کرده است.<ref>شاهعبدالعظیمی، تفسیر اثنیعشری، ۱۳۶۳ش، ج۵، ص۲۲.</ref> | ||
برخی مفسران این آیه را مرتبط با آیه بعد دانستهاند.<ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱۰، ص۱۵۹.</ref> در آیه بعدی خداوند به پیامبر چنین دستور میدهد که اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست تا کلام خداوند را بشنود، به او اجازه بده و سپس او را به محل امن برسان.<ref>سوره توبه، آیه۶.</ref>{{یاد|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ}} | برخی مفسران این آیه را مرتبط با آیه بعد دانستهاند.<ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱۰، ص۱۵۹.</ref> در آیه بعدی خداوند به پیامبر چنین دستور میدهد که اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست تا کلام خداوند را بشنود، به او اجازه بده و سپس او را به محل امن برسان.<ref>سوره توبه، آیه۶.</ref>{{یاد|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِکِینَ اسْتَجَارَکَ فَأَجِرْهُ حَتَّیٰ یَسْمَعَ کَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ۚ ذٰلِکَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا یَعْلَمُونَ}} [[رشید رضا]] (درگذشت: [[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|۱۳۱۴ش]]) مفسر [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] معتقد است این آیه، آیه سیف را تخصیص میزند و این بدان جهت است که برخی از مشرکان کلام خداوند را نشنیدهاند و دعوت بهصورت کامل به آنها نرسیده است. به همین جهت خداوند راه رسیدن به حقیقت را برای آنها باز گذاشته و حکم آیه سیف را تخصیص زده است.<ref>رشید رضا، تفسیر المنار، ۱۹۹۰م، ج۱۰، ص۱۵۹.</ref> | ||
[[رشید رضا]] (درگذشت: [[سال ۱۳۱۴ هجری شمسی|۱۳۱۴ش]]) مفسر [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] معتقد است این آیه، آیه سیف را تخصیص میزند و این بدان جهت است که برخی از مشرکان کلام خداوند را نشنیدهاند و دعوت | |||
برخی گفتهاند ناسخ بودن آیه سیف منتفی است، زیرا آیه ۲۹ سوره توبه که پس از آیه سیف آمده، آزادی اهل کتاب را در پرداخت جزیه میداند.<ref>شایق، «حل تعارض ظاهری بین آیات سیف و نفی اکراه و تأثیر آن در مسئلهٔ آزادی در انتخاب دین»، ص۸۱.</ref> | برخی گفتهاند ناسخ بودن آیه سیف منتفی است، زیرا [[آیه ۲۹ سوره توبه]] که پس از آیه سیف آمده، آزادی اهل کتاب را در پرداخت جزیه میداند.<ref>شایق، «حل تعارض ظاهری بین آیات سیف و نفی اکراه و تأثیر آن در مسئلهٔ آزادی در انتخاب دین»، ص۸۱.</ref> | ||
==پانویس== | ==پانویس== |
ویرایش