Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۳۲۷
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
P.motahari (بحث | مشارکتها) (←اختیار) |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== معانی متفاوت تفویض در فرهنگ اسلامی == | == معانی متفاوت تفویض در فرهنگ اسلامی == | ||
در احادیث شیعه، بنا به تلقی عالمان شیعه، تفویض دستکم در چهار معنای متفاوت به کار رفته است که برخی از آنها ارزش تلقی شده و برخی منفی شمرده شده است: اختیار کامل انسان در افعالش (در مقابل جبر مطلق)، واگذاری امور به خداوند، ولایت تشریعی پیامبر و امامان، و ولایت تکوینی آنان. در اخلاق و عرفان اسلامی، منظور از تفویض واگذاری امور به خداوند است | در احادیث شیعه، بنا به تلقی عالمان شیعه، تفویض دستکم در چهار معنای متفاوت به کار رفته است که برخی از آنها ارزش تلقی شده و برخی منفی شمرده شده است: اختیار کامل انسان در افعالش (در مقابل جبر مطلق)،<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۰؛ شیخ صدوق، توحید، ص۳۶۲.</ref> واگذاری امور به خداوند،<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۶۳؛ طبرسی، مشکاةالانوار، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۵م، ص۱۶.</ref> ولایت تشریعی پیامبر و امامان،<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۶۸؛ صافی گلپایگانی، سلسلهمباحث امامت و مهدویت، ۱۳۹۱ش، ج۱، ص۹۷.</ref> و ولایت تکوینی آنان.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۹۷.</ref> در اخلاق و عرفان اسلامی، منظور از تفویض واگذاری امور به خداوند است و با توکل مشابه و مرتبط دانسته شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کاشانی، شرح منازل السائرین، ۱۴۲۷ق، ص۳۲۹.</ref> در کلام اسلامی، تفویض به معنای اختیار کامل انسان در افعالش به کار میرود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۶، ص۶۲۸.</ref> اما در کتابهای کلامی شیعه، علاوه بر این معنا، بهتبعِ کابرد تفویض در معنای ولایت تشریعی و تکوینی در احادیث، تفویض در این معانی هم به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به مطهری، مجموعهآثار، ۱۳۷۵ش، ج۳، ص۲۸۵-۲۸۶؛ صافی گلپایگانی، ولایت تکوینی و ولایت تشریعی، ۱۳۹۳ش، ص۹۸-۱۰۰؛ سبحانی، ولایت تکوینی و تشریعی از دیدگاه علم و فلسفه، ۱۳۸۵ش، ص۵۱.</ref> | ||
== اختیار == | |||
{{همچنین|جبر و اختیار|امر بین الامرین}} | |||
در کلام اسلامی، از تفویض در بحث جبر و اختیار بحث میشود.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۲۳، ص۳۰۷.</ref> [[معتزله]] اعتقاد داشتند که خداوند در افعال انسان دخالتی ندارد و افعال انسان را به او تفویض کرده است؛ یعنی انسان در این زمینه اختیار کامل دارد.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۶، ص۶۲۸.</ref> این نظریه در مقابل نظریه جبر مطلق مطرح شده که اشاعره از آن دفاع میکردند.<ref>مطهری، مجموعه آثار، ج۲۳، ج۳۰۷.</ref> | |||
شیعه، براساس احادیث امامان، نه اختیار کامل را میپذیرد و نه جبر مطلق را؛ بلکه «به راهی میان ایندو»<ref>سبحانی، جبر و اختیار، ۱۳۸۱ش/۱۴۲۳ق، ص۴۱۱.</ref> باور دارد و از آن با عنوان «امرٌ بَینَ الْاَمرَین» تعبیر میکند؛<ref>سبحانی، جبر و اختیار، ۱۳۸۱ش/۱۴۲۳ق، ص۴۱۱.</ref> یعنی میگوید انسان موجودی مختار است؛ اما افعالش به خدا هم نسبت داده میشود؛ زیرا همانطور که وجودش از خداست، در افعالی که از وجودش صادر میشود هم وابسته به اوست.<ref>سبحانی، جبر و اختیار، ۱۳۸۱ش/۱۴۲۳ق، ص۴۳۱-۴۳۲.</ref> | |||
در منابع حدیثی، مثل کافی،<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۵۵.</ref> توحید<ref>شیخ صدوق، توحید، ص۳۵۹.</ref>، اعتقادات الامامیه<ref>شیخ صدوق، اعتقادات الامامیه، ۱۴۱۴ق، ص۲۹.</ref> و بحارالانوار،<ref> مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۵، ص۲.</ref> بخشی به موضوع ردِ جبر و اختیار و تأیید اَمرٌ بَینَ الْاَمرَین اختصاص یافته است. در کتابهای کافی و توحید، در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است: «لَا جَبْرَ وَ لَا تَفْوِيضَ وَ لَكِنْ أَمْرٌ بَيْنَ أَمْرَيْن؛ نه جبر درست است، نه تفویض؛ بلکه چیزی میان ایندو است.»<ref>نگاه کنید به کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۶۰؛ شیخ صدوق، توحید، ص۳۶۲.</ref> | |||
== واگذاری امور به خداوند == | == واگذاری امور به خداوند == | ||
خط ۳۳: | خط ۴۲: | ||
# به اضطرار خود به خدا یقین پیدا کنی. هیچ عملی را موجب نجات و هیچ گناهی را موجب هلاک خود نپنداری و هیچ عاملی را جز خدا مؤثر نبینی. | # به اضطرار خود به خدا یقین پیدا کنی. هیچ عملی را موجب نجات و هیچ گناهی را موجب هلاک خود نپنداری و هیچ عاملی را جز خدا مؤثر نبینی. | ||
# شهود کنی که فقط خداوند عامل حرکت و سکون و قبض و بسط در هستی است و بدانی که تنها او هرکه را بخواهد هدایت و هرکه را بخواهد گمراه میکند. <ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۱۴۲۷ق، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref> | # شهود کنی که فقط خداوند عامل حرکت و سکون و قبض و بسط در هستی است و بدانی که تنها او هرکه را بخواهد هدایت و هرکه را بخواهد گمراه میکند. <ref>کاشانی، شرح منازل السائرین، ۱۴۲۷ق، ص۳۳۱-۳۳۲.</ref> | ||
== ولایت تشریعی == | == ولایت تشریعی == |