۱۷٬۱۳۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
به گفته [[ویلفرد مادلونگ]] (زاده ۱۹۳۰م) اسلامشناس آلمانی، روایت اصلی درباره اجتماع در [[سقیفه بنیساعده]] به [[عبدالله بن عباس]] از [[عمر بن خطاب]] برمیگردد. تمام روایات دیگر از این اطلاعات استفاده کرده یا از آن مایه گرفتهاند. این روایات را، با اندکتغییری در سلسله راویان مختلف، ابنهشام، محمد جریر طبری، عبدالرزاق بن همّام، محمد بن اسماعیل بخاری و [[احمد بن حنبل|ابن حنبل]] نقل کردهاند.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۴۷.</ref> | به گفته [[ویلفرد مادلونگ]] (زاده ۱۹۳۰م) اسلامشناس آلمانی، روایت اصلی درباره اجتماع در [[سقیفه بنیساعده]] به [[عبدالله بن عباس]] از [[عمر بن خطاب]] برمیگردد. تمام روایات دیگر از این اطلاعات استفاده کرده یا از آن مایه گرفتهاند. این روایات را، با اندکتغییری در سلسله راویان مختلف، ابنهشام، محمد جریر طبری، عبدالرزاق بن همّام، محمد بن اسماعیل بخاری و [[احمد بن حنبل|ابن حنبل]] نقل کردهاند.<ref> مادلونگ، جانشینی محمد، ۱۳۷۷ش، ص۴۷.</ref> | ||
به دنبال اطلاع عمومی مسلمانان [[مدینه]] از وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] عدهای از [[انصار]] برای تصمیمگیری درباره وضعیت خود و همچنین چارهجویی درباره مسئله جانشینی رسول خدا، در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند. مطابق منابع تاریخی در آغاز این جلسه [[سعد بن عباده]]، بزرگ [[اوس و خزرج|قبیله خزرج]] بهخاطر شدت بیماری بهواسطه [[قیس بن سعد بن عباده |فرزندش]] با جمعیت سخن گفت. | به دنبال اطلاع عمومی مسلمانان [[مدینه]] از وفات [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] عدهای از [[انصار]] برای تصمیمگیری درباره وضعیت خود و همچنین چارهجویی درباره مسئله جانشینی رسول خدا، در [[سقیفه بنیساعده]] گرد آمدند. مطابق منابع تاریخی در آغاز این جلسه [[سعد بن عباده]]، بزرگ [[اوس و خزرج|قبیله خزرج]] بهخاطر شدت بیماری بهواسطه [[قیس بن سعد بن عباده |فرزندش]] با جمعیت سخن گفت. وی با ذکر دلایلی جانشینی پیامبر اسلام را حق انصار دانست و آنان را به گرفتن اداره امور دعوت نمود. حاضران سخنان وی را تأیید کرده و اعلام نمودند که سعد را بهعنوان حاکم بر خود انتخاب نموده و تأکید کردند که بر خلاف نظر وی کاری انجام ندهند.<ref> ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲.</ref> اما برخی از حاضران احتمال مخالفت مهاجران با این تصمیم را مطرح کردند و امکان عدم تسلیم آنان در برابر تصمیم این جمع را دادند. این احتمال پیشنهاد انتخاب امیری از انصار و امیری از مهاجران را در پی داشت.<ref>ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۲.</ref> | ||
گزارش این اجتماع و علت برپایی آن به [[ابوبکر بن ابیقحافه]] و عمر بن خطاب رسید و این دو به همراه [[ابوعبیده جراح]] به سقیفه رفتند. با ورود آنان به این جمع، ابوبکر با جلوگیری از سخنرانی عمر، ابتکار عمل را در دست گرفته و طی سخنانی به برتری مهاجران و اولویت [[قبیله قریش|قریش]] برای جانشینی پیامبر پرداخت.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج۲، ص۳۲۷.</ref> | گزارش این اجتماع و علت برپایی آن به [[ابوبکر بن ابیقحافه]] و عمر بن خطاب رسید و این دو به همراه [[ابوعبیده جراح]] به سقیفه رفتند. با ورود آنان به این جمع، ابوبکر با جلوگیری از سخنرانی عمر، ابتکار عمل را در دست گرفته و طی سخنانی به برتری مهاجران و اولویت [[قبیله قریش|قریش]] برای جانشینی پیامبر پرداخت.<ref>ابناثیر، الکامل فی التاریخ، دار صادر، ج۲، ص۳۲۷.</ref> | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
به گزارش [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] (نوشته شده در ۳۰۳ق)، عمر بن خطاب درباره این لحظات گفته است: در این لحظه سروصدا و همهمه حاضران از هر طرف برخاست و سخنان نامفهوم از هر گوشه شنیده میشد، تا آنجا که ترسیدم اختلاف، موجب از هم گسیختگی شیرازه کار ما بشود. این بود که به ابوبکر گفتم: دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنم؛ اما پیش از آنکه دست عمر در دست ابوبکر قرار بگیرد، بشیر بن سعد خزرجی از رقبای سعد بن عباده، پیشدستی کرده و دست به دست ابوبکر زد و با او بیعت کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> | به گزارش [[تاریخ طبری (کتاب)|تاریخ طبری]] (نوشته شده در ۳۰۳ق)، عمر بن خطاب درباره این لحظات گفته است: در این لحظه سروصدا و همهمه حاضران از هر طرف برخاست و سخنان نامفهوم از هر گوشه شنیده میشد، تا آنجا که ترسیدم اختلاف، موجب از هم گسیختگی شیرازه کار ما بشود. این بود که به ابوبکر گفتم: دستت را دراز کن تا با تو بیعت کنم؛ اما پیش از آنکه دست عمر در دست ابوبکر قرار بگیرد، بشیر بن سعد خزرجی از رقبای سعد بن عباده، پیشدستی کرده و دست به دست ابوبکر زد و با او بیعت کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۰۶.</ref> | ||
پس از این اتفاق، هجوم حاضران در سقیفه برای بیعت با ابوبکر آغاز شد تا جایی که از شتاب افراد این احتمال وجود داشته است که سعد بن عبادۀ بیمار، زیر دست و پای آنها لگدمال شود. این جریان موجب درگیری تندی بین عمر، سعد و قیس بن سعد شد که این برخوردها با دخالت ابوبکر به پایان رسید.<ref> ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۷.</ref> | پس از این اتفاق، هجوم حاضران در سقیفه برای بیعت با ابوبکر آغاز شد تا جایی که از شتاب افراد این احتمال وجود داشته است که سعد بن عبادۀ بیمار، زیر دست و پای آنها لگدمال شود. این جریان موجب درگیری تندی بین عمر، سعد و قیس بن سعد شد که این برخوردها با دخالت ابوبکر به پایان رسید.<ref> ابنقتیبه، الإمامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۷.</ref> | ||
==مناظرات سقیفه== | ==مناظرات سقیفه== | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
{{جعبه نقل قول|ابنقتیبه در [[الامامة و السیاسة]]:{{سخ}}بنیامیه در گرد عثمان بودند، بنیزهره بر گرد سعد و عبدالرحمن بن عوف. آنان همگی در مسجد بزرگ گرد آمده بودند، هنگامی که ابوبکر و ابوعبیده به طرف آنان آمدند و مردم با ابوبکر بیعت کرده بودند، عمر به آنانی که در مسجد گرد آمده بودند گفت: چه شده است که شما در دستههای پراکنده گرد آمدهاید؟ برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید، من با او بیعت کردهام. پس از سخنان عمر، عثمان بن عفان و کسانی که از بنیامیه بودند با ابوبکر بیعت کردند. همچنین سعد و عبدالرحمن و آنانی که با این دو همعقیده بودند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۸.</ref>|تراز=چپ | {{جعبه نقل قول|ابنقتیبه در [[الامامة و السیاسة]]:{{سخ}}بنیامیه در گرد عثمان بودند، بنیزهره بر گرد سعد و عبدالرحمن بن عوف. آنان همگی در مسجد بزرگ گرد آمده بودند، هنگامی که ابوبکر و ابوعبیده به طرف آنان آمدند و مردم با ابوبکر بیعت کرده بودند، عمر به آنانی که در مسجد گرد آمده بودند گفت: چه شده است که شما در دستههای پراکنده گرد آمدهاید؟ برخیزید و با ابوبکر بیعت کنید، من با او بیعت کردهام. پس از سخنان عمر، عثمان بن عفان و کسانی که از بنیامیه بودند با ابوبکر بیعت کردند. همچنین سعد و عبدالرحمن و آنانی که با این دو همعقیده بودند.<ref>ابن قتیبه، الامامة و السیاسه، ۱۹۹۰م، ج۱، ص۲۸.</ref>|تراز=چپ | ||
|عرض=25%}} | |عرض=25%}} | ||
*'''ابوسفیان''' که توسط پیامبر برای کاری بیرون از مدینه فرستاده شده بود پس از ورود به مدینه و آگاهی از وفات پیامبر و بیعت سقیفه درباره واکنش علی(ع) و عباس بن عبدالمطب سؤال کرد. با اطلاع از خانهنشینی این دو نفر گفت: «به خدا سوگند، اگر برای ایشان زنده بمانم، پایشان را بر فراز بلندی رسانم.» وی اضافه کرد: «من گرد و غباری میبینم که جز بارش خون، چیزی آن را فرو ننشاند.»<ref> جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبه نینوی الحدیثه، ص۳۷.</ref> به گزارش منابع، ابوسفیان با ورود به مدینه اشعاری در حمایت از جانشینی علی(ع) و نیز در نکوهش ابوبکر و عمر خوانده است.<ref> ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیةالله المرعشی، ج۶، ص۱۷.</ref> | *'''ابوسفیان''' که توسط پیامبر برای کاری بیرون از مدینه فرستاده شده بود پس از ورود به مدینه و آگاهی از وفات پیامبر و بیعت سقیفه درباره واکنش علی(ع) و عباس بن عبدالمطب سؤال کرد. با اطلاع از خانهنشینی این دو نفر گفت: «به خدا سوگند، اگر برای ایشان زنده بمانم، پایشان را بر فراز بلندی رسانم.» وی اضافه کرد: «من گرد و غباری میبینم که جز بارش خون، چیزی آن را فرو ننشاند.»<ref> جوهری بصری، السقیفة و فدک، مکتبه نینوی الحدیثه، ص۳۷.</ref> به گزارش منابع، ابوسفیان با ورود به مدینه اشعاری در حمایت از جانشینی علی(ع) و نیز در نکوهش ابوبکر و عمر خوانده است.<ref> ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، مکتبه آیةالله المرعشی، ج۶، ص۱۷.</ref> | ||
*'''معاویة بن ابیسفیان''' در نامهای به [[محمد بن ابیبکر]] (در سالها پس از واقعه سقیفه)، گفته است: «... پدر تو و فاروقش عمر، اولین کسانی بودند که حق علی(ع) را غصب کردند و با وی مخالفت نمودند. این دو، دست اتفاق به یکدیگر دادند؛ سپس علی(ع) را به بیعت خود خواندند. چون علی(ع) خودداری کرد و استنکاف ورزید، تصمیمهایی ناروا گرفتند و اندیشههایی خطرناک درباره او نمودند تا در نتیجه علی با آنان بیعت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیةالله مرعشی النجفی، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref> | *'''معاویة بن ابیسفیان''' در نامهای به [[محمد بن ابیبکر]] (در سالها پس از واقعه سقیفه)، گفته است: «... پدر تو و فاروقش عمر، اولین کسانی بودند که حق علی(ع) را غصب کردند و با وی مخالفت نمودند. این دو، دست اتفاق به یکدیگر دادند؛ سپس علی(ع) را به بیعت خود خواندند. چون علی(ع) خودداری کرد و استنکاف ورزید، تصمیمهایی ناروا گرفتند و اندیشههایی خطرناک درباره او نمودند تا در نتیجه علی با آنان بیعت کرد.<ref>نصر بن مزاحم، وقعة صفین، مکتبة آیةالله مرعشی النجفی، ص۱۱۹-۱۲۰.</ref> | ||
خط ۱۲۵: | خط ۱۱۹: | ||
به گزارش برخی منابع، علی(ع) مناظرهای ملایم اما صریح با ابوبکر داشت و طی آن ابوبکر را به تخلفش در واقعه سقیفه در نادیده گرفتن حق اهلبیت پیامبر(ص) محکوم کرد، ابوبکر با پذیرش استدلالهای امیرالمومنین منقلب شد و تا مرز بیعت با علی(ع) بهعنوان جانشین پیامبر نیز پیش رفت اما پس از مشورت برخی یارانش از این کار منصرف شده است.<ref>رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، نشر المرتضی، ج۱، ص۱۱۵-۱۳۰.</ref> | به گزارش برخی منابع، علی(ع) مناظرهای ملایم اما صریح با ابوبکر داشت و طی آن ابوبکر را به تخلفش در واقعه سقیفه در نادیده گرفتن حق اهلبیت پیامبر(ص) محکوم کرد، ابوبکر با پذیرش استدلالهای امیرالمومنین منقلب شد و تا مرز بیعت با علی(ع) بهعنوان جانشین پیامبر نیز پیش رفت اما پس از مشورت برخی یارانش از این کار منصرف شده است.<ref>رجوع کنید به: طبرسی، الاحتجاج، نشر المرتضی، ج۱، ص۱۱۵-۱۳۰.</ref> | ||
علی(ع) به مناسبتهای مختلف و در سخنان متعددی به ماجرای سقیفه اعتراض کرده و حق خود را در جانشینی پیامبر اسلام یادآوری نموده است. [[خطبه شقشقیه]] از خطبههایی است که وی در آن به این واقعه اشاره کرده است. وی در ابتدای این خطابه گفته است: «به خدا قسم، فرزند ابوقحافه (ابوبکر) خلافت را مانند پیراهن در بر کرد هر چند که علم دارد، من برای خلافت مانند محور آسیاب هستم که علم و فضیلت از سر چشمه من مانند سیل سرازیر میشود و پرندگان هوا به اوج مقام من نمیرسند.»<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، مکتبه آیةالله المرعشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> به گفته [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] معیار امام علی(ع) در تمام زندگی از جمله سقیفه، کسب رضایت خدا بوده است. او چیزی که به نفع اسلام و مسلمانان بود را انتخاب میکرد.<ref>[https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2438 «بیانات در خطبههای نمازجمعه»]، دفتر حفظ و نشر | علی(ع) به مناسبتهای مختلف و در سخنان متعددی به ماجرای سقیفه اعتراض کرده و حق خود را در جانشینی پیامبر اسلام یادآوری نموده است. [[خطبه شقشقیه]] از خطبههایی است که وی در آن به این واقعه اشاره کرده است. وی در ابتدای این خطابه گفته است: «به خدا قسم، فرزند ابوقحافه (ابوبکر) خلافت را مانند پیراهن در بر کرد هر چند که علم دارد، من برای خلافت مانند محور آسیاب هستم که علم و فضیلت از سر چشمه من مانند سیل سرازیر میشود و پرندگان هوا به اوج مقام من نمیرسند.»<ref>ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغة، مکتبه آیةالله المرعشی، ج۱، ص۱۵۱.</ref> به گفته [[سید علی حسینی خامنهای|آیتالله خامنهای]] معیار امام علی(ع) در تمام زندگی از جمله سقیفه، کسب رضایت خدا بوده است. او چیزی که به نفع اسلام و مسلمانان بود را انتخاب میکرد.<ref>[https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2438 «بیانات در خطبههای نمازجمعه»]، دفتر حفظ و نشر حضرت آیتالله خامنهای.</ref> | ||
به گزارش برخی منابع دیگر، علی(ع) پس از واقعه سقیفه و در زمان حیات حضرت زهرا(س) شبها دختر پیامبر را سوار مرکبی نموده و به خانهها و محافل انصار میبرد و یاری میخواست و پاسخ میشنید: «ای دختر پیغمبر!ا با ابوبکر بیعت کردهایم، اگر علی جلوتر آمده بود، از او عدول نمیکردیم، علی(ع) نیز جواب میداد: آیا پیغمبر را دفن نکرده درباره خلافت نزاع میکردم؟<ref>ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، مکتبة آیةالله المرعشی، ج۶، ص۱۳.</ref> | به گزارش برخی منابع دیگر، علی(ع) پس از واقعه سقیفه و در زمان حیات حضرت زهرا(س) شبها دختر پیامبر را سوار مرکبی نموده و به خانهها و محافل انصار میبرد و یاری میخواست و پاسخ میشنید: «ای دختر پیغمبر!ا با ابوبکر بیعت کردهایم، اگر علی جلوتر آمده بود، از او عدول نمیکردیم، علی(ع) نیز جواب میداد: آیا پیغمبر را دفن نکرده درباره خلافت نزاع میکردم؟<ref>ابن قتیبه، الامامة والسیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۲۹-۳۰؛ ابنابیالحدید، شرح نهجالبلاغه، مکتبة آیةالله المرعشی، ج۶، ص۱۳.</ref> | ||
خط ۱۵۰: | خط ۱۴۴: | ||
به اعتقاد [[شیعیان]] تجمع در سقیفه و نتایج آن تخلف از دستورات صریح [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] درباره جانشینی [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] پس از خود است. شیعه برای ردّ مشروعیت سقیفه و اثبات حقانیت علی(ع) در جانشینی پیامبر به تفسیر برخی آیات [[قرآن]]، وقایع تاریخی و روایاتی استناد کردهاند که در منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز وجود دارد و مهمترین آنها [[واقعه غدیر]] و روایات مربوط به آن است. به اعتقاد شیعیان در واقعه غدیر خم، پیامبر، جانشینی علی(ع) را بهعنوان اکمال رسالت خود به مسلمانان اعلام کرد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۵.</ref> | به اعتقاد [[شیعیان]] تجمع در سقیفه و نتایج آن تخلف از دستورات صریح [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] درباره جانشینی [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] پس از خود است. شیعه برای ردّ مشروعیت سقیفه و اثبات حقانیت علی(ع) در جانشینی پیامبر به تفسیر برخی آیات [[قرآن]]، وقایع تاریخی و روایاتی استناد کردهاند که در منابع [[اهل سنت و جماعت|اهلسنت]] نیز وجود دارد و مهمترین آنها [[واقعه غدیر]] و روایات مربوط به آن است. به اعتقاد شیعیان در واقعه غدیر خم، پیامبر، جانشینی علی(ع) را بهعنوان اکمال رسالت خود به مسلمانان اعلام کرد.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۵.</ref> | ||
[[محمدرضا مظفر]]، ۱۷ روایت متواتر و یا مشهور که مربوط به وقایع مختلف تاریخی است نقل میکند که پیامبر در ضمن آنها به جانشینی علی(ع) پس از خود با تصریح و یا کنایه اشاره کرده است. واقعه انذار عشیره، واقعه غدیر، [[عقد اخوت|پیمان اخوت]]، [[سد الابواب]]، غزوات [[غزوه خندق|خندق]] و [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[سد الابواب]] و احادیثی مانند [[حدیث خاصف النعل|خاصفالنعل]]، [[حدیث باب مدینة العلم|حدیث باب مدینه العلم]]، [[حدیث وصایت|وصایت]] و «إن علیّا منّی و أنا من علیّ، و هو ولیّ کل مؤمن بعدی» از آن جملهاند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۶.</ref> [[آیه ولایت]]، | [[محمدرضا مظفر]]، ۱۷ روایت متواتر و یا مشهور که مربوط به وقایع مختلف تاریخی است نقل میکند که پیامبر در ضمن آنها به جانشینی علی(ع) پس از خود با تصریح و یا کنایه اشاره کرده است. واقعه انذار عشیره، واقعه غدیر، [[عقد اخوت|پیمان اخوت]]، [[سد الابواب]]، غزوات [[غزوه خندق|خندق]] و [[غزوه خیبر|خیبر]]، [[سد الابواب]] و احادیثی مانند [[حدیث خاصف النعل|خاصفالنعل]]، [[حدیث باب مدینة العلم|حدیث باب مدینه العلم]]، [[حدیث وصایت|وصایت]] و «إن علیّا منّی و أنا من علیّ، و هو ولیّ کل مؤمن بعدی» از آن جملهاند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۰-۶۶.</ref> [[آیه ولایت]]، [[آیه تطهیر]]، [[آیه مباهله]] نیز آیاتی از قرآن هستند که متکلمان شیعه برای اثبات جانشینی حضرت علی(ع) بعد از پیامبر(ص) به آنها استناد کردهاند.<ref>مظفر، السقیفة، ۱۴۱۵ق، ص۶۶.</ref> | ||
===پیامدها=== | ===پیامدها=== | ||
خط ۲۵۵: | خط ۲۴۹: | ||
* اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، مکتبة بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق. | * اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، تحقیق سید هاشم رسولی محلاتی، تبریز، مکتبة بنیهاشمی، ۱۳۸۱ق. | ||
* بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، محقق: محمدباقر محمودی، احسان عباس، عبدالعزیز دوری، محمد حمیدالله، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات. | * بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الأشراف، محقق: محمدباقر محمودی، احسان عباس، عبدالعزیز دوری، محمد حمیدالله، بیروت، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات. | ||
*[https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=2438 «بیانات در خطبههای نمازجمعه»]، دفتر حفظ و نشر حضرت آیتالله خامنهای، تاریخ انتشار ۱۶ فروردین ۱۳۷۰ش، تاریخ بازدید: ۲۰ آذر ۱۴۰۲ش. | |||
* بیضون، ابراهیم، رفتارشناسی امام علی(ع)، ترجمة علیاصغر محمدی سیجانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۹ش. | * بیضون، ابراهیم، رفتارشناسی امام علی(ع)، ترجمة علیاصغر محمدی سیجانی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، ۱۳۷۹ش. | ||
* تهرانی، سید محمدحسین، امامشناسی، مشهد، علامه طباطابیی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق. | * تهرانی، سید محمدحسین، امامشناسی، مشهد، علامه طباطابیی، چاپ سوم، ۱۴۲۶ق. |
ویرایش