confirmed، templateeditor
۱۱٬۵۸۱
ویرایش
(ویکی سازی) برچسب: برگرداندهشده |
برچسب: خنثیسازی |
||
خط ۲۹۸: | خط ۲۹۸: | ||
== رحلت یا شهادت == | == رحلت یا شهادت == | ||
{{اصلی|رحلت پیامبر(ص)}} | {{اصلی|رحلت پیامبر(ص)}} | ||
[[پرونده:حضرت فاطمه (س) و جبرئیل در کنار بستر پیامبر (ص) در کتاب سیره النبی مربوط به قرن یازدهم.jpg|alt=حضرت فاطمه (س) و جبرئیل در کنار بستر پیامبر (ص) در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده است.|thumb|[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه (س) | [[پرونده:حضرت فاطمه (س) و جبرئیل در کنار بستر پیامبر (ص) در کتاب سیره النبی مربوط به قرن یازدهم.jpg|alt=[[حضرت فاطمه (س)]] و جبرئیل در کنار بستر پیامبر (ص) در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده است.|thumb|[[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت فاطمه]] (س) و [[جبرئیل]] در کنار بستر پیامبر (ص) در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور [[سلطان مراد سوم]] [[حاکم عثمانی]] و توسط [[سید سلیمان کسیم پاشا]] تهیه شده است. | ||
]] | |||
در اوایل سال [[سال ۱۱ هجری قمری]]، پیامبر(ص) بیمار شد. چون بیماری وی سخت شد، به منبر رفت و مسلمانان را به مهربانی با یکدیگر سفارش نمود و فرمود: اگر کسی را حقی بر گردن من است بستاند، یا [[حلال]] کند و اگر کسی را آزردهام اینک برای تلافی آمادهام.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۵۵</ref> | در اوایل سال [[سال ۱۱ هجری قمری|سال ۱۱ قمری]].، پیامبر(ص) بیمار شد. چون بیماری وی سخت شد، به منبر رفت و مسلمانان را به مهربانی با یکدیگر سفارش نمود و فرمود: اگر کسی را حقی بر گردن من است بستاند، یا [[حلال]] کند و اگر کسی را آزردهام اینک برای تلافی آمادهام.<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۲، ص۲۵۵</ref> | ||
[[سید جعفر مرتضی عاملی]] و برخی محققین دیگر بر اساس روایات و گزارشهای تاریخی از منابع شیعه و سنی معتقدند پیامبر(ص) توسط یهود یا دشمنان داخلی و یا برخی همسران خود<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۷۶؛ عیاشی، تفسیر العیّاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۰۰.</ref> مسموم شده و به شهادت رسیده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۴۱ـ۱۹۳.</ref> عاملی، ضمن نقد گزارشهای مربوط به مسموم شدن حضرت محمد(ص)، نتیجه میگیرد اگر ماجرای مسموم شدن ایشان توسط یهود صحت داشته باشد، آنچه منجر به شهادت پیامبر بوده سمی است که توسط دشمنان داخلی به ایشان داده شده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۴۱ـ۱۹۳.</ref> | [[سید جعفر مرتضی عاملی]] و برخی محققین دیگر بر اساس روایات و گزارشهای تاریخی از منابع شیعه و سنی معتقدند پیامبر(ص) توسط یهود یا دشمنان داخلی و یا برخی همسران خود<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۷۶؛ عیاشی، تفسیر العیّاشی، ۱۳۸۰ش، ج۱، ص۲۰۰.</ref> مسموم شده و به شهادت رسیده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۴۱ـ۱۹۳.</ref> عاملی، ضمن نقد گزارشهای مربوط به مسموم شدن حضرت محمد(ص)، نتیجه میگیرد اگر ماجرای مسموم شدن ایشان توسط یهود صحت داشته باشد، آنچه منجر به شهادت پیامبر بوده سمی است که توسط دشمنان داخلی به ایشان داده شده است.<ref>عاملی، الصحیح من سیرة النبیّ الاعظم، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۴۱ـ۱۹۳.</ref> | ||
شیخ مفید،<ref>شیخ مفید، المقنعه، ۱۴۱۳ق، ص۴۵۶.</ref> شیخ طوسی<ref>طوسی، تهذیب الاحکام، ۱۳۶۵ش، ج۶، ص۲.</ref> و علامه حلی<ref>حلی، منتهی المطلب فی تحقیق المذهب، ۱۴۱۲ق، ج۱۳، ص۲۵۹.</ref> نیز به شهادت و مسموم شدن ایشان اشاره کردهاند. | |||
{{اصلی|حدیث دوات}} | {{اصلی|حدیث دوات}} | ||
مطابق نقل [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] مهمترین کتابهای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، در آخرین روزهای حیات رسول خدا، در حالی که جمعی از [[صحابه]] به [[عیادت بیمار|عیادت]] ایشان رفته بودند فرمود: قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که به [[برکت]] آن، هرگز گمراه نشوید. یکی از حاضران گفت: بیماری بر پیامبر(ص) غلبه کرده و هذیان میگوید و ما قرآن را داریم و آن برای ما کافی است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضی میگفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و بعضی غیر از آن را میگفتند، رسول خدا(ص) فرمود: برخیزید و از نزد من بروید.<ref>بخاری،صحیح بخاری، جلد ۶، باب مرض النّبی(ص) و وفاته، ص ۱۲، چاپ دارالجیل بیروت.</ref> در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از مهمترین منابع روایی اهلسنت، فردی که با سخن پیامبر مخالفت کرد [[عمر بن خطاب]] معرفی شده است. در این دو کتاب آمده است که [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] پیوسته بر این ماجرا افسوس میخورد و آن را مصیبتی بزرگ میشمرد.<ref>صحیح مسلم، ج ۳، کتاب الوصیة، باب ۵، ص ۱۲۵۹، چاپ داراحیاء التراث العربی.</ref> | مطابق نقل [[صحیح البخاری (کتاب)|صحیح بخاری]] مهمترین کتابهای [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]]، در آخرین روزهای حیات رسول خدا، در حالی که جمعی از [[صحابه]] به [[عیادت بیمار|عیادت]] ایشان رفته بودند فرمود: قلم و کاغذی بیاورید تا چیزی برای شما بنویسم که به [[برکت]] آن، هرگز گمراه نشوید. یکی از حاضران گفت: بیماری بر پیامبر(ص) غلبه کرده و هذیان میگوید و ما قرآن را داریم و آن برای ما کافی است. در میان حاضران غوغا و اختلاف افتاد؛ بعضی میگفتند: بیاورید تا حضرت بنویسد و بعضی غیر از آن را میگفتند، رسول خدا(ص) فرمود: برخیزید و از نزد من بروید.<ref>بخاری،صحیح بخاری، جلد ۶، باب مرض النّبی(ص) و وفاته، ص ۱۲، چاپ دارالجیل بیروت.</ref> در [[صحیح مسلم (کتاب)|صحیح مسلم]] از مهمترین منابع روایی اهلسنت، فردی که با سخن پیامبر مخالفت کرد [[عمر بن خطاب]] معرفی شده است. در این دو کتاب آمده است که [[عبدالله بن عباس|ابن عباس]] پیوسته بر این ماجرا افسوس میخورد و آن را مصیبتی بزرگ میشمرد.<ref>صحیح مسلم، ج ۳، کتاب الوصیة، باب ۵، ص ۱۲۵۹، چاپ داراحیاء التراث العربی.</ref> |