Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶
ویرایش
P.motahari (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
P.motahari (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
*اعتقاد به این که یک شخص انسانی خداست:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> مطابق آیات [[آیه ۱۷ سوره مائده|۱۷]] و [[آیه ۷۲ سوره مائده|۷۲ سوره مائده]]، باور به خدایی [[حضرت عیسی|حضرت مسیح]]، ادعایی غلوآمیز است که قرآن آن را [[کفر]] معرفی کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۵، صص۱۴۹ و ج۶، ص۶۹.</ref> همچنین اعتقاد به خدابودن [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[فرقه سبائیه]] (پیروان [[عبدالله بن سبأ]])،<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۸۶؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۴۲۶.</ref> و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در [[خطابیه|فرقه خطابیه]]،<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۱۰.</ref> نمونههایی از باورهایی غلوآمیز و از مصادیق کفر به شمار رفتهاند. فرقه «اثنینیه» نمونه دیگری از این نوع غلو به شمار میرود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref> بنا به اعتقاد آنان، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و امام علی هر دو خدا هستند. دستهای از آنان که خدایی پیامبر را مقدم دانسته به «میمیه» و گروه دیگری که خدایی امام علی را مقدم میدانستند به «عینیه» معروف بودند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref> | *اعتقاد به این که یک شخص انسانی خداست:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> مطابق آیات [[آیه ۱۷ سوره مائده|۱۷]] و [[آیه ۷۲ سوره مائده|۷۲ سوره مائده]]، باور به خدایی [[حضرت عیسی|حضرت مسیح]]، ادعایی غلوآمیز است که قرآن آن را [[کفر]] معرفی کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۵، صص۱۴۹ و ج۶، ص۶۹.</ref> همچنین اعتقاد به خدابودن [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[فرقه سبائیه]] (پیروان [[عبدالله بن سبأ]])،<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۲۸۶؛ ذهبی، میزان الاعتدال، ۱۳۸۲ق، ج۲، ص۴۲۶.</ref> و [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] در [[خطابیه|فرقه خطابیه]]،<ref>شهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۲۱۰.</ref> نمونههایی از باورهایی غلوآمیز و از مصادیق کفر به شمار رفتهاند. فرقه «اثنینیه» نمونه دیگری از این نوع غلو به شمار میرود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref> بنا به اعتقاد آنان، [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] و امام علی هر دو خدا هستند. دستهای از آنان که خدایی پیامبر را مقدم دانسته به «میمیه» و گروه دیگری که خدایی امام علی را مقدم میدانستند به «عینیه» معروف بودند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریانها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۱۴۳.</ref> | ||
*اعتقاد به این که یک شخص انسانی در الوهیت خدا شریک است:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> اعتقاد به [[تفویض]] را نمونهای از این نوع باورهای غلوآمیز دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref> تفویض به یک معنا عبارت است از این باور که خداوند، پیامبر و امام علی را آفرید و سپس اموری همچون خلق کردن، مرگ و زندگی و [[رزق و روزی]] بندگان را به آنان واگذار نمود.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> | *اعتقاد به این که یک شخص انسانی در الوهیت خدا شریک است:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶.</ref> اعتقاد به [[تفویض]] را نمونهای از این نوع باورهای غلوآمیز دانستهاند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref> تفویض به یک معنا عبارت است از این باور که خداوند، پیامبر و امام علی را آفرید و سپس اموری همچون خلق کردن، مرگ و زندگی و [[رزق و روزی]] بندگان را به آنان واگذار نمود.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۱۰۰-۱۰۱.</ref> | ||
*اعتقاد به حلول خدا در یک شخص انسانی یا اتحاد با او:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> باورهای فرقه [[بیانیه]] از این نوع غلو به شمار میرود.<ref>غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> این فرقه شاخهای از [[کیسانیه]] بود که به حلول | *اعتقاد به حلول خدا{{یاد|مراد از حلول این است که روح خداوند یا اجزائی از آن در یک شخص مانند نبی یا امام حلول کند، به نحوی که با او یکی شود (صفری فروشانی، غالیان؛ کاوشی در جریانها و برآیندها، ۱۳۷۸ش، ص۱۸۳-۱۸۴).}} در یک شخص انسانی یا اتحاد با او:<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۴۶؛ صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref> باورهای فرقه [[بیانیه]] از این نوع غلو به شمار میرود.<ref>غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> این فرقه شاخهای از [[کیسانیه]] بود که به حلول و گردش روح خدا در پیامبران، امام علی و [[محمد بن حنفیه]] اعتقاد داشتند.<ref>بغدادی، الفرق بین الفرق، ۱۹۷۷م، ص۲۵۵.</ref> مؤسس این فرقه [[بیان بن سمعان تمیمی|بَیان بن سَمْعان تَمیمی]] است.<ref>اسفراینی، التبصیر فی الدین، المکتبة الازهریة للتراث، ص۳۲.</ref> او معتقد بود که روح خداوند در امام علی حلول کرده و در وجود او، قوهای ملکوتی به ظهور رسیده است و این که توانست درِ قلعه خیبر را از جایش برکند، نه به وسیله قوه و نیروی جسمی، بلکه بهواسطه قوه رحمانی و ملکوتی بود که به نور الهی در او ظهور یافته بود.<ref>طعیمة، الغلو و الفرق الغالیة بین الاسلامیین، ۲۰۰۹م، ص۲۲۷؛ غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> او همچنین معتقد بود که جزئی الهی در امام علی حلول کرده و عین همان جزء در [[آدم (پیامبر)|حضرت آدم]] حلول یافته بود و لذا او را مستحق [[سجده بر آدم|سجده ملائکه]] کرده بود.<ref>غفار، شبهة الغلو عند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ص۱۲۹.</ref> | ||
*اعتقاد به این که کسی فرزند خداوند است:<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۱۳.</ref> گفته میشود سه گروه معتقدند که خداوند فرزند دارد: ۱. مسیحیانی که مطابق گزارش قرآن در [[آیه ۳۰ سوره توبه]]، [[حضرت عیسی]] را فرزند خدا میدانند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۲. یهودیانی که مطابق همان آیه، [[عزیر (پیامبر)|عُزَیر]] را فرزند خدا میدانستند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۳. مشرکان عرب که بنا به [[آیه ۵۷ سوره نحل]] و [[آیه ۱۴۹ سوره صافات]]، [[ملائکه]] را دختران خداوند میپنداشتند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۲، ص۲۷۵.</ref> | *اعتقاد به این که کسی فرزند خداوند است:<ref>حیدری، غلو، حقیقت و اقسام آن، ۱۳۹۱ش، ص۱۳.</ref> گفته میشود سه گروه معتقدند که خداوند فرزند دارد: ۱. مسیحیانی که مطابق گزارش قرآن در [[آیه ۳۰ سوره توبه]]، [[حضرت عیسی]] را فرزند خدا میدانند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۲. یهودیانی که مطابق همان آیه، [[عزیر (پیامبر)|عُزَیر]] را فرزند خدا میدانستند؛<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳.</ref> ۳. مشرکان عرب که بنا به [[آیه ۵۷ سوره نحل]] و [[آیه ۱۴۹ سوره صافات]]، [[ملائکه]] را دختران خداوند میپنداشتند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۴۱۵ق، ج۶، ص۴۵۳؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۳۹۳ق، ج۱۲، ص۲۷۵.</ref> | ||