پرش به محتوا

فحاشی: تفاوت میان نسخه‌ها

۶۴۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۳
خط ۱۷: خط ۱۷:
اهل لغت و بیشتر فقیهان، شَتْم و سَبّْ را مرادف یکدیگر دانسته و به ناسزا معنا کرده‌اند.<ref>تاج العروس ذیل واژه سبّ؛ الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۵؛ حسینی، زيارة عاشوراء تحفة من السماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۱۱۰.</ref> اما برخی سبّ و شتم را متفاوت دانسته و سبّ را شدیدتر از شَتْم معرفی کرده‌اند.<ref>العسکری،‌ الفروق فی اللّغه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۴۳؛ خمینی، بررسی حکم شرعی دشنام و بهتان، ۱۴۰۲ق، ص۳۵.</ref>   
اهل لغت و بیشتر فقیهان، شَتْم و سَبّْ را مرادف یکدیگر دانسته و به ناسزا معنا کرده‌اند.<ref>تاج العروس ذیل واژه سبّ؛ الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۵؛ حسینی، زيارة عاشوراء تحفة من السماء، ۱۴۳۱ق، ج۱، ص۱۱۰.</ref> اما برخی سبّ و شتم را متفاوت دانسته و سبّ را شدیدتر از شَتْم معرفی کرده‌اند.<ref>العسکری،‌ الفروق فی اللّغه، ۱۴۰۰ق، ج۱، ص۴۳؛ خمینی، بررسی حکم شرعی دشنام و بهتان، ۱۴۰۲ق، ص۳۵.</ref>   


غزالی، سَب و شَتم را از فُحش و [[قذف|قَذْف]] جدا دانسته و سبّ را بیان کلماتی چون؛ ای جاهل، ای احمق و... معرفی کرده و فحش و قذف را بر [[زنا]] تطبیق کرده است؛ چنانچه [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] نیز با جدا کردن احادیث هرکدام، در ابوابی جداگانه، این معنا را تایید کرده است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، دارالکتب العربی، ج۷، ص۲۰ و ۴۷؛ الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۹ و ۳۲۳.</ref> به‌عبارت دیگر هرگاه الفاظ ناسزا به‌قدری رکیک و ناسپند باشد که از حد گذشته و نسبت‌هایی چون زنا و [[لواط]] را شامل شود قَذف و فُحش است و احکام آن‌را خواهد داشت.<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۹۶؛ لسان العرب، ذیل واژه سبّ.</ref> برخی فقیهان برای فُحش از اصطلاح «هُجْر» و برای ناسزایی که حالتی شعرگونه داشته باشد باشد «هَجْو» استفاده کرده‌اند.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۳۹و ۲۴۰.</ref>     
[[ابو حامد غزالی|غزالی]]، سَب و شَتم را از فُحش و [[قذف|قَذْف]] جدا دانسته و سبّ را بیان کلماتی چون؛ ای جاهل، ای احمق و... معرفی کرده و فحش و قذف را بر [[زنا]] تطبیق کرده است؛ چنانچه [[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] نیز با جدا کردن احادیث هرکدام، در ابوابی جداگانه، این معنا را تایید کرده است.<ref>غزالی، احیاء علوم الدین، دارالکتب العربی، ج۷، ص۲۰ و ۴۷؛ الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۵۹ و ۳۲۳.</ref> به‌عبارت دیگر هرگاه الفاظ ناسزا به‌قدری رکیک و ناسپند باشد که از حد گذشته و نسبت‌هایی چون زنا و [[لواط]] را شامل شود قَذف و فُحش است و احکام آن‌را خواهد داشت.<ref>روحانی، فقه الصادق، ج۱۴، ص۲۹۶؛ لسان العرب، ذیل واژه سبّ.</ref> برخی فقیهان برای فُحش از اصطلاح «هُجْر» و برای ناسزایی که حالتی شعرگونه داشته باشد باشد «هَجْو» استفاده کرده‌اند.<ref>انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۲۳۹و ۲۴۰.</ref>     


«[[لعن]]» در لغت و فرهنگ دینی غیر از سبّ و ناسزا و آن دوری از رحمت و نعمت‌های خداست. برخی محققان با پایش آیات قرآن و روایات مربوطه، نتیجه گرفته‌اند: همانگونه که خداوند در ۳۷ مورد،‌ برخی افراد و اقوام را به دلالیل گوناگون لعن کرده است، لعن می‌تواند در مواردی جایز باشد امّا سبّ و ناسزا به دلیل نهی خداوند از سبّ در آیه ۱۰۸ سوره انعام و برخی احادیث، در هر صورت ممنوع است.<ref>جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهل البیت، صيانة القرآن الكريم من التحريف، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۳؛ ذاکری، سبّ و لعن در قرآن، ص۹؛ روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۹.</ref>     
«[[لعن]]» در لغت و فرهنگ دینی غیر از سبّ و ناسزا و آن دوری از رحمت و نعمت‌های خداست. برخی محققان با پایش آیات قرآن و روایات مربوطه، نتیجه گرفته‌اند: همانگونه که خداوند در ۳۷ مورد،‌ برخی افراد و اقوام را به دلالیل گوناگون لعن کرده است، لعن می‌تواند در مواردی جایز باشد امّا سبّ و ناسزا به دلیل نهی خداوند از سبّ در آیه ۱۰۸ سوره انعام و برخی احادیث، در هر صورت ممنوع است.<ref>جمعی از نویسندگان، فی رحاب أهل البیت، صيانة القرآن الكريم من التحريف، ۱۴۲۶ق، ج۳۳، ص۱۳؛ ذاکری، سبّ و لعن در قرآن، ص۹؛ روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۹.</ref>     
خط ۷۱: خط ۷۱:
* کلمات ناپسندی که موجب اهانت، هتک و بیان نقصی در شخص مقابل نشود؛ مثل کلماتی چون «پدر سوخته» یا ... که پدر به طفل خود به جهت ابراز علاقه می‌گوید؛<ref>.انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۶؛ روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۷.</ref>  برخی فقیهان با استناد به روایاتی فحش و ناسزا به قصد شوخی را نیز حرام دانسته‌اند.<ref>محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۹۱ و ۱۹۲؛ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۱.</ref>
* کلمات ناپسندی که موجب اهانت، هتک و بیان نقصی در شخص مقابل نشود؛ مثل کلماتی چون «پدر سوخته» یا ... که پدر به طفل خود به جهت ابراز علاقه می‌گوید؛<ref>.انصاری، المکاسب، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۱۲۶؛ روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۷.</ref>  برخی فقیهان با استناد به روایاتی فحش و ناسزا به قصد شوخی را نیز حرام دانسته‌اند.<ref>محمودی، مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید، ۱۳۹۲ش، ج۱، ص۱۹۱ و ۱۹۲؛ صدوق، خصال، ۱۳۶۲ش، ج۱، ص۳۳۱.</ref>
* ناسزا گفتن به کسی که در فقه مستحق آن شمرده شده است: مثل بدعت‌گذار، و اظهار کننده گناه و... .روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۷.
* ناسزا گفتن به کسی که در فقه مستحق آن شمرده شده است: مثل بدعت‌گذار، و اظهار کننده گناه و... .روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۷.
* مقابله به مثل: عده‌ای مقابله به مثل در ناسزگویی را با استناد به آیه اعتدا،<ref>سوره بقره، آیه۱۹۴.</ref> انتصار،<ref>سوره شوری، آیه۴۱.</ref> مجازات و معاقبه‌،<ref>سوره نحل، آیه۱۹۶.</ref> همچنین نارسایی دلایلِ اثبات کنندهٰ حرمت، فی‌الجمله پذیرفته‌اند. مشروط به آنکه ناسزا از الفاظ ممنوعه‌ای چون قذف و... نباشد.<ref>روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۷.</ref> بنابر فرمایش پیامبر(ص) کسی که در مواجهه با ناسزای شخصی، مقابله به مثل کند، گناهش بر شروع‌کننده ناسزاگویی بوده است.<ref>الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۰.</ref> اما تعداد زیادی از فقیهان آن‌را جایز ندانسته‌اند.<ref>واکاوی فقهی مقابله به مثل در ناسزا، ص۵۵.</ref>
* مقابله به مثل: عده‌ای مقابله به مثل در ناسزگویی را با استناد به آیه [[آیه اعتداء|اعتدا]]،<ref>سوره بقره، آیه۱۹۴.</ref> [[آیه انتصار|انتصار]]،<ref>سوره شوری، آیه۴۱.</ref> مجازات و [[آیه معاقبه|معاقبه‌]]،<ref>سوره نحل، آیه۱۹۶.</ref> همچنین نارسایی دلایلِ اثبات کنندهٰ حرمت، فی‌الجمله پذیرفته‌اند. مشروط به آنکه ناسزا از الفاظ ممنوعه‌ای چون قذف و... نباشد.<ref>روحانی و دیگران، فقه الصادق، ۱۴۳۵ق، ج۲۱، ص۶۷.</ref> بنابر فرمایش پیامبر(ص) کسی که در مواجهه با ناسزای شخصی، مقابله به مثل کند، گناهش بر شروع‌کننده ناسزاگویی است.<ref>الکلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۳۶۰.</ref> تعداد زیادی از فقیهان مقابله‌ به مثل در ناسزاگویی را جایز ندانسته‌اند.<ref>واکاوی فقهی مقابله به مثل در ناسزا، ص۵۵.</ref>


=== سبّ النبی ===
=== سبّ النبی ===
{{اصلی|ساب النبی}}
{{اصلی|ساب النبی}}


سبّ النبی، دشنام به پیامبر(ص) یا یکی از أئمه است. بنا بر نظر همه فقیهان شیعه، اگر پیامبر یا یکی از أئمه توسط شخصی عامدا و بنابر عقیده (ونه از روی عصابنیت یا شوخی یا بدون اراده جدی) سب کنند مستحق قتل است؛ و نیازی به اذن شارع ندارد.نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۳۲-۴۳۹.
سبّ النبی، دشنام به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر(ص)]] یا یکی از [[امامان شیعه|أئمه(ع)]] است. بنا بر نظر همه فقیهان [[شیعه]]، اگر کسی پیامبر(ص) یا یکی از أئمّه(ع) را عامدا و بنابر عقیده (ونه از روی عصابنیت یا شوخی یا بدون اراده جدی) سب کند مستحق قتل است؛ و دراین‌باره نیازی به اذن شارع نیست.نجفی، جواهر الکلام، ۱۳۶۲ش، ج۴۱، ص۴۳۲-۴۳۹.


مطابق ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی کسی که به مقدسات اسلام پیامبر(ص)، سایر انبیاء، ائمه(ع) یا حضرت زهراء(س) اهانت کند یا ناسزا بگوید، مشمول حکم سابّ النبی است و اعدام می‌شود، در غیر این‌صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.
مطابق ماده ۵۱۳ قانون مجازات اسلامی کسی که به مقدسات اسلام پیامبر(ص)، سایر انبیاء، ائمه(ع) یا [[حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها|حضرت زهراء(س)]] اهانت کند یا ناسزا بگوید، مشمول حکم سابّ النبی است و اعدام می‌شود، در غیر این‌صورت به حبس از یک تا پنج سال محکوم خواهد شد.مرجانی، بررسی جرم اهانت به مقدسات مذهبی در قوانین موضوعه و متون فقهی، ص۵.


==پانویس==
==پانویس==
خط ۱۰۹: خط ۱۰۹:
* مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* مجلسی، محمدباقر، بحار الأنوار، بیروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۳ق.
* محقق کرکی، علی بن الحسین، قم، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
* محقق کرکی، علی بن الحسین، قم، مؤسسة آل البیت(علیهم السلام) لإحیاء التراث، ۱۴۰۸ق.
* مرجانی، سعید، بررسی جرم اهانت به مقدسات مذهبی در قوانین موضوعه و متون فقهی، در ماهنامه دادرسی، شماره۶۹، ۱۳۸۷ش.
* مروجی طبسی، محمدجواد، حکم فقهی دشنام دهنده به پیامبر(ص)، در فصلنامه فرهنگ کوثر، شماره۷۸، ۱۳۸۸ش.  
* مروجی طبسی، محمدجواد، حکم فقهی دشنام دهنده به پیامبر(ص)، در فصلنامه فرهنگ کوثر، شماره۷۸، ۱۳۸۸ش.  
* نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
* نجفی جواهری، محمدحسن، جواهر الكلام في شرح شرائع الإسلام، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، ۱۳۶۲ش.
۲٬۳۲۵

ویرایش