۱۷٬۲۸۰
ویرایش
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
برخی این حکم را در دنیا و عدهای در [[آخرت]] دانستهاند؛ چنانکه برخی با تمسک به عموم آیه، نفی تسلط کافران را به صورت مطلق و در دو جهان نافذ میدانند؛ همانطور که با استناد به عموم آیه، نفی تسلط را در تمامی زمینههای نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دانستهاند. | برخی این حکم را در دنیا و عدهای در [[آخرت]] دانستهاند؛ چنانکه برخی با تمسک به عموم آیه، نفی تسلط کافران را به صورت مطلق و در دو جهان نافذ میدانند؛ همانطور که با استناد به عموم آیه، نفی تسلط را در تمامی زمینههای نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی دانستهاند. | ||
[[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] در [[نهضت تنباکو]] و علمای زمان [[فتحعلی شاه]] در [[جهاد]] علیه روسیه با استناد به این آیه و | [[سید محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] در [[نهضت تنباکو]] و علمای زمان [[فتحعلی شاه]] در [[جهاد]] علیه روسیه با استناد به این آیه و قاعده نفی سبیل، حکم تحریم و [[جهاد]] صادر کردند. | ||
== متن و ترجمه آیه == | == متن و ترجمه آیه == | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==نامگذاری و شأن نزول== | ==نامگذاری و شأن نزول== | ||
به عبارت «وَ لَنْ یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» از آیه ۱۴۱ سوره نساء که هر گونه از سلطه کافران بر مسلمانان نهی کرده آیه نفی سبیل گفته میشود.<ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۰۷.</ref> بر پایه روایتی که در [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] نقل | به عبارت «وَ لَنْ یجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرِینَ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلًا» از آیه ۱۴۱ سوره نساء که هر گونه از سلطه کافران بر مسلمانان نهی کرده آیه نفی سبیل گفته میشود.<ref>مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۴۰۷.</ref> بر پایه روایتی که در [[تفسیر علی بن ابراهیم قمی (کتاب)|تفسیر قمی]] نقل شده، این آیه در توبیخ [[عبدالله بن ابی|عبدالله بن اُبی]] و یارانش نازل شده است. آنان در [[غزوه احد|جنگ اُحُد]] از سپاه مسلمانان کنارهگیری کردند با این هدف که در صورت پیروزی کفار بر [[مسلمان|مسلمانان]] بگویند ما با آنها نبودیم و در صورت غلبه مسلمانان بگویند ما با شما بودیم.<ref>قمی، تفسیر القمی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۱۵۶-۱۵۷.</ref> | ||
== محتوای آیه == | == محتوای آیه == | ||
آیه نفی سبیل، هرگونه تسلط | آیه نفی سبیل، هرگونه تسلط و استیلای کافران بر مسلمانان را رد کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶؛ جزایری، ایسر التفاسیر، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص۵۵۹؛ شحاته، تفسیر القرآن الکریم، ۱۴۲۱ق، ج۳، ص۹۵۲.</ref> به گفته [[سید محمدحسین طباطبائی|علامه طباطبایی]]، این حکم، برای همه دورهها است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶.</ref> برخی طبق آیه، نفی سبیل را بیانگر دو جنبه ایجابی و سلبی میدانند: جنبه ایجابی آن بیانگر وظیفه جامعه اسلامی و حاکمان آن در حفظ استقلال و از میان برداشتن زمینههای وابستگی است و جنبه سلبی آن ناظر به نفی سلطه بیگانگان بر سرنوشت سیاسی اجتماعی مسلمانان است.<ref> مرکز فرهنگ و معارف قرآن، دائرة المعارف قرآن کریم، ۱۳۸۲ش، ج۳، ص۱۵۵.</ref> | ||
طبق برداشت از آیه، | طبق برداشت از آیه، هرگونه عهدنامه یا تفاهم که راه نفوذ کفار بر مسلمانان را باز کند، [[حرام]] است و مؤمنان باید با آن مقابله نمایند.<ref>قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۱؛ رضایی اصفهانی، تفسیر قرآن مهر، ۱۳۸۷ش، ج۴، ص۳۴۲.</ref> | ||
===حکم تکوینی یا تشریعی=== | ===حکم تکوینی یا تشریعی=== | ||
حکم در آیه به صورت جعل تکوینی نیست؛ یعنی این که خداوند اراده کرده باشد که هیچ کافری بر هیچ مؤمنی هیچ گونه سلطهای نداشته باشد، بلکه مراد از آیه جعل تشریعی است | حکم در آیه به صورت جعل تکوینی نیست؛ یعنی این که خداوند اراده کرده باشد که هیچ کافری بر هیچ مؤمنی هیچ گونه سلطهای نداشته باشد، بلکه مراد از آیه جعل تشریعی است یعنی خداوند حکمی را که باعث تسلط کافر بر مؤمن باشد، تشریع نکرده است. بنابراین هر حکمی در عمومیت خود مستلزم تسلط کافر بر مؤمن باشد با این آیه تخصیص میخورد.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | ||
تسلط ظاهری کفار بر | گزارش نمونههایی از تسلط ظاهری کفار بر مسلمانان، موقتی و به علت کوتاهی است که ریشه در بعضی اعمال مؤمنان دارد<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۱و۴۳.</ref> و یا به دلیل سنت ابتلا، [[امتحان الهی|آزمایش الهی]] و تأدیب [[مسلمانان]]، برای بازگشت کامل به دین است.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> | ||
و برتری مؤمنان زمانی به وجود میآید که ملتزم به لوازم [[ایمان]] باشند<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref> و از همنشینی و معاشرت با بیگانگان خیانتپیشه پرهیز کنند<ref>حسینی همدانی، انوار درخشان، ۱۴۰۴ق، ج۴، ص۲۵۲.</ref> و از تفرقه و تنازع خودداری نمایند.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> | |||
برخی این حکم | === گستره نفی تسلط=== | ||
برخی معتقدند که این حکم شامل تمام کافران میشود و عدهای علاوه بر کفار، منافقان را نیز مشمول آن میدانند؛<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۵، ص۱۱۶.</ref> برخی نیز دایره کفار در این آیه را محدود به قوم [[یهود]] دانستهاند.<ref>دخیل، الوجیز، ۱۴۲۲ق، ص۱۳۲.</ref> | |||
برخی این حکم را شامل دنیا و عدهای متعلق به [[قیامت|روز قیامت]] دانستهاند؛<ref>قرشی، تفسیر احسن الحدیث، ۱۳۷۵ش، ج۲، ص۴۷۲.</ref> چنانکه برخی نفی تسلط کافران را در دو جهان میدانند.<ref> طنطاوی، التفسیر الوسیط، ۱۹۹۷م، ج۳، ص۳۵۵.</ref> یعقوب جعفری در [[تفسیر کوثر]]، اختصاص دادن به یک مورد را خلاف ظاهر آیه و کاری بیدلیل شمرده است.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> بنابراین عمومیت آیه شامل هر نوع برتری مؤمنان بر کافران چه از نظر حجت و دلیل و چه از نظر فقهی و حقوقی و چه در دنیا و [[آخرت]] میشود.<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۲؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۷.</ref> | |||
با توجه به برداشت عموم از آیه، نفی تسلط تمامی جهات نظامی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادی را شامل میشود؛<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۴، ص۱۷۵.</ref> | |||
== مستند قاعده نفی سبیل == | == مستند قاعده نفی سبیل == | ||
خط ۵۴: | خط ۵۶: | ||
آیه نفی سبیل مستند قاعده نفی سبیل است که بر هر حکمی که باعث برتری کافر بر مسلمان شود، مقدم است.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۵.</ref> فقیهان در مسائل مختلف فقهی، برای استفاده از این قاعده، به این آیه استناد میکنند.<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۳؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۰؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۶.</ref> قاعده نفی سبیل، در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۸۷.</ref> بر اساس این قاعده، در فقه احکامی چون عدم [[ارث]] بردن کافر از مؤمن، عدم فروش برده مسلمان به کافر، و عدم ولایت جد کافر بر کودکان صغیر [[مسلمان]]، بطلان [[ازدواج]] زن مسلمان با کافر،<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref> وکیل شدن مسلمان برای [[کافر ذمی]] بر ضرر مسلمان<ref>گیلانی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۲۲.</ref> و دیگر موضوعات فقهی صادر شده است. | آیه نفی سبیل مستند قاعده نفی سبیل است که بر هر حکمی که باعث برتری کافر بر مسلمان شود، مقدم است.<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۵.</ref> فقیهان در مسائل مختلف فقهی، برای استفاده از این قاعده، به این آیه استناد میکنند.<ref>موسوی سبزواری، مواهب الرحمن، ۱۴۰۹ق، ج۱۰، ص۴۳؛ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۸ش، ج۲، ص۱۹۰؛ جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۶.</ref> قاعده نفی سبیل، در ابواب مختلف فقه کاربرد دارد.<ref>بجنوردی، القواعد الفقهیه، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۸۷.</ref> بر اساس این قاعده، در فقه احکامی چون عدم [[ارث]] بردن کافر از مؤمن، عدم فروش برده مسلمان به کافر، و عدم ولایت جد کافر بر کودکان صغیر [[مسلمان]]، بطلان [[ازدواج]] زن مسلمان با کافر،<ref>جعفری، تفسیر کوثر، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۵۹۸-۵۹۹.</ref> وکیل شدن مسلمان برای [[کافر ذمی]] بر ضرر مسلمان<ref>گیلانی، جامع الشتات، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۵۲۲.</ref> و دیگر موضوعات فقهی صادر شده است. | ||
== آیات و روایات | == آیات و روایات مشابه == | ||
در آیات دیگری همچون آیات ۵۱ و ۵۲ سوره مائده به نپذیرفتن سلطه و سرپرستی کافران اشاره شده است<ref>سوره مائده، آیه ۵۱-۵۲.</ref> همچنین [[حدیث اعتلا |حدیث اعتلا]] بر برتری [[اسلام]] و نفی برتری دیگران اشاره دارد.<ref>صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۳۴.</ref> | |||
برخی با سوءاستفاده از این آیه سعی در تحریف برخی از واقعیات داشتهاند که در این زمینه میتوان به کسانی اشاره کرد که شهادت [[امام حسین(ع)]] را انکار کرده و قائل به عروج امام همانند [[حضرت عیسی(ع)]] شدند. [[امام رضا(ع)]] ضمن رد این موضوع، صاحبان این سخن را لعنت کرده و با استدلالهایی به پاسخ این شبهه پرداختند.<ref>قمی مشهدی، تفسیر کنز الدقائق، ۱۳۶۸ش، ج۳، ص۵۶۹؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۵۶۵؛ سبزواری، الجدید فی تفسیر القرآن المجید، ۱۴۰۶ق، ج۲، ص۳۷۸.</ref> | |||
[[ | |||
برخی با سوءاستفاده از این آیه سعی در تحریف برخی از واقعیات داشتهاند که در این زمینه میتوان به کسانی اشاره کرد که شهادت [[امام حسین(ع)]] را انکار کرده و قائل به عروج امام همانند [[حضرت عیسی(ع)]] شدند. [[امام رضا(ع)]] ضمن رد | |||
برخی دیگر، از برهان عقلی نیز در تأیید آیه نفی سبیل، استفاده کردهاند؛ بدینگونه که غلبه کافران بر مسلمانان کار قبیحی است و خداوند کار قبیح انجام نمیدهد؛ لذا خداوند کفار را بر مسلمانان چیره نخواهد کرد.<ref>ابومسلم اصفهانی، موسوعة تفاسیر المعتزلة، ۲۰۰۹م، ج۳، ص۱۷۶.</ref> | برخی دیگر، از برهان عقلی نیز در تأیید آیه نفی سبیل، استفاده کردهاند؛ بدینگونه که غلبه کافران بر مسلمانان کار قبیحی است و خداوند کار قبیح انجام نمیدهد؛ لذا خداوند کفار را بر مسلمانان چیره نخواهد کرد.<ref>ابومسلم اصفهانی، موسوعة تفاسیر المعتزلة، ۲۰۰۹م، ج۳، ص۱۷۶.</ref> |
ویرایش