پرش به محتوا

فحاشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۵۵۴ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۳
خط ۳۱: خط ۳۱:
  |منبع= مستدرك الوسائل  ,  جلد۱۲  ,  صفحه۸۲  
  |منبع= مستدرك الوسائل  ,  جلد۱۲  ,  صفحه۸۲  
}}
}}
در آیات و روایات متعددی از سبّ یا ناسزا سخن به میان آمده است؛ واژه «سبّ» در قرآن تنها در آیه ۱۰۸ سوره انعام بکاررفته و در آن از سب نمودن بی‌خدایان توسط مسلمانان نهی شده است. دلیل این نهی را برخی زشتی و ناپسندی خود عمل دانسته اما عده‌ای، بازخورد و مقابله‌ به‌ مثل کفار در سب خداوند، گفته‌اند؛ آنها معتقدند سب کفّار اگر در نهان صورت گیرد به گونه‌ای که احتمال بازخورد و مقابله به مثل وجود نداشته باشد اشکال ندارد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۹۹.</ref>  
در آیات و روایات متعددی از سبّ یا ناسزا سخن به میان آمده است؛ واژه «سبّ» در قرآن تنها در [[آیه ۱۰۸ سوره انعام]] بکاررفته و در آن از سب نمودن بی‌خدایان توسط مسلمانان نهی شده است. دلیل این نهی را برخی زشتی و ناپسندی خود عمل دانسته اما عده‌ای، بازخورد و مقابله‌ به‌ مثل کفار در سب خداوند، گفته‌اند؛ آنها معتقدند سب کفّار اگر در نهان صورت گیرد به گونه‌ای که احتمال بازخورد و مقابله به مثل وجود نداشته باشد اشکال ندارد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۹۹.</ref>  


همچنین فقیهان «فسوق» در آیه ۱۹۷ سوره بقره و «قول زور» در آیه ۳۰ سوره حج را بر ناسزاگویی تطبیق کرده‌اند.<ref>خویی، المستند في شرح العروة الوثقى، موسّسة احياء آثارالامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۲۹.</ref>  
همچنین فقیهان «فسوق» در [[آیه ۱۹۷ سوره بقره]] و «قول زور» در [[آیه ۳۰ سوره حج]] را بر ناسزاگویی تطبیق کرده‌اند.<ref>خویی، المستند في شرح العروة الوثقى، موسّسة احياء آثارالامام الخوئی، ج۲۸، ص۴۲۹.</ref>  


پیامبر(ص) ضمن سفارش به پرهیز از ناسزاگویی، آن‌را سبب کدورت و دشمنی دانسته‌ است.<ref>الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۰.</ref> امام باقر(ع) دراین‌باره فرموده است: هرکس به برادر مومن‌اش ناسزا بگوید خداوند برکت را از رزقش می‌برد و او را به حال خود واگذاشته و زندگانی‌اش را بر او تنگ می‌کند.<ref>الکلینی، ‌الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۲۶.</ref> همچنین ایشان از قول پیامبر(ع) از بدترین مخلوقات خداوند که شخص فحّاش و لعّان (کسی که زیاد فحش و لعن می‌دهد) باشد، خبر داده است.<ref>الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۰.</ref> فیض کاشانی «لعّان» را در این روایات به شخصی که بواسطه زیاد لعن کردن، لعن خلق و خوی‌ او شده معنا کرده و گفته است این‌گونه احادیث با جواز لعن و سبّ برای کسی که مستحق آن باشد قابل جمع است.<ref>فیض کاشانی، المحجة البيضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۲۲.</ref>
[[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] ضمن سفارش به پرهیز از ناسزاگویی، آن‌را سبب کدورت و دشمنی دانسته‌ است.<ref>الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۰.</ref> [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر(ع)]] دراین‌باره فرموده است: هرکس به برادر مومن‌اش ناسزا بگوید خداوند [[برکت]] را از رزقش می‌برد و او را به حال خود واگذاشته و زندگانی‌اش را بر او تنگ می‌کند.<ref>الکلینی، ‌الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۲۶.</ref> همچنین ایشان از قول پیامبر(ع) از بدترین مخلوقات خداوند که شخص فحّاش و لعّان (کسی که زیاد فحش و لعن می‌دهد) باشد، خبر داده است.<ref>الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۹۰.</ref> [[محمدمحسن فیض کاشانی|فیض کاشانی]] «لعّان» را در این روایات به شخصی که بواسطه زیاد لعن کردن، لعن خلق و خوی‌ او شده معنا کرده و گفته است این‌گونه احادیث با جواز لعن و سبّ برای کسی که مستحق آن باشد قابل جمع است.<ref>فیض کاشانی، المحجة البيضاء، ۱۴۱۷ق، ج۵، ص۲۲۲.</ref>


حرّ عاملی برخی از احادیث مربوط به ناسزاگویی را در باب «تحریم سبُّ المؤمن و عرضِه و مالِه» (به‌فارسی: حرام بودن ناسزا به مؤمن، آبرویش و مالش) و کلینی در «باب السَّباب» و «باب البَذاء» گردآوری کرده است.<ref>حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۹۸؛ الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۹ و ۳۲۳.</ref>  
[[شیخ حر عاملی|حرّ عاملی]] برخی از احادیث مربوط به ناسزاگویی را در باب «تحریم سبُّ المؤمن و عرضِه و مالِه» (به‌فارسی: حرام بودن ناسزا به مؤمن، آبرویش و مالش) و کلینی در «باب السَّباب» و «باب البَذاء» گردآوری کرده است.<ref>حرّ عاملی، وسائل الشيعه، ۱۴۱۶ق، ج۱۲، ص۲۹۸؛ الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۹ و ۳۲۳.</ref>  


=== سیره اهل بیت(ع) در مواجهه با ناسزاگویی ===
=== سیره اهل بیت(ع) در مواجهه با ناسزاگویی ===
خط ۴۹: خط ۴۹:
}}
}}
      
      
با نگاهی به آیات قرآن کریم، سیره پیامبر و زندگی معصومان(ع)، داشتن سعه صدر و خوش‌رویی، پرهیز از تندی و... در مواجهه با ناسزاگویی، سفارش شده است. به‌‌‌عنوان مثال،‌ زمانی که مسلمانان به مدت ۳۷ سال به دستور معاویه، بر منابر و... به امام علی(ع) ناسزا گفته و او را لعن می‌کردند، امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هیچ‌گاه مقابله به مثل نکرده و به کسی ناسزا نگفتند.<ref>هادی منش، آفتاب حسن، رویکردی تحلیلی به زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۳۴.</ref> در واقعه‌ٰ صفین هنگامی که عده‌ای از اصحاب علی(ع) شروع به ناسزاگویی جبهه مقابل کردند، ایشان آن‌ها را از این کار نهی کرد و در مقابل، آنها را به دعا برای هر دو گروه و آشتی و الفت میانشان، سفارش کرد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۶.</ref> همچنین فردی مسیحی هنگامی‌ که صبر و بردباری حضرت باقر‌(ع) در برابر ناسزاها و توهین‌های متعدد را دید، به اسلام گروید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار،  ۱۴۰۳ق، ج۲۶، ص۲۸۹.</ref>
با نگاهی به آیات قرآن کریم، [[سیره]] پیامبر و زندگی [[چهارده معصوم|معصومان(ع)]]، داشتن سعه‌صدر و خوش‌رویی، پرهیز از تندی و... در مواجهه با ناسزاگویی، سفارش شده است. به‌‌‌عنوان مثال،‌ زمانی که مسلمانان به مدت ۳۷ سال به دستور معاویه، بر منابر و... به امام علی(ع) [[سب علی(ع)|ناسزا]] می‌گفتند، [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] هیچ‌گاه مقابله به مثل نکرده و به کسی ناسزا نگفتند.<ref>هادی منش، آفتاب حسن، رویکردی تحلیلی به زندگانی امام حسن مجتبی(ع)، ۱۳۸۴ش، ج۱، ص۱۳۴.</ref> در [[صفین|واقعه‌ٰ صفین]] هنگامی که عده‌ای از اصحاب [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] شروع به ناسزاگویی جبهه مقابل کردند، ایشان آن‌ها را از این کار بازداشت و در عوض، آنها را به [[دعا]] برای هر دو گروه و آشتی و الفت میانشان، سفارش کرد.<ref>نهج البلاغه، خطبه ۲۰۶.</ref> همچنین فردی مسیحی هنگامی‌ که [[صبر]] و بردباری [[امام محمد باقر علیه‌السلام|حضرت باقر‌(ع)]] در برابر ناسزاها و توهین‌های متعدد را دید، به اسلام گروید.<ref>مجلسی، بحار الأنوار،  ۱۴۰۳ق، ج۲۶، ص۲۸۹.</ref>


=== آیا خداوند و أئمّه ناسزا گفته‌اند؟ ===
=== آیا خداوند و أئمّه ناسزا گفته‌اند؟ ===
در آیات قرآن کریم و کلمات امامان معصوم(ع) گزارش‌هایی وجود دارد که در آن به‌ظاهر کلماتی ناپسند، به‌صورت صریح یا کنایی وجود دارد که مفاهیمی حاوی تمسخر یا دشنام‌گونه دارند. از آن جمله می‌توان به تشبیه و تعبیر برخی اشخاص به حیوانات از سوی آنان، توصیف به برخی حالات و القاب ناپسند مثل:‌ اشباح الرجال (کودک صفتان)،‌ بی‌وفایان مکّار، «بی خرد کوردل»، و... اشاره کرد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۲.</ref> برخی محققین باتوجه به ناهمگونی این گزارش‌ها با اصل احترام و قبیح بودن دشنام در اسلام توجیه‌هایی را برای همسوساختن آنها بیان کرده‌اند:<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۸.</ref>
در آیات قرآن و کلمات امامان معصوم(ع) گزارش‌هایی وجود دارد که در آن به‌ظاهر کلماتی ناپسند و دشنام‌گونه دارند، از آن جمله می‌توان به تشبیه و تعبیر برخی اشخاص در قرآن و احادیث به حیوانات، توصیف به برخی حالات و القاب ناپسند مثل:‌ اشباح الرجال (کودک صفتان)،‌ بی‌وفایان مکّار، «بی‌خرد کوردل»، و... اشاره کرد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۲.</ref> برخی محققین باتوجه به ناهمگونی این گزارش‌ها با اصل احترام و قبیح بودن دشنام در اسلام، توجیه‌هایی را برای همسوساختن آنها بیان کرده‌اند:<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۸.</ref>


# این موارد از جمله لعن و ناسزاهای جایز است که شخص بواسطه کفر، فسق، و.. مستحق آن بوده‌ است.<ref>.اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref>  
# این موارد از جمله ناسزاهای جایز است که شخص بواسطه کفر، فسق، و.. مستحق آن بوده‌ است.<ref>.اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref>  
# ناسزاهایی چون تشبیه به برخی حیوانات در قرآن یا کلمات معصومین(ع)، بیانگر باطن و حقیقت اعمال آن‌هاست.
# این تشبیهات یا بیانگر باطن و حقیقت اعمال آن‌هاست یابه‌دلیل ویژگی خاصی است که در آن حیوان بوده و توهینی محسوب نمی‌شود؛ همانطور که گاهی مومنان نیز به برخی حیوانات تشبیه شده‌اند. مثلا [[امام علی علیه‌السلام|امام علی(ع)]] در [[خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه]] حال یاران [[شهادت|شهید]] خود را به شتری توصیف می‌کند که به بچه خود را در آغوش می‌کشد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> یا حدیثی که در آن [[امام سجاد علیه‌السلام|امام سجاد(ع)]] مردم زمانه را به شش گروه از حیوانات تقسیم کرده و سگ‌ها را به ناسزاگویان و فحّاشان تشبیه‌ می‌کند.<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۸.</ref>
# تشبیه به حیوانات به‌دلیل خصوصیتی که در آن حیوان بوده‌است صورت گرفته؛ و توهینی نبوده است؛ همانطور که گاهی مومنان نیز به برخی حیوانات تشبیه شده‌اند. مثلا امام علی(ع) در خطبه ۱۸۲ نهج البلاغه حال یاران شهید خود را به شتری توصیف می‌کند که به بچه خود را در آغوش می‌کشد.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۳-۱۰۵.</ref> یا حدیثی که در آن امام سجاد(ع) مردم زمانه را به شش گروه از حیوانات تقسیم کرده و سگ‌ها را به ناسزاگویان و فحاشان تشبیه‌ می‌کند.<ref>صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۸.</ref>
# برخی پژوهشگران، گونه‌هایی از دشنام و ناسزاگویی را جزئی از فرهنگ و رسوم زبان‌ها و گونه‌ای از خشونت زبانی یافته‌اند که بواسطه متغیر بودن واژه‌ها و اصطلاحات و موقعیت‌های اجتماعی و جغرفایی متفاوت‌اند؛ فلذا ممکن است کلامی در یک زبان، دشنام و در زبان دیگر دشنام محسوب نشود.<ref>طامه، فرزامی، نام ابزارها و کاربرد و طبقه بندی آنها در دشنام‌های فارسی، ص۱۷.</ref> کما اینکه عبارت «ثکلتک أمّک» عبارتی رایج در موقعیت‌ اجتماعی آن زمان بوده است و برداشت ناسزا از آن نشده است.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۸.</ref>
# برخی پژوهشگران، گونه‌هایی از دشنام و ناسزاگویی را جزئی از فرهنگ و رسوم زبان‌ها و گونه‌ای از خشونت زبانی یافته‌اند که بواسطه متغیر بودن واژه‌ها و اصطلاحات و موقعیت‌های اجتماعی و جغرفایی متفاوت‌اند؛ فلذا ممکن است کلامی در یک زبان، دشنام و در زبان دیگر دشنام محسوب نشود.<ref>طامه، فرزامی، نام ابزارها و کاربرد و طبقه بندی آنها در دشنام‌های فارسی، ص۱۷.</ref> کما اینکه عبارت «ثکلتک أمّک» عبارتی رایج در موقعیت‌ اجتماعی آن زمان بوده است و برداشت ناسزا از آن نشده است.<ref>اباذر پور، خرمی، واکاوی دشنام در کلام مصومین(ع)، ص۱۰۸.</ref>
# لعن یا تحقیر برخی افراد در برخی مواقع، به دلیل نهیب و تذکر و برگشتن افراد به مسیر صحیح بوده است مثل بیان «ثکلتک أمّک» در بیان امام حسین(ع) که در نهایت موجب توبه و بازگشت حرّ از مسیر اشتباهش بود.{{مدرک}}
# لعن یا تحقیر برخی افراد در برخی مواقع، به دلیل نهیب و تذکر و برگشتن افراد به مسیر صحیح بوده است مثل بیان «ثکلتک أمّک» در بیان [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] که در نهایت موجب توبه و بازگشت [[حر بن یزید ریاحی|حرّ]] از مسیر اشتباهش بود.{{مدرک}}


== علت ناسزاگویی ==
== علت ناسزاگویی ==
گفته‌ شده این کار به‌سبب نقص در استدلال و عدم منطق و برتری‌جویی بر طرف مقابل صورت می‌گیرد؛ اما برخی کلمات واحادیث این رفتار را به طینت و شیوه تربیتی شخص بازمیگردانند،<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، دار الکتب العربی، ج۹، ص۱۲.</ref> چنانچه علی(ع) بدزبانی را از خصوصیات شخصیتی انسان‌های لَئیم دانسته‌ است. همچنین پیامبر(ص) طینت و سرشت کسی که ناسزاگو و بی‌حیا باشد و باکی از آنچه در موردش گفته می‌شود نداشته باشد را ناپاک یا شبهه‌دار معرفی کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۰۷.</ref>
گفته‌ شده این کار به‌سبب نقص در استدلال و عدم منطق و برتری‌جویی بر طرف مقابل صورت می‌گیرد؛ اما پاره‌ای از احادیث این رفتار را به طینت و شیوه تربیتی شخص بازمی‌گردانند،<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، دار الکتب العربی، ج۹، ص۱۲.</ref> چنانچه امام علی(ع) بدزبانی را از خصوصیات شخصیتی انسان‌های لئیم یعنی پَست، دانسته‌ است. همچنین پیامبر(ص) طینت و سرشت کسی که ناسزاگو و بی‌[[حیاء|حیا]] باشد و باکی از آنچه در موردش گفته می‌شود نداشته باشد را [[ولد الزنا|ناپاک]] یا شبهه‌دار معرفی کرده است.<ref>مجلسی، بحارالانوار، ۱۴۰۳ق، ج۶۰، ص۲۰۷.</ref>
== احکام ناسزا ==
== احکام ناسزا ==
به‌اعتقاد فقیهان، حرمت ناسزاگویی، با همه ادلّه اربعه ثابت می‌شود.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۰۱۱ق، ج۱، ص۲۵۳؛ روحانی، منهاج الفقاهه، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۳۷۴.</ref> مگر آنکه شخص به سبب بدعت یا اظهار گناه و... مستحق آن باشد.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> به‌همین سبب فقیهان سبّ کافران و مخالفان را جایز اما قذف آن‌ها را ممنوع اعلام کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۶۱و۶۲؛ انصاری، المكاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱۷ ص۲۳۹.</ref> درصورتی که ناسزا به قذف باشد موجب ثوبت حدّ و در غیر‌آن، موجب ثوبت تعذیر در حق ناسزاگوست.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۱۴، ص۲۹۶.</ref> برخی دشنام و ناسزاگویی شخص به خود یا خانواده‌اش را حرام و از مصادیق ناسزا دانسته‌اند.<ref>اخوی، دشنام به خود؟، ص۴.</ref>
به‌اعتقاد فقیهان، [[حرام|حرمت]] ناسزاگویی، با همه [[ادله اربعه|ادلّه اربعه]] ثابت می‌شود.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۰۱۱ق، ج۱، ص۲۵۳؛ روحانی، منهاج الفقاهه، ۱۴۲۹ق، ج۱، ص۳۷۴.</ref> مگر آنکه شخص به سبب [[بدعت]] یا اظهار گناه و... مستحق آن باشد.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> به‌همین سبب [[مجتهد|فقیهان]] سبّ [[کفر|کافران]] و مخالفان را جایز اما [[قذف]] آن‌ها را ممنوع اعلام کرده‌اند.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۲۲، ص۶۱و۶۲؛ انصاری، المكاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱۷ ص۲۳۹.</ref> درصورتی که ناسزا به قذف باشد موجب ثوبت [[حد شرعی|حدّ]] و در غیر‌آن، موجب ثوبت تعذیر در حق ناسزاگوست.<ref>روحانی، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۱۴، ص۲۹۶.</ref> برخی دشنام و ناسزاگویی شخص به خود یا خانواده‌اش را حرام و از مصادیق ناسزا دانسته‌اند.<ref>اخوی، دشنام به خود؟، ص۴.</ref>


مطابق ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی، ناسزاگو به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و ۵ هزار تا ۱ میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شود. در صورتی که شخصی به یکی از مقامات دولتی این کشور حین انجام وظیفه توهین کند علاوه بر مجازات فوق ممکن است به سه تا شش ماه حبس نیز محکوم شود.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/4264401/%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA «مجازات فحاشی چیست؟»]، خبرگزاری میزان.</ref>
مطابق ماده ۶۰۸ قانون مجازات اسلامی، ناسزاگو به مجازات شلاق تا ۷۴ ضربه و ۵ هزار تا ۱ میلیون ریال جزای نقدی محکوم می‌شود. در صورتی که شخصی به یکی از مقامات دولتی این کشور حین انجام وظیفه توهین کند علاوه بر مجازات فوق ممکن است به سه تا شش ماه حبس نیز محکوم شود.<ref>[https://www.mizanonline.ir/fa/news/4264401/%D9%85%D8%AC%D8%A7%D8%B2%D8%A7%D8%AA-%D9%81%D8%AD%D8%A7%D8%B4%DB%8C-%DA%86%DB%8C%D8%B3%D8%AA «مجازات فحاشی چیست؟»]، خبرگزاری میزان.</ref>
۲٬۳۲۵

ویرایش