پرش به محتوا

طریقت: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ۹ فوریه
خط ۶۰: خط ۶۰:
[[عبدالحسین زرین‌کوب]] (۱۳۰۱-۱۳۷۸ش)، ادیب و پژوهشگر تصوف، انتقادات ابوالفرج بن جوزی (۵۱۱ -۵۹۷ق)، فقیه و مفسر حنبلی‌، بر طریقت را روشن‌ترین انتقادات [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] بر طریقت دانسته‌ است.<ref>زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۵۰.</ref> ابن‌جوزی بسیاری از آداب طریقت، از جمله سماع و غناء، را از اسباب فریب شیطان قلمداد کرده است.<ref>ابن‌جوزی، تلبیس ابلیس، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۸-۳۸۸.</ref> [[ابن‌تیمیه حرانی|ابن‌تیمیه]]، از دیگر عالمان سنی مخالف طریقت دانسته شده است.<ref>یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۱۹۹.</ref> او نقدهایی را متوجه طریقه‌هایی چون ملامتیه، شاذلیه و رفاعیه کرده است.<ref>یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۱۹۹.</ref>
[[عبدالحسین زرین‌کوب]] (۱۳۰۱-۱۳۷۸ش)، ادیب و پژوهشگر تصوف، انتقادات ابوالفرج بن جوزی (۵۱۱ -۵۹۷ق)، فقیه و مفسر حنبلی‌، بر طریقت را روشن‌ترین انتقادات [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] بر طریقت دانسته‌ است.<ref>زرین‌کوب، دنباله جست‌و جو در تصوف ایران، ۱۳۷۶ش، ص۵۰.</ref> ابن‌جوزی بسیاری از آداب طریقت، از جمله سماع و غناء، را از اسباب فریب شیطان قلمداد کرده است.<ref>ابن‌جوزی، تلبیس ابلیس، ۱۴۱۳ق، ص۳۱۸-۳۸۸.</ref> [[ابن‌تیمیه حرانی|ابن‌تیمیه]]، از دیگر عالمان سنی مخالف طریقت دانسته شده است.<ref>یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۱۹۹.</ref> او نقدهایی را متوجه طریقه‌هایی چون ملامتیه، شاذلیه و رفاعیه کرده است.<ref>یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۱۹۹.</ref>


از نظر برخی، هرچند غالب صوفیان طریقت خود را به ائمه(ع) می‌رسانند، در میان مذاهب اسلامی، [[امامیه|شیعیان امامی]] بیشترین نقدها را بر طریقت وارد کرده‌اند.<ref>یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۲۰۱.</ref> [[شیخ مفید]] عقاید برخی طریقه‌ها را نقد کرده است.<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.</ref> نویسنده شیعی [[تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام (کتاب)|تبصرة العوام]] آداب طریقت را موجب بی‌دانشی، بی‌دینی، دون‌همتی، حرام‌خواری و بی‌بندوباری دانسته است.<ref>حسنی رازی، تبصرة العوام، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> [[علامه حلی]] اعمالی چون سماع و غناء را عبادت اهل طریقت دانسته و نقد کرده است.<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۵۸.</ref> گفته شده که در دوران صفویه و قاجاریه، فشار فقیهان شیعه بر طریقت شدت بیشتری گرفت.<ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۵۹.</ref> به نقل از منابع، در این دوره آثار فراوانی در رد تصوف نگاشته شد که قسمتی از نقدهای آنها معطوف به طریقت و آداب آن است؛<ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۶۰.</ref> از جمله این آثار می‌توان به ''عمدة المقال فی کفر اهل الضلال''<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاسی، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۵۲۱-۵۲۲.</ref> از حسن فرزند [[محقق کرکی|محقق کَرَکی]]، [[حدیقة الشیعة (کتاب)|حدیقة الشیعه]]<ref>مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعه، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۷۵۵-۸۱۷.</ref> منسوب به [[مقدس اردبیلی]]، ''الاثناعشریة فی رد علی الصوفیه''<ref>حر عاملی، الإثناعشریه، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۸۸-۲۰۲.</ref> از [[شیخ حر عاملی]]، [[خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه (کتاب)|خیراتیه]] از [[آقا محمدعلی بهبهانی|محمدعلی بهبهانی]].<ref>بهبهانی، خیراتیه، قم، ج۲، ص۴-۱۰.</ref> در آثار برخی عالمان شیعه که خود گرایش به [[عرفان نظری]] داشتند نقد طریقت پررنگ‌تر دانسته شده است؛<ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۶۰.</ref> کسانی چون [[ملاصدرا]]<ref>ملاصدرا، کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۵۴.</ref> و [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]].<ref>فیض کاشانی، ده رساله، ۱۳۷۱ش، ص۱۰۴-۱۰۷.</ref>[[پرونده:طریقه های شیعی ایران.png|بندانگشتی|کتابی درباره طریقه‌های شیعی در ایران که منبعی جامع در این موضوع خوانده شده است<ref>شیمل، تصوف، ۱۳۹۶ش، ص۱۱۷.</ref>.|268x268پیکسل]]برخی معتقدند که از اوایل قرن چهاردهم قمری حمله به تصوف توسط فقیهان شیعه کاستی یافت.<ref>یوسف‌پور، «نقد تصوف، نقد اهل تشیع»، ص۴۶۴.</ref> با این حال در این دوره، آثاری در نقد طریقت توسط عالمان شیعه نگاشته شد؛ آثاری چون ''کشف الاشتباه در کج‌روی اصحاب خانقاه''<ref>محلاتی، کشف الاشتباه، ۱۳۷۷ق، ص۴۸۵-۴۹۶.</ref> از [[ذبیح‌الله محلاتی]] و ''عارف و صوفی چه می‌گویند؟''<ref>تهرانی، عارف و صوفی چه می‌گویند؟ ۱۳۹۰ش، ص۱۲۸-۱۴۱.</ref> نگاشته [[میرزا جوادآقا تهرانی|جواد تهرانی]]. طریقت و طریقت‌گرایی مورد نقد روشنفکران و تجدیدنظرطلبانی نظیر [[احمد کسروی]]<ref>کسروی، صوفی‌گری، ۱۳۴۲ش، ص۲۷-۴۰.</ref> و [[ابوالفضل برقعی قمی]]<ref>برقعی قمی، التفتیش، ۱۳۷۷ق، ص۵۳. </ref> نیز بوده است.<ref>زرین‌کوب، تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۸. </ref>
از نظر برخی، هرچند غالب صوفیان طریقت خود را به ائمه(ع) می‌رسانند، در میان مذاهب اسلامی، [[امامیه|شیعیان امامی]] بیشترین نقدها را بر طریقت وارد کرده‌اند.<ref>یوسف‌پور و عروج‌نیا، «نقد تصوف»، ص۲۰۱.</ref> [[شیخ مفید]] عقاید برخی طریقه‌ها را نقد کرده است.<ref>مفید، تصحیح اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۳۴.</ref> نویسنده شیعی [[تبصرة العوام فی معرفة مقالات الانام (کتاب)|تبصرة العوام]] آداب طریقت را موجب بی‌دانشی، بی‌دینی، دون‌همتی، حرام‌خواری و بی‌بندوباری دانسته است.<ref>حسنی رازی، تبصرة العوام، ۱۳۸۳ش، ص۱۳۲-۱۳۳.</ref> [[علامه حلی]] اعمالی چون سماع و غناء را عبادت اهل طریقت دانسته و نقد کرده است.<ref>علامه حلی، نهج الحق و کشف الصدق، ۱۹۸۲م، ص۵۸.</ref> گفته شده که در دوران صفویه و قاجاریه، فشار فقیهان شیعه بر طریقت شدت بیشتری گرفت.<ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۵۹.</ref> به نقل از منابع، در این دوره آثار فراوانی در رد تصوف نگاشته شد که قسمتی از نقدهای آنها معطوف به طریقت و آداب آن است؛<ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۶۰.</ref> از جمله این آثار می‌توان به ''عمدة المقال فی کفر اهل الضلال''<ref>جعفریان، صفویه در عرصه دین فرهنگ و سیاسی، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۵۲۱-۵۲۲.</ref> از حسن فرزند [[محقق کرکی|محقق کَرَکی]]، [[حدیقة الشیعة (کتاب)|حدیقة الشیعه]]<ref>مقدس اردبیلی، حدیقة الشیعه، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۷۵۵-۸۱۷.</ref> منسوب به [[مقدس اردبیلی]]، ''الاثناعشریة فی رد علی الصوفیه''<ref>حر عاملی، الإثناعشریه، ۱۴۰۰ق، ج۲، ص۸۸-۲۰۲.</ref> از [[شیخ حر عاملی]]، [[خیراتیه در ابطال طریقه صوفیه (کتاب)|خیراتیه]] از [[آقا محمدعلی بهبهانی|محمدعلی بهبهانی]].<ref>بهبهانی، خیراتیه، قم، ج۲، ص۴-۱۰.</ref> در آثار برخی عالمان شیعه که خود گرایش به [[عرفان نظری]] داشتند نقد طریقت پررنگ‌تر دانسته شده است؛<ref>یوسف‌پور، نقد صوفی، ۱۳۸۰ش، ص۶۰.</ref> کسانی چون [[ملاصدرا]]<ref>ملاصدرا، کسر اصنام الجاهلیة، ۱۳۸۱ش، ص۵۴.</ref> و [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]].<ref>فیض کاشانی، ده رساله، ۱۳۷۱ش، ص۱۰۴-۱۰۷.</ref>[[پرونده:طریقه های شیعی ایران.png|بندانگشتی|کتابی درباره طریقه‌های شیعی در ایران که منبعی جامع در این موضوع خوانده شده است.<ref>شیمل، تصوف، ۱۳۹۶ش، ص۱۱۷.</ref>|268x268پیکسل]]برخی معتقدند که از اوایل قرن چهاردهم قمری حمله به تصوف توسط فقیهان شیعه کاستی یافت.<ref>یوسف‌پور، «نقد تصوف، نقد اهل تشیع»، ص۴۶۴.</ref> با این حال در این دوره، آثاری در نقد طریقت توسط عالمان شیعه نگاشته شد؛ آثاری چون ''کشف الاشتباه در کج‌روی اصحاب خانقاه''<ref>محلاتی، کشف الاشتباه، ۱۳۷۷ق، ص۴۸۵-۴۹۶.</ref> از [[ذبیح‌الله محلاتی]] و ''عارف و صوفی چه می‌گویند؟''<ref>تهرانی، عارف و صوفی چه می‌گویند؟ ۱۳۹۰ش، ص۱۲۸-۱۴۱.</ref> نگاشته [[میرزا جوادآقا تهرانی|جواد تهرانی]]. طریقت و طریقت‌گرایی مورد نقد روشنفکران و تجدیدنظرطلبانی نظیر [[احمد کسروی]]<ref>کسروی، صوفی‌گری، ۱۳۴۲ش، ص۲۷-۴۰.</ref> و [[ابوالفضل برقعی قمی]]<ref>برقعی قمی، التفتیش، ۱۳۷۷ق، ص۵۳. </ref> نیز بوده است.<ref>زرین‌کوب، تصوف ایرانی در منظر تاریخی آن، ۱۳۸۳ش، ص۱۱۸. </ref>


==کتاب‌شناسی==
==کتاب‌شناسی==
confirmed، protected، templateeditor
۶٬۰۳۸

ویرایش