پرش به محتوا

امام صادق علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۴: خط ۵۴:
== دوران امامت ==
== دوران امامت ==
{{خلفای معاصر با امام صادق}}
{{خلفای معاصر با امام صادق}}
حیات امام صادق(ع)، با خلافت ده خلیفه آخر [[بنی‌امیه]] از جمله [[عمر بن عبدالعزیز]] و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست [[بنی‌عباس|عباسی]]، [[سفاح عباسی|سَفّاح]] و [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] هم‌زمان بود.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.</ref> او در سفر [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر]] به [[شام]] که به درخواست [[هشام بن عبدالملک|هشام بن عبد الملک]] صورت گرفت، همراه پدر بود.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۶.</ref> در امامت امام صادق(ع)، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد {{یادداشت| هشام بن عبدالملک بن مروان (۱۰۵–۱۲۵)ولید بن یزید بن عبدالملک (۱۲۵–۱۲۶)یزید بن ولید بن عبدالملک (۶ ماه در سال ۱۲۶)ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (۱۲۶–۱۲۷) مروان بن محمد بن مروان (مروان حمار)(۱۲۷–۱۳۲)سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۸۵–۱۹۰.}} و سفاح و منصور خلفای عباسی حکومت کردند.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.</ref> در این دوران حکومت [[بنی‌امیه]] ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنی‌عباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومت‌ها فرصت مناسبی برای امام صادق(ع) جهت انجام فعالیت‌های علمی فراهم کرد.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴۷.</ref> البته این آزادی تنها در دهه سوم [[قرن دوم هجری قمری|قرن دوم قمری]]، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنی‌امیه و پس از آن به جهت [[قیام محمد بن عبدالله بن حسن|قیام نفس زکیه]] و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق(ع) و پیروانش وجود داشت.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.</ref>
حیات امام صادق(ع)، با خلافت ده خلیفه آخر [[بنی‌امیه]] از جمله [[عمر بن عبدالعزیز]] و هشام بن عبدالملک و دو خلیفه نخست [[بنی‌عباس|عباسی]]، [[سفاح عباسی|سَفّاح]] و [[منصور عباسی|منصور دوانیقی]] هم‌زمان بود.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.</ref> او در سفر [[امام محمد باقر علیه‌السلام|امام باقر]] به [[شام]] که به درخواست [[هشام بن عبدالملک|هشام بن عبد الملک]] صورت گرفت، همراه پدر بود.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۶.</ref> در امامت امام صادق(ع)، پنج خلیفه آخر اموی یعنی از هشام بن عبدالملک به بعد {{یاد| هشام بن عبدالملک بن مروان (۱۰۵–۱۲۵)ولید بن یزید بن عبدالملک (۱۲۵–۱۲۶)یزید بن ولید بن عبدالملک (۶ ماه در سال ۱۲۶)ابراهیم بن ولید بن عبدالملک (۱۲۶–۱۲۷) مروان بن محمد بن مروان (مروان حمار)(۱۲۷–۱۳۲)سیوطی، تاریخ الخلفاء، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۱۸۵–۱۹۰.}} و سفاح و منصور خلفای عباسی حکومت کردند.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴.</ref> در این دوران حکومت [[بنی‌امیه]] ضعیف و سرانجام سرنگون شد و پس از آن بنی‌عباس روی کار آمدند. ضعف و عدم نظارت حکومت‌ها فرصت مناسبی برای امام صادق(ع) جهت انجام فعالیت‌های علمی فراهم کرد.<ref>شهیدی، زندگانی امام صادق، ۱۳۷۸ش، ص۴۷.</ref> البته این آزادی تنها در دهه سوم [[قرن دوم هجری قمری|قرن دوم قمری]]، وجود داشت و پیش از آن در زمان بنی‌امیه و پس از آن به جهت [[قیام محمد بن عبدالله بن حسن|قیام نفس زکیه]] و برادرش ابراهیم فشارهای سیاسی فراوانی بر ضد امام صادق(ع) و پیروانش وجود داشت.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۴۳۵.</ref>


=== نصوص امامت ===
=== نصوص امامت ===
خط ۹۱: خط ۹۱:


=== دوری از قیام مسلحانه ===
=== دوری از قیام مسلحانه ===
به‌رغم آنکه [[امامت]] امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیری‌های نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به [[خلافت]] را نپذیرفت. شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|الملل والنحل]] گزارش کرده است که [[ابومسلم خراسانی]] پس از مرگ [[ابراهیم امام]]، در نامه‌ای امام صادق(ع) را شایسته‌ترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من است».<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.</ref> او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامه‌اش داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> وی همچنین در قیام‌هایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش [[زید بن علی]]، شرکت نکرد.<ref>پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref> بر طبق [[حدیث|حدیثی]]، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۳۷.</ref>در برخی روایات حضرت تعداد ۱۷ نفر و گاه پنج نفر را برای قیام کافی دانسته است و در برابر اصرار برخی از یاران برای قیام به آنها می‌فرمود ما بهتر از شما و دیگران می‌دانیم که چه زمانی و چه وظیفه‌ای داریم.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۳و ابن شهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۳۶۳.</ref>{{یادداشت| یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَی الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ… انا لا نخرج فی زمان لا نجد فیه خمسة معاضدین لنا نحن أعلم بالوقت}}
به‌رغم آنکه [[امامت]] امام صادق(ع) با ضعف و فروپاشی امویان همراه بود، وی از درگیری‌های نظامی و سیاسی دوری جست و حتی دعوت به [[خلافت]] را نپذیرفت. شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی)|الملل والنحل]] گزارش کرده است که [[ابومسلم خراسانی]] پس از مرگ [[ابراهیم امام]]، در نامه‌ای امام صادق(ع) را شایسته‌ترین فرد برای خلافت خواند و از او دعوت کرد تا خلافت را بپذیرد؛ اما امام صادق(ع) در پاسخ نوشت: «نه تو از یاران من هستی و نه زمانه، زمانه من است».<ref>شهرستانی، الملل والنحل، ۱۴۱۵ق، ج۱، ص۱۷۹.</ref> او پاسخ دعوت ابوسلمه برای خلافت را نیز با سوزاندن نامه‌اش داد.<ref>مسعودی، مروج الذهب، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۲۵۴.</ref> وی همچنین در قیام‌هایی که بر ضد حکومت روی داد، از جمله قیام عمویش [[زید بن علی]]، شرکت نکرد.<ref>پاکتچی، «امام جعفر صادق»، ص۱۸۳، ۱۸۴.</ref> بر طبق [[حدیث|حدیثی]]، امام صادق(ع) نبود یاران راستین را علت خودداری از قیام شمرده است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج‏۴، ص۲۳۷.</ref>در برخی روایات حضرت تعداد ۱۷ نفر و گاه پنج نفر را برای قیام کافی دانسته است و در برابر اصرار برخی از یاران برای قیام به آنها می‌فرمود ما بهتر از شما و دیگران می‌دانیم که چه زمانی و چه وظیفه‌ای داریم.<ref>کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۲، ص۲۴۳و ابن شهرآشوب، مناقب، ج۳، ص۳۶۳.</ref>{{یاد| یَا سَدِیرُ لَوْ کَانَ لِی شِیعَةٌ بِعَدَدِ هَذِهِ الْجِدَاءِ مَا وَسِعَنِی الْقُعُودُ وَ نَزَلْنَا وَ صَلَّیْنَا فَلَمَّا فَرَغْنَا مِنَ الصَّلَاةِ عَطَفْتُ عَلَی الْجِدَاءِ فَعَدَدْتُهَا فَإِذَا هِیَ سَبْعَةَ عَشَرَ… انا لا نخرج فی زمان لا نجد فیه خمسة معاضدین لنا نحن أعلم بالوقت}}
* اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی
* اختلاف با عبدالله بن حسن مثنی
در سال‌های پایانی حکومت [[بنی‌امیه]]، گروهی از [[بنی‌هاشم]] از جمله [[عبدالله بن حسن مثنی]] و پسرانش و سفاح و منصور در [[ابواء]] جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش، [[ محمد بن عبدالله بن حسن|محمد]] را [[مهدی]] معرفی کرد و از حاضران خواست با او [[بیعت]] کنند.{{سخ}}امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور]] مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به [[حسد|حسادت]] متهم کرد. امام صادق(ع) [[سوگند|قسم]] خورد که از روی [[حسد|حسادت]] سخن نمی‌گوید و گفت که پسران او کشته می‌شوند و خلافت به [[سفاح عباسی|سَفّاح]] و [[منصور عباسی |منصور]] می‌رسد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.</ref> [[رسول جعفریان]] ریشه اختلاف میان فرزندان [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و فرزندان [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] را همین داستان دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.</ref>
در سال‌های پایانی حکومت [[بنی‌امیه]]، گروهی از [[بنی‌هاشم]] از جمله [[عبدالله بن حسن مثنی]] و پسرانش و سفاح و منصور در [[ابواء]] جمع شدند تا برای قیام برضد حکومت، با یکی از خودشان بیعت کنند. در این جلسه عبدالله پسرش، [[ محمد بن عبدالله بن حسن|محمد]] را [[مهدی]] معرفی کرد و از حاضران خواست با او [[بیعت]] کنند.{{سخ}}امام صادق(ع) وقتی از این داستان مطلع شد، گفت: پسر تو مهدی نیست و اکنون نیز هنگام [[ظهور امام زمان|ظهور]] مهدی نیست. عبدالله از سخنان وی خشمگین شد و او را به [[حسد|حسادت]] متهم کرد. امام صادق(ع) [[سوگند|قسم]] خورد که از روی [[حسد|حسادت]] سخن نمی‌گوید و گفت که پسران او کشته می‌شوند و خلافت به [[سفاح عباسی|سَفّاح]] و [[منصور عباسی |منصور]] می‌رسد.<ref>ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ۱۹۸۷م/۱۴۰۸ق، ص۱۸۵، ۱۸۶.</ref> [[رسول جعفریان]] ریشه اختلاف میان فرزندان [[امام حسن مجتبی علیه‌السلام|امام حسن(ع)]] و فرزندان [[امام حسین علیه‌السلام|امام حسین(ع)]] را همین داستان دانسته است.<ref>جعفریان، حیات فکری‌سیاسی امامان شیعه، ۱۳۹۳ش، ص۳۷۱.</ref>
خط ۱۶۳: خط ۱۶۳:


== دیدگاه اهل‌سنت ==
== دیدگاه اهل‌سنت ==
امام صادق(ع) نزد بزرگان اهل‌سنت جایگاه بالایی داشته است. [[ابوحنیفه]] از پیشوایان اهل سنت، امام صادق(ع) را فقیه‌ترین و داناترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> به نقل [[ابن شهرآشوب|ابن‌شهرآشوب]]، [[مالک بن انس]] گفته است: از جهت فضل، علم و [[عبادت]] و [[ورع]]، هیچ چشم و گوشی برتر از جعفر بن محمد ندیده و نشنیده است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۴۸.</ref> از نظر شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی) |کتاب الملل والنحل]] امام صادق(ع) «دارای علمی است کثیر و فراوان در امور دین، و دانش و درایتی کامل در حکمت، و زهد بلندمرتبه‌ای در دنیا، و وَرَع و خودداری تامّ و تمام از شهوات، که مدتی در مدینه اقامت کرد، و شیعیان و منتسبین به خود را از علم خود بهره‌مند ساخت و بر موالیان و خاصّان خود، اسرار علوم و مخفیّات دانش را إفاضه کرد. و او کسی است که در اقیانوس بیکران معرفت غرق بود و طمع در شطّ آب نداشت، و به أعلا ذِروه حقیقت ارتفاع یافته بود و از سقوط و نزول در درجات دنیوی ترس و واهمه نداشت.{{یادداشت|وَ هُوَ ذُو عِلْمٍ غَزیرٍ فِی الدِّینِ، وَ أدَبٍ کَامِلٍ فِی الْحِکْمَةِ، وَ زُهْدٍ بَالِغٍ فِی الدُّنْیَا، وَ وَرَعٍ تَامٍّ عَنِ الشَّهَوَاتِ.}}<ref>الشهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۹۴.</ref>
امام صادق(ع) نزد بزرگان اهل‌سنت جایگاه بالایی داشته است. [[ابوحنیفه]] از پیشوایان اهل سنت، امام صادق(ع) را فقیه‌ترین و داناترین فرد در میان مسلمانان دانسته است.<ref>ذهبی، تذکرة الحفاظ، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۱۲۶.</ref> به نقل [[ابن شهرآشوب|ابن‌شهرآشوب]]، [[مالک بن انس]] گفته است: از جهت فضل، علم و [[عبادت]] و [[ورع]]، هیچ چشم و گوشی برتر از جعفر بن محمد ندیده و نشنیده است.<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱۳۷۹ش، ج۴، ص۲۴۸.</ref> از نظر شهرستانی در [[الملل و النحل (شهرستانی) |کتاب الملل والنحل]] امام صادق(ع) «دارای علمی است کثیر و فراوان در امور دین، و دانش و درایتی کامل در حکمت، و زهد بلندمرتبه‌ای در دنیا، و وَرَع و خودداری تامّ و تمام از شهوات، که مدتی در مدینه اقامت کرد، و شیعیان و منتسبین به خود را از علم خود بهره‌مند ساخت و بر موالیان و خاصّان خود، اسرار علوم و مخفیّات دانش را إفاضه کرد. و او کسی است که در اقیانوس بیکران معرفت غرق بود و طمع در شطّ آب نداشت، و به أعلا ذِروه حقیقت ارتفاع یافته بود و از سقوط و نزول در درجات دنیوی ترس و واهمه نداشت.{{یاد|وَ هُوَ ذُو عِلْمٍ غَزیرٍ فِی الدِّینِ، وَ أدَبٍ کَامِلٍ فِی الْحِکْمَةِ، وَ زُهْدٍ بَالِغٍ فِی الدُّنْیَا، وَ وَرَعٍ تَامٍّ عَنِ الشَّهَوَاتِ.}}<ref>الشهرستانی، الملل و النحل، ۱۳۶۴ش، ج۱، ص۱۹۴.</ref>


به گفته [[ابن ابی‌الحدید|ابن‌ابی‌الحدید]]، علمای اهل‌سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، [[احمد بن حنبل]] و [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] با واسطه یا بی‌واسطه شاگرد امام صادق(ع) بوده‌اند و ازاین‌رو فقه اهل‌سنت در [[فقه امامیه|فقه شیعه]] ریشه دارد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۸.</ref> با این همه، در فقه اهل‌سنت، با وجود توجه فراوان به [[مجتهد|فقیهان]] معاصر امام صادق(ع) چون اوزاعی و [[سفیان ثوری]]، به دیدگاه‌های او توجه نشده است.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۶.</ref> برخی از علمای [[امامیه|شیعه]] چون [[سید مرتضی]] بدین جهت به علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] انتقاد کرده‌اند.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۶.</ref>
به گفته [[ابن ابی‌الحدید|ابن‌ابی‌الحدید]]، علمای اهل‌سنت از جمله پیشوایان فقهی آنان چون ابوحنیفه، [[احمد بن حنبل]] و [[محمد بن ادریس شافعی|شافعی]] با واسطه یا بی‌واسطه شاگرد امام صادق(ع) بوده‌اند و ازاین‌رو فقه اهل‌سنت در [[فقه امامیه|فقه شیعه]] ریشه دارد.<ref>ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۳۸۵ق، ج۱، ص۱۸.</ref> با این همه، در فقه اهل‌سنت، با وجود توجه فراوان به [[مجتهد|فقیهان]] معاصر امام صادق(ع) چون اوزاعی و [[سفیان ثوری]]، به دیدگاه‌های او توجه نشده است.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۶.</ref> برخی از علمای [[امامیه|شیعه]] چون [[سید مرتضی]] بدین جهت به علمای [[اهل سنت و جماعت|اهل‌سنت]] انتقاد کرده‌اند.<ref>پاکتچی، «جعفر صادق(ع)، امام»، ص۲۰۶.</ref>
خط ۱۷۲: خط ۱۷۲:


=== وصیت امام صادق ===
=== وصیت امام صادق ===
بنابر [[حدیث|احادیث]]، امام صادق(ع) بارها [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] را به عنوان امام بعد از خود به اصحاب خاصش معرفی کرده بود؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به کشّی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۸۲ و ۲۸۳.</ref> اما به جهت سخت‌گیری‌های [[بنی‌عباس|عباسیان]] و به منظور حفظ جان امام کاظم(ع)، پنج نفر، از جمله خلیفه عباسی را وصی خود معرفی کرد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۴.</ref> {{یادداشت| منصور دوانیقی (خلیفه وقت)،  
بنابر [[حدیث|احادیث]]، امام صادق(ع) بارها [[امام موسی کاظم علیه‌السلام|امام کاظم(ع)]] را به عنوان امام بعد از خود به اصحاب خاصش معرفی کرده بود؛<ref>برای نمونه نگاه کنید به کشّی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۲۸۲ و ۲۸۳.</ref> اما به جهت سخت‌گیری‌های [[بنی‌عباس|عباسیان]] و به منظور حفظ جان امام کاظم(ع)، پنج نفر، از جمله خلیفه عباسی را وصی خود معرفی کرد.<ref>پیشوایی، سیره پیشوایان، ۱۳۸۳ش، ص۴۱۴.</ref> {{یاد| منصور دوانیقی (خلیفه وقت)،  
  محمد بن سلیمان (فرماندار مدینه)،  
  محمد بن سلیمان (فرماندار مدینه)،  
  عبدالله بن جعفر بن محمد (برادر بزرگ امام کاظم)،  
  عبدالله بن جعفر بن محمد (برادر بزرگ امام کاظم)،  
Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش