پرش به محتوا

غلو: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۵۱ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۲ نوامبر ۲۰۲۳
خط ۶۹: خط ۶۹:


==نسبت غلو به راویان حدیث==
==نسبت غلو به راویان حدیث==
غلو و داشتن باورهای انحرافی از جمله مواردی است که در [[علم رجال]] براساس آن به عدم وثاقت راوی و ضعف سند حدیث حکم می‌شود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۱۵۶؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۹ق، ج۲۰، ص۱۴۹-۱۵۰.</ref> به‌گفته [[سیدحسین مدرسی طباطبایی]]، پژوهشگر علوم اسلامی، در کتاب‌های رجالی شیعه معمولاً کسانی که ائمه(ع) را خدا می‌دانستند (که او آن‌ها غالیان برون‌گروهی نامیده) با تعبیراتی همچون «فاسد المذهب» یا «فاسد الاعتقاد» مشخص شده‌اند و غالیان درون‌گروهی یا مفوضه با تعابیری نظیر «اهل الارتفاع»، «مرتفع القول»، «فی حدیثه ارتفاع»، متمایز گردیده‌اند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۶۳-۶۴.</ref>
غلو و داشتن باورهای انحرافی از جمله مواردی است که در [[علم رجال]] براساس آن به عدم وثاقت راوی و ضعف سند حدیث حکم می‌شود.<ref>برای نمونه نگاه کنید به نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۱۵۶؛ خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۹ق، ج۲۰، ص۱۴۹-۱۵۰.</ref> به‌گفته [[سیدحسین مدرسی طباطبایی]]، پژوهشگر علوم اسلامی، در کتاب‌های رجالی شیعه، معمولاً کسانی که ائمه(ع) را خدا می‌دانستند (که او آن‌ها را غالیان برون‌گروهی نامیده) با تعبیراتی همچون «فاسد المذهب» یا «فاسد الاعتقاد» مشخص شده‌اند و غالیان درون‌گروهی یا مفوضه با تعابیری نظیر «اهل الارتفاع»، «مرتفع القول»، «فی حدیثه ارتفاع»، متمایز گردیده‌اند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۶۳-۶۴.</ref>


گفته می‌شود گاهی بین عالمان رجال در نسبت دادن غلو به یک روای، اختلاف نظر وجود دارد و در صورت روشن نشدن وضعیت این راویان، روایاتی که نقل کرده‌اند نیز بلاتکلیف می‌ماند؛ مگر آن که از جای دیگری دلیلی قطعی بر رد یا تأیید آن روایات یافت شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۳۹.</ref> برخی ریشه این اختلاف نظر در نسبت دادن غلو به راویان را در تلقی‌های متفاوت عالمان رجال از مفهوم غلو دانسته‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۳۹-۳۴۰.</ref>  
گفته می‌شود گاهی بین عالمان رجال در نسبت دادن غلو به یک روای، اختلاف نظر وجود دارد و در صورت روشن نشدن وضعیت این راویان، روایاتی که نقل کرده‌اند نیز بلاتکلیف می‌ماند؛ مگر آن‌که از جای دیگری دلیلی قطعی بر رد یا تأیید آن روایات یافت شود.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۳۹.</ref> برخی ریشه این اختلاف نظر در نسبت دادن غلو به راویان را در تلقی‌های متفاوت عالمان رجال از مفهوم غلو دانسته‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۳۹-۳۴۰.</ref>  


برای نمونه در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]] درباره شخصی به نام [[حسین بن عبیدالله سعدی محرر|حسین بن عبیدالله سعدی مُحَرِّر]]، از محدثان شیعه در عصر [[امام هادی علیه‌السلام|امام هادی(ع)]]، چنین نقل شده که وی به اتهام غلو از قم اخراج شد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۱۲.</ref> [[نجاشی]] گفته است به او اتهام غلو داده‌اند، ولی کتاب‌های صحیح و معتبری دارد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۴۲.</ref> عالمانی همچون [[ابوعلی حائری]] و [[عبدالله مامقانی|مامقانی]] این اتهام را نپذیرفته و معتقدند اتهامی که از سوی عالمان مدرسه قم در قرن سوم و چهارم هجری، مبنی بر غالی بودن یک راوی یا اخراج وی از قم، نقل شده، قابل اعتماد و اتکا نیست و بر ضعف آن راوی دلالت نمی‌کند؛ چرا که برخی باورها که در دوره‌های متأخر از [[ضروری مذهب|ضروریات مذهب]] به‌شمار می‌رود (مانند سهو النبی)، نزد این عالمان غلو شمرده می‌شد<ref>حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۹-۵۳؛ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۳۱ق، ج۲۲، ص۲۲۷.</ref> و لذا حائری و مامقانی از «حسین بن عبیدالله سعدی» رفع اتهام کرده و بر این نظرند که سخن نجاشی در این که این راوی صاحب کتاب‌های صحیح و معتبر بوده، مدح وی به حساب آمده و در توثیقش مؤثر است.<ref>حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۹-۵۳؛ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۳۱ق، ج۲۲، ص۲۲۸.</ref>
برای نمونه در [[اختیار معرفة الرجال (کتاب)|رجال کشی]]، درباره شخصی به نام [[حسین بن عبیدالله سعدی محرر|حسین بن عبیدالله سعدی مُحَرِّر]]، از محدثان شیعه در عصر [[امام هادی علیه‌السلام|امام هادی(ع)]]، چنین نقل شده که وی به اتهام غلو از قم اخراج شد.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۵۱۲.</ref> [[نجاشی]] گفته است به او اتهام غلو داده‌اند، ولی کتاب‌های صحیح و معتبری دارد.<ref>نجاشی، رجال النجاشی، ۱۴۰۷ق، ص۴۲.</ref> عالمانی همچون [[ابوعلی حائری]] و [[عبدالله مامقانی|مامَقانی]] این اتهام را نپذیرفته و معتقدند اتهامی که از سوی عالمان مدرسه قم در قرن سوم و چهارم هجری، مبنی بر غالی بودن یک راوی یا اخراج وی از قم نقل شده، قابل اعتماد و اتکا نیست و بر ضعف آن راوی دلالت نمی‌کند؛ چرا که برخی باورها که در دوره‌های متأخر از [[ضروری مذهب|ضروریات مذهب]] به‌شمار می‌رود (مانند [[سهو النبی]])، نزد این عالمان غلو شمرده می‌شد<ref>حائری، منتهی المقال، ۱۴۱۶ق، ج۳، ص۴۹-۵۳؛ مامقانی، تنقیح المقال، ۱۴۳۱ق، ج۲۲، ص۲۲۷.</ref>


[[سید ابوالقاسم خویی]] نیز غلو را داری درجات متفاوت دانسته و گفته است گاهی شخصی که خودش دارای درجه پایینی از غلو است، اشخاص دیگری که درجه بالاتر و شدیدتری از غلو دارند را غالی دانسته و آنان را لعن کرده است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۹ق، ج۲۰، ص۱۵۰.</ref>  
[[سید ابوالقاسم خویی]] نیز غلو را داری درجات متفاوت دانسته و گفته است گاهی شخصی که خودش دارای درجه پایینی از غلو است، اشخاص دیگری که درجه بالاتر و شدیدتری از غلو دارند را غالی دانسته و آنان را لعن کرده است.<ref>خویی، معجم رجال الحدیث، ۱۴۰۹ق، ج۲۰، ص۱۵۰.</ref>  


نعمت‌الله صفری فروشانی، پژوهشگر و عضو هیئت مدیره تاریخ‌پژوهان حوزه علمیه قم، با تحقیق در [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|معجم رجال الحدیث]]، اثر سید ابوالقاسم خویی، نام حدود ۱۲۰ راوی را احصا کرده است که در کتاب‌های رجالی شیعه، به غلو متهم شده‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۴۵.</ref> او بر این باور است که صرف اتهام غلو به یک راوی، به معنای اثبات غلو در حق آن راوی نیست.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۴۵.</ref>
نعمت‌الله صفری فروشانی، پژوهشگر و عضو هیئت مدیره تاریخ‌پژوهان حوزه علمیه قم، با تحقیق در [[معجم رجال الحدیث (کتاب)|مُعجَمُ رِجالِ الحدیث]]، اثر سید ابوالقاسم خویی، نام حدود ۱۲۰ راوی را بیان کرده که در کتاب‌های رجالی شیعه، به غلو متهم شده‌اند.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۴۵.</ref> او بر این باور است که صرف اتهام غلو به یک راوی، به معنای اثبات غلو در حق آن راوی نیست.<ref>صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۴۵.</ref>


==مخالفت شیعه با جریان غلو==
==مخالفت شیعه با جریان غلو==
امامان شیعه با جریان غلو و هر گونه اندیشه غالیانه در موقعیت‌های مختلف، مبارزه کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۰۲.</ref> در مقاله «بررسی چگونگی تقابل ائمه با جریان‌های غالیانه» گفته شده است که روش برخورد با جریان غلو از سوی امامان شیعه در ابتدا تبیینی و روشن‌گرایانه بود و برپایه روایاتی که از آنان نقل شده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، حکمت ۴۶۹، ص۵۵۸؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۱۶؛ احمد بن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص ۲۱۵.</ref> مقابله با غلو صرفاً در جهت تبیین غلو، بیزاری جستن از غالیان و برحذر داشتن پیروان‌شان از اندیشه‌های غلوآمیز بود.<ref>احمدی کچایی، «بررسی چگونگی تقابل ائمه با جریان‌های غالیانه از آغاز تا دوره امام صادق»، ص۱۰۳.</ref> به‌نقل از همین مقاله سپس در دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و حتی پس از آن، وقتی که جریان غلو انسجام بیشتری پیدا کرد و فرقه‌های غالی تکثر یافتند، شیوه مقابله امامان با این جریان، منحصر در روش تبیینی و صرف توصیف غالیان نبود؛ بلکه آنان افراد غالی را نیز معرفی می‌نمودند و به طرد آنان توسط شیعیان دستور می‌دادند.<ref>احمدی کچایی، «بررسی چگونگی تقابل ائمه با جریان‌های غالیانه از آغاز تا دوره امام صادق»، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref>  
امامان شیعه، در موقعیت‌های مختلف، با جریان غلو و هرگونه اندیشه غالیانه کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۴؛ شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۰۲.</ref> در مقاله «بررسی چگونگی تقابل ائمه با جریان‌های غالیانه» گفته شده است که روش برخورد با جریان غلو از سوی امامان شیعه در ابتدا تبیینی و روشن‌گرایانه بود و برپایه روایاتی که از آنان نقل شده،<ref>برای نمونه نگاه کنید به نهج البلاغه، تصحیح صبحی صالح، حکمت ۴۶۹، ص۵۵۸؛ شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۱۴۰۴ق، ج۱، ص۱۱۶؛ احمد بن حنبل، مسند، ۱۴۱۶ق، ج۱، ص ۲۱۵.</ref> مقابله با غلو صرفاً در جهت تبیین غلو، بیزاری جستن از غالیان و برحذر داشتن پیروانشان از اندیشه‌های غلوآمیز بود.<ref>احمدی کچایی، «بررسی چگونگی تقابل ائمه با جریان‌های غالیانه از آغاز تا دوره امام صادق»، ص۱۰۳.</ref> سپس در دوران امام باقر(ع) و امام صادق(ع) و حتی پس از آن، وقتی که جریان غلو انسجام بیشتری پیدا کرد و فرقه‌های غالی تکثر یافتند، شیوه مقابله امامان با این جریان، منحصر در روش تبیینی و صِرف توصیف غالیان نبود؛ بلکه آنان افراد غالی را نیز معرفی می‌نمودند و به طرد آنان توسط شیعیان دستور می‌دادند.<ref>احمدی کچایی، «بررسی چگونگی تقابل ائمه با جریان‌های غالیانه از آغاز تا دوره امام صادق»، ص۱۰۳-۱۰۴.</ref>  


برای نمونه در روایتی از امام صادق که در تفسیر آیات ۲۲۲ و ۲۲۳ سوره شعراء{{یاد|«هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَیٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ-تَنَزَّلُ عَلَیٰ کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ؛ شما را آگاه کنم که شیطان‌ها بر چه کسی فرود می‌آیند؟ بر هر کس که زیاد بهتان بزند و بسیار مرتکب گناه گردد فرود می‌آیند.» (سوره شعراء، آیات ۲۲۲-۲۲۳.)}} نقل شده است او اسم هفت نفر از غالیان زمان خود را معرفی می‌کند که شیاطین بر آنان نازل می‌شوند.<ref>شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۰۲.</ref> همچنین در روایت دیگری که از وی نقل شده، به صراحت مُغیرة بن سعید (مؤسس فرقه غالی مغیریة) را به جهت آن که روایاتی ساختگی را در کتب [[فهرست اصحاب امام باقر(ع)|اصحاب امام باقر]] وارد کرده، لعن می‌نمود.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۴.</ref> یا امام رضا(ع) در روایتی به نقل از رجال کشی، اسامی غالیانی که بر امام باقر، امام صادق، [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام موسی کاظم]] و خودش دروغ بسته‌اند را معرفی کرده است.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۰۲.</ref>  
برای نمونه در روایتی از امام صادق که در تفسیر آیات ۲۲۲ و ۲۲۳ سوره شعراء{{یاد|«هَلْ أُنَبِّئُکُمْ عَلَیٰ مَنْ تَنَزَّلُ الشَّیَاطِینُ-تَنَزَّلُ عَلَیٰ کُلِّ أَفَّاکٍ أَثِیمٍ؛ شما را آگاه کنم که شیطان‌ها بر چه کسی فرود می‌آیند؟ بر هر کس که زیاد بهتان بزند و بسیار مرتکب گناه گردد فرود می‌آیند.» (سوره شعراء، آیات ۲۲۲-۲۲۳.)}} نقل شده است، او اسم هفت نفر از غالیان زمان خود را معرفی می‌کند که شیاطین بر آنان نازل می‌شوند.<ref>شیخ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۲، ص۴۰۲.</ref> همچنین در روایت دیگری که از وی نقل شده، به صراحت مُغیرة بن سعید (مؤسس فرقه غالی مغیریة) را به جهت آن که روایاتی ساختگی را در کتب [[فهرست اصحاب امام باقر(ع)|اصحاب امام باقر]] وارد کرده، لعن می‌نمود.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۲۴.</ref> در روایتی به نقل از رجال کشی، امام رضا(ع) اسامی غالیانی که بر امام باقر، امام صادق، [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام موسی کاظم]] و خودش دروغ بسته‌اند را معرفی کرده است.<ref>شیخ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۳۰۲.</ref>  


گاهی با تعابیری همچون بدترین مخلوقات خدا از آنان یاد شده<ref>حرعاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۷۴۶.</ref> و در برخی روایات کافر و مشرک معرفی شده‌اند.<ref>حر عاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۷۵۱.</ref> در روایاتی نیز نشست و برخاست با غالیان و بودن در مجلس آنان موجب خروج از ایمان دانسته و از آن نهی شده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۷۰؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>  
در روایات، گاه با تعابیری همچون بدترین مخلوقات خدا، از غالیان یاد شده<ref>حرعاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۷۴۶.</ref> و در برخی روایات کافر و مشرک معرفی شده‌اند.<ref>حر عاملی، اثبات الهداة، ۱۴۲۵ق، ج۳، ص۷۵۱.</ref> در روایاتی نیز نشست و برخاست با غالیان و بودن در مجلس آنان موجب خروج از ایمان دانسته و از آن نهی شده است.<ref>علامه مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۵، ص۳۷۰؛ کشی، اختیار معرفة الرجال، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۹۱-۱۹۲.</ref>  


به تبعیت از امامان، عالمان شیعه نیز با غالی‌گری مبارزه کردند و به کمک براهین و استدلال به رد عقاید آنان پرداختند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۶۱؛ مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۸۳-۸۴.</ref> از این میان، محققان به دانشمندان و راویان حدیث مدرسه قم اشاره می‌کنند که در قرن سوم هجری مرکز اصلی و عمده علمی شیعه به‌شمار می‌رفت و نسبت به بسط و رخنه افکار و آثار غالیان و مفوضه به‌شدت عکس‌العمل نشان می‌دادند و هر کس به امامان، امور فوق بشری نسبت می‌داد را غالی معرفی می‌کردند و گفته‌اند آنان را از شهر خود اخراج می‌کرده‌اند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۸۳.</ref> برای مثال شیخ صدوق (از عالمان شاخص مدرسه قم)، غالیان و مفوضه را کافر می‌پنداشت و ضرر آنان را بیشتر از غیر مسلمانان مثل یهود و نصاری و جمیع بدعت‌گذاران، می‌دانست<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۹۷.</ref> و آنان را مورد لعن قرار می‌داد.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۹۰.</ref>  
به تبعیت از امامان، عالمان شیعه نیز با غالی‌گری مبارزه کردند و با استدلال، به رد عقاید آنان پرداختند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به صفری فروشانی، غالیان (چاوشی در جریان‌ها و برآیندها)، ۱۳۷۸ش، ص۳۶۱؛ مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۸۳-۸۴.</ref> از این میان، محققان به دانشمندان و راویان حدیث مدرسه قم اشاره می‌کنند که در قرن سوم قمری، مرکز اصلی و عمده علمی شیعه به‌شمار می‌رفت. می‌گویند اینان نسبت به بسط و رخنه افکار و آثار غالیان و مفوضه به‌شدت عکس‌العمل نشان می‌دادند و هرکس را به امامان، امور فوق بشری نسبت می‌داد غالی می‌شمردند و از شهر اخراج می‌کرده‌اند.<ref>مدرسی طباطبایی، مکتب در فرآیند تکامل، ۱۳۹۸ش، ص۸۳.</ref> برای مثال، [[شیخ صدوق]] (از عالمان شاخص مدرسه قم)، غالیان و مفوضه را کافر می‌پنداشت و ضرر آنان را بیشتر از غیرمسلمانانی مثل یهود و نصاری و جمیع بدعت‌گذاران می‌دانست<ref>شیخ صدوق، الاعتقادات، ۱۴۱۴ق، ص۹۷.</ref> و آنان را مورد لعن قرار می‌داد.<ref>شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۱۹۰.</ref>  


آثاری نیز در همین مدرسه در رد غلو نگاشته شد که کتاب «الردّ علی الغلو» از [[محمد بن حسن صفار قمی|صفار قمی]] و آثاری با همین عنوان از [[یونس بن عبدالرحمن|یونس بن عبدالرحمن قمی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[محمد بن اورمه قمی]] (از راویان شیعه و اصحاب امام رضا) و برخی دیگر، از آن جمله اند.<ref>جباری، مکتب حدیثی قم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۳-۳۹۴.</ref> به‌گفته محققان هرچند تصورات مختلفی از مفهوم و مصادیق غلو بین عالمان وجود داشته؛ اما مبارزه با خط فکری غلو از اموری بوده است که عالمان امامیه در طول تاریخ به آن اهتمام داشته‌اند.
آثاری نیز در همین مدرسه در رد غلو نگاشته شد که کتاب اَلردُّ عَلَی الْغُلُو از [[محمد بن حسن صفار قمی|صفار قمی]] و آثاری با همین عنوان از [[یونس بن عبدالرحمن|یونس بن عبدالرحمن قمی]]، [[حسین بن سعید اهوازی]]، [[محمد بن اورمه قمی]] (از راویان شیعه و اصحاب امام رضا) و برخی دیگر، از آن جمله اند.<ref>جباری، مکتب حدیثی قم، ۱۳۸۴ش، ص۳۹۳-۳۹۴.</ref>


==دیدگاه فقهای شیعه==
==دیدگاه فقهای شیعه==
Automoderated users، confirmed، protected، templateeditor
۳٬۲۷۶

ویرایش