۱۷٬۸۰۹
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵۰: | خط ۱۵۰: | ||
به گفته حسین محمد جعفری در کتاب [[تشیع در مسیر تاریخ (کتاب)|تشیع در مسیر تاریخ]]، بسیاری از [[صحابه|اصحاب پیامبر(ص)]] که پس از ساخت [[کوفه]] در این شهر ساکن شده یا در دوره [[خلافت امام علی(ع)]]، همراه او به کوفه آمده بودند، در [[بیعت]] با امام حسن(ع) شرکت کردند یا [[خلافت]] او را پذیرفتند.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۸</ref> جعفری با تکیه بر قرائنی معتقد است اهالی [[مکه]] و [[مدینه]] نیز با خلافت حسن بن علی موافق بودند و مردم [[عراق]] او را تنها گزینه برای این مقام میدانستند.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۸-۱۶۰</ref> به گفته جعفری مردم [[یمن]] و فارس نیز نسبت به این بیعت، تایید ضمنی داشته یا حداقل، اعتراض و مخالفتی نکردهاند.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۱</ref> | به گفته حسین محمد جعفری در کتاب [[تشیع در مسیر تاریخ (کتاب)|تشیع در مسیر تاریخ]]، بسیاری از [[صحابه|اصحاب پیامبر(ص)]] که پس از ساخت [[کوفه]] در این شهر ساکن شده یا در دوره [[خلافت امام علی(ع)]]، همراه او به کوفه آمده بودند، در [[بیعت]] با امام حسن(ع) شرکت کردند یا [[خلافت]] او را پذیرفتند.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۸</ref> جعفری با تکیه بر قرائنی معتقد است اهالی [[مکه]] و [[مدینه]] نیز با خلافت حسن بن علی موافق بودند و مردم [[عراق]] او را تنها گزینه برای این مقام میدانستند.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص۱۵۸-۱۶۰</ref> به گفته جعفری مردم [[یمن]] و فارس نیز نسبت به این بیعت، تایید ضمنی داشته یا حداقل، اعتراض و مخالفتی نکردهاند.<ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۰ش، ص۱۶۱</ref> | ||
در برخی منابع آمده است هنگام بیعت، شروطی مطرح شد؛ از جمله در [[الامامة و السیاسة (کتاب)|الامامة و السیاسة]] آمده است حسن بن علی به مردم گفت: آیا بیعت میکنید که فرمانم را اطاعت کنید و با هر کس جنگیدم بجنگید و با هر کس صلح کردم، صلح کنید؟ آنها با شنیدن این سخن به تردید افتادند و نزد [[امام حسین علیهالسلام|حسین بن علی(ع)]] رفتند تا با او بیعت کنند، ولی او گفت: به خدا پناه میبرم که تا حسن زنده است با شما بیعت کنم. آنان بازگشتند و با حسن بن علی بیعت کردند.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴.</ref> طبری (درگذشته ۳۱۰ق) گفته است [[قیس بن سعد بن عباده|قیس بن سعد]] هنگام بیعت با او شرط کرد که بر اساس [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت پیامبر]] عمل کند و با کسانی که خون مسلمانان را [[حلال]] میشمرند، بجنگد؛ ولی امام حسن(ع)، تنها کتاب خدا و سنت پیامبر را پذیرفت و هر شرط دیگری را برگرفته از همین دو شرط دانست.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۵۸.</ref> عدهای از این گونه گزارشها چنین نتیجه گرفتهاند که امام حسن(ع) فردی صلحطلب و جنگگریز بوده و سیره و منش او با [[امام علی علیهالسلام|پدر]] و [[امام حسین علیهالسلام|برادرش]] تفاوت داشته است.<ref>http://www.iranicaonline.org/articles/hasan-b-ali | در برخی منابع آمده است هنگام بیعت، شروطی مطرح شد؛ از جمله در [[الامامة و السیاسة (کتاب)|الامامة و السیاسة]] آمده است حسن بن علی به مردم گفت: آیا بیعت میکنید که فرمانم را اطاعت کنید و با هر کس جنگیدم بجنگید و با هر کس صلح کردم، صلح کنید؟ آنها با شنیدن این سخن به تردید افتادند و نزد [[امام حسین علیهالسلام|حسین بن علی(ع)]] رفتند تا با او بیعت کنند، ولی او گفت: به خدا پناه میبرم که تا حسن زنده است با شما بیعت کنم. آنان بازگشتند و با حسن بن علی بیعت کردند.<ref>ابنقتیبه، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۸۴.</ref> طبری (درگذشته ۳۱۰ق) گفته است [[قیس بن سعد بن عباده|قیس بن سعد]] هنگام بیعت با او شرط کرد که بر اساس [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت پیامبر]] عمل کند و با کسانی که خون مسلمانان را [[حلال]] میشمرند، بجنگد؛ ولی امام حسن(ع)، تنها کتاب خدا و سنت پیامبر را پذیرفت و هر شرط دیگری را برگرفته از همین دو شرط دانست.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۱۵۸.</ref> عدهای از این گونه گزارشها چنین نتیجه گرفتهاند که امام حسن(ع) فردی صلحطلب و جنگگریز بوده و سیره و منش او با [[امام علی علیهالسلام|پدر]] و [[امام حسین علیهالسلام|برادرش]] تفاوت داشته است.<ref>[http://www.iranicaonline.org/articles/hasan-b-ali «ḤASAN B. ʿALI B. ABI ṬĀLEB»]، iranicaonline؛ <ref>جعفری، تشیع در مسیر تاریخ، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۱.</ref> | ||
[[رسول جعفریان]] معتقد است که این شرطها، به این معنا نبود که حسن بن علی از آغاز قصد جنگ نداشته، بلکه هدف اصلی وی، حفظ حوزه اقتدار خود به عنوان پیشوای جامعه برای آزاد بودن در تصمیمگیری بوده است و حتی اقدامات بعدی او نشان میدهد که بر جنگ اصرار داشته است.<ref>جعفریان، حیات فکرى و سیاسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۲.</ref> به گفته [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] یکی از نخستین اقدامات حسن بن علی(ع) پس از خلافت، افزایش صد در صدی دستمزد سربازان بود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۶۴</ref> | [[رسول جعفریان]] معتقد است که این شرطها، به این معنا نبود که حسن بن علی از آغاز قصد جنگ نداشته، بلکه هدف اصلی وی، حفظ حوزه اقتدار خود به عنوان پیشوای جامعه برای آزاد بودن در تصمیمگیری بوده است و حتی اقدامات بعدی او نشان میدهد که بر جنگ اصرار داشته است.<ref>جعفریان، حیات فکرى و سیاسى ائمه، ۱۳۸۱ش، ص۱۳۲.</ref> به گفته [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] یکی از نخستین اقدامات حسن بن علی(ع) پس از خلافت، افزایش صد در صدی دستمزد سربازان بود.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۴۰۸ق، ص۶۴</ref> | ||
خط ۲۳۸: | خط ۲۳۸: | ||
در این نقلها آمده است که حسن بن علی سفارش کرد که هنگام [[تشییع جنازه|تشییع]] و [[دفن]] او از هرگونه درگیری پرهیز شود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۰-۶۲.</ref> تا مبادا خونی ریخته شود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷.</ref> | در این نقلها آمده است که حسن بن علی سفارش کرد که هنگام [[تشییع جنازه|تشییع]] و [[دفن]] او از هرگونه درگیری پرهیز شود<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۰-۶۲.</ref> تا مبادا خونی ریخته شود.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۷.</ref> | ||
وقتی [[بنیهاشم]]، تابوت امام مجتبی(ع) را به طرف قبر پیامبر(ص) بردند، مروان همراه عدهای از [[بنیامیه]]، سلاح به دست گرفتند و راه را بستند تا از دفن شدن او کنار قبر پیامبر(ص) جلوگیری کنند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸. نیز مراجعه کنید به: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۴-۶۵؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref> [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] (درگذشته ۳۵۶ق) آورده است که عائشه سوار بر استری شد و مروان و بنی امیه را به یاری طلبید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۸۲</ref> در گزارش بلاذری آمده است وقتی عائشه دید نزاع رخ داده و نزدیک است به خونریزی بینجامد، گفت: خانه، خانه من است و اجازه نمیدهم کسی در آن دفن شود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۱.</ref> ابنعباس به [[مروان بن حکم|مروان]] که مسلح و به منظور فتنه حاضر شده بود گفت ما قصد نداریم امام حسن(ع) را کنار پیامبر(ص) به خاک بسپاریم فقط قصد تجدید عهد و وداع داریم ولی اگر امام وصیت کرده بود که او را کنار پیامبر دفن کنیم این کار را می کردیم و کسی نمی توانست مانع ما شود. ابنعباس پس از آن نیز با کنایه اشاره ای به حضور [[عایشه]] در [[جنگ جمل]] کرد و غیر مستقیم او را نکوهش کرد. <ref>شیخ مفید، ارشاد،۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸.</ref> | وقتی [[بنیهاشم]]، تابوت امام مجتبی(ع) را به طرف قبر پیامبر(ص) بردند، مروان همراه عدهای از [[بنیامیه]]، سلاح به دست گرفتند و راه را بستند تا از دفن شدن او کنار قبر پیامبر(ص) جلوگیری کنند.<ref>شیخ مفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸. نیز مراجعه کنید به: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۴-۶۵؛ دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۲۱؛ شیخ طوسی، امالی، ۱۴۱۴ق، ص۱۶۰-۱۶۱.</ref> [[ابوالفرج اصفهانی|ابوالفَرَج اصفهانی]] (درگذشته ۳۵۶ق) آورده است که عائشه سوار بر استری شد و مروان و بنی امیه را به یاری طلبید.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، دارالمعرفه، ص۸۲.</ref> در گزارش بلاذری آمده است وقتی عائشه دید نزاع رخ داده و نزدیک است به خونریزی بینجامد، گفت: خانه، خانه من است و اجازه نمیدهم کسی در آن دفن شود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۱.</ref> ابنعباس به [[مروان بن حکم|مروان]] که مسلح و به منظور فتنه حاضر شده بود گفت ما قصد نداریم امام حسن(ع) را کنار پیامبر(ص) به خاک بسپاریم فقط قصد تجدید عهد و وداع داریم ولی اگر امام وصیت کرده بود که او را کنار پیامبر دفن کنیم این کار را می کردیم و کسی نمی توانست مانع ما شود. ابنعباس پس از آن نیز با کنایه اشاره ای به حضور [[عایشه]] در [[جنگ جمل]] کرد و غیر مستقیم او را نکوهش کرد. <ref>شیخ مفید، ارشاد،۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۸.</ref> | ||
[[پرونده:Baqee.jpg|220px|بندانگشتی|راست|نمایی از قبور [[ائمه بقیع]]]] | [[پرونده:Baqee.jpg|220px|بندانگشتی|راست|نمایی از قبور [[ائمه بقیع]]]] | ||
خط ۲۵۹: | خط ۲۵۹: | ||
روز شهادت نیز در منابع شیعی متفاوت نقل شده است: بسیاری همچون [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، مسار الشیعة، قم، ۴۶-۴۷.</ref> و [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۹۰.</ref> (درگذشته ۴۶۰ق) و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]<ref> طبرسی، اعلام الورى، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۳.</ref> (درگذشته ۵۴۸ق) و ابنشهرآشوب<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۹.</ref> (درگذشته ۵۸۸ق)، روز [[۲۸ صفر]] را ذکر کردهاند. در مقابل، [[شهید اول]] (درگذشته ۷۸۶ق) روز [[۷ صفر]]<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷.</ref> و [[کلینی]]<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۶۱.</ref> روز آخر صفر را ذکر کرده است. «یدالله مقدسی» با تحقیق در مورد سند اقوال مختلف، قول ۲۸ صفر را معتبر دانسته است.<ref>مقدسی، یدالله، بررسی و نقد گزارش های تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع)، ۱۳۸۹ق، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> | روز شهادت نیز در منابع شیعی متفاوت نقل شده است: بسیاری همچون [[شیخ مفید]]<ref>شیخ مفید، مسار الشیعة، قم، ۴۶-۴۷.</ref> و [[شیخ طوسی]]<ref>شیخ طوسی، مصباح المتهجد، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۷۹۰.</ref> (درگذشته ۴۶۰ق) و [[فضل بن حسن طبرسی|طبرسی]]<ref> طبرسی، اعلام الورى، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۴۰۳.</ref> (درگذشته ۵۴۸ق) و ابنشهرآشوب<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۹.</ref> (درگذشته ۵۸۸ق)، روز [[۲۸ صفر]] را ذکر کردهاند. در مقابل، [[شهید اول]] (درگذشته ۷۸۶ق) روز [[۷ صفر]]<ref>شهید اول، الدروس الشرعیه، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷.</ref> و [[کلینی]]<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۶۱.</ref> روز آخر صفر را ذکر کرده است. «یدالله مقدسی» با تحقیق در مورد سند اقوال مختلف، قول ۲۸ صفر را معتبر دانسته است.<ref>مقدسی، یدالله، بررسی و نقد گزارش های تاریخ شهادت امام حسن مجتبی(ع)، ۱۳۸۹ق، ص۱۰۹-۱۱۰.</ref> | ||
در [[ایران]] روز [[۲۸ صفر]] به عنوان رحلت پیامبر(ص) و شهادت امام مجتبی(ع) تعطیل رسمی است و مردم به [[سوگواری|عزاداری]] میپردازند، ولی در برخی از کشورها از جمله [[عراق]]، روز [[۷ صفر]] برای امام حسن(ع) عزاداری میشود.<ref>https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/09/18/213946/7 | در [[ایران]] روز [[۲۸ صفر]] به عنوان رحلت پیامبر(ص) و شهادت امام مجتبی(ع) تعطیل رسمی است و مردم به [[سوگواری|عزاداری]] میپردازند، ولی در برخی از کشورها از جمله [[عراق]]، روز [[۷ صفر]] برای امام حسن(ع) عزاداری میشود.<ref>[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/09/18/213946/7 «۷ صفر؛ روز ماتم یا شادی شیعیان؟ + فتاوای مراجع»]، خبرگزاری تسنیم.</ref> در [[حوزه علمیه نجف]] از زمانهای دور، ۷ صفر را روز شهادت میدانستهاند و در [[حوزه علمیه قم]] نیز از زمان [[عبدالکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائری]]، این روز برای اقامه عزا تعطیل بوده است.<ref>[https://www.mehrnews.com/news/2432402/ بخشی سورکی، «هفتم صفر بر اساس قول مشهور سالروز شهادت امام مجتبی(ع) است»]، خبرگزاری مهر.</ref> | ||
با توجه به اختلاف در تاریخ شهادت حسن بن علی(ع)، سن او را در هنگام شهادت ۴۶<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ۳۶۱؛ دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۲۹۳.</ref> یا ۴۷<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۶۱ و ۴۶۲؛؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ۳۶۱؛ دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۲۹۳؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۸۶.</ref> یا ۴۸<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۹.</ref> سال دانستهاند. | با توجه به اختلاف در تاریخ شهادت حسن بن علی(ع)، سن او را در هنگام شهادت ۴۶<ref>مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ۳۶۱؛ دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۲۹۳.</ref> یا ۴۷<ref>کلینی، کافی، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۴۶۱ و ۴۶۲؛؛ مقریزی، امتاع الاسماع، ۱۴۲۰ق، ج۵، ۳۶۱؛ دیار بکری، تاریخ الخمیس، دار صادر، ج۲، ص۲۹۳؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۴۸۶.</ref> یا ۴۸<ref>المفید، الارشاد، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۱۵؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۹.</ref> سال دانستهاند. | ||
خط ۲۸۰: | خط ۲۸۰: | ||
::'''عبادت وارتباط با خدا''' | ::'''عبادت وارتباط با خدا''' | ||
امام هنگام وضو و آماده شدن برای نماز تمام پاهایش لرزیده و رنگش زرد میشد | امام هنگام وضو و آماده شدن برای نماز تمام پاهایش لرزیده و رنگش زرد میشد.<ref>ابنشهرآشوب، مناقب، ۱۳۷۶ق، ج۳، ص۱۸۰.</ref>ابوخیثمه گوید: امام حسن وقتی به نماز میایستاد بهترین لباسهایش را میپوشید سؤال شد چرا بهترین لباسهایت را میپوشی؟ فرمود:خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من دوست دارم که بهترین لباسم را را بپوشم و خودم را برای پرودرگارم بیارایم.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار ج۸۰، ص۱۷۵.</ref> از امام سجاد(ع) روایت شده است که که امام حسن در هیچ حالی دیده نشد مگر اینکه خدای سبحان را یاد میکرد.<ref>شیخ صدوق، امالی، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۳۴. | ||
</ref>ابوخیثمه گوید: امام حسن وقتی به نماز میایستاد بهترین لباسهایش را میپوشید سؤال شد چرا بهترین لباسهایت را میپوشی؟ فرمود:خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من دوست دارم که بهترین لباسم را را بپوشم و خودم را برای پرودرگارم بیارایم.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار | |||
</ref> از امام سجاد(ع)روایت شده است که که امام حسن در هیچ حالی دیده نشد مگر اینکه خدای سبحان را یاد میکرد.<ref>شیخ صدوق، | |||
</ref> | </ref> | ||
::'''چندین بار پیاده به حج رفت''' | ::'''چندین بار پیاده به حج رفت''' | ||
امام مجتبی(ع) بارها پیاده به [[حج]] رفت و از او نقل شده است که میگفت از پروردگارم شرم دارم که او را ملاقات کنم ولی به سوی خانه او گام برنداشته باشم.<ref> | امام مجتبی(ع) بارها پیاده به [[حج]] رفت و از او نقل شده است که میگفت از پروردگارم شرم دارم که او را ملاقات کنم ولی به سوی خانه او گام برنداشته باشم.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۲؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۴.</ref> گفته اند او ۱۵<ref> بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹.</ref> یا ۲۰<ref>عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۲؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۴؛ کلینی، الکافى، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۴۶۱.</ref> یا ۲۵<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۴؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۱۶.</ref> بار پیاده به حج رفت، در حالی که بهترین شتران به دنبال او در حرکت بودند.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹.</ref> | ||
یا ۲۰<ref>عساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۲؛ ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۴؛ کلینی، الکافى، ۱۳۶۲ش، ج۶، ص۴۶۱.</ref> | |||
یا ۲۵<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۴؛ اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۱۶.</ref> بار پیاده به حج رفت، در حالی که بهترین شتران به دنبال او در حرکت بودند.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۳؛ بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹.</ref> | |||
===فضایل اجتماعی=== | ===فضایل اجتماعی=== | ||
خط ۲۹۴: | خط ۲۸۹: | ||
::'''بردباری او را ستودهاند''' | ::'''بردباری او را ستودهاند''' | ||
در منابع اسلامی گزارشهایی درباره بردباری او آمده و او را «[[حلم|حَلیم]]» خواندهاند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶؛ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۹۰.</ref> | در منابع اسلامی گزارشهایی درباره بردباری او آمده و او را «[[حلم|حَلیم]]» خواندهاند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶؛ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۹۰.</ref> در برخی منابع اهلسنت آمده است [[مروان بن حکم]] که با او دشمنی میورزید و مانع از دفن او کنار پیامبر شد، در تشییع جنازهاش شرکت کرد و زیر تابوت را گرفت. وقتی به او اعتراض شد که تو حسن بن علی را در زمان حیاتش میآزردی، گفت من کسی را میآزردم که بردباریاش همسنگ کوهها بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۷؛ ابنسعد، طبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ۳۵۴.</ref> | ||
در برخی منابع اهلسنت آمده است [[مروان بن حکم]] که با او دشمنی میورزید و مانع از دفن او کنار پیامبر شد، در تشییع جنازهاش شرکت کرد و زیر تابوت را گرفت. وقتی به او اعتراض شد که تو حسن بن علی را در زمان حیاتش میآزردی، گفت من کسی را میآزردم که بردباریاش همسنگ کوهها بود.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۶۷؛ ابنسعد، طبقات الکبری، ۱۴۱۸ق، ج۱۰، ۳۵۴.</ref> | |||
نقل شده است که مردی شامی امام حسن(ع) را دید و به او ناسزا گفت. امام مجتبی(ع) پس از آنکه آن مرد ساکت شد، به او سلام کرد و با لبخند گفت: گویا در این شهر، غریب هستی. سپس به او گفت هر نیازی که داشته باشی ما برآورده میکنیم. آن مرد گریست و گفت خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۹.</ref> در صلوات منسوب به [[خواجه نصیرالدین طوسی]] نیز که ویژگیهای [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] را برشمرده او را بهرهمند از [[حلم]] امام حسن(ع) دانسته است.{{مدرک}} | نقل شده است که مردی شامی امام حسن(ع) را دید و به او ناسزا گفت. امام مجتبی(ع) پس از آنکه آن مرد ساکت شد، به او سلام کرد و با لبخند گفت: گویا در این شهر، غریب هستی. سپس به او گفت هر نیازی که داشته باشی ما برآورده میکنیم. آن مرد گریست و گفت خدا بهتر میداند رسالتش را کجا قرار دهد.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۹.</ref> در صلوات منسوب به [[خواجه نصیرالدین طوسی]] نیز که ویژگیهای [[امام مهدی عجل الله تعالی فرجه|امام مهدی(ع)]] را برشمرده او را بهرهمند از [[حلم]] امام حسن(ع) دانسته است.{{مدرک}} | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =| نقلقول = | {{جعبه نقل قول| عنوان =امام حسن(ع)| نقلقول =إِنْ أَحْسَنَ الْحَسَنِ الْخُلُقُ الْحَسَنُ{{سخ}}«زيباترين زيبايىها داشتن اخلاق زيباست.»| منبع = شیخ صدوق، الخصال، ۱۳۶۲ش، ج۱ ص۲۹.| تراز = چپ| عرض = ۲۵۰px|رنگ حاشیه= #۶۶۷۷۸۸|حاشیه= ۵px|اندازه خط = ۱۵px|رنگ پسزمینه =#F4FFF4| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
::'''به بخشندگی در راه خدا و کمک به مردم شهرت داشت''' | ::'''به بخشندگی در راه خدا و کمک به مردم شهرت داشت''' | ||
خط ۳۰۹: | خط ۲۹۹: | ||
نقل شده است که او، دو بار کل داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیز اموالش را دو قسمت کرد: نیمی برای خود و نیمی برای نیازمندان.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹؛ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۹۰.</ref> در [[مناقب آل ابیطالب (کتاب)|مناقب ابنشهرآشوب]] آمده است در سفر امام حسن(ع) به شام، معاویه بارنامهای شامل اموالی فراوان به او تقدیم کرد. وقتی از نزد معاویه بیرون آمد، خدمتکاری کفش او را تعمیر کرد. امام آن بارنامه را به او بخشید.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق،ج۴، ص۱۸.</ref> | نقل شده است که او، دو بار کل داراییاش را در راه خدا بخشید و سه بار نیز اموالش را دو قسمت کرد: نیمی برای خود و نیمی برای نیازمندان.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۹؛ ابناثیر، اسد الغابة، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۴۹۰.</ref> در [[مناقب آل ابیطالب (کتاب)|مناقب ابنشهرآشوب]] آمده است در سفر امام حسن(ع) به شام، معاویه بارنامهای شامل اموالی فراوان به او تقدیم کرد. وقتی از نزد معاویه بیرون آمد، خدمتکاری کفش او را تعمیر کرد. امام آن بارنامه را به او بخشید.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق،ج۴، ص۱۸.</ref> | ||
نیز گفتهاند روزی امام حسن(ع) شنید مردی دعا میکند که خدا به او ده هزار درهم بدهد. پس به خانه رفت و آن مبلغ را برای او فرستاد.<ref> اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۲۳.</ref> | نیز گفتهاند روزی امام حسن(ع) شنید مردی دعا میکند که خدا به او ده هزار درهم بدهد. پس به خانه رفت و آن مبلغ را برای او فرستاد.<ref> اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۲۳.</ref> | ||
گفتهاند بهخاطر همین بخشندگی فراوان، او را «[[کریم اهلبیت (لقب)|کریم | گفتهاند بهخاطر همین بخشندگی فراوان، او را «[[کریم اهلبیت (لقب)|کریم اهلبیت]]» لقب دادهاند<ref>[https://www.pasokhgoo.ir/node/221 «چرا به امام حسن(ع) کریم اهل بیت میگویند؟»]، وبگاه مرکز پاسخگویی به سؤالات دینی.</ref> ولی چنین تعبیری در روایات وجود ندارد. | ||
همچنین گزارشهایی از کمک کردن او به مردم وجود دارد، حتی نقل شده است که [[اعتکاف]] و [[طواف]] را نیمه کاره رها میکرد تا نیاز دیگران را برآورده کند و دلیل این کار را حدیثی از پیامبر(ص) برمیشمرد که هر کس حاجتی از برادر مؤمنش برآورده کند، مانند کسی است که سالیان دراز به [[عبادت]] مشغول بوده است.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۸-۲۴۹؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۴، ص۱۲۹.</ref> | همچنین گزارشهایی از کمک کردن او به مردم وجود دارد، حتی نقل شده است که [[اعتکاف]] و [[طواف]] را نیمه کاره رها میکرد تا نیاز دیگران را برآورده کند و دلیل این کار را حدیثی از پیامبر(ص) برمیشمرد که هر کس حاجتی از برادر مؤمنش برآورده کند، مانند کسی است که سالیان دراز به [[عبادت]] مشغول بوده است.<ref>ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، ۱۴۱۵ق، ج۱۳، ص۲۴۸-۲۴۹؛ مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۹۴، ص۱۲۹.</ref> | ||
{{جعبه نقل قول| عنوان =درباره عبادت | {{جعبه نقل قول| عنوان =درباره عبادت امام حسن:| نقلقول =هنگامی که وضو میگرفت، مفاصل او به لرزه میافتاد و رنگ چهرهاش زرد میشد ... و چون به ورودی مسجد میرسید، میگفت: ای نیکوکار! خطاکار به درگاه تو آمده، پس بدیهایم را در مقابل خوبیهایت نادیده بگیر. | ||
|تاریخ بایگانی| | |تاریخ بایگانی| | ||
| منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب ابن شهر آشوب|المناقب]]، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۴.</small>| تراز = چپ| عرض = 180px| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | | منبع = <small>[[ابن شهر آشوب]]، [[مناقب ابن شهر آشوب|المناقب]]، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۴.</small>| تراز = چپ| عرض = 180px| اندازه خط = 12px|رنگ پسزمینه =| گیومه نقلقول =| تراز منبع = چپ}} | ||
::'''با زیردستان با فروتنی برخورد میکرد''' | ::'''با زیردستان با فروتنی برخورد میکرد''' | ||
گفتهاند روزی گذرش به تهیدستانی افتاد که تکههای نان میخوردند. وقتی او را دیدند دعوتش کردند تا با آنان همسفره شود. او از اسب پیاده شد و همراه آنان نان خورد و همگی سیر شدند. سپس آنان را به میهمانی خود دعوت کرد و به آنان غذا و لباس بخشید.<ref> | گفتهاند روزی گذرش به تهیدستانی افتاد که تکههای نان میخوردند. وقتی او را دیدند دعوتش کردند تا با آنان همسفره شود. او از اسب پیاده شد و همراه آنان نان خورد و همگی سیر شدند. سپس آنان را به میهمانی خود دعوت کرد و به آنان غذا و لباس بخشید.<ref>ابنشهر آشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۲۳.</ref> | ||
نیز روایت شده است خدمتکارش خطایی کرد که سزاوار مجازات بود. آن خدمتکار به امام حسن(ع) گفت: «و العافین عن الناس» حسن بن علی(ع) گفت: از تو گذشتم. خدمتکار ادامه داد: «و الله یحب المحسنین» امام مجتبی(ع) فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی و دو برابر دستمزدی که به تو میدادم، به تو میبخشم.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۳، ص۳۵۲.</ref> | نیز روایت شده است خدمتکارش خطایی کرد که سزاوار مجازات بود. آن خدمتکار به امام حسن(ع) گفت: «و العافین عن الناس» حسن بن علی(ع) گفت: از تو گذشتم. خدمتکار ادامه داد: «و الله یحب المحسنین» امام مجتبی(ع) فرمود: تو در راه خدا آزاد هستی و دو برابر دستمزدی که به تو میدادم، به تو میبخشم.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۴۳، ص۳۵۲.</ref> | ||
خط ۳۳۶: | خط ۳۲۶: | ||
{{وسط چین}}'''از سخنان اوست:'''{{پایان}} | {{وسط چین}}'''از سخنان اوست:'''{{پایان}} | ||
{{ستون-شروع|۲}} | {{ستون-شروع|۲}} | ||
*كسى كه عقل نداشته باشد ادب | *كسى كه عقل نداشته باشد ادب ندارد. جوانمردى ندارد كسى كه همت نداشته باشد. حياء نيست براى كسى كه دين ندارد. اصل عقل معاشرت نيكو با مردم است بوسيله عقل انسان به تمام هر دو جهان ميرسد و هر كه عقل نداشته باشد از تمام هر دو جهان محروم است.<ref>علامه مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۷۸، ص۱۱۱.</ref> | ||
*با مردم چنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند.<ref>کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ۵۲۱.</ref> | *با مردم چنان رفتار کن که دوست داری با تو رفتار کنند.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ۵۲۱.</ref> | ||
*با کسی برادری مکن مگر آنکه بدانی از کجا میآید و به کجا میرود.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۷۵، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | *با کسی برادری مکن مگر آنکه بدانی از کجا میآید و به کجا میرود.<ref>مجلسی، بحار الأنوار، ۱۳۶۳ش، ج۷۵، ص۱۰۵-۱۰۶.</ref> | ||
*هر کس پیش از سلام کردن سخن گفت، پاسخش را ندهید.<ref>کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۳۸.</ref> | *هر کس پیش از سلام کردن سخن گفت، پاسخش را ندهید.<ref>اربلی، کشف الغمة، ۱۴۲۱ق، ج۱، ص۵۳۸.</ref> | ||
*در پاسخ مردی که از فاصله میان حق و باطل پرسید، فرمود: چهار انگشت: آنچه با چشمانت دیدی حق است و چه بسا با گوشهایت باطلهای بسیاری بشنوی.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۳.</ref> | *در پاسخ مردی که از فاصله میان حق و باطل پرسید، فرمود: چهار انگشت: آنچه با چشمانت دیدی حق است و چه بسا با گوشهایت باطلهای بسیاری بشنوی.<ref>ابنشهرآشوب، المناقب، ۱۳۷۹ق، ج۴، ص۱۳.</ref> | ||
{{پایان}} | {{پایان}} | ||
خط ۳۸۷: | خط ۳۷۷: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* | *ابنابیالحدید، شرح نهج البلاغه، قم، مکتبة آیة الله مرعشی نجفی، ۱۴۰۴ق. | ||
*ابناثیر، الكامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ش. | *ابناثیر، الكامل فی التاریخ، بیروت، دار الصادر، ۱۳۸۵ش. | ||
*ابناثیر، علی بن محمد، اسد الغابة، بیروت، دار الفكر، ۱۴۰۹ق. | *ابناثیر، علی بن محمد، اسد الغابة، بیروت، دار الفكر، ۱۴۰۹ق. | ||
*ابناعثم کوفی، محمد بن علی، الفتوح، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۱۱ق. | *ابناعثم کوفی، محمد بن علی، الفتوح، بیروت، دار الأضواء، ۱۴۱۱ق. | ||
*ابنبابویه، علی بن حسین، الامامة و التبصرة من الحیرة، قم، مدرسة الإمام المهدی(ع)، ۱۳۶۳ش. | *ابنبابویه، علی بن حسین، الامامة و التبصرة من الحیرة، قم، مدرسة الإمام المهدی(ع)، ۱۳۶۳ش. | ||
*ابنحنبل، احمد، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت، دارصادر، | *ابنحنبل، احمد، مسند الامام احمد بن حنبل، بیروت، دارصادر، بیتا. | ||
*ابنخلكان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان و أنباء أبناء الزمان، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش. | *ابنخلكان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان و أنباء أبناء الزمان، قم، الشریف الرضی، ۱۳۶۴ش. | ||
*ابنسعد، الطبقات الكبرى، بیروت، دار الكتب العلمیة، دوم، ۱۴۱۸ق. | *ابنسعد، الطبقات الكبرى، بیروت، دار الكتب العلمیة، دوم، ۱۴۱۸ق. | ||
*ابنسعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، | *ابنسعد، الطبقات الکبری، چاپ احسان عباس، بیروت، ۱۹۶۸-۱۹۷۷م. | ||
*ابنشهر آشوب، محمد بن علی، المناقب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق. | *ابنشهر آشوب، محمد بن علی، المناقب، قم، نشر علامه، ۱۳۷۹ق. | ||
*ابنصباغ مالکی، الفصول المهمة، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق. | *ابنصباغ مالکی، الفصول المهمة، قم، دار الحدیث، ۱۴۲۲ق. | ||
* | *ابنعبدالبر، یوسف بن عبد الله، الاستیعاب فى معرفة الأصحاب، تحقیق على محمد البجاوى، بیروت، دار الجیل، ۱۴۱۲ق. | ||
*ابنعبد ربه، العقد الفرید، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا. | *ابنعبد ربه، العقد الفرید، بیروت، دارالکتب العلمیه، بی تا. | ||
*ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق. | *ابنعساکر، تاریخ مدینة دمشق، بیروت، دارالفکر، ۱۴۱۵ق. | ||
خط ۴۹۷: | خط ۴۸۷: | ||
*یعقوبی، احمد بن أبى یعقوب، تاریخ الیعقوبى، بیروت ، دار صادر، بى تا. | *یعقوبی، احمد بن أبى یعقوب، تاریخ الیعقوبى، بیروت ، دار صادر، بى تا. | ||
*یمانی، احمد زکی، موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق. | *یمانی، احمد زکی، موسوعة مکة المکرمة و المدینة المنوره، مؤسسة الفرقان، ۱۴۲۹ق. | ||
*https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/09/18/213946/7 | *[https://www.tasnimnews.com/fa/news/1392/09/18/213946/7 «۷ صفر؛ روز ماتم یا شادی شیعیان؟ + فتاوای مراجع»]، خبرگزاری تسنیم. | ||
{{چپچین}} | {{چپچین}} | ||
*Madelung، Wilferd، The succession to Muhammad، Cambridge، 1997. | *Madelung، Wilferd، The succession to Muhammad، Cambridge، 1997. | ||
خط ۵۰۵: | خط ۴۹۵: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* [https://www.cgie.org.ir/fa/article/240605 | * [https://www.cgie.org.ir/fa/article/240605 مقاله امام حسن(ع) در دائرة المعارف بزرگ اسلامی] | ||
* [http://rch.ac.ir/article/Details?id=12149&&searchText مقاله امام حسن(ع) در دانشنامه جهان اسلام] | * [http://rch.ac.ir/article/Details?id=12149&&searchText مقاله امام حسن(ع) در دانشنامه جهان اسلام] | ||
{{جعبه آغازی}} | {{جعبه آغازی}} |
ویرایش