Automoderated users، confirmed، movedable، templateeditor
۲٬۳۸۱
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[File:میرعماد حسنی نستعلیق.jpg|thumb|به خط میرعماد حسنی، از مجموعه غلامحسین امیرخانی، مندرج در کتاب مرقع رنگین، جلد دوم]] | |||
'''خط نستعلیق''' خطی ایرانی مربوط به نیمه دوم قرن هشتم قمری که آنرا نماینده ویژگیهای تمدنی شیعی و ایرانی میدانند. بیشتر مورخان [[میرعلی تبریزی]] را مخترع این خط دانسته و وجه تسمیه آن را یا به معنای نسخکننده [[خط تعلیق]] یا ترکیبی از [[خط نسخ]] و خط تعلیق دانستهاند. | '''خط نستعلیق''' خطی ایرانی مربوط به نیمه دوم قرن هشتم قمری که آنرا نماینده ویژگیهای تمدنی شیعی و ایرانی میدانند. بیشتر مورخان [[میرعلی تبریزی]] را مخترع این خط دانسته و وجه تسمیه آن را یا به معنای نسخکننده [[خط تعلیق]] یا ترکیبی از [[خط نسخ]] و خط تعلیق دانستهاند. | ||
خط ۷: | خط ۸: | ||
[[سلطانعلی مشهدی]]، میرعلی هروی و مجنون رفیقی هروی، [[میرعماد حسنی]]، [[علیرضا عباسی]]، [[میرزا غلامرضا اصفهانی]] و محمدرضا کلهر را از اساتید متقدم در این هنر میدانند. پس از [[انقلاب اسلامی ایران]] و با رونق [[انجمن خوشنویسان ایران]]، اساتید بسیاری در این فن به ظهور رسیدند. | [[سلطانعلی مشهدی]]، میرعلی هروی و مجنون رفیقی هروی، [[میرعماد حسنی]]، [[علیرضا عباسی]]، [[میرزا غلامرضا اصفهانی]] و محمدرضا کلهر را از اساتید متقدم در این هنر میدانند. پس از [[انقلاب اسلامی ایران]] و با رونق [[انجمن خوشنویسان ایران]]، اساتید بسیاری در این فن به ظهور رسیدند. | ||
==معرفی خط نستعلیق== | ==معرفی خط نستعلیق== | ||
یک قرن پس از انتشار [[خط تعلیق]] در نیمه دوم قرن هشتم قمری، [[ایران|ایرانیان]] خط نستعلیق را اختراع کردند که به تعبیر لادن اعتضادی، بانوی پژوهشگر در هنر ایرانی، با وجود تمام سوابق مشترک با خطوط پیش از خود، دارای خصلتهای بیهمتا از زیباییشناسی ایرانی است<ref>اعتضادی، هنر و زیبایی در عرفان ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۶.</ref> که به تعبیر آرْتور اپهام پوپ (به انگلیسیArthur Upham Pope) مورخ آمریکایی هنر ایرانی، وجه بیان مردمی باریکبین و بسیار متمدن را نشان میداد.<ref>اتینگهاوزن، اوجهای درخشان هنر ایران، ۱۳۷۹ش، ۲۰۷.</ref> | یک قرن پس از انتشار [[خط تعلیق]] در نیمه دوم قرن هشتم قمری، [[ایران|ایرانیان]] خط نستعلیق را اختراع کردند که به تعبیر لادن اعتضادی، بانوی پژوهشگر در هنر ایرانی، با وجود تمام سوابق مشترک با خطوط پیش از خود، دارای خصلتهای بیهمتا از زیباییشناسی ایرانی است<ref>اعتضادی، هنر و زیبایی در عرفان ایران، ۱۳۹۰ش، ص۲۴۶.</ref> که به تعبیر آرْتور اپهام پوپ (به انگلیسیArthur Upham Pope) مورخ آمریکایی هنر ایرانی، وجه بیان مردمی باریکبین و بسیار متمدن را نشان میداد.<ref>اتینگهاوزن، اوجهای درخشان هنر ایران، ۱۳۷۹ش، ۲۰۷.</ref> |