پرش به محتوا

فتوا: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ نوامبر ۲۰۲۳
(تمیزکاری)
خط ۱: خط ۱:
{{احکام}}
{{احکام}}
{{مقاله توصیفی فقهی}}
{{مقاله توصیفی فقهی}}
'''فَتوا''' نظر [[مجتهد]] یا [[مرجع تقلید]] درباره وظایف شرعی [[تکلیف|مکلفان]] است که از [[ادله اربعه]] ([[قرآن]]، [[سنت]]، [[اجماع]] و [[عقل]]) استنباط می‌شود. بنا به نظر [[فقهای شیعه]]، [[عدالت (فقه)|عدالت]]، [[امامیه|شیعه دوازده امامی بودن]]، [[اعلمیت|اعلم بودن]]، حلال‌زادگی، آشنایی با راه‌ها و علوم لازم در زمینه استنباط احكام شرعی از شرایط فتوادهنده است.
'''فَتوا''' نظر [[مجتهد]] یا [[مرجع تقلید]] درباره وظایف شرعی [[تکلیف|مکلفان]] است که از [[ادله اربعه]] ([[قرآن]]، [[سنت]]، [[اجماع]] و [[عقل]]) استنباط می‌شود. بنا به نظر فقهای شیعه، [[عدالت (فقه)|عدالت]]، [[امامیه|شیعه دوازده امامی بودن]]، [[اعلمیت|اعلم بودن]]، حلال‌زادگی، آشنایی با راه‌ها و علوم لازم در زمینه استنباط احكام شرعی از شرایط فتوادهنده است.


فتوا معمولاً با واژه‌های [[واجب]]، [[حرام]]، [[مکروه|مکروه]]، [[مستحب]] و [[مباح]] بیان می‌شود. گاهی نیز برای بیان فتوا از عبارت‌های «اقوی آن است»، «بنا براقوی» و «اظهر آن است»  نیز استفاده می‌گردد. همچنین شنيدن از زبان مُفتى، خبردادن دو عادل، خبردادن یک عادل یا يك فرد مورد اعتماد که از سخنش اطمینان حاصل شود و نیز يافتن فتوا در [[رساله توضیح‌المسائل]] از راه‌های دستیابی به فتوای مجتهد است.
فتوا معمولاً با واژه‌های [[واجب]]، [[حرام]]، [[مکروه|مکروه]]، [[مستحب]] و [[مباح]] بیان می‌شود. گاهی نیز برای بیان فتوا از عبارت‌های «اقوی آن است»، «بنا براقوی» و «اظهر آن است»  نیز استفاده می‌گردد. همچنین شنيدن از زبان مُفتى، خبردادن دو عادل، خبردادن یک عادل یا يك فرد مورد اعتماد که از سخنش اطمینان حاصل شود و نیز يافتن فتوا در [[رساله توضیح‌المسائل]] از راه‌های دستیابی به فتوای مجتهد است.
خط ۱۰: خط ۱۰:


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
فتوا، به معنای ابراز رأی و نظر [[مجتهد]] درباره حكمی شرعی و اعلان آن برای آگاهی [[مقلد|مقلدانش]] است.<ref>فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۶۰۰.</ref> به درخواست نظر و رأی [[مجتهد|فقیه]] درباره مسئله [[شرعی]]، استفتاء گفته می‌شود.<ref>عمید، فرهنگ عمید، ذیل واژه «فتوا»؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ذیل واژه «اسفتاء».</ref> به فتوادهنده، «مفتی» و به کسی كه فتوا را از او می‌گیرد «مستفتی» گویند.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref>  
فتوا، به معنای ابراز رأی و نظر [[مجتهد]] درباره حكمی شرعی و اعلان آن برای آگاهی [[مقلد|مقلدانش]] است.<ref>فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۶۰۰.</ref> به درخواست نظر و رأی [[مجتهد|فقیه]] درباره مسئله شرعی، استفتاء گفته می‌شود.<ref>عمید، فرهنگ عمید، ذیل واژه «فتوا»؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ذیل واژه «اسفتاء».</ref> به فتوادهنده، «مفتی» و به کسی كه فتوا را از او می‌گیرد «مستفتی» گویند.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref>  


در کتاب‌های فقهی در باب (فصل) [[اجتهاد و تقلید]] در مورد احكام فتوا سخن گفته می‌شود.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref>
در کتاب‌های فقهی در باب (فصل) [[اجتهاد و تقلید]] در مورد احكام فتوا سخن گفته می‌شود.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref>
خط ۲۴: خط ۲۴:
فتوا فقط در صورتی که مستند به دلیل شرعی معتبر باشد، حجت است؛ در غیر این صورت عمل به آن [[حرام]] است.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref> دلیل شرعی معتبر برای فتوا دادن از چهار منبع حاصل می‌شود که عبارتند از:
فتوا فقط در صورتی که مستند به دلیل شرعی معتبر باشد، حجت است؛ در غیر این صورت عمل به آن [[حرام]] است.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref> دلیل شرعی معتبر برای فتوا دادن از چهار منبع حاصل می‌شود که عبارتند از:
#[[قرآن]]: حدود ۵۰۰ آیه از حدود شش هزار آیه قرآن (حدود یک سیزدهم) احکام شرعی اختصاص دارد.<ref>فاضل مقداد، كنز العرفان في فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۵.</ref> البته بنا به نظر [[محمدهادی معرفت]] استنباط احکام شرعی به این ۵۰۰ آیه منحصر نیست.<ref>معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۲۲۸.</ref>
#[[قرآن]]: حدود ۵۰۰ آیه از حدود شش هزار آیه قرآن (حدود یک سیزدهم) احکام شرعی اختصاص دارد.<ref>فاضل مقداد، كنز العرفان في فقه القرآن، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۵.</ref> البته بنا به نظر [[محمدهادی معرفت]] استنباط احکام شرعی به این ۵۰۰ آیه منحصر نیست.<ref>معرفت، تفسیر و مفسران، ۱۳۷۹ش، ج۲، ص۲۲۸.</ref>
#[[سنت]]: به معنای گفتار، کردار و [[تقریر معصوم|تقریر]] [[امام|معصوم(ع)]] است.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۱۷.</ref> [[شیعه]] سنت [[پیامبر (ص)]] و [[ائمه(ع)]] را حجت می‌داند؛ اما [[اهل سنت]] فقط سنت پیامبر(ص) را حجت می‌دانند.<ref>مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref>  
#[[سنت]]: به معنای گفتار، کردار و [[تقریر معصوم]] است.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۱۷.</ref> شیعه سنت پیامبر(ص) و ائمه(ع) را حجت می‌داند؛ اما [[اهل سنت|اهل‌سنت]] فقط سنت پیامبر(ص) را حجت می‌دانند.<ref>مرکز اطلاعات و منابع اسلامی، فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۳۱.</ref>  
#[[اجماع]]: اجماع به معنای اتفاق‌نظر علما در یک مسئله است.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۲۰.</ref> از نظر شیعه، [[اجماع]] در صورتی که نشانگر نظر [[پیامبر(ص)]] یا [[ائمه(ع)]] باشد، حجت است.<ref>گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۷۹ش، ص۶۸.</ref>
#[[اجماع]]: اجماع به معنای اتفاق‌نظر علما در یک مسئله است.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۲۰.</ref> از نظر شیعه، [[اجماع]] در صورتی که نشانگر نظر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا ائمه(ع) باشد، حجت است.<ref>گرجی، تاریخ فقه و فقها، ۱۳۷۹ش، ص۶۸.</ref>
#عقل: [[دلیل عقلی]]، حکمی که به وسیله آن، دستیابی به [[حکم شرعی]] ممکن می‌شود.<ref>کلانتری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref> البته [[اخباری|اخباری‌ها]]، [[عقل]] را به عنوان دلیل برای استنباط احکام شرعی، معتبر نمی‌دانند.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۲۲.</ref>
#عقل: [[دلیل عقلی]]، حکمی که به وسیله آن، دستیابی به [[حکم شرعی]] ممکن می‌شود.<ref>کلانتری، مطارح الانظار، ۱۴۲۵ق، ج۲، ص۳۱۹.</ref> البته [[اخباری|اخباری‌ها]]، [[عقل]] را به عنوان دلیل برای استنباط احکام شرعی، معتبر نمی‌دانند.<ref>مطهری، کلیات علوم اسلامی: اصول فقه و فقه، ۱۳۹۴ش، ج۳، ص۲۲.</ref>


==ویژگی‌های مفتی==
==ویژگی‌های مفتی==
برای فتوادهنده ویژگی‌هایی بیان شده است. [[بلوغ]]، عقل، [[عدالت]]، شیعه دوازده امامی بودن، [[اعلمیت|اعلم بودن]] و حلال‌زادگی از جمله آنها است.<ref> سیستانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۵ق، ص۶.</ref> همچنین مفتى بايد به راه‌هاى دستيابى به احكام شرعى و چگونگى استنباط احكام از آنها و نيز تمامى علومى كه در به‌دست آوردن احكام نقش دارند، عالِم باشد و بتواند بر احکام استدلال و مبانى آنها را تبيين كند.<ref>محقق حلی، معارج الاصول، ۱۴۲۳ق، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> از این رو مفتی باید عالم به قرآن و سنت باشد. همچنین [[ناسخ و منسوخ]]، عام و خاص، مطلق و مقید و حقيقت و مجاز آنها را بداند.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref>
برای فتوادهنده ویژگی‌هایی بیان شده است. [[بلوغ]]، عقل، عدالت، شیعه دوازده‌امامی بودن، [[اعلمیت|اعلم بودن]] و [[حلال‌زادگی]] از جمله آنها است.<ref> سیستانی، توضیح المسائل، ۱۴۱۵ق، ص۶.</ref> همچنین مفتى بايد به راه‌هاى دستيابى به احكام شرعى و چگونگى استنباط احكام از آنها و نيز تمامى علومى كه در به‌دست آوردن احكام نقش دارند، عالِم باشد و بتواند بر احکام استدلال و مبانى آنها را تبيين كند.<ref>محقق حلی، معارج الاصول، ۱۴۲۳ق، ص۲۰۰-۲۰۱.</ref> از این رو مفتی باید عالم به قرآن و سنت باشد. همچنین [[ناسخ و منسوخ]]، عام و خاص، مطلق و مقید و حقيقت و مجاز آنها را بداند.<ref>مؤسسه دایره المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۵، ص۶۴۴.</ref>


==احکام==
==احکام==
خط ۴۴: خط ۴۴:
*تعابیری که در حکم فتوا هستند: مانند «بعید نیست لکن مسئله مشکل است»، «احوط اگرچه اقوی نیست»، «خالی از وجه نیست»، «مشکل است اگرچه خالی از قرب نیست» و «ممکن است قول به آن ولی خالی از اشکال نیست». مقلد در این موارد نمی‌تواند به مجتهد دیگری رجوع کند.<ref>عاملی، الاصطلاحات الفقهیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۷.</ref>
*تعابیری که در حکم فتوا هستند: مانند «بعید نیست لکن مسئله مشکل است»، «احوط اگرچه اقوی نیست»، «خالی از وجه نیست»، «مشکل است اگرچه خالی از قرب نیست» و «ممکن است قول به آن ولی خالی از اشکال نیست». مقلد در این موارد نمی‌تواند به مجتهد دیگری رجوع کند.<ref>عاملی، الاصطلاحات الفقهیه، ۱۴۱۳ق، ص۱۵۷.</ref>
===احتیاط واجب و احتیاط مستحب فتوا نیستند===
===احتیاط واجب و احتیاط مستحب فتوا نیستند===
[[احتیاط واجب]] و [[احتیاط مستحب]] فتوا نیستند. در احتیاط واجب،  مجتهد در خصوص مسئله‌ای شرعی، به نتیجه قطعی نرسیده و فتوایی نمى‌دهد. در چنین مواردی، از ابتدا وظيفه مكلف را به‌صورت احتياط بيان مى‌كند. در این موارد، [[مقلد|مُقَلِّد]] مى‏‌تواند به همان احتیاط عمل کند یا به فتوای مجتهد دیگری كه بعد از مرجع تقلیدش، او را اَعلم می‌داند عمل کند.<ref>مکارم شیرازی، رساله احکام برای جوانان، ۱۳۸۶ش، ص۱۴.</ref> در احتیاط مستحب، مجتهد به نتیجه رسیده و فتوا داده است؛ اما راه احتیاط را هم نشان داده است. در این صورت، مقلد می‌تواند به فتوا یا به احتیاط عمل کند.<ref>مکارم شیرازی، رساله احکام برای جوانان، ۱۳۸۶ش، ص۱۳.</ref>
[[احتیاط واجب]] و [[احتیاط مستحب]] فتوا نیستند. در احتیاط واجب،  مجتهد در خصوص مسئله‌ای شرعی، به نتیجه قطعی نرسیده و فتوایی نمى‌دهد. در چنین مواردی، از ابتدا وظيفه مكلف را به‌صورت احتياط بيان مى‌كند. در این موارد، [[تقلید (فقه)|مُقَلِّد]] مى‏‌تواند به همان احتیاط عمل کند یا به فتوای مجتهد دیگری كه بعد از مرجع تقلیدش، او را اَعلم می‌داند عمل کند.<ref>مکارم شیرازی، رساله احکام برای جوانان، ۱۳۸۶ش، ص۱۴.</ref> در احتیاط مستحب، مجتهد به نتیجه رسیده و فتوا داده است؛ اما راه احتیاط را هم نشان داده است. در این صورت، مقلد می‌تواند به فتوا یا به احتیاط عمل کند.<ref>مکارم شیرازی، رساله احکام برای جوانان، ۱۳۸۶ش، ص۱۳.</ref>


تعبیر «احتیاط» در كتاب‌های فتوایی، اگر پیش یا پس از فتوا باشد، نشانه احتیاط مستحب و اگر پیش یا پس از فتوا نباشد، نشان‌دهنده احتیاط واجب است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۹۶-۲۹۷. </ref>
تعبیر «احتیاط» در كتاب‌های فتوایی، اگر پیش یا پس از فتوا باشد، نشانه احتیاط مستحب و اگر پیش یا پس از فتوا نباشد، نشان‌دهنده احتیاط واجب است.<ref>مؤسسه دایرة المعارف الفقه الاسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۹۶-۲۹۷. </ref>


==فتواهای تاریخی==
==فتواهای تاریخی==
برخی از فتواهای مشهور تاریخی و [[فقهای شیعه]] عبارتند از:
برخی از فتواهای مشهور تاریخی و فقهای شیعه عبارتند از:
{{جعبه نقل قول| عنوان = [[فتوای تحریم تنباکو]] |:«بسم الله الرحمن الرحیم»
{{جعبه نقل قول| عنوان = [[فتوای تحریم تنباکو]] |:«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الیوم استعمال توتون و تنباکو بِأی نَحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیه السلام است..»|تاریخ بایگانی|| منبع = اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۸.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
«الیوم استعمال توتون و تنباکو بِأی نَحوٍ کان در حکم محاربه با امام زمان علیه السلام است..»|تاریخ بایگانی|| منبع = اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۸.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
* فتوای منسوب  به  [[شریح قاضی]] برای جوازکشتن [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] <ref>صحتی سردرودی، تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ۱۳۹۴ش، ص۲۰۲.</ref>
* فتوای منسوب  به  [[شریح بن حارث کندی|شریح قاضی]] برای جوازکشتن [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] <ref>صحتی سردرودی، تحریف‌شناسی عاشورا و تاریخ امام حسین، ۱۳۹۴ش، ص۲۰۲.</ref>
*[[نهضت تنباکو|فتوای تحریم تنباکو]]: فتوای [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] که در سال ۱۳۰۹ق در واکنش به اعطای امتیاز انحصاری توتون و تنباکو از طرف ناصر‌الدین شاه به کمپانی رژی انگلیسی در چهار شهر [[ایران]]، صادر شد و به موجب آن، قرارداد مذکور فسخ شد.<ref>اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref>
*[[نهضت تنباکو|فتوای تحریم تنباکو]]: فتوای [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] که در سال ۱۳۰۹ق در واکنش به اعطای امتیاز انحصاری توتون و تنباکو از طرف ناصر‌الدین شاه به کمپانی رژی انگلیسی در چهار شهر [[ایران]]، صادر شد و به موجب آن، قرارداد مذکور فسخ شد.<ref>اصفهانی کربلایی، تاریخ دخانیه، ۱۳۷۷ش، ص۱۱۷-۱۱۸.</ref>
*فتوای ‌میرزا محمدتقی شیرازی در لزوم جهاد و مبارزه با انگلیس: این فتوا در سال ۱۳۳۸ق صادر شد و آغازگر قیام مردم عراق علیه اشغال‌گران انگلیسی بود<ref>آقابزرگ تهرانی، طبقات الاعلام الشیعه، دارالمرتضی، ج۱، ص۲۶۳.</ref> و به رهایی عراق از تسلط [[انگلیس]] منجر شد.<ref>فقیه بحرالعلوم، زیارتگاه‌های عراق، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۲۱۲.</ref>
*فتوای ‌میرزا محمدتقی شیرازی در لزوم جهاد و مبارزه با انگلیس: این فتوا در سال ۱۳۳۸ق صادر شد و آغازگر قیام مردم عراق علیه اشغال‌گران انگلیسی بود<ref>آقابزرگ تهرانی، طبقات الاعلام الشیعه، دارالمرتضی، ج۱، ص۲۶۳.</ref> و به رهایی عراق از تسلط [[انگلیس]] منجر شد.<ref>فقیه بحرالعلوم، زیارتگاه‌های عراق، ۱۳۹۳ش، ج۱، ص۲۱۲.</ref>
*فتوای سید محسن حکیم در حرمت پیوستن به حزب کمونیست: این فتوا در سال ۱۳۸۰ق پس از روی کار آمدن عبدالکریم قاسم و ترویج افکار غیردینی صادر شد. [[سید محسن طباطبائی حکیم|سید محسن حکیم]] طی دو فتوا، پیوستن به حزب کمونیست را شرعا غیرمجاز و در حکم [[کفر]] و الحاد یا ترویج آنها دانست.<ref> دادفر، «جماعة العلماء، احیاگر هویت سیاسی شیعیان عراق، ص۳۵.</ref>
*فتوای سید محسن حکیم در حرمت پیوستن به حزب کمونیست: این فتوا در سال ۱۳۸۰ق پس از روی کار آمدن عبدالکریم قاسم و ترویج افکار غیردینی صادر شد. [[سید محسن طباطبائی حکیم|سید محسن حکیم]] طی دو فتوا، پیوستن به حزب کمونیست را شرعا غیرمجاز و در حکم [[کفر]] و الحاد یا ترویج آنها دانست.<ref> دادفر، «جماعة العلماء، احیاگر هویت سیاسی شیعیان عراق، ص۳۵.</ref>
* فتوای(حکم) اعدام [[سلمان رشدی]] از سوی [[امام خمینی]]۲۵ بهمن ۱۳۶۷ش، برابر با ۷ رجب۱۴۰۹ق.<ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/C207_44691/</ref>
* فتوای(حکم) اعدام [[سلمان رشدی]] از سوی [[سید روح‌الله موسوی خمینی|امام خمینی]] ۲۵ بهمن ۱۳۶۷ش، برابر با ۷ رجب۱۴۰۹ق.<ref>http://www.imam-khomeini.ir/fa/C207_44691/</ref>
*[[فتوای جهاد علیه داعش]]: فتوای [[سید علی حسینی سیستانی|سید علی سیستانی]] مرجع تقلید ساکن عراق که در سال ۱۳۹۳ش علیه [[داعش]] صادر شد. او در این  فتوا دفاع از عراق و مقدسات آن را [[واجب کفایی]] دانست و از گروه‌های مردم عراق خواست به مقابله با تکفیری‌ها بپردازند. پس از صدور این فتوا، [[حشد شعبی]] شکل گرفت و منجر به بیرون راندن داعش از خاک عراق گردید.<ref>[https://b2n.ir/412056 «۹ فتوای تاریخ‌ساز معاصر»]، سایت شبکه اجتهاد.</ref>
*[[فتوای جهاد علیه داعش]]: فتوای [[سید علی حسینی سیستانی|سید علی سیستانی]] مرجع تقلید ساکن عراق که در سال ۱۳۹۳ش علیه [[داعش]] صادر شد. او در این  فتوا دفاع از عراق و مقدسات آن را [[واجب کفایی]] دانست و از گروه‌های مردم عراق خواست به مقابله با تکفیری‌ها بپردازند. پس از صدور این فتوا، [[حشد شعبی]] شکل گرفت و منجر به بیرون راندن داعش از خاک عراق گردید.<ref>[https://b2n.ir/412056 «۹ فتوای تاریخ‌ساز معاصر»]، سایت شبکه اجتهاد.</ref>
*[[فتوای حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت]]: فتوای [[آیت‌الله خامنه‌ای]] که در پی توهین یاسرالحبیب به [[عایشه (همسر پیامبر)|عایشه همسر پیامبر]]، و استفتاء علمای شیعه منطقه احساء عربستان در سال ۱۳۸۹ش، صادر شد.<ref>[https://b2n.ir/059636 «قائد الثورة یحرم النیل من رموز اهل السُنة و نساء النبی(ص)»]، خبرگذاری مهر.</ref>
*[[فتوای حرمت اهانت به مقدسات اهل سنت]]: فتوای [[سید علی حسینی خامنه‌ای|آیت‌الله خامنه‌ای]] که در پی توهین یاسرالحبیب به [[عایشه|عایشه همسر پیامبر]]، و استفتای علمای شیعه منطقه احساء عربستان در سال ۱۳۸۹ش، صادر شد.<ref>[https://b2n.ir/059636 «قائد الثورة یحرم النیل من رموز اهل السُنة و نساء النبی(ص)»]، خبرگذاری مهر.</ref>
*فتوای شلتوت در جواز عمل بر اساس مذهب شیعه: [[محمود شلتوت]] از فقهای اهل سنت و استاد دانشگاه الازهر، در سال ۱۳۷۸ق در فتوایی اعتقاد و پیروی از [[مذهب جعفری]] (شیعه) را همانند سایر مذاهب [[اهل سنت]] جایز دانست.<ref>بی‌آزار شیرازی، شیخ محمود شلتوت طلایه‌دار تقریب در عقاید، تفسیر، حدیث، فقه مقارن و همبستگی مذاهب اسلامی، ص۱۷۱.</ref>
*[[فتوای شلتوت|فتوای شلتوت در جواز عمل بر اساس مذهب شیعه]]: [[محمود شلتوت]] از فقهای اهل‌سنت و استاد دانشگاه الازهر، در سال ۱۳۷۸ق در فتوایی اعتقاد و پیروی از [[مذهب جعفری]] (شیعه) را همانند مذاهب اهل‌سنت جایز دانست.<ref>بی‌آزار شیرازی، شیخ محمود شلتوت طلایه‌دار تقریب در عقاید، تفسیر، حدیث، فقه مقارن و همبستگی مذاهب اسلامی، ص۱۷۱.</ref>


==فتواهای شاذ==
==فتواهای شاذ==
به فتوایی که مخالف با فتوای مشهور باشد، فتوای شاذ یا «تفرد فتوایی» گفته می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، انوارالاصول، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۴۱۷.</ref> برخی از آنها عبارتند از:
به فتوایی که مخالف با فتوای مشهور باشد، فتوای شاذ یا «تفرد فتوایی» گفته می‌شود.<ref>مکارم شیرازی، انوارالاصول، ۱۴۲۸ق، ج۲، ص۴۱۷.</ref> برخی از آنها عبارتند از:
*'''پاک بودن اجزای بی‌روح سگ و خوک:''' [[سید مرتضی]] از فقهای شیعه معتقد است که موی سگ و خوک به جهت این‌که از اجزای بی‌روح بوده، نجس نیستند.<ref>سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۱۰۰.</ref> بنا به گفته [[محمدحسن نجفی]] فتوای سید مرتضی برخلاف نظر مشهورِ فقیهان شیعه است.<ref>نجفی، جواهر  لكلام، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۳۳۱.</ref>
*'''پاک بودن اجزای بی‌روح سگ و خوک:''' [[سید مرتضی]] از فقهای شیعه معتقد است که موی سگ و خوک به جهت این‌که از اجزای بی‌روح بوده، نجس نیستند.<ref>سید مرتضی، المسائل الناصریات، ۱۴۱۷ق، ص۱۰۰.</ref> بنا به گفته [[محمدحسن نجفی]] فتوای سید مرتضی برخلاف نظر مشهورِ فقیهان شیعه است.<ref>نجفی، جواهر  لكلام، ۱۴۰۴ق، ج۵، ص۳۳۱.</ref>
*'''پاک بودن شراب:''' بنا به گفته صاحب‌جواهر برخی از فقها مانند [[شیخ صدوق]]، [[ابن ابی‌عقیل عمانی]]<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۳.</ref> و [[محقق اردبیلی]]<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البیان، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۱۰.</ref> برخلاف نظر مشهور فقهای شیعه، به پاک بودن شراب و مسکرات فتوا داده‌اند. [[علامه حلی]] در کتاب [[مختلف الشیعه]] نجاست شراب و مسکرات را به مشهور فقهای شیعه نسبت داده است.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref>
*'''پاک بودن شراب:''' بنا به گفته صاحب‌جواهر برخی از فقها مانند [[شیخ صدوق]]، [[ابن ابی عقیل عمانی|ابن ابی‌عقیل عمانی]]<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۳.</ref> و [[مقدس اردبیلی|محقق اردبیلی]]<ref>محقق اردبیلی، مجمع الفائدة و البیان، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۳۱۰.</ref> برخلاف نظر مشهور فقهای شیعه، به پاک بودن شراب و مسکرات فتوا داده‌اند. [[علامه حلی]] در کتاب [[مختلف الشیعة فی احکام الشریعة (کتاب)|مختلف الشیعه]] نجاست شراب و مسکرات را به مشهور فقهای شیعه نسبت داده است.<ref>علامه حلی، مختلف الشیعة، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۴۷۲.</ref>
*'''تساوی دیه زن و مرد:''' بنا به فتوای [[یوسف صانعی|آیت‌‌الله صانعی]] [[دیه زن]] و مرد مسلمان، مساوی است.<ref>ابراهیم‌نژاد، «بررسی و نقد ادلّۀ نظر یە آیت‌الله صانعی در برابری دیه زن و مرد مسلمان»، ص۵.</ref> بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، دیه زن مسلمان، نصف دیه مرد است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۳، ص۳۲.</ref>
*'''تساوی دیه زن و مرد:''' بنا به فتوای [[یوسف صانعی|آیت‌‌الله صانعی]] [[دیه زن]] و مرد مسلمان، مساوی است.<ref>ابراهیم‌نژاد، «بررسی و نقد ادلّۀ نظر یە آیت‌الله صانعی در برابری دیه زن و مرد مسلمان»، ص۵.</ref> بنا به دیدگاه مشهور فقهای شیعه، دیه زن مسلمان، نصف دیه مرد است.<ref>نجفی، جواهرالکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۳، ص۳۲.</ref>