Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوانسالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸
ویرایش
جز (ویکی سازی) |
جز (جایگزینی متن - '{{یادداشت|' به '{{یاد|') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
=== گرایش به زهد === | === گرایش به زهد === | ||
منابع مختلف اسلامی، دلایل مختلفی برای گرایش ابراهیم ادهم به [[زهد]] و کنارهگیری از دنیا بیان کردهاند؛ از جمله شنیدن صدایی غیبی وقتی میخواست به شکار بپردازد،<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۱۳۵؛ سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۷؛ مناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۱۹۵؛ زقزوق، موسوعة التصوف الاسلامی، ۱۴۳۰ق، ص۲۰۲؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فی طبقات الصوفیه، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱.</ref> یا به زبان آمدن آهو،<ref>هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۸.</ref> یا دیدن کارگری که با کمترین امکانات از زندگی خود لذت میبرد.<ref>مظاهری، اخلاق و جوان، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۰۳.</ref> طبق پارهای از گزارشها، ابراهیم ادهم دلیل انتخاب [[زهد]] و ترک دنیا را مواردی مانند ترس از [[وحشت قبر]]، طولانی بودن سفر [[قیامت]] و نداشتن توشه کافی، جباریت [[خداوند]] و نداشتن عذر موجه عنوان کرده است.<ref>مشکینی، نصایح و سخنان چهارده معصوم(ع) و هزار و یک سخن، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۵.</ref> {{ | منابع مختلف اسلامی، دلایل مختلفی برای گرایش ابراهیم ادهم به [[زهد]] و کنارهگیری از دنیا بیان کردهاند؛ از جمله شنیدن صدایی غیبی وقتی میخواست به شکار بپردازد،<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۱۰، ص۱۳۵؛ سلمی، طبقات الصوفیة، ۱۴۲۴ق، ص۱۵؛ ابن الملقن، طبقات الأولیاء، ۱۴۲۷ق، ص۳۷؛ مناوی، الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۱۹۵؛ زقزوق، موسوعة التصوف الاسلامی، ۱۴۳۰ق، ص۲۰۲؛ ابن خمیس الموصلی، مناقب الأبرار و محاسن الأخیار فی طبقات الصوفیه، ۱۴۲۷ق، ج۱، ص۵۱.</ref> یا به زبان آمدن آهو،<ref>هجویری، کشف المحجوب، ۱۳۷۵ش، ص۱۲۸.</ref> یا دیدن کارگری که با کمترین امکانات از زندگی خود لذت میبرد.<ref>مظاهری، اخلاق و جوان، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۱۰۳.</ref> طبق پارهای از گزارشها، ابراهیم ادهم دلیل انتخاب [[زهد]] و ترک دنیا را مواردی مانند ترس از [[وحشت قبر]]، طولانی بودن سفر [[قیامت]] و نداشتن توشه کافی، جباریت [[خداوند]] و نداشتن عذر موجه عنوان کرده است.<ref>مشکینی، نصایح و سخنان چهارده معصوم(ع) و هزار و یک سخن، ۱۳۸۲ش، ص۱۶۵.</ref> {{یاد| در ارتباط با گرایش زهد دلائل مختلف دیگری نیز وجود دارد. برای اطلاعات بیشتر نگاه کن به: عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۶؛ فاطمی، گنجینه اخلاق؛ جامع الدرر فاطمی، ۱۳۸۴ش، ج۲، ص۱۵۴؛ مستملی بخاریی، شرح التعرف لمذهب التصوف، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۲۰۲.}} | ||
به باور او، وارد شدن به [[زهد]] و رسیدن به مقام صالحان، شروطی دارد؛ از جمله: بستن باب نعمت و گشودن باب شدت، بستن باب عزت و گشودن باب ذلت، بستن باب راحت و گشودن باب جهد، بستن باب خواب و گشودن باب بیداری، بستن باب بینیازی و گشودن باب فقر، بستن باب آرزو و گشودن باب [[مرگ]].<ref>سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳.</ref> | به باور او، وارد شدن به [[زهد]] و رسیدن به مقام صالحان، شروطی دارد؛ از جمله: بستن باب نعمت و گشودن باب شدت، بستن باب عزت و گشودن باب ذلت، بستن باب راحت و گشودن باب جهد، بستن باب خواب و گشودن باب بیداری، بستن باب بینیازی و گشودن باب فقر، بستن باب آرزو و گشودن باب [[مرگ]].<ref>سهروردی، عوارف المعارف، ۱۳۷۵ش، ص۳.</ref> | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
==جایگاه== | ==جایگاه== | ||
ابراهیم ادهم در کنار [[حسن بصری]] (درگذشته ۱۱۰ق)، مالک دینار، [[رابعه عدویه]]، [[شقیق بلخی]] و [[معروف کرخی]] (درگذشته ۲۰۰ق) از طبقه نخستین عرفان و تصوف در [[اسلام]] بوده دانسته شده است.<ref>احمدپور، کتابشناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷.</ref> {{ | ابراهیم ادهم در کنار [[حسن بصری]] (درگذشته ۱۱۰ق)، مالک دینار، [[رابعه عدویه]]، [[شقیق بلخی]] و [[معروف کرخی]] (درگذشته ۲۰۰ق) از طبقه نخستین عرفان و تصوف در [[اسلام]] بوده دانسته شده است.<ref>احمدپور، کتابشناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷.</ref> {{یاد|هرچند برخی معتقدند که برخی از [[اصحاب امام علی(ع)]] چون [[سلمان فارسی]]، [[اویس قرنی]]، [[کمیل بن زیاد]]، [[رشید هجری]] و [[میثم تمار]]، جز طبقه اول عارفان هستند که عامه عرفا ایشان را پس از [[امام علی(ع)]] در راس سلسلههای خود قرار دادهاند؛(طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۳۷۸ش، ص۱۱۰.)}} برخی معتقدند که نام [[صوفی]] در زمان ابراهیم ادهم رواج یافت.<ref>احمدپور، کتابشناخت اخلاق اسلامی، ۱۳۸۵ش، ص۳۷</ref> | ||
صوفیان بلخ، از جمله ابراهیم ادهم، تحت تأثیر مکتب [[بصره]]، ویژگیهایی از قبیل مبالغه در [[زهد]]، [[عبادت]]، خوف و التزام به [[فقیر|فقر]] داشتهاند.<ref>سلمی، مجموعة آثار أبوعبد الرحمن سلمی، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۵۸.</ref> ابراهیم ادهم همچنین تحت تأثیر چهرههای برجسته تصوف از جمله حسن بصری و [[سفیان ثوری]] هم بوده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> در عین حال، تصوف [[شام]]، تأثیر بسیاری از ابراهیم ادهم گرفته<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> و تحول زهد و عبادتورزی و نیز ایجاد ریاضتهای صوفیانه، نتیجه تأثیرات او قلمداد شده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> | صوفیان بلخ، از جمله ابراهیم ادهم، تحت تأثیر مکتب [[بصره]]، ویژگیهایی از قبیل مبالغه در [[زهد]]، [[عبادت]]، خوف و التزام به [[فقیر|فقر]] داشتهاند.<ref>سلمی، مجموعة آثار أبوعبد الرحمن سلمی، ۱۳۶۹ش، ج۲، ص۳۵۸.</ref> ابراهیم ادهم همچنین تحت تأثیر چهرههای برجسته تصوف از جمله حسن بصری و [[سفیان ثوری]] هم بوده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> در عین حال، تصوف [[شام]]، تأثیر بسیاری از ابراهیم ادهم گرفته<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> و تحول زهد و عبادتورزی و نیز ایجاد ریاضتهای صوفیانه، نتیجه تأثیرات او قلمداد شده است.<ref>کانون نشر و ترویج فرهنگ اسلامی حسنات اصفهان، سیری در سپهر اخلاق، ۱۳۸۹ش، ج۱، ص۱۰۷.</ref> | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
ابراهیم ادهم، از جمله [[محدثین]] به شمار آمده است<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ذیل واژه ابراهیم ادهم، ص۴۰۵</ref> و در کتب رجالی اهل سنت، بسیار مدح شده و او را از اصحاب [[ابوحنیفه]] و [[سفیان ثوری]] دانستهاند.<ref>شیروانی، ریاض السیاحة، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۲.</ref> ابوحنیفه، امام مذهب [[حنفیان|حنفی]] در [[اهل سنت]]<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۶.</ref> و [[جنید بغدادی]]، از او با القابی احترامآمیز یاد کردهاند؛<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۵.</ref> به طوری که این القاب در شعر [[عارفان]] نیز بازتاب داشته است.<ref>اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بیتا، ص۱۸۲.</ref> به گفته زین العابدین شیروانی (۱۱۹۴-۱۲۵۳ق)، نویسنده و شاعر صوفی، نامی از ابراهیم ادهم در کتب رجالی متقدم [[شیعه]] ذکر نشده است.<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱.</ref> سید محسن اعرجی کاظمی (۱۱۳۰-۱۲۲۷ق)، فقیه [[شیعه]]، ابراهیم ادهم را در کنار [[کمیل بن زیاد]]، [[بشر بن حارث مروزی]] و [[بایزید بسطامی]]، از رجال شیعی [[صوفی]] دانسته است.<ref>اعرجی کاظمی، عدة الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۰.</ref> | ابراهیم ادهم، از جمله [[محدثین]] به شمار آمده است<ref>دائره المعارف بزرگ اسلامی، ج۱، ذیل واژه ابراهیم ادهم، ص۴۰۵</ref> و در کتب رجالی اهل سنت، بسیار مدح شده و او را از اصحاب [[ابوحنیفه]] و [[سفیان ثوری]] دانستهاند.<ref>شیروانی، ریاض السیاحة، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۲.</ref> ابوحنیفه، امام مذهب [[حنفیان|حنفی]] در [[اهل سنت]]<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۶.</ref> و [[جنید بغدادی]]، از او با القابی احترامآمیز یاد کردهاند؛<ref>عطار نیشابوری، تذکره الأولیاء، ۱۹۰۵م، ص۸۵.</ref> به طوری که این القاب در شعر [[عارفان]] نیز بازتاب داشته است.<ref>اسیری لاهیجی، أسرار الشهود فی معرفه الحق المعبود، بیتا، ص۱۸۲.</ref> به گفته زین العابدین شیروانی (۱۱۹۴-۱۲۵۳ق)، نویسنده و شاعر صوفی، نامی از ابراهیم ادهم در کتب رجالی متقدم [[شیعه]] ذکر نشده است.<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۱۱.</ref> سید محسن اعرجی کاظمی (۱۱۳۰-۱۲۲۷ق)، فقیه [[شیعه]]، ابراهیم ادهم را در کنار [[کمیل بن زیاد]]، [[بشر بن حارث مروزی]] و [[بایزید بسطامی]]، از رجال شیعی [[صوفی]] دانسته است.<ref>اعرجی کاظمی، عدة الرجال، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۶۰.</ref> | ||
وی سرسلسله برخی از طریقتهای صوفی دانسته شده است؛<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۷؛ میرزا شیرازی، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۴۵.</ref> بر این اساس، طریقت [[ادهمیه]]<ref>گولپینارلی، مولانا جلال الدین، ۱۳۶۳ش، ص۲۴۶؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۳۰۹.</ref> و [[نقشبندیه]]، خود را به واسطه ابراهیم ادهم متصل به [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] میدانند.<ref>میرزا شیرازی، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۴۵.</ref> {{ | وی سرسلسله برخی از طریقتهای صوفی دانسته شده است؛<ref>شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۷؛ میرزا شیرازی، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۴۵.</ref> بر این اساس، طریقت [[ادهمیه]]<ref>گولپینارلی، مولانا جلال الدین، ۱۳۶۳ش، ص۲۴۶؛ مشکور، فرهنگ فرق اسلامی، ۱۳۷۲ش، ص۳۰۹.</ref> و [[نقشبندیه]]، خود را به واسطه ابراهیم ادهم متصل به [[امام سجاد علیهالسلام|امام سجاد(ع)]] میدانند.<ref>میرزا شیرازی، مناهج أنوار المعرفة فی شرح مصباح الشریعة، ۱۳۶۳ش، ج۱، ص۶۴۵.</ref> {{یاد|برخی نیز معتقدند رشته انتساب ابراهیم ادهم در طریقت از جانب فضیل عیاض و او از جانب عبدالواحد بن زید و او از جانب کمیل بن زیاد و او از امیرالمومنین(ع) است.(شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸.) سلسله چشتیه این سلسله را پذیرفتهاند؛(شیروانی، ریاض السیاحه، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۴۰.) هرچند برخی معتقدند که ادهمیه و چشتیه به واسطه ابراهیم ادهم به امام باقر(ع) متصل میشوند(شیروانی، ریاض السیاحة، ۱۳۶۱ش، ج۱، ص۳۸؛ شیروانی، بستان السیاحه، ۱۳۱۵ش، ص۳۴۷.) و همچنین سلسله حسینیه نیز به واسطه ابراهیم ادهم به امام باقر(ع) میرسند.( شیروانی، بستان السیاحه، ۱۳۱۵ش، ص۳۴۶.)}} | ||
=== ارتباط با معصومین(ع) === | === ارتباط با معصومین(ع) === |
ویرایش