پرش به محتوا

غلو: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۲ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۳
خط ۹۳: خط ۹۳:
فقها بحث مستقلی درباره احکام غلو مطرح نکرده‌اند و احکام آن را ذیل بحث از [[کفر]] و احکام کافر بیان کرده‌اند.<ref>رضایی، «تأملی در معنای غلو»، ص۱۰۴.</ref> غلو به‌معنای باور به خدایی و ربوبیت امام علی یا یکی از امامان، از آنجا که به انکار خداوند منجر می‌شود،<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۵ و ج۴، ص۱۹۹.</ref> به [[اجماع]] فقهای شیعه کفر است<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و کسی که چنین باوری دارد، کافر و محکوم به نجاست است.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۹۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۸۰؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵.</ref>  
فقها بحث مستقلی درباره احکام غلو مطرح نکرده‌اند و احکام آن را ذیل بحث از [[کفر]] و احکام کافر بیان کرده‌اند.<ref>رضایی، «تأملی در معنای غلو»، ص۱۰۴.</ref> غلو به‌معنای باور به خدایی و ربوبیت امام علی یا یکی از امامان، از آنجا که به انکار خداوند منجر می‌شود،<ref>کاشف الغطاء، کشف الغطاء عن مبهمات الشریعة الغراء، ۱۴۲۰ق، ج۲، ص۳۵۵ و ج۴، ص۱۹۹.</ref> به [[اجماع]] فقهای شیعه کفر است<ref>حکیم، مستمسک العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> و کسی که چنین باوری دارد، کافر و محکوم به نجاست است.<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۹۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴، ص۸۰؛ طباطبایی یزدی، العروة الوثقی، ۱۴۱۷ق، ج۶، ص۳۲۵.</ref>  


فقیهانی همچون [[سید محمدباقر صدر]] و [[سید عبدالاعلی سبزواری]]، غلو به‌معنای باور به تفویض، از آن جهت که با اعتقاد به توحید منافات دارد و باور به حلول خداوند در بندگان و اتحاد با آن‌ها را از آن جهت که به ادعای خداوندی و ربوبیت برای غیر خدا و به اعتقاد به جسمانیت خداوند می‌انجامد، را از مصادیق کفر به شمار آورده‌اند.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref> به‌گفته سید محمدباقر صدر، غلو به معنای باور به نبوت شخصی غیر از پیامبر و برتر بودن آن شخص از پیامبر، از آن جهت که با [[شهادتین|شهادت دوم]] منافات دارد، نیز کفر به شمار می‌رود.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref>
فقیهانی همچون [[سید محمدباقر صدر]] و [[سید عبدالاعلی سبزواری]]، غلو به‌معنای باور به تفویض، از آن جهت که با اعتقاد به توحید منافات دارد و باور به حلول خداوند در بندگان و اتحاد با آن‌ها را از آن جهت که به ادعای خداوندی و ربوبیت برای غیر خدا و به اعتقاد به جسمانیت خداوند می‌انجامد را از مصادیق کفر به شمار آورده‌اند.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ج۳، ص۳۰۶؛ سبزواری، مهذب الاحکام، دار التفسیر، ج۱، ص۳۸۲.</ref> به‌گفته سید محمدباقر صدر، غلو به معنای باور به نبوت شخصی غیر از پیامبر و برتر بودن آن شخص از پیامبر، از آن جهت که با [[شهادتین|شهادت دوم]] منافات دارد، نیز کفر به شمار می‌رود.<ref>صدر، بحوث فی شرح العروة الوثقی، ۱۴۰۸ق، ج۳، ص۳۰۶.</ref>


فقیهانی مانند [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، معیار در کفر غلوکننده را انکار [[ضروری دین]] دانسته‌اند.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بر این اساس اعتقاد به حلول و زیاده‌روی در اوصافی که به پیامبران و امامان نسبت داده می‌شود، مانند اعتقاد به خالقیت و رازقیت آنان و اوصافی از این قبیل؛ چنانچه به انکار ضروری دین بیانجامد، در حکم کفر است.<ref>حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref>
فقیهانی مانند [[شیخ مرتضی انصاری|شیخ انصاری]] و [[سید محسن طباطبائی حکیم|سیدمحسن حکیم]]، معیار در کفر غلوکننده را انکار [[ضروری دین]] دانسته‌اند.<ref>شیخ انصاری، کتاب الطهارة، ۱۴۱۵ق، ج۵، ص۱۵۰؛ حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref> بر این اساس، اعتقاد به حلول و زیاده‌روی در اوصافی که به پیامبران و امامان نسبت داده می‌شود، مانند اعتقاد به خالقیت و رازقیت آنان و اوصافی از این قبیل، چنانچه به انکار ضروری دین بینجامد، در حکم کفر است.<ref>حکیم، مستمسک فی شرح العروة الوثقی، ۱۳۹۱ق، ج۱، ص۳۸۶.</ref>


==پیشینه و خاستگاه==
==پیشینه و خاستگاه==
غلو یک جریان فکری انحرافی است که به‌گفته برخی محققان در تاریخ طولانی بشر همیشه وجود داشته است.<ref>صالحی نجف‌آبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۱۹.</ref> گفته می‌شود در ادیان پیش از اسلام با توجه به گزارش‌های قرآنی، مواردی از غلو درباره موجودات طبیعی، انسان‌ها، پیامبران و ملائکه یافت می‌شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱-۳۳.</ref> برخی محققان نقطه آغازین و پیدایش پدیده غلو و جریان غالی‌گری در اسلام را در زمان [[عبدالله بن سبأ]] دانسته‌اند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۳؛ رضوی، «پژوهشی پیرامون غلو و جریان غالی‌گری در شیعه»، ص۴۲.</ref> برخی نیز بر این نظرند که کتب سیره و تاریخ، کمتر نشانی از جریان غلو در زمان حیات سه امام نخست شیعیان به دست می‌دهند و معتقدند پس از شهادت [[امام حسین علیه‌السلام|امام سوم]] و [[قیام توابین]] و ستم‌های وارد شده بر [[اهل‌بیت(ع)]] و قیام‌های [[زیدیه]]، [[کیسانیه]] و [[خوارج]] و همچنین وجود شرایط فرهنگی و اجتماعی، اندیشه غلو با اعتقاد به الوهیت امام علی(ع) یا اعتقاد به حلول جزء الهی در وی، ظهور یافت.<ref>ولوی، تاریخ کلام و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۴ش، ص۷۲-۷۳؛ شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی، ۱۳۸۷ش، ص۲۰.</ref>
غلو جریان فکری انحرافی‌ای است که به‌گفته برخی محققان، در تاریخ طولانی بشر همیشه وجود داشته است.<ref>صالحی نجف‌آبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ص۱۹.</ref> گفته می‌شود در ادیان پیش از اسلام با توجه به گزارش‌های قرآنی، مواردی از غلو درباره موجودات طبیعی، انسان‌ها، پیامبران و ملائکه یافت می‌شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (کاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۱-۳۳.</ref> برخی محققان نقطه آغازین و پیدایش پدیده غلو و جریان غالی‌گری در اسلام را در زمان [[عبدالله بن سبأ]] دانسته‌اند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۳؛ رضوی، «پژوهشی پیرامون غلو و جریان غالی‌گری در شیعه»، ص۴۲.</ref> برخی نیز بر این نظرند که کتب سیره و تاریخ، کمتر نشانی از جریان غلو در زمان حیات سه امام نخست شیعیان به دست می‌دهند و معتقدند پس از شهادت [[امام حسین علیه‌السلام|امام سوم]] و [[قیام توابین]] و ستم‌های وارد شده بر [[اهل‌بیت(ع)]] و قیام‌های [[زیدیه]] و [[کیسانیه]] و [[خوارج]] و همچنین وجود شرایط فرهنگی و اجتماعی، اندیشه غلو، با اعتقاد به الوهیت امام علی(ع) یا اعتقاد به حلول جزء الهی در وی ظهور یافت.<ref>ولوی، تاریخ کلام و مذاهب اسلامی، ۱۳۹۴ش، ص۷۲-۷۳؛ شیبی، تشیع و تصوف تا آغاز سده دوازدهم هجری، ترجمه علیرضا ذکاوتی، ۱۳۸۷ش، ص۲۰.</ref>


[[ابن‌ابی‌الحدید]] در [[شرح نهج البلاغه (ابن‌ابی‌الحدید)|شرح نهج البلاغه]] خاستگاه اندیشه غلو در اسلام را سرزمین [[عراق]] و [[کوفه]] دانسته و در تبیین آن گفته است طبیعت سرزمین عراق، برخلاف سرزمین [[حجاز]] این بود که به سبب وجود اندیشمندان و صاحب‌نظران و بحث و جدل در موضوعات مختلف، پیروان مذاهب مختلف و عجیب نظیر آیین‌های مانوی و مزدک و صاحبان عقاید گوناگون در آن رشد می‌کرد و همین سبب گردید که مردم این سرزمین به تأثیرپذیری از این ادیان و آیین‌ها، وقتی معجزه و کراماتی از امام علی می‌دیدند، نسبت به او دچار غلو شوند؛ در حالی که مردم سرزمین حجاز نسبت به پیامبر با وجود مشاهده کرامات و [[معجزه|معجزات]] او، نسبت به وی به غلو مبتلا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۵۰-۵۱.</ref> کامل مصطفی شیبی، نویسنده اهل عراق و استاد فلسفه دانشگاه بغداد، نیز در کتابش با عنوان «الصلة بین التصوف و التشیع» منشأ و خاستگاه پدیده غلو و جریان غالی‌گری در شیعه را در [[کوفه]] دانسته است.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> او معتقد است اهل کوفه برای جبران کوتاهی و ستم‌هایی که در حق امام علی(ع) داشتند، در محبت او و عداوت با دشمنانش زیاده‌روی کرده و راه غلو را در پیش گرفتند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref>  
[[ابن‌ابی‌الحدید]] در [[شرح نهج البلاغه (ابن‌ابی‌الحدید)|شرح نهج البلاغه]] خاستگاه اندیشه غلو در اسلام را سرزمین [[عراق]] و [[کوفه]] دانسته و در تبیین آن گفته است طبیعت سرزمین عراق، برخلاف سرزمین [[حجاز]] این بود که به سبب وجود اندیشمندان و صاحبنظران و بحث و جدل در موضوعات مختلف، پیروان مذاهب مختلف و عجیب، نظیر آیین‌های مانوی و مزدک و صاحبان عقاید گوناگون در آن رشد می‌کرد و همین سبب شد مردم این سرزمین به تأثیرپذیری از این ادیان و آیین‌ها، وقتی معجزه و کراماتی از امام علی می‌دیدند، نسبت به او دچار غلو شوند؛ در حالی که مردم سرزمین حجاز، با وجود مشاهده کرامات و [[معجزه|معجزات]] پیامبر، درباره وی به غلو مبتلا نشدند.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۶۳ش، ج۷، ص۵۰-۵۱.</ref> کامل مصطفی شیبی، نویسنده اهل عراق و استاد فلسفه دانشگاه بغداد نیز در کتابش با عنوان اَلصِّلةُ بینَ التَّصوف و التَّشیع، خاستگاه پدیده غلو و جریان غالی‌گری در شیعه را در [[کوفه]] دانسته است.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref> او معتقد است اهل کوفه برای جبران کوتاهی و ستم‌هایی که در حق امام علی(ع) داشتند، در محبت او و عداوت با دشمنانش زیاده‌روی کردند و راه غلو را در پیش گرفتند.<ref>شیبی، الصلة بین التصوف و التشیع، ۱۹۸۲م، ص۱۳۲.</ref>  


البته [[رسول جعفریان]] با انکار وجود اندیشه‌های غلوآمیز در عصر امام علی، بر این باور است که آن چه به‌طور جدی اندیشه‌های غالیانه دانسته می‌شود، مربوط به پس از نیمه نخست قرن اول و بیشتر در فاصله سال‌های ۶۶ هجری، یعنی پس از [[قیام مختار]] است.<ref>جعفریان، «بررسی چند روایت تاریخی در باب غالیان عصر خلافت امام علی(ع)»، ص۲۵.</ref> برخی نیز نخستین اندیشه‌های غالیانه را در زمان حیات پیامبر پس از وفات فرزندش [[ابراهیم پسر رسول خدا|ابراهیم]] دانسته‌اند.<ref>صالحی نجف‌آبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ۶۴.</ref> بنا به گزارش مورخان، مقارن با وفات ابراهیم، خورشیدگرفتگی روی داد و مردم چنین پنداشتند که به سبب وفات فرزند پیامبر خورشیدگرفتگی روی داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۹۱.</ref> این باور با برخورد و نهی از سوی پیامبر مواجه شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۹۱.</ref>
البته [[رسول جعفریان]] با انکار وجود اندیشه‌های غلوآمیز در عصر امام علی، بر این باور است که آنچه به‌طور جدی اندیشه‌های غالیانه دانسته می‌شود، مربوط به پس از نیمه نخست قرن اول و بیشتر در فاصله سال‌های ۶۶ هجری، یعنی پس از [[قیام مختار]] است.<ref>جعفریان، «بررسی چند روایت تاریخی در باب غالیان عصر خلافت امام علی(ع)»، ص۲۵.</ref> برخی نیز نخستین اندیشه‌های غالیانه را در زمان حیات پیامبر پس از وفات فرزندش [[ابراهیم پسر رسول خدا|ابراهیم]] دانسته‌اند.<ref>صالحی نجف‌آبادی، غلو (درآمدی بر افکار و عقاید غالیان در دین)، ۱۳۸۴ش، ۶۴.</ref> بنا به گزارش مورخان، مقارن با وفات ابراهیم، خورشیدگرفتگی روی داد و مردم چنین پنداشتند که به سبب وفات فرزند پیامبر خورشیدگرفتگی روی داده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۹۱.</ref> این باور با برخورد و نهی از سوی پیامبر مواجه شد.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۵۲؛ مجلسی، بحارالأنوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۹، ص۹۱.</ref>


شیخ مفید با استناد به روایاتی که برپایه آن [[عمر بن خطاب]] با آنکه پیامبر وفات یافته بود، وفات وی را انکار کرده بود و گفته بود که پیامبر مانند [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]] فقط از قوم خودش غایب گشته و پس از چهل روز برمی‌گردد،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۶؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۷.</ref> اولین اندیشه غلوآمیز را پس از وفات پیامبر و از سوی عمر بن خطاب دانسته است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۰.</ref>
شیخ مفید، با استناد به روایاتی که برپایه آنها [[عمر بن خطاب]] با آن‌که پیامبر وفات یافته بود، وفات وی را انکار کرده و گفته بود که پیامبر مانند [[موسی (پیامبر)|حضرت موسی]] فقط از قوم خودش غایب گشته و پس از چهل روز برمی‌گردد،<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۵۶۶؛ ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۲۰۷.</ref> اولین اندیشه غلوآمیز را پس از وفات پیامبر و از سوی عمر بن خطاب دانسته است.<ref>شیخ مفید، الفصول المختاره، ۱۴۱۳ق، ص۲۴۰.</ref>


==عوامل پیدایش==
==عوامل پیدایش==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش