فحاشی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Ma.rezapour (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳: | خط ۳: | ||
در [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] متعددی از این کار نهی شده و برای دشنامدهندگان وعده عذاب داده شده است. برخی دو واژه «فُسُوق»، و «قول زُور» در [[قرآن|قرآن کریم]] را بر ناسزا تطبیق کردهاند. بر همین اساس [[مجتهد|فقیهان]] ناسزاگویی را [[حرام]] دانسته و مواردی چون ناسزاگفتن به شخص [[بدعت|بدعتگذار]]، اظهار کننده گناه، و... را از آن استثنا کردهاند. [[محمدتقی شیرازی|میرزای دوم]]، در حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]، فحاشی به [[کفر|کافر]]، غیر ممیّز و حتی حیوانات را ممنوع اعلام کرده است. | در [[آیه|آیات]] و [[حدیث|روایات]] متعددی از این کار نهی شده و برای دشنامدهندگان وعده عذاب داده شده است. برخی دو واژه «فُسُوق»، و «قول زُور» در [[قرآن|قرآن کریم]] را بر ناسزا تطبیق کردهاند. بر همین اساس [[مجتهد|فقیهان]] ناسزاگویی را [[حرام]] دانسته و مواردی چون ناسزاگفتن به شخص [[بدعت|بدعتگذار]]، اظهار کننده گناه، و... را از آن استثنا کردهاند. [[محمدتقی شیرازی|میرزای دوم]]، در حاشیه بر [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]]، فحاشی به [[کفر|کافر]]، غیر ممیّز و حتی حیوانات را ممنوع اعلام کرده است. | ||
محققان هر کدام از [[لعن|لَعْن]]، سَبّْ، ناسزا (شتم)، فحش و [[قذف|قَذْف]] را متفاوت انگاشته و تفاوتهایی را برای آنها بیان کردهاند. ناسزا در [[فقه|فقه اسلامی]] اگر مشتمل بر قَذْف باشد، دارای آثاری از جمله [[حد شرعی|حد]] یا [[تعزیر]] است. همچنین به اتفاق فقیهان شیعه، اگر کسی [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر]] یا یکی از [[امامان شیعه|أئمه(ع)]] را از روی عمد و بنابر عقیده (و نه از روی عصبانیت یا شوخی یا بدون اراده جدی و یا جهل) سب کند مستحق قتل است. | |||
فقیهان از دشنام به مناسبت در بابهای طهارت، تجارت و دیات سخن گفتهاند. | فقیهان از دشنام به مناسبت در بابهای طهارت، تجارت و دیات سخن گفتهاند. | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
|منبع= مستدرك الوسائل , جلد۱۲ , صفحه۸۲ | |منبع= مستدرك الوسائل , جلد۱۲ , صفحه۸۲ | ||
}} | }} | ||
در آیات و روایات متعددی از سبّ یا ناسزا سخن به میان آمده است؛ واژه «سبّ» در قرآن تنها در [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] | در آیات و روایات متعددی از سبّ یا ناسزا سخن به میان آمده است؛ واژه «سبّ» در قرآن تنها در [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] بهکار رفته و در آن از سب نمودن بیخدایان توسط مسلمانان نهی شده است. دلیل این نهی را برخی زشتی و ناپسندی خود عمل دانسته اما عدهای، بازخورد و [[مقابله به مثل|مقابلهبهمثل]] کفار در سب خداوند، گفتهاند؛ آنها معتقدند سب کفّار اگر در نهان صورت گیرد به گونهای که احتمال بازخورد و مقابلهبهمثل وجود نداشته باشد اشکال ندارد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۹۹.</ref> | ||
همچنین فقیهان «فسوق» در [[آیه ۱۹۷ سوره بقره]] و «قول زور» در [[آیه ۳۰ سوره حج]] را بر ناسزاگویی تطبیق کردهاند.<ref>خویی، المستند في شرح العروة الوثقى، موسّسة احياء آثارالامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۲۹.</ref> | همچنین فقیهان «فسوق» در [[آیه ۱۹۷ سوره بقره]] و «قول زور» در [[آیه ۳۰ سوره حج]] را بر ناسزاگویی تطبیق کردهاند.<ref>خویی، المستند في شرح العروة الوثقى، موسّسة احياء آثارالامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۲۹.</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
در آیات قرآن و کلمات امامان معصوم(ع) گزارشهایی وجود دارد که در ظاهر کلماتی ناپسند و دشنامگونه دارند، از آن جمله میتوان به تشبیه و تعبیر برخی اشخاص در قرآن و احادیث به حیوانات، توصیف به برخی حالات و القاب ناپسند مثل: اشباه الرجال ( نامردان مردنما)، بیوفایان مکّار، «بیخرد کوردل»، و... اشاره کرد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۲.</ref> | در آیات قرآن و کلمات امامان معصوم(ع) گزارشهایی وجود دارد که در ظاهر کلماتی ناپسند و دشنامگونه دارند، از آن جمله میتوان به تشبیه و تعبیر برخی اشخاص در قرآن و احادیث به حیوانات، توصیف به برخی حالات و القاب ناپسند مثل: اشباه الرجال ( نامردان مردنما)، بیوفایان مکّار، «بیخرد کوردل»، و... اشاره کرد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۲.</ref> | ||
برخی | برخی محققان باتوجه به ناهمگونی این گزارشها با اصل احترام و قبیح بودن دشنام در اسلام، توجیههایی را برای همسوساختن آنها بیان کردهاند:<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۸.</ref> | ||
# این موارد از جمله ناسزاهای جایز است که شخص بهواسطه کفر، فسق، و.. مستحق آن بوده است.<ref>.اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> | # این موارد از جمله ناسزاهای جایز است که شخص بهواسطه کفر، فسق، و.. مستحق آن بوده است.<ref>.اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> | ||
# این تشبیهات یا بیانگر باطن و حقیقت اعمال آنهاست یا بهدلیل ویژگی خاصی است که در آن حیوان بوده و توهینی محسوب نمیشود؛ همانطور که گاهی مؤمنان نیز به برخی حیوانات تشبیه شدهاند. مثلا [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه]] حال یاران [[شهادت|شهید]] خود را به شتری توصیف میکند که بچه خود را در آغوش میکشد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> یا حدیثی که در آن [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] مردم زمانه را به شش گروه از حیوانات تقسیم کرده و سگها را به ناسزاگویان و فحّاشان تشبیه میکند.<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۸.</ref> | # این تشبیهات یا بیانگر باطن و حقیقت اعمال آنهاست یا بهدلیل ویژگی خاصی است که در آن حیوان بوده و توهینی محسوب نمیشود؛ همانطور که گاهی مؤمنان نیز به برخی حیوانات تشبیه شدهاند. مثلا [[امام علی علیهالسلام|امام علی(ع)]] در [[خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه]] حال یاران [[شهادت|شهید]] خود را به شتری توصیف میکند که بچه خود را در آغوش میکشد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> یا حدیثی که در آن [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] مردم زمانه را به شش گروه از حیوانات تقسیم کرده و سگها را به ناسزاگویان و فحّاشان تشبیه میکند.<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۸.</ref> | ||
# برخی پژوهشگران، گونههایی از دشنام و ناسزاگویی را جزئی از فرهنگ و رسوم زبانها و گونهای از خشونت زبانی یافتهاند که بهواسطه متغیر بودن واژهها و اصطلاحات و موقعیتهای اجتماعی و جغرافیایی متفاوتاند؛ به همین جهت ممکن است کلامی در یک زبان، دشنام و در زبان دیگر دشنام محسوب نشود.<ref>طامه، فرزامی، نام ابزارها و کاربرد و طبقه بندی آنها در دشنامهای فارسی، ص۱۷.</ref> چنانچه عبارت «ثکلتک أمّک» (مادرت داغت را ببیند یا مادرت به عزایت بنشیند)عبارتی رایج در موقعیت اجتماعی آن زمان بوده و برداشت ناسزا از آن نشده است.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۸.</ref>{{یاد| ابن اثیر(مبارک بن محمد) در تحلیل واژه «ثُکل»، آن را به معنای فقدان و نیستی و مرگ و هلاکت دانسته است و در تشریح «ثَکِلَتْکَ أمّک»(مادرت داغت راببیند) بر این باور است که چون مرگ هر کسی را فرامیگیرد این جمله نفرین نیست بلکه نوعی دعا برای مرگ فردی است که کردار یا گفتار بد دارد. و اینکه مرگ برای او بهتر است از اینکه به این رفتار بدش ادامه دهد. <ref>النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref>}} | # برخی پژوهشگران، گونههایی از دشنام و ناسزاگویی را جزئی از فرهنگ و رسوم زبانها و گونهای از خشونت زبانی یافتهاند که بهواسطه متغیر بودن واژهها و اصطلاحات و موقعیتهای اجتماعی و جغرافیایی متفاوتاند؛ به همین جهت ممکن است کلامی در یک زبان، دشنام و در زبان دیگر دشنام محسوب نشود.<ref>طامه، فرزامی، نام ابزارها و کاربرد و طبقه بندی آنها در دشنامهای فارسی، ص۱۷.</ref> چنانچه عبارت «ثکلتک أمّک» (مادرت داغت را ببیند یا مادرت به عزایت بنشیند) عبارتی رایج در موقعیت اجتماعی آن زمان بوده و برداشت ناسزا از آن نشده است.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام معصومین(ع)، ص۱۰۸.</ref>{{یاد| ابن اثیر(مبارک بن محمد) در تحلیل واژه «ثُکل»، آن را به معنای فقدان و نیستی و مرگ و هلاکت دانسته است و در تشریح «ثَکِلَتْکَ أمّک»(مادرت داغت راببیند) بر این باور است که چون مرگ هر کسی را فرامیگیرد این جمله نفرین نیست بلکه نوعی دعا برای مرگ فردی است که کردار یا گفتار بد دارد. و اینکه مرگ برای او بهتر است از اینکه به این رفتار بدش ادامه دهد. <ref>النهایه فی غریب الحدیث و الاثر، ۱۳۹۹ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref>}} | ||
# لعن یا تحقیر برخی افراد در برخی مواقع، به دلیل نهیب و تذکر و برگشتن افراد به مسیر صحیح بوده است مثل بیان «ثکلتک أمّک» در بیان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] که در نهایت موجب توبه و بازگشت [[حر بن یزید ریاحی|حرّ]] از مسیر اشتباهش بود. <ref>نگاه کنیده به:https://iqna.ir/fa/news/4162717/ثکلتک-امک-درشتگویی-است-ولی-ناسزا-نیست</ref> | # لعن یا تحقیر برخی افراد در برخی مواقع، به دلیل نهیب و تذکر و برگشتن افراد به مسیر صحیح بوده است مثل بیان «ثکلتک أمّک» در بیان [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] که در نهایت موجب توبه و بازگشت [[حر بن یزید ریاحی|حرّ]] از مسیر اشتباهش بود. <ref>نگاه کنیده به:https://iqna.ir/fa/news/4162717/ثکلتک-امک-درشتگویی-است-ولی-ناسزا-نیست</ref> | ||
خط ۸۱: | خط ۸۱: | ||
{{اصلی|ساب النبی}} | {{اصلی|ساب النبی}} | ||
سبّ النبی، دشنام به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا یکی از [[امامان شیعه|أئمه(ع)]] است. بنا بر نظر همه فقیهان [[شیعه]]، اگر کسی پیامبر(ص) یا یکی از أئمّه(ع) را عامدا و بنابر عقیده ( | سبّ النبی، دشنام به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا یکی از [[امامان شیعه|أئمه(ع)]] است. بنا بر نظر همه فقیهان [[شیعه]]، اگر کسی پیامبر(ص) یا یکی از أئمّه(ع) را عامدا و بنابر عقیده (و نه از روی عصبانیت یا شوخی یا بدون اراده جدی) سب کند مستحق قتل است؛ و دراینباره نیازی به اذن شارع نیست.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۳۲-۴۳۹.</ref> | ||
مطابق ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی کسی که به مقدسات اسلام پیامبر(ص)، سایر انبیا، ائمه(ع) یا [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] اهانت کند یا ناسزا بگوید، مشمول حکم سابّ النبی است و اعدام میشود، در غیر اینصورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.<ref>مرجانی، بررسی جرم اهانت به مقدسات مذهبی در قوانین موضوعه و متون فقهی، ص۵.</ref> | مطابق ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی کسی که به مقدسات اسلام پیامبر(ص)، سایر انبیا، ائمه(ع) یا [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهرا(س)]] اهانت کند یا ناسزا بگوید، مشمول حکم سابّ النبی است و اعدام میشود، در غیر اینصورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.<ref>مرجانی، بررسی جرم اهانت به مقدسات مذهبی در قوانین موضوعه و متون فقهی، ص۵.</ref> |