پرش به محتوا

مسلم بن عقیل: تفاوت میان نسخه‌ها

ویکی سازی
(تمیزکاری)
(ویکی سازی)
خط ۷۴: خط ۷۴:
== نمایندگی امام حسین(ع) در کوفه ==
== نمایندگی امام حسین(ع) در کوفه ==
{{روزشمار واقعه عاشورا}}
{{روزشمار واقعه عاشورا}}
هنگام خروج امام حسین(ع) از [[مدینه]] به سوی [[مکه]]، مسلم بن عقیل یکی از همراهان او بود. پس از اینکه [[نامه‌های مردم کوفه به امام حسین(ع)|نامه‌های مردم کوفه]] به امام رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام(ع)، اطمینان یابد و به امام گزارش کند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۳؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>
هنگام خروج امام حسین(ع) از [[مدینه]] به سوی [[مکه]]، مسلم بن عقیل یکی از همراهان او بود. پس از اینکه [[نامه‌های کوفیان به امام حسین(ع)]] رسید، وی مسلم را به کوفه فرستاد تا اوضاع و شرایط آن شهر را بررسی کند و درباره درستی ادعای کوفیان مبنی بر کثرت پیروان امام (ع)، اطمینان یابد و به امام گزارش کند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۳؛ مفید، الارشاد، ۱۴۱۴ق، ص۲۹۵-۲۹۷.</ref>
بنابر برخی روایات، امام حسین(ع)، [[قیس بن مسهر صیداوی]]، [[عمارة بن عبد سلولی]] و [[عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی]] را نیز به همراه مسلم بن عقیل، به کوفه فرستاد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۳، ص۱۵۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۴.</ref>
بنابر برخی روایات، امام حسین(ع)، [[قیس بن مسهر صیداوی]]، [[عمارة بن عبد سلولی]] و [[عبدالرحمان بن عبدالله ارحبی]] را نیز به همراه مسلم بن عقیل، به کوفه فرستاد.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۳، ص۱۵۹؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۴.</ref>


===آغاز حرکت و گرفتاری در راه===
===آغاز حرکت و گرفتاری در راه===
مسلم بن عقیل در [[۱۵ رمضان]] [[سال ۶۰ قمری]] از مکه خارج شد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۶۴.</ref> و ابتدا به [[مدینه]] رفت و از آنجا همراه با دو راهنما، از بی‌راهه به سوی [[کوفه]] رهسپار شد که به نظر می‌رسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گم‌کردند و دچار بی‌آبی و تشنگی شدند. در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم نجات پیدا کرد و خود را به آبادی‌ای رساند و پیکی را نزد امام حسین(ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه داد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ۳۵۴-۳۵۵؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۵۳.</ref>
مسلم بن عقیل در [[۱۵ رمضان]] [[سال ۶۰ قمری]] از [[مکه]] خارج شد<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۶۴.</ref> و ابتدا به [[مدینه]] رفت و از آنجا همراه با دو راهنما، از بی‌راهه به سوی [[کوفه]] رهسپار شد که به نظر می‌رسد برای مخفی ماندن حرکتش به کوفه بوده است. آنها در بیابان راه را گم‌کردند و دچار بی‌آبی و تشنگی شدند. در این واقعه دو راهنما درگذشتند و خود مسلم نجات پیدا کرد و خود را به آبادی‌ای رساند و پیکی را نزد امام حسین(ع) فرستاد و واقعه را شرح داد و با اشاره به اینکه این پیش آمد را به فال بد گرفته، از ایشان خواست که او را از ادامه راه منصرف کند اما امام دستور به ادامه راه داد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ۳۵۴-۳۵۵؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۵۳.</ref>


===مسلم در کوفه===
===مسلم در کوفه===
مسلم در [[۵ شوال]] به کوفه رسید<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۵۴.</ref> و در خانه [[مختار بن ابی عبید ثقفی]]،<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ۷۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> و بنابر برخی روایات در خانه [[مسلم بن عوسجه]] ساکن شد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۵۴.</ref> شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می‌کردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها می‌خواند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۱.</ref>
مسلم در [[۵ شوال]] به [[کوفه]] رسید<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۵۴.</ref> و در خانه [[مختار بن ابی عبید ثقفی]]،<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ۷۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> و بنابر برخی روایات در خانه [[مسلم بن عوسجه]] ساکن شد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۷؛ مسعودی، مروج الذهب، ۱۳۶۳ش، ج۳، ص۵۴.</ref> شیعیان به محل اقامت مسلم رفت و آمد می‌کردند و مسلم نامه امام حسین(ع) را برای آنها می‌خواند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۱.</ref>


===بیعت کوفیان با مسلم===
===بیعت کوفیان با مسلم===
مسلم پس از اقامت در [[کوفه]] آغاز به گرفتن [[بیعت]] برای امام حسین(ع)کرد. دعوت به [[قرآن|کتاب خدا]]، [[سنت]] [[رسول الله]]، [[جهاد]] با ظالمین، دفاع از مستضعفین، کمک به محرومین، تقسیم عادلانه [[بیت المال]]، یاری [[اهل بیت]]، صلح با کسانی که این افراد با او صلح کنند و جنگ با کسانی که اینها با او بجنگند، سخن و فعل اهل بیت را گوش دادن و بر خلاف آن عمل نکردن، از شرایط این بیعت بود.<ref>المقرم، عبدالرزاق، الشهید مسلم بن عقیل، ص۱۰۴.</ref>
مسلم پس از اقامت در [[کوفه]] آغاز به گرفتن [[بیعت]] برای امام حسین(ع)کرد. دعوت به [[قرآن|کتاب خدا]]، [[سنت]] [[رسول الله]]، [[جهاد]] با ظالمین، دفاع از مستضعفین، کمک به محرومین، تقسیم عادلانه [[بیت المال]]، یاری [[اهل بیت]]، صلح با کسانی که این افراد با او صلح کنند و جنگ با کسانی که اینها با او بجنگند، سخن و فعل اهل بیت را گوش دادن و بر خلاف آن عمل نکردن، از شرایط این بیعت بود.<ref>المقرم، عبدالرزاق، الشهید مسلم بن عقیل، ص۱۰۴.</ref>


در کوفه ۱۲ هزار نفر بامسلم بن عقیل به نمایندگی از [[امام حسین(ع)]] بیعت کردند و برای همراهی امام اعلام آمادگی کردند.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۸.</ref> برخی تعداد بیعت کنندگان را ۱۸ هزار نفر<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۵.</ref> و برخی بیش از ۳۰ هزار نفر<ref> ابن قتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸.</ref> نیز نوشته‌اند. برخی از تاریخ پژوهان با تحلیل وقایعی که در ادامه حضور مسلم در کوفه روی داد (از جمله غلبه آسان و بی‌دردسر عبیدالله بن زیاد بر این شهر و شکست قیام مسلم) تعداد واقعی بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل را بسیار کمتر از آنچه در منابع نقل شده دانسته‌اند.<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۵-۱۴۰، ۱۴۵-۱۴۸.</ref> برخی دیگر نیز با تخمین جمعیت آن زمان شهر کوفه بر اساس روایات تاریخی، مردان جنگی شهر کوفه را بیش از ۶۰ هزار نفر دانسته‌اند که بر این اساس، تعداد بیعت کنندگان با مسلم، تنها یک سوم جمعیت جنگجوی کوفه بوده‌اند.<ref>صفری فروشانی، «مردم‌شناسی کوفه»، ص۱۵.</ref> به همین جهت در تحلیل شرایط حرکت امام به کوفه، لازم است به این نکته توجه شود مردمی که در کوفه با مسلم بیعت نکرده بودند، همگی از مخالفان امام یا دوستداران امویان نبوده‌اند بلکه عده کثیری از شرکت در این منازعه کناره گرفته بودند؛ از این رو همین تعداد بیعت کنندگان برای برپایی قیامی در کوفه کافی بود و با اتکا به همین موضوع بود که امام حسین(ع) با دریافت نامه مسلم، رهسپار کوفه شد.<ref>تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا، ج۱، ص۵۸۸-۵۹۲.</ref>
در کوفه ۱۲ هزار نفر بامسلم بن عقیل به نمایندگی از [[امام حسین(ع)]] [[بیعت]] کردند و برای همراهی امام اعلام آمادگی کردند.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۸.</ref> برخی تعداد بیعت کنندگان را ۱۸ هزار نفر<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۵.</ref> و برخی بیش از ۳۰ هزار نفر<ref> ابن قتیبة الدینوری، الامامة و السیاسة، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۸.</ref> نیز نوشته‌اند. برخی از تاریخ پژوهان با تحلیل وقایعی که در ادامه حضور مسلم در کوفه روی داد (از جمله غلبه آسان و بی‌دردسر [[عبیدالله بن زیاد]] بر این شهر و شکست قیام مسلم) تعداد واقعی بیعت کنندگان با مسلم بن عقیل را بسیار کمتر از آنچه در منابع نقل شده دانسته‌اند.<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین، ۱۳۸۶ش، ص۱۳۵-۱۴۰، ۱۴۵-۱۴۸.</ref> برخی دیگر نیز با تخمین جمعیت آن زمان شهر کوفه بر اساس روایات تاریخی، مردان جنگی شهر کوفه را بیش از ۶۰ هزار نفر دانسته‌اند که بر این اساس، تعداد بیعت کنندگان با مسلم، تنها یک سوم جمعیت جنگجوی کوفه بوده‌اند.<ref>صفری فروشانی، «مردم‌شناسی کوفه»، ص۱۵.</ref> به همین جهت در تحلیل شرایط حرکت امام به کوفه، لازم است به این نکته توجه شود مردمی که در کوفه با مسلم بیعت نکرده بودند، همگی از مخالفان امام یا دوستداران امویان نبوده‌اند بلکه عده کثیری از شرکت در این منازعه کناره گرفته بودند؛ از این رو همین تعداد بیعت کنندگان برای برپایی قیامی در کوفه کافی بود و با اتکا به همین موضوع بود که امام حسین(ع) با دریافت نامه مسلم، رهسپار کوفه شد.<ref>تاریخ قیام و مقتل جامع سید الشهدا، ج۱، ص۵۸۸-۵۹۲.</ref>


مسلم بن عقیل در [[۱۱ ذی‌القعده]]<ref>محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۳.</ref> نامه‌ای به امام حسین(ع) نوشت و تعداد زیاد بیعت کنندگان را تایید کرد و امام را به کوفه دعوت کرد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۵.</ref> متن نامه مسلم به امام حسین(ع) در منابع، با اختلاف نقل شده است. بر این اساس، ۱۲ هزار،<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۴۳</ref> ۱۸ هزار<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۶۵.</ref> و حتی در برخی نیز به آمادگی تمام مردم کوفه در نامه وی اشاره شده است.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۵.</ref>
مسلم بن عقیل در [[۱۱ ذی‌القعده]]<ref>محدثی، فرهنگ عاشوراء، ۱۳۸۰ش، ص۲۰۳.</ref> نامه‌ای به امام حسین(ع) نوشت و تعداد زیاد بیعت کنندگان را تایید کرد و امام را به کوفه دعوت کرد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۴۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۵.</ref> متن نامه مسلم به امام حسین(ع) در منابع، با اختلاف نقل شده است. بر این اساس، ۱۲ هزار،<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۴۳</ref> ۱۸ هزار<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۶۵.</ref> و حتی در برخی نیز به آمادگی تمام مردم کوفه در نامه وی اشاره شده است.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۹۵.</ref>
خط ۹۳: خط ۹۳:


===ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه===
===ورود عبیدالله بن زیاد به کوفه===
هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر [[نعمان بن بشیر]] بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> بر اساس برخی روایات نعمان دل خوشی از یزید نداشت.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴؛ مقتل جامع سید الشهداء، ج۱، ص۵۱۲.</ref> هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید. هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او گفت برای من این خوشتر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۸.</ref> طرفداران و عاملان یزید، از جمله [[عمر بن سعد|عمر بن سعد بن ابی وقاص]] و [[محمد بن اشعث کندی]] نامه‌ای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را می‌خواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، [[نعمان بن بشیر]]، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲،‌ ص ۷۷-۷۸.</ref> به همین جهت [[یزید]]، [[عبیدالله بن زیاد]] را که در آن هنگام حاکم [[بصره]] بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۱.</ref> بنا بر قول مورخین معاویه ضمن وصیتی که نزد غلام او بود و بعدها به یزید داده شد، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی تعیین کرده بود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۶۵.</ref>
هنگام ورود مسلم به کوفه، حاکم این شهر [[نعمان بن بشیر]] بود که منابع تاریخی او را فردی نرم خو و صلح طلب معرفی کرده‌اند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۷۷؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۵.</ref> بر اساس برخی روایات نعمان دل خوشی از یزید نداشت.<ref>ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۴؛ مقتل جامع سید الشهداء، ج۱، ص۵۱۲.</ref> هنگامی که خبر بیعت مردم با مسلم بن عقیل در کوفه پیچید، نعمان بن بشیر، مردم را جمع کرد و آنان را به دوری از تفرقه توصیه کرد اما گفت تا کسی با من پیکار نکند، با او نخواهم جنگید. هنگامی که طرفداران حکومت اموی به این روش نعمان اعتراض کردند و او را ضعیف خواندند، او گفت برای من این خوشتر از آن است که قوی باشم اما از فرمان خدا سرپیچی کنم.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۳؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۴۸.</ref> طرفداران و عاملان یزید، از جمله [[عمر بن سعد]] و [[محمد بن اشعث کندی]] نامه‌ای به یزید نوشتند و به او گزارش دادند که اگر کوفه را می‌خواهی، شتاب کن که حاکم فعلی کوفه، [[نعمان بن بشیر]]، ضعیف است یا خود را به ناتوانی زده است.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲،‌ ص ۷۷-۷۸.</ref> به همین جهت [[یزید]]، [[عبیدالله بن زیاد]] را که در آن هنگام حاکم [[بصره]] بود، به حکومت کوفه نیز منصوب کرد.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۱.</ref> بنا بر قول مورخین معاویه ضمن وصیتی که نزد غلام او بود و بعدها به یزید داده شد، ابن زیاد را برای مقابله با شورش احتمالی تعیین کرده بود.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۴، ص۲۶۵.</ref>


{{اصلی|عبیدالله بن زیاد}}
{{اصلی|عبیدالله بن زیاد}}
[[عبیدالله بن زیاد]] و نیز پدرش [[زیاد بن ابیه]] سابقه خشنی نزد مردم داشتند. خلفای پیشین غالبا برای سرکوب برخی شورش‌ها از این خاندان استفاده می‌کردند. پیش از این عبیدالله شورش [[خوارج]] را در [[بصره]] به نحو بسیار خشونت بار و شگفت‌آوری سرکوب کرده بود.<ref>نک: دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۶۹-۲۷۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۸۵-۱۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۹۲م، ج۲، ص۵۲۵.</ref> با ورود او به کوفه به نظر می‌رسد که اوضاع به ناگه علیه مسلم بن عقیل برگشت و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان، پراکنده شدند.{{مدرک}}
[[عبیدالله بن زیاد]] و نیز پدرش [[زیاد بن ابیه]] سابقه خشنی نزد مردم داشتند. خلفای پیشین غالبا برای سرکوب برخی شورش‌ها از این خاندان استفاده می‌کردند. پیش از این عبیدالله شورش [[خوارج]] را در [[بصره]] به نحو بسیار خشونت بار و شگفت‌آوری سرکوب کرده بود.<ref>نک: دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۶۹-۲۷۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۷، ص۱۸۵-۱۸۷؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ۱۹۹۲م، ج۲، ص۵۲۵.</ref> با ورود او به [[کوفه]] به نظر می‌رسد که اوضاع به ناگه علیه مسلم بن عقیل برگشت و بسیاری از مردم کوفه که قصد قیام علیه حکومت یزید را داشتند، از ترس جان، پراکنده شدند.{{مدرک}}


عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوند یافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان، مخالفت امویان نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۹.</ref>
عبیدالله پس از ورود به کوفه به جستجوی پیوند یافتگان با مسلم بن عقیل پرداخت و سران قبایل را تهدید کرد که نام و نشان بیعت کنندگان از قبیله خود را در اختیار او قرار دهند و یا متعهد شوند که کسی از قبیله ایشان، مخالفت امویان نخواهد کرد وگرنه خونشان را خواهد ریخت و اموالشان را مصادره خواهد کرد.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۵۹.</ref>
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:


===نقشه قتل عبیدالله بن زیاد===
===نقشه قتل عبیدالله بن زیاد===
بنابر گزارشی که در بیشتر منابع تاریخی نقل شده، روزی عبیدالله بن زیاد برای عیادت [[شریک بن الاعور|شریک بن الاعور حارثی]] که از شیعیان [[امام علی(ع)]] بود و با عبیدالله دوستی داشت و در بستر بیماری در خانه هانی به سر می‌برد به خانه هانی آمد. پیش از آمدن او، به پیشنهاد شریک بن اعور قرار شد مسلم در جایی پنهان شود و در زمان مناسب عبیدالله بن زیاد را به قتل رساند. هنگامی که ابن زیاد به خانه هانی آمد، مسلم بن عقیل از کشتن او امتناع کرد و دلیل امنتاع خود را نارضایتی هانی بن عروه که دوست نداشت ابن زیاد در خانه‌اش کشته شود و نیز حدیثی از [[پیامبر(ص)]] عنوان کرد که از کشتن به شکل غافلگیرانه منع فرموده‌اند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref>برخی عدم اقدام مسلم برای [[ترور]] عبیدالله بن زیاد را با این که وی [[مهدورالدم]] بود را دلیل پای بندی مسلم به مبانی ایمانی و دینی دانسته‌اند. <ref>عندلیب همدانی ٰهمدانی ٰثارالله‌ٰ ٰ۱۳۸۹ٰص ۱۸۱.</ref>
بنابر گزارشی که در بیشتر منابع تاریخی نقل شده، روزی عبیدالله بن زیاد برای عیادت [[شریک بن الاعور]] که از شیعیان [[امام علی(ع)]] بود و با عبیدالله دوستی داشت و در بستر بیماری در خانه هانی به سر می‌برد به خانه هانی آمد. پیش از آمدن او، به پیشنهاد شریک بن اعور قرار شد مسلم در جایی پنهان شود و در زمان مناسب عبیدالله بن زیاد را به قتل رساند. هنگامی که ابن زیاد به خانه هانی آمد، مسلم بن عقیل از کشتن او امتناع کرد و دلیل امنتاع خود را نارضایتی هانی بن عروه که دوست نداشت ابن زیاد در خانه‌اش کشته شود و نیز حدیثی از [[پیامبر(ص)]] عنوان کرد که از کشتن به شکل غافلگیرانه منع فرموده‌اند.<ref>دینوری، الأخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۵-۲۳۶.</ref>برخی عدم اقدام مسلم برای [[ترور]] عبیدالله بن زیاد را با این که وی [[مهدورالدم]] بود را دلیل پای بندی مسلم به مبانی ایمانی و دینی دانسته‌اند. <ref>عندلیب همدانی ٰهمدانی ٰثارالله‌ٰ ٰ۱۳۸۹ٰص ۱۸۱.</ref>
برخی پژوهشگران معاصر با بررسی گزارش‌های مربوط به این واقعه، در صحت آن تردید کرده<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین، ۱۳۸۶ش، ص ۱۵۴-۱۵۷.</ref> و برخی دیگر آن را به کلی ساختگی و بی‌پایه دانسته‌اند.<ref>دانشنامه امام حسین، ج۴، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref>
برخی پژوهشگران با بررسی گزارش‌های مربوط به این واقعه، در صحت آن تردید کرده<ref>زرگری نژاد، نهضت امام حسین، ۱۳۸۶ش، ص ۱۵۴-۱۵۷.</ref> و برخی دیگر آن را به کلی ساختگی و بی‌پایه دانسته‌اند.<ref>دانشنامه امام حسین، ج۴، ص۱۷۵-۱۷۶.</ref>


===دستگیری هانی و قیام مسلم===
===دستگیری هانی و قیام مسلم===
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی‌گاه مسلم آگاه شد، [[هانی بن عروة]] را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد.
بعد از اینکه عبیدالله بن زیاد از مخفی‌گاه مسلم آگاه شد، [[هانی بن عروة]] را به قصر فراخواند و از او خواست مسلم را به وی تحویل دهد. چون هانی زیر بار چنین کاری نرفت بازداشت شد.
هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود ۴۰۰۰ نفر با شعار [[یا منصور امت]] فراهم شدند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۱.</ref>
هنگامی که خبر دستگیری هانی به مسلم رسید، مسلم از پیروان خود خواست قیام کنند، بنابر روایات منابع تاریخی حدود ۴۰۰۰ نفر با شعار [[یا منصور امت]] فراهم شدند.<ref>بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۱.</ref>
در نیرو‌هایی که مسلم فراهم آورده بود، [[عبدالرحمن بن کریز]] فرمانده [[قبیله کنده|کندیان]]، [[مسلم بن عوسجه]] فرمانده [[قبیله مذحج|مذحجیان]]، [[ابوثمامه صائدی|ابی ثمامه صیداوی]] فرمانده [[قبیله بنی تمیم|تمیم]] و [[قبیله همدان|همدان]] و [[عباس بن جعده بن هبیره]] فرمانده [[قریش]] و [[انصار]] بودند.<ref> دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>
در نیرو‌هایی که مسلم فراهم آورده بود، [[عبدالرحمن بن کریز]] فرمانده [[قبیله کنده|کندیان]]، [[مسلم بن عوسجه]] فرمانده [[قبیله مذحج|مذحجیان]]، [[ابوثمامه صائدی]] فرمانده [[قبیله بنی تمیم|تمیم]] و [[قبیله همدان|همدان]] و [[عباس بن جعده بن هبیره]] فرمانده [[قریش]] و [[انصار]] بودند.<ref> دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۳۰ق، ص۲۳۹-۲۴۰.</ref>
قیام کنندگان به سوی قصر حکومت راه افتادند و آن را محاصره کردند، داخل قصر تنها ۵۰ تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند.<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۴۶۱؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰.</ref>
قیام کنندگان به سوی قصر حکومت راه افتادند و آن را محاصره کردند، داخل قصر تنها ۵۰ تن از محافظان عبیدالله و نزدیکان وی حضور داشتند.<ref>ابن سعد، طبقه خامسه، ج۱، ص۴۶۱؛ بلاذری، أنساب الأشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰.</ref>


در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند [[محمد بن اشعث بن قیس|محمد بن اشعث]]، [[کثیر بن شهاب حارثی]]، [[شبث بن ربعی]]، قعقاع بن شور، [[حجار بن ابجر]] و [[شمر بن ذی الجوشن]] خواست که به میان جمعیت روند و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰-۸۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۰.</ref>
در این هنگام عبیدالله بن زیاد از بعضی از بزرگان کوفه که کنارش بودند مانند [[محمد بن اشعث بن قیس|محمد بن اشعث]]، [[کثیر بن شهاب حارثی]]، [[شبث بن ربعی]]، قعقاع بن شور، [[حجار بن ابجر]] و [[شمر بن ذی الجوشن]] خواست که به میان جمعیت روند و با دادن وعده و وعید و ترساندن مردم از رسیدن سپاه شام، آنان را از یاری مسلم و امام حسین(ع)، بازدارند.<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۹۷۴م، ج۲، ص۸۰-۸۱؛ طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۸-۳۷۰.</ref>
این حیله کارگر شد.البته دراین میان نقش شریح قاضی در دادن گزارش دروغ به مردم  ومتفرق ساختن آنان نباید فراموش شود. روایات تاریخی از ترس مردم در پی تبلیغات همراهان عبیدالله و سرعت پراکنده شدن آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شب‌هنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۱.</ref>
این حیله کارگر شد.البته دراین میان نقش [[شریح بن حارث کندی|شریح قاضی]] در دادن گزارش دروغ به مردم  ومتفرق ساختن آنان نباید فراموش شود. روایات تاریخی از ترس مردم در پی تبلیغات همراهان عبیدالله و سرعت پراکنده شدن آنان از اطراف مسلم حکایت دارند، تا جایی که شب‌هنگام مسلم تنها ماند و جایی برای خفتن نداشت.<ref>طبری، تاریخ الأمم و الملوک، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۳۶۹-۳۷۱.</ref>


===دستگیری و شهادت مسلم===
===دستگیری و شهادت مسلم===
خط ۱۳۳: خط ۱۳۳:
أمالك في المصر من نائحه}}{{پایان شعر}} ترجمه: «تو را با دست‌های بسته از بالای قصر دارالاماره به زمین انداختند، آیا  پس ازآن عضوی ازبدنت سالم ماند؟! در بازارها بدنت راکشاندند مگر تو تا دیروز امیرشان نبودی (و با تو بیعت نکره بودند؟!) کشته شدی ولی کسی بر تو نگریست مگر در شهر گریه کننده‌ای نداشتی؟!» <ref>شُبَّر، أدب الطّف أو شعراء الحسين(ع)، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۲۱.</ref>
أمالك في المصر من نائحه}}{{پایان شعر}} ترجمه: «تو را با دست‌های بسته از بالای قصر دارالاماره به زمین انداختند، آیا  پس ازآن عضوی ازبدنت سالم ماند؟! در بازارها بدنت راکشاندند مگر تو تا دیروز امیرشان نبودی (و با تو بیعت نکره بودند؟!) کشته شدی ولی کسی بر تو نگریست مگر در شهر گریه کننده‌ای نداشتی؟!» <ref>شُبَّر، أدب الطّف أو شعراء الحسين(ع)، ۱۴۰۹ق، ج۸، ص۲۲۱.</ref>


بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از عمر بن سعد که قریشی بود خواست تا بدو وصیت کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را کفن و پس از آن دفن کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد.<ref>القمی، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم و يليه نفثة المصدور فيما يتجدد به حزن العاشور، الناشر : المكتبة الحيدرية‌، ص۱۰۶؛ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۸.</ref>
بنا بر برخی گزارش‌های تاریخی مسلم که نگران امام حسین(ع) بود از [[عمر بن سعد]] که [[قبیله قریش|قریش]]ی بود خواست تا بدو [[وصیت]] کند. نخستین وصیت او این بود تا کسی را نزد امام فرستد و او را از آمدن به کوفه منع کند. دیگر آن که جنازه او را [[کفن]] و پس از آن [[دفن]] کند و دیگر آن که بدهی او را با فروختن شمشیر و دیگر وسایلش بپردازد.<ref>القمی، نفس المهموم في مصيبة سيدنا الحسين المظلوم و يليه نفثة المصدور فيما يتجدد به حزن العاشور، الناشر : المكتبة الحيدرية‌، ص۱۰۶؛ جعفریان، تاملی در نهضت عاشورا، ۱۳۸۱ش، ص۱۶۸.</ref>


پس از [[شهادت]] مسلم، ابن زیاد دستور قتل [[هانی بن عروه]] را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به [[شام]] نزد [[یزید بن معاویه]] فرستاد.<ref> ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۲.</ref>
پس از [[شهادت]] مسلم، [[عبیدالله بن زیاد|ابن زیاد]] دستور قتل [[هانی بن عروه]] را نیز صادر کرد و سپس سرهای این دو را به [[شام]] نزد [[یزید بن معاویه]] فرستاد.<ref> ابن اعثم الکوفی، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۶۲.</ref>


===اطلاع یافتن امام حسین از خبر شهادت مسلم===
===اطلاع یافتن امام حسین(ع) از خبر شهادت مسلم===
امام حسین در منزل [[زرود]] یا نزدیکی آن، خبر [[شهادت]] مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را از مردی از طایفه [[بنی اسد]] شنید، آنان امام را از اوضاع کوفه آگاه کردند و او را از رفتن به کوفه بر حذر داشتند.<ref>اخبارالطوال، ص۲۴۶؛ طبری، ج۵، ص۳۹۷</ref> بنا به نقل برخی منابع، خبر شهادت مسلم و هانی در منزل [[ثعلبیه]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۴۲</ref> یا [[قادسیه]]<ref>مسعودی، ج۳، ص۶۰-۶۱</ref> و یا [[قطقطانه]]{{یاد| قَطْقَطانیّه. https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5764/6127/65123/منازل-از-مکه-تا-کربلا. قُطْقُطانَه. دهخدا، لغت نامه}}<ref>یعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۲۴۳</ref> به امام حسین(ع) رسیده است.
امام حسین(ع) در منزل [[زرود]] یا نزدیکی آن، خبر [[شهادت]] مسلم بن عقیل و هانی بن عروه را از مردی از طایفه [[بنی اسد]] شنید، آنان امام را از اوضاع کوفه آگاه کردند و او را از رفتن به کوفه بر حذر داشتند.<ref>اخبارالطوال، ص۲۴۶؛ طبری، ج۵، ص۳۹۷</ref> بنا به نقل برخی منابع، خبر شهادت مسلم و هانی در منزل [[ثعلبیه]]<ref>ابن اثیر، ج۴، ص۴۲</ref> یا [[قادسیه]]<ref>مسعودی، ج۳، ص۶۰-۶۱</ref> و یا [[قطقطانه]]{{یاد| قَطْقَطانیّه. https://hawzah.net/fa/Magazine/View/5764/6127/65123/منازل-از-مکه-تا-کربلا. قُطْقُطانَه. دهخدا، لغت نامه}}<ref>یعقوبی، نشر دار صادر، ج۲، ص۲۴۳</ref> به امام حسین(ع) رسیده است.
[[عبداللَّه بن سليمان]] و [[منذر بن مشمعل]]‏ در این منزل به کاروان امام رسیدند و تا ثعلبیه با او همراه شدند. بنا به آنچه که در [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|ارشاد شیخ مفید]] آمده، این دو تن، خبر کشته شدن مسلم و هانی را در زرود شنیدند و در ثعلبیه به امام رساندند.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۷۳-۷۴</ref>بنابر  گزارش [[سید ابن طاووس|سید بن طاووس]] در [[اللهوف علی قتلی الطفوف (کتاب)|لهوف]] امام از خبر شهادت مسلم در منزل [[زباله| زُباله]] مطلع شد و اشک از دیدگانش جاری شد و برای او دعا کرد و فرمود او به آن چه بر عهده‌اش بود عمل کرد و بر ماست که به وظیفه خویش عمل کنیم. <ref>سید بن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، الناشر: أنوار الهدى، ص۴۵.</ref>  کسانی که به طمع حکومت و قدرت و موقعیت با امام همراه شده بودند یا در همراهی با او شک داشتند پس از این خبر از امام جدا شدند. <ref>سید بن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، الناشر: أنوار الهدى، ص۴۵.</ref>{{یاد|ثم سار الحسين عليه السلام حتى بلغ زبالة فأتاه فيها خبر مسلم بن عقيل فعرف بذلك جماعة ممن تبعه فتفرق عنه أهل الأطماع والارتياب وبقى معه أهله وخيار الأصحاب.}}
[[عبداللَّه بن سليمان]] و [[منذر بن مشمعل]]‏ در این منزل به کاروان امام رسیدند و تا ثعلبیه با او همراه شدند. بنا به آنچه که در [[الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد (کتاب)|ارشاد شیخ مفید]] آمده، این دو تن، خبر کشته شدن مسلم و هانی را در زرود شنیدند و در ثعلبیه به امام رساندند.<ref>شیخ مفید، ارشاد، ج۲، ص۷۳-۷۴</ref>بنابر  گزارش [[سید ابن طاووس]] در [[اللهوف علی قتلی الطفوف (کتاب)|لهوف]] امام از خبر شهادت مسلم در منزل [[زباله| زُباله]] مطلع شد و اشک از دیدگانش جاری شد و برای او دعا کرد و فرمود او به آن چه بر عهده‌اش بود عمل کرد و بر ماست که به وظیفه خویش عمل کنیم. <ref>سید بن طاووس، اللهوف علی قتلی الطفوف، الناشر: أنوار الهدى، ص۴۵.</ref>  کسانی که به طمع حکومت و قدرت و موقعیت با امام همراه شده بودند یا در همراهی با او شک داشتند پس از این خبر از امام جدا شدند. <ref>سید بن طاووس، اللهوف فی قتلی الطفوف، الناشر: أنوار الهدى، ص۴۵.</ref>{{یاد|ثم سار الحسين عليه السلام حتى بلغ زبالة فأتاه فيها خبر مسلم بن عقيل فعرف بذلك جماعة ممن تبعه فتفرق عنه أهل الأطماع والارتياب وبقى معه أهله وخيار الأصحاب.}}


==علت شکست قیام کوفه و ماموریت مسلم==
==علت شکست قیام کوفه و ماموریت مسلم==
۹٬۴۴۹

ویرایش