پرش به محتوا

قاعده اضطرار: تفاوت میان نسخه‌ها

۸۰۰ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۷ ژوئن ۲۰۲۳
جز
جایگزینی متن - '{{پانویس|۲}}' به '{{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}'
جزبدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '{{پانویس|۲}}' به '{{پانوشت}} == یادداشت == {{یادداشت‌ها}}')
خط ۱: خط ۱:
'''قاعده اِضطرار'''  قاعده‌ای فقهی به معنای واقع شدن شخص، در شرایط و موقعیتی تهدیدآمیز است که برای خارج شدن از آن وضعیت، ناچار به انجام دادنِ عملی است که در حالت عادی [[حرام]] است و یا ترک عملی که در حالت عادی، انجام آن [[واجب]] است. این قاعده در بیشتر [[ابواب فقه]] مانند [[عبادات]]، [[معاملات]]، [[احکام جزایی]]، [[اطعمه و اشربه]] به‌کاررفته و بر آن آثاری مانند برداشته شدن [[حکم تکلیفی]] مترتب می‌شود.
'''قاعده اِضطرار'''  قاعده‌ای فقهی به معنای واقع شدن شخص، در شرايط و موقعيتی تهديدآميز است که برای خارج شدن از آن وضعیت، ناچار به انجام دادنِ عملی است که در حالت عادی [[حرام]] است و یا ترک عملی که در حالت عادی، انجام آن [[واجب]] است. این قاعده در بیشتر [[ابواب فقه]] مانند [[عبادات]]، [[معاملات]]، [[احکام جزایی]]، [[اطعمه و اشربه]] به‌کاررفته و بر آن آثاری مانند برداشته شدن [[حکم تکلیفی]] مترتب می‌شود.


این قاعده با قاعده‌های فقهی دیگر مانند [[اکراه]] و [[اجبار]] شباهت‌هایی دارد که در تمامِ این عناوین، حالت خطرِ تهدیدآمیز وجود داشته، امّا از این جهت که قصد و اراده در برخی وجود دارد و در برخی وجود ندارد، با هم متفاوتند. برخی از [[آیات قرآن]]، [[روایات]]، [[دلیل عقلی]] و [[اجماع]] بر این قاعده دلالت دارند و شرایطی را برای تحقق پیدا کردن حالت اضطرار و مضطر شدن لازم می‌دانند.
این قاعده با قاعده‌های فقهی دیگر مانند [[اکراه]] و [[اجبار]] شباهت‌هایی دارد که در تمامِ این عناوین، حالت خطرِ تهدیدآمیز وجود داشته، امّا از این جهت که قصد و اراده در برخی وجود دارد و در برخی وجود ندارد، با هم متفاوتند. برخی از [[آیات قرآن]]، [[روایات]]، [[دلیل عقلی]] و [[اجماع]] بر این قاعده دلالت دارند و شرایطی را برای تحقق پیدا کردن حالت اضطرار و مضطر شدن لازم می‌دانند.


این قاعده، در قانون نیز کاربردهایی پیدا کرده است که [[مسئولیت مدنی]] پزشک، برداشته شدن [[مجازات کیفری]] برای حفظ جان، از آن جمله است.  
این قاعده، در قانون نیز کاربردهایی پیدا کرده است که [[مسئولیت مدنی]] پزشک، برداشته شدن [[مجازات کیفری]] برای حفظ جان، از آن جمله است.


==جایگاه و اهمیت==
==جایگاه و اهمیت==
'''اضطرار''' یا '''ضرورت'''{{یادداشت|برخی از فقها این دو واژه را به یک مضمون دانسته، (محقق حلی، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۹.) و برخی معتقدند ضرورت به حسب مورد، اعم از اضطرار است، چراکه گاهی انسان، به چیزی اضطرار ندارد، ولی ضرورت، اقتضای انجام آن را دارد، مانند این که انجام ندادن آن کار موجب رسیدن زیان، به سرزمین مسلمین یا [[حاکم اسلامی]] و یا سبب هتک حرمت شخص محترمی شود.(خمینی، الرسالات الفقهیة و الاصولیة، ۱۴۳۴ق، ص۳۶.)}} یکی از [[قواعد فقهی]] که در بیشتر ابواب [[فقه]] مانند [[عبادات]]، [[معاملات]]، [[حدود شرعی|احکام جزایی]]، [[اطعمه و اشربه]] پرکاربرد بوده<ref>عبداللهی، بیک، «قاعده اضطرار (الضرورت تبیح المحدورات)»، ص۸۵.</ref> و به‌گفته برخی در استنباط [[احکام شرعی|احکام فقهی]]، نقش مهمی دارد.<ref>جمعی از مؤلفان، قواعد فقهی ۳ (قاعده اضطرار)، ''فقه اهل بیت(ع)''، ج۹، ص۱۵۲.</ref>
'''اضطرار''' یا '''ضرورت'''{{یادداشت|برخی از فقها این دو واژه را به یک مضمون دانسته، (محقق حلی، شرائع الإسلام في مسائل الحلال و الحرام، ۱۴۳۴ق، ج۲، ص۲۱۳؛ مکارم شیرازی، کتاب النکاح، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۴۹.) و برخی معتقدند ضرورت به حسب مورد، اعم از اضطرار است، چراکه گاهی انسان، به چيزى اضطرار ندارد، ولى ضرورت، اقتضاى انجام آن را دارد، مانند اين كه انجام ندادن آن كار موجب رسیدن زيان، به سرزمين مسلمين يا [[حاكم اسلامى]] و يا سبب هتک حرمت شخص محترمى شود.(خمینی، الرسالات الفقهية و الاصولية، ۱۴۳۴ق، ص۳۶.)}} یکی از [[قواعد فقهی]] که در بیشتر ابواب [[فقه]] مانند [[عبادات]]، [[معاملات]]، [[حدود شرعی|احکام جزایی]]، [[اطعمه و اشربه]] پرکاربرد بوده<ref>عبداللهی، بیک، «قاعده اضطرار (الضرورت تبيح المحدورات)»، ص۸۵.</ref> و به‌گفته برخی در استنباط [[احکام شرعی|احكام فقهى]]، نقش مهمی دارد.<ref>جمعی از مؤلفان، قواعد فقهی ۳ (قاعده اضطرار)، ''فقه اهل بیت(ع)''، ج۹، ص۱۵۲.</ref>


==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
«اضطرار» در اصطلاح عبارت است از قرار گرفتن شخص در شرایط و موقعیتِ تهدیدآمیز، که خارج شدن از آن، سبب انجام دادن عملی باشد.<ref>عودَه، التشریع الجنایی الإسلامی، بی‌تا، ج۱، ص۵۷۷.</ref> معنای لغوی آن عبارت است از احتیاج پیداکردن به چیزی و ناچار شدن به انجام همان،<ref>ابن منظور، لسان العرب، بی‌تا، ج۴، ص۴۸۳.</ref> که در تبیین آن گفته‌اند اضطرار پدید آمدن حالتی است در انسان، که [[صبر]] بر آن ممکن نیست.<ref>مقدس اردبیلی، زبدة البیان، بی‌تا، ج۱، ص۶۳۶.</ref>
«اضطرار» در اصطلاح عبارت است از قرار گرفتن شخص در شرايط و موقعيتِ تهديدآميز، كه خارج شدن از آن، سبب انجام دادن عملی باشد.<ref>عودَه، التشریع الجنایی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، بی‌تا، ج۱، ص۵۷۷.</ref> معنای لغوی آن عبارت است از احتیاج پیداکردن به چیزی و ناچار شدن به انجام همان،<ref>ابن منظور، لسان العرب، بی‌تا، ج۴، ص۴۸۳.</ref> که در تبیین آن گفته‌اند اضطرار پدید آمدن حالتی است در انسان، که [[صبر]] بر آن ممکن نیست.<ref>مقدس اردبيلى، زبدة البيان فى أحكام القرآن، بی‌تا، ج۱، ص۶۳۶.</ref>
 
این قاعده از [[احکام ثانویه|عناوين ثانویه]] است كه با پيدايش آن، تكليفِ مربوط، از عهدۀ [[تکلیف|مكلّف]] برداشته شده و او می‌تواند فعلی که در حالت عادی [[واجب]] یا [[حرام]] است را ترک نموده یا مرتکب شود؛ مانند خوردن [[میته| مردار]] که در حالت عادی حرام يا خواندن  
این قاعده از [[احکام ثانویه|عناوین ثانویه]] است که با پیدایش آن، تکلیفِ مربوط، از عهدۀ [[تکلیف|مکلّف]] برداشته شده و او می‌تواند فعلی که در حالت عادی [[واجب]] یا [[حرام]] است را ترک نموده یا مرتکب شود؛ مانند خوردن [[میته| مردار]] که در حالت عادی حرام یا خواندن  
[[نمازهای یومیه|نماز یومیه]]، که در حالت عادی واجب است.<ref>جمعى از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بيت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۵۴۲.</ref>
[[نمازهای یومیه|نماز یومیه]]، که در حالت عادی واجب است.<ref>جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۵۴۲.</ref>
* '''عناوین دیگر'''
* '''عناوین دیگر'''
این قاعده فقهی با عناوین دیگری نیز معرفی شده است که عبارتند از:
این قاعده فقهی با عناوین دیگری نیز معرفی شده است که عبارتند از:
* «کل حرام مضطر الیه، فهو حلال؛ انجام دادن فعل حرام در حالت ناچاری، حلال است.»<ref>قاسمی، فقه درمان، ۱۳۹۵ش، ص۲۵۰.</ref>
* «كل حرام مضطر اليه، فهو حلال؛ انجام دادن فعل حرام در حالت ناچاری، حلال است.»<ref>قاسمی، فقه درمان، ۱۳۹۵ش، ص۲۵۰.</ref>
* «الضرورات تبیح المحظورات؛ ضرورت‌ها، ممنوعیت‌های چیزهایی را که ممنوع است، برمی‌دارد.»<ref>حکیم، ‌القواعد العامة، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۶.</ref>
* «الضرورات تبيح المحظورات؛ ضرورت‌ها، ممنوعیت های چیزهایی را که ممنوع است، برمی‌دارد.»<ref>حکیم، ‌القواعد العامة في الفقه المقارن، ۱۴۲۹ق، ص۲۰۶.</ref>
* «الضرورة فی کل شی‌ء الا فی الدماء؛ ضرورت هر ممنوعی را مباح می‌کند جز خون (قتل و کشتن) را.»<ref>کاشف‌الغطاء، تحریر المجلة، ۱۳۵۹ق، ج۱، ص۲۶۶.</ref>
* «الضرورة فى كل شى‌ء الا فى الدماء؛ ضرورت هر ممنوعی را مباح می‌کند جز خون (قتل و کشتن) را.»<ref>کاشف‌الغطاء، تحریر المجلة، ۱۳۵۹ق، ج۱، ص۲۶۶.</ref>
* «الضرورات تتقدّر بقدرها؛ ضرورت‌ها به‌اندازه‌ای که ضروری باشند، مجاز شمرده می‌شوند.»<ref>بهبهانی، الحاشیة علی مدارک الأحکام، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۷۷.</ref>
* «الضرورات تتقدّر بقدرها؛ ضرورت‌ها به اندازه‌اى كه ضرورى باشند، مجاز شمرده مى‌شوند.»<ref>بهبهانى، الحاشية على مدارک الأحكام، ۱۴۱۹ق، ج۲، ص۳۷۷.</ref>
* '''شباهت و تفاوت با اجبار'''
* '''شباهت و تفاوت با اجبار'''
هر دو از عناوین ثانویه بوده و تغییر دهندۀ عنوانِ فعلِ ارتکابی هستند و عنوان شرعی فعل را از حرمت به [[مباح|اباحه]] تغییر می‌دهند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۶.</ref> امّا تفاوت آن‌ها در بودن و نبودن قصد و اراده است؛ به این بیان که در اجبار شخص اختیار و آزادی نسبت به فعلی که به آن مجبور شده است، ندارد؛ در حالی که در اضطرار، مُضطَرّ با قصد و اراده و آزادی فعلِ حرام را مرتکب می‌شود.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۶.</ref>
هر دو از عناوین ثانویه بوده و تغییر دهنده‌ی عنوانِ فعلِ ارتکابی هستند و عنوان شرعی فعل را از حرمت به [[ مباح |اباحه]] تغییر می‌دهند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۶.</ref> امّا تفاوت آن‌ها در بودن و نبودن قصد و اراده است؛ به این بیان که در اجبار شخص اختیار و آزادی نسبت به فعلی که به آن مجبور شده است، ندارد؛ در حالى كه در اضطرار، مُضطَرّ با قصد و اراده و آزادی فعلِ حرام را مرتکب مى‌شود.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۶.</ref>
* '''شباهت و تفاوت با اکراه'''
* '''شباهت و تفاوت با اکراه'''
هر دو در معرض خطر بوده و در شرایطی هستند که یا زیانی به آنان وارد می‌شود یا جان آن‌ها در خطر تلف شدن قرار دارد.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۷.</ref> همچنین هر دو از عناوین ثانویه هستند و شخص را به حالتی از ناچارای و درماندگی می‌رسانند که چاره‌ای جز ارتکاب فعل حرام ندارند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۷.</ref> امّا تفاوت آن‌ها در عامل و انگیزه‌ای است که شخص را ناچار به انجام دادن فعل حرام می‌کند؛ به این معنا که عامل و انگیزه در [[اکراه]] بیرونی بوده ولی در اضطرار درونی است.<ref>سبحانی‌تبریزی، المواهب، ۱۴۲۴ق، ص۷۰۳.</ref>{{یادداشت|عاملِ در اکراه بیرونی است یعنی هنگامی که یک انسان، فرد دیگری را به کاری وا می‌دارد، ممکن است شخصِ مُکرَه راضی به انجام آن نباشد مانند این‌که فردی را وادار کند که کلمه‌ای کفرآمیز بر زبان جاری کند. اما عاملِ در اضطرار درونی است؛ به این معنا که فردی در بیابان به جهت دفعِ گرسنگی و جلوگیری از تلف شدنِ خود، از گوشت مردار استفاده می‌کند؛ که این گرسنگی شدید، عاملی درونی بوده، و فرد هیچ نقشی در به‌وجود آوردن آن ندارد.{{مدرک}}
هر دو در معرض خطر بوده و در شرایطی هستند که یا زیانی به آنان وارد می‌شود یا جان آن‌ها در خطر تلف شدن قرار دارد.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۷.</ref> همچنین هر دو از عناوین ثانویه هستند و شخص را به حالتی از ناچارای و درماندگی می‌رسانند که چاره‌ای جز ارتکاب فعل حرام ندارند.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۲۷.</ref> امّا تفاوت آن‌ها در عامل و انگیزه‌ای است که شخص را ناچار به انجام دادن فعل حرام می‌کند؛ به این معنا که عامل و انگیزه در [[اکراه]] بیرونی بوده ولی در اضطرار درونی است.<ref>سبحانی‌تبریزی، المواهب فی تحرير أحكام المكاسب‌، ۱۴۲۴ق، ص۷۰۳.</ref>{{یادداشت|عاملِ در اکراه بیرونی است یعنی هنگامی که یک انسان، فرد دیگری را به کاری وا می‌دارد، ممکن است شخصِ مُکرَه راضی به انجام آن نباشد مانند این‌که فردی را وادار کند که کلمه‌ای کفرآمیز بر زبان جاری کند. اما عاملِ در اضطرار درونی است؛ به این معنا که فردی در بیابان به جهت دفعِ گرسنگی و جلوگیری از تلف شدنِ خود، از گوشت مردار استفاده می‌کند؛ که این گرسنگیِ شدید، عاملی درونی بوده، و فرد هیچ نقشی در به‌وجود آوردن آن ندارد.{{مدرک}}
* در اکراه علاوه بر [[احکام تکلیفی]] مانند حرمت، [[احکام وضعی]]، مانند صحت نیز که در [[عقود اسلامی|عقود]] و [[ایقاعات]] به‌کار می‌رود، برداشته می‌شود. مثلاً اگر فردی را وادار به [[طلاق]] دادن همسرش کنند، آن طلاق صحیح نخواهد بود. امّا در اضطرار تنها اثر حکم تکلیفی برداشته می‌شود؛ یعنی اگر شخصی مضطر به فروش خانه‌اش شود، [[عقد بیع]] صحیح خواهد بود و اضطرار سبب بطلان عقد بیع نمی‌شود.(مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۳۴ق، ص۸۲؛ شهرکانی، معجم المصطلحات الفقهیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۴.)}}
* در اکراه علاوه بر [[احکام تکلیفی]] مانند حرمت، [[احکام وضعی]]، مانند صحت نیز که در [[عقود اسلامی|عقود]] و [[ایقاعات]] به‌کار می‌رود، برداشته می‌شود. مثلاً اگر فردی را وادار به [[طلاق]] دادن همسرش کنند، آن طلاق صحیح نخواهد بود. امّا در اضطرار تنها اثر حکم تکلیفی برداشته می‌شود؛ یعنی اگر شخصی مضطر به فروش خانه‌اش شود، [[عقد بیع]] صحیح خواهد بود و اضطرار سبب بطلان عقد بیع نمی‌شود.(مشکینی، مصطلحات الفقه، ۱۴۳۴ق، ص۸۲؛ شهرکانی، معجم المصطلحات الفقهیة، ۱۴۳۰ق، ص۱۴.)}}


==ادله و مستندات==
==ادله و مستندات==
برای توجیه شرعی این قاعده، به ادله‌ای استناد شده‌است که عبارتند از:
برای توجیه شرعی این قاعده، به ادله‌ای استناد شده‌است که عبارتند از:
* '''آیات'''
* '''آیات'''
معروف‌ترین آیه‌ای که فقها برای مشروعیت این قاعده، به آن استدلال نموده‌اند آیه ۱۷۳، [[سوره بقره]] است «إِنَّمٰا حَرَّمَ عَلَیکمُ الْمَیتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِیرِ وَ مٰا أُهِلَّ بِهِ لِغَیرِ اللهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَیرَ بٰاغٍ وَ لاٰ عٰادٍ فَلاٰ إِثْمَ عَلَیهِ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ.»{{یادداشت|خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. (ولی) آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست؛ (و می‌تواند برای حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد؛) خداوند بخشنده و مهربان است. }}<ref>عاملی، مسالک الأفهام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۱۱۴؛ سبحانی‌تبریزی، الرسائل الأربع، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۸۰.</ref> بخش آخر آیه سوم [[سوره مائده]]،<ref>محقق سبزواری، کفایة الأحکام، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۶۲۴.</ref> و آیه ۱۱۹، [[سوره انعام]]، از دیگر مستندات این قاعده هستند.<ref>تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۱۰۲.</ref>
معروف‌ترین آیه‌ای که فقها برای مشروعیت این قاعده، به آن استدلال نموده‌اند آیه ۱۷۳، [[سوره بقره]] است «إِنَّمٰا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَ الدَّمَ وَ لَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَ مٰا أُهِلَّ بِهِ لِغَيْرِ اللهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بٰاغٍ وَ لاٰ عٰادٍ فَلاٰ إِثْمَ عَلَيْهِ إِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ.»{{یادداشت|خداوند، تنها (گوشت) مردار، خون، گوشت خوک و آنچه را نام غیرِ خدا به هنگام ذبح بر آن گفته شود، حرام کرده است. (ولی) آن کس که مجبور شود، در صورتی که ستمگر و متجاوز نباشد، گناهی بر او نیست؛ (و می‌تواند برای حفظ جان خود، در موقع ضرورت، از آن بخورد؛) خداوند بخشنده و مهربان است. }}<ref>عاملی، مسالک الأفهام إلى تنقيح شرائع الإسلام، ۱۴۱۳ق، ج۱۲، ص۱۱۴؛ سبحانی‌تبریزی، الرسائل الأربع (للسبحانی)، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۱۸۰.</ref> بخش آخر آیه سوم [[سوره مائده]]،<ref>محقق سبزواری، كفاية الأحكام، ۱۴۲۳ق، ج۲، ص۶۲۴.</ref> و آیه ۱۱۹، [[سوره انعام]]، از دیگر مستندات این قاعده هستند.<ref>تسخیری، القواعد الأصولیة و الفقهیة، ۱۴۳۱ق، ج۲، ص۱۰۲.</ref>
* '''روایات'''
* '''روایات'''
[[حدیث رفع]]، «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِی تِسْعَةُ أَشْیاءَ: الْخَطَأُ، وَ النِّسْیانُ، وَ مَا أُکرِهُوا عَلَیهِ، وَ مَا لَا یعْلَمُونَ، وَ مَا لَا یطِیقُونَ، '''وَ مَا اضْطُرُّوا إِلَیهِ'''، وَ الْحَسَدُ، وَ الطِّیرَةُ، وَ التَّفَکرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْقِ مَا لَمْ ینْطِقُوا بِشَفَةٍ.» {{یادداشت| ترجمه:[مسئولیت] نُه چیز، از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشی، آنچه بِدان مجبور شوند، آنچه نمی‌دانند، آنچه از توانشان بیرون است، آنچه بِدان ناچار شوند، حسادت، فال بد زدن، و تفکر وسوسه آمیز در آفرینش، تا زمانی که به زبان آورده نشود.}}مشهورترین [[حدیث|حدیثی]] است که فقها آن‌را مبنای مشروعیت این قاعده دانسته‌اند.<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۳۹.</ref> به گفته برخی از فقها این حدیث بر ادله اولی [[حکومت]] (به معنای نظارت یک دلیل بر دلیل دیگر به منظور تفسیر آن.)<ref>مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۴۳۳.</ref> دارد.<ref>خمینی، انوار الهدایه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۵.</ref> روایت‌های دیگری نیز از [[امام صادق علیه‌السلام| امام صادق(ع)]] نقل شده که مبنای این قاعده هستند مانند «هیچ چیز را [[خداوند]] حرام نکرده مگر آن‌که برای کسی که مضطر است حلال می‌شود.»<ref>طوسی، تهذیب الأحکام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۷۷.</ref> همچنین روایت «هر کس به گوشت [[مردار]] و [[خون]] و گوشت [[خوک]] مضطر شود و از آنها نخورد تا بمیرد، (به حکم خدا) [[کفر]] ورزیده است.»<ref>صدوق، من لا یحضره الفقیه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۴۵.</ref>
[[حدیث رفع]]، «رُفِعَ عَنْ أُمَّتِی تِسْعَةُ أَشْيَاءَ: الْخَطَأُ، وَ النِّسْيَانُ، وَ مَا أُكْرِهُوا عَلَيْهِ، وَ مَا لَا يَعْلَمُونَ، وَ مَا لَا يُطِيقُونَ، '''وَ مَا اضْطُرُّوا إِلَيْهِ'''، وَ الْحَسَدُ، وَ الطِّيَرَةُ، وَ التَّفَكُّرُ فِی الْوَسْوَسَةِ فِی الْخَلْقِ مَا لَمْ يَنْطِقُوا بِشَفَةٍ.» {{یادداشت| ترجمه:[مسئولیت] نُه چیز، از امّت من برداشته شده است: خطا، فراموشى، آنچه بِدان مجبور شوند، آنچه نمى دانند، آنچه از توانشان بیرون است، آنچه بِدان ناچار شوند، حسادت، فال بد زدن، و تفکر وسوسه آمیز در آفرینش، تا زمانى که به زبان آورده نشود.}}مشهورترین [[حدیث|حدیثی]] است که فقها آن‌را مبنای مشروعیت این قاعده دانسته‌اند.<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۴۳۹.</ref> به گفته برخی از فقها این حدیث بر ادله اولی [[حکومت]] (به معناى نظارت يک دليل بر دليل ديگر به منظور تفسير آن.)<ref>مركز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ‌نامه اصول فقه، ۱۳۸۹ش، ص۴۳۳.</ref> دارد.<ref>خمینی، انوار الهدایه، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۵.</ref> روایت‌های دیگری نیز از [[امام صادق علیه‌السلام| امام صادق(ع)]] نقل شده که مبنای این قاعده هستند مانند «هيچ چيز را [[خداوند]] حرام نكرده مگر آن‌كه براى كسى كه مضطر است حلال مى‌شود.»<ref>طوسی، تهذيب الأحكام، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۱۷۷.</ref> همچنین روایت «هر كس به گوشت [[مردار]] و [[خون]] و گوشت [[خوک]] مضطر شود و از آنها نخورد تا بميرد، (به حكم خدا) [[كفر]] ورزيده است.»<ref>ابن بابويه، من لا يحضره الفقيه، ۱۴۱۳ق، ج۳، ص۳۴۵.</ref>
* '''دلیل عقل'''  
* '''دلیل عقل'''  
به اعتقاد برخی از فقها یکی دیگر ادله مشروعیت این قاعده، [[دلیل عقلی]] است.<ref>اردبیلی، مجمع الفائدة و البرهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۳۱۳.</ref> زیرا دفع [[ضرر]] و زیان به‌حکم عقل واجب است.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۷۸ق، ج۶، ص۲۸۵.</ref>
به اعتقاد برخی از فقها یکی دیگر ادله مشروعیت این قاعده، [[دلیل عقلی]] است.<ref>اردبيلى، مجمع الفائدة و البرهان في شرح إرشاد الأذهان، ۱۴۰۳ق، ج۱۱، ص۳۱۳.</ref> زیرا دفع [[ضرر]] و زیان به‌حکم عقل واجب است.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۷۸ق، ج۶، ص۲۸۵.</ref>
* '''اجماع'''
* '''اجماع'''
برخی از فقها نسبت به مشروع بودن این قاعده، ادعای [[اجماع]] کرده‌اند.<ref>هاشمی شاهرودی، موسوعة الفقه الإسلامی المقارن، ج۲، ص۶۴۵.</ref>
برخی از فقها نسبت به مشروع بودن این قاعده، ادعای [[اجماع]] کرده‌اند.<ref>هاشمی شاهرودی، موسوعة الفقه الإسلامی المقارن، ج۲، ص۶۴۵.</ref>


==احکام==
==احکام==
فردی که در حالت ناچاری فعلِ حرامی را انجام دهد، مجازات‌های اخروی و دنیایی ([[احکام تکلیفی]] [[حدود]] و [[تعزیرات]]) نسبت به او برداشته می‌شود.<ref>عبداللهی، بیک، قاعده اضطرار (الضرورات تبیح المحذورات)، ص۱۰۶.</ref> چنان‌که اگر او، از روی اضطرار مالی را بدزدد، [[حد شرعی|حدّ]] از وی برداشته می‌شود.<ref>جعفری، رسائل فقهی، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۴.</ref> امّا [[احکام وضعی|حکم وضعی]] آن برداشته نمی‌شود و فرد نسبت به مالی که در حال ناچاری (اضطرار) دزدیده، [[ضامن]] است.<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ۴۴۲.</ref> زیرا اضطرار حق دیگری را باطل و از بین نمی‌برد.<ref>کاشف‌الغطاء، تحریر المجلة، ۱۳۵۹ق، ج۱، ص۳۰.</ref>
فردی که در حالت ناچاری فعلِ حرامی را انجام دهد، مجازات‌های اخروی و دنیایی ([[احکام تکلیفی]] ـ [[حدود]] و [[تعزیرات]]) نسبت به او برداشته می‌شود.<ref>عبداللهی، بیک، قاعده اضطرار (الضرورات تبيح المحذورات)، ''الهيات و معارف اسلامی (مطالعات اسلامی)''، ص۱۰۶.</ref> چنان‌که اگر او، از روی اضطرار مالی را بدزدد، [[حد شرعی|حدّ]] از وی برداشته می‌شود.<ref>جعفری، رسائل فقهى، ۱۴۱۹ق، ص۱۳۴.</ref> امّا [[احکام وضعی|حکم وضعی]] آن برداشته نمی‌شود و فرد نسبت به مالی که در حال ناچاری (اضطرار) دزدیده، [[ضامن]] است.<ref>انصاری، الموسوعة الفقهیة المیسرة، ۱۴۱۵ق، ج۳، ۴۴۲.</ref> زیرا اضطرار حق دیگری را باطل و از بین نمی‌برد.<ref>کاشف‌الغطاء، تحریر المجلة، ۱۳۵۹ق، ج۱، ص۳۰.</ref>
===شرایط تحقق اضطرار===
===شرایط تحقق اضطرار===
تحقق حالت اضطرار، که فرد در آن حالت مجاز به انجام فعل حرام است؛<ref>سیفی‌مازندرانی، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الأساسیة، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۹۰.</ref> شرایطی دارد که عبارتند از:
تحقق حالت اضطرار، که فرد در آن حالت مجاز به انجام فعل حرام است؛<ref>سيفى‌مازندرانى، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهية الأساسية، ۱۴۲۵ق، ج۱، ص۹۰.</ref> شرایطی دارد که عبارتند از:
# ضرورت به‌حد إلجاء (ناچاری) برسد؛ به‌این معنا که خطر قطعی بوده و ناگزیر از انجام آن فعل است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۴۲۷.</ref>  
# ضرورت به‌حد إلجاء (ناچاری) برسد؛ به‌این معنا که خطر قطعی بوده و ناگزیر از انجام آن فعل است.<ref>نجفى، جواهر الكلام فی شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۳۶، ص۴۲۷.</ref>  
# ضرورت بالفعل باشد، نه بالقوه؛ بنابراین فرد گرسنه، قبل از گرسنگی‌ای که سبب تلفِ نفس می‌شود، نمی‌تواند از گوشت مردار استفاده کند.<ref>عودَه، التشریع الجنایی الإسلامی، بی‌تا، ج۱، ص۵۷۷.</ref>
# ضرورت بالفعل باشد، نه بالقوه؛ بنابراین فرد گرسنه، قبل از گرسنگی‌ای که سبب تلفِ نفس می‌شود، نمی‌تواند از گوشت مردار استفاده کند.<ref>عودَه، التشریع الجنایی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، بی‌تا، ج۱، ص۵۷۷.</ref>
# برای دفع اضطرار یا ضرورت، راهی جز ارتکابِ فعلِ حرام وجود نداشته باشد.<ref>عودَه، التشریع الجنایی الإسلامی، بی‌تا، ج۱، ص۵۷۷.</ref>
# برای دفع اضطرار یا ضرورت، راهی جز ارتکابِ فعلِ حرام وجود نداشته باشد.<ref>عودَه، التشریع الجنایی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، بی‌تا، ج۱، ص۵۷۷.</ref>
# اکتفا کردن به حداقل (دفع ضرر) در موارد ضروری.<ref>خمینی، الرسالات الفقهیة و الاصولیة، ۱۴۳۴ق، ص۵۷.</ref>
# اکتفا کردن به حداقل (دفع ضرر) در موارد ضروری.<ref>خمينى، الرسالات الفقهية و الاصولية، ۱۴۳۴ق، ص۵۷.</ref>
# خطر به وسیلۀ خود مضطرّ ایجاد نشده باشد؛ بنابراین شخصی که با اقدامات عمدی خود، شرایط و موقعیت اضطراری برای خود پیش آورد، نمی‌تواند از اذن [[شارع]] در حالت اضطرار بهره‌مند شود.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۴۵.</ref> به تعبیر [[سید محمدحسین طباطبائی| علامه طباطبایی]] اگر انسان خودش با سوء انتخابش(با بغی وستم وتجاوز) شرایط اضطرار را درست کرده باشد مشمول تخفیف‌های زمان اضطرار نخواهد شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۴۲۶.</ref>
# خطر به وسيله‌ى خود مضطرّ ايجاد نشده باشد؛ بنابراین شخصى كه با اقدامات عمدى خود، شرايط و موقعيت اضطرارى براى خود پيش آورد، نمى‌تواند از اذن [[شارع]] در حالت اضطرار بهره‌مند شود.<ref>محقق داماد، قواعد فقه، ۱۳۸۳ش، ج۴، ص۱۴۵.</ref> به تعبیر [[سید محمدحسین طباطبائی| علامه طباطبایی]] اگر انسان خودش با سوء انتخابش(با بغی وستم وتجاوز) شرایط اضطرار را درست کرده باشد مشمول تخفیف‌های زمان اضطرار نخواهد شد.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱، ص۴۲۶.</ref>


===شرایط مضطر===
===شرایط مضطر===
مُضطَر (شخصی که دچار حالت اضطرار شده است.)<ref>نراقی، مستند الشیعة، ۱۴۱۵ق، ج۱۷، ص۲۲.</ref> او برای دفع این حالت، اگر ناچار به انجام کارِ حرامی شود، لازم است شرایطی را رعایت کند که «انجام ندادن فعلِ حرام به قصد لذّت‌، افراط و زیاده‌روی نکردن در انجام حرام»، از جملۀ آن شرایط است.<ref>طبرسی، ۱۳۷۲ش، مجمع البیان، ج۱، ص۴۶۶.</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] یکی از [[مراجع تقلید شیعه]]، نیز معتقد است عاملِ اضطرار نباید از قبیل انحرافِ از [[دین]]، [[جاسوس|جاسوسی]]، [[راهزن|راهزنی]]، خروج علیه امامِ مسلمین باشد.<ref>جوادی آملی، ۱۳۷۸ش، تفسیر تسنیم، ج۸، ص۶۳۷.</ref>
مُضطَر (شخصی که دچار حالت اضطرار شده است.)<ref>نراقی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، ۱۴۱۵ق، ج۱۷، ص۲۲.</ref> او برای دفع این حالت، اگر ناچار به انجام کارِ حرامی شود، لازم است شرایطی را رعایت کند که «انجام ندادن فعلِ حرام به قصد لذّت‌، افراط و زیاده‌روی نکردن در انجام حرام»، از جمله‌ی آن شرایط است.<ref>طبرسی، ۱۳۷۲ش، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴۶۶.</ref> [[عبدالله جوادی آملی]] یکی از [[مراجع تقلید شیعه]]، نیز معتقد است عاملِ اضطرار نباید از قبیل انحرافِ از [[دين]]، [[جاسوس|جاسوسی]]، [[راهزن|راهزنی]]، خروج علیه امامِ مسلمین باشد.<ref>جوادی آملی، ۱۳۷۸ش، تفسیر تسنیم، ج۸، ص۶۳۷.</ref>


==کاربردهای فقهی==
==کاربردهای فقهی==
این قاعده، در موارد گوناگونی از موضوعات فقهی کاربرد دارد که برخی از آنها عبارتند از:
این قاعده، در موارد گوناگونی از موضوعات فقهی کاربرد دارد که برخی از آنها عبارتند از:
* '''نگاه و لمس'''
* '''نگاه و لمس'''
[[محمدحسن نجفی|صاحب جواهر]] در موارد ضرورت و ناچاری (مانند درمان بیماری) [[فتوا]] به جواز نگاه و لمس هر یک از مرد و زن داده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۹، ص۸۷.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی| امام خمینی]]، معتقد است لمس [[نامحرم]] در صورتی جایز است، که پزشک هم‌نوعی وجود نداشته باشد.<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۴۳.</ref>
[[ محمدحسن نجفی |صاحب جواهر]] در موارد ضرورت و ناچاری (مانند درمان بیماری) [[فتوا]] به جواز نگاه و لمس هر یک از مرد و زن داده است.<ref>نجفی، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ۱۴۰۴ق، ج۲۹، ص۸۷.</ref> [[سید روح‌الله موسوی خمینی| امام خمینی]]، معتقد است لمس [[نامحرم]] در صورتی جایز است، که پزشک هم‌نوعی وجود نداشته باشد.<ref>خمینی، تحریر الوسیله، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۴۳.</ref>
* '''تصرف در مال دیگران'''
* '''تصرف در مال دیگران'''
استفاده نمودن از مال دیگران در موارد اضطراری جایز است. مانند فرد گرسنه‌ای که بیم هلاک شدنش می‌رود.<ref>حسینی عاملی، مفتاح الکرامة، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۶۳۴.</ref> چراکه وی می‌تواند بدون اجازۀ مالک جهت رفع اضطرار، از مال او استفاده نماید. امّا بعد از ازبین رفتن آن حالت، نسبت به مال مورد استفاده ضامن است.<ref>خمینی، المکاسب المحرمه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> زیرا بر اساس دیدگاه [[سید ابوالقاسم خویی|آیت الله خویی]]، عدمِ ضمان، خلاف [[امتنان]] بر مالک است {{یادداشت|امتنان در [[حدیث رفع]] به معنای نوع خاصی از [[لطف الهی]] است که به بعضی از [[احکام شرعی|احکام الهی]] اختصاص دارد؛ بر پایه آن، یا [[حکم شرعی]] با سهولت و آسانی وضع می‌شود یا حکمِ دشوار، رفع و از عهدۀ [[مکلف]] برداشته می‌شود.(مجدخوانی، فخلعی و دیگران، «مفهوم‌شناسی امتنان و سنجش با واژگان مشابه»، ص۶۰۱.)}} و تصرف‌کننده بعد از رفع حالت اضطرار، ضامن مالی خواهد بود که از آن استفاده کرده است.<ref>خویی، مصباح الأصول، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۵۹۴.</ref>  
استفاده نمودن از مال دیگران در موارد اضطراری جایز است. مانند فرد گرسنه‌ای که بیم هلاک شدنش می‌رود.<ref>حسينى عاملى، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، ۱۴۱۹ق، ج۱۶، ص۶۳۴.</ref> چراکه وی می‌تواند بدون اجازه‌ی مالک جهت رفع اضطرار، از مال او استفاده نماید. امّا بعد از ازبین رفتن آن حالت، نسبت به مال مورد استفاده ضامن است.<ref>خمینی، المکاسب المحرمه، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۲۱۷.</ref> زیرا بر اساس دیدگاه [[ سید ابوالقاسم خویی |آیت الله خویی]]، عدمِ ضمان، خلاف [[امتنان]] بر مالک است {{یادداشت|امتنان در [[حدیث رفع]] به معنای نوع خاصی از [[لطف الهی]] است که به بعضی از [[احکام شرعی|احکام الهی]] اختصاص دارد؛ بر پایه آن، یا [[حکم شرعی]] با سهولت و آسانی وضع می‌شود یا حکمِ دشوار، رفع و از عهده‌ی [[مکلف]] برداشته می‌شود.(مجدخوانی، فخلعی و دیگران، «مفهوم‌شناسی امتنان و سنجش با واژگان مشابه»، ص۶۰۱.)}} و تصرف کننده بعد از رفع حالت اضطرار، ضامن مالی خواهد بود که از آن استفاده کرده است.<ref>خویی، مصباح الأصول، ۱۴۲۲ق، ج۱، ص۵۹۴.</ref>  
* '''خوردن و آشامیدن'''
* '''خوردن و آشامیدن'''
فقها به استناد آیه ۱۱۹ [[سوره انعام]] «قَدْ فَصَّلَ لَکمْ مٰا حَرَّمَ عَلَیکمْ إِلّٰا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَیهِ.»، خوردن و یا آشامیدنی‌های حرام را در حال ضرورت، [[مباح]] دانسته‌اند.<ref>طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۲۸۴.</ref> [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]] نیز معتقد است خوردن حرام در مواردی که درمان متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد؛ امّا باید به مقدار ضرورت اکتفاء شود.<ref>قاسمی، فقه درمان، ۱۳۹۵ش، ص۳۳۴.</ref>
فقها به استناد آیه ۱۱۹ [[سوره انعام]] «قَدْ فَصَّلَ لَكُمْ مٰا حَرَّمَ عَلَيْكُمْ إِلّٰا مَا اضْطُرِرْتُمْ إِلَيْهِ.»، خوردن و یا آشامیدنی‌های حرام را در حال ضرورت، [[مباح]] دانسته‌اند.<ref>طوسی، المبسوط فی فقه الإمامية، ۱۳۸۷ق، ج۶، ص۲۸۴.</ref> [[محمد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی]] نیز معتقد است خوردن حرام در مواردی که درمان متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد؛ امّا باید به مقدار ضرورت اکتفاء شود.<ref>قاسمی، فقه درمان، ۱۳۹۵ش، ص۳۳۴.</ref>
* '''دفاع مشروع'''
* '''دفاع مشروع'''
به گفته [[میرزا جواد تبریزی|میرزا جواد تبریزی]]، هر فردی برای حفظ جان، مال، خانواده و آبروی خویش که در معرض خطر قرار گرفته است، هنگام اضطرار می‌تواند اقدام به دفاع کند؛ هرچند منجر به کشته شدن فرد مهاجم شود.<ref>تبریزی، تنقیح مبانی الأحکام، ۱۳۷۸ش، ج۲، ص۳۵۱.</ref> به این عمل در [[فهرست اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]]، [[دفاع مشروع]] گفته می‌شود.<ref>مرعشی شوشتری، دیدگاه‌های نو در حقوق، ۱۴۲۷ق، ج‌۲، ص۵۹-۶۱.</ref> برخی نیز بر این باورند که جهتِ دفعِ مهاجم، باید از قانون «الأسهل فالاسهل»{{یادداشت| یعنی عمل کردن به آن چه آسان‌تر است ومنظور رعایت ترتیب و تدریج در شدت عمل است.}} (سر و صدا کردن، کتک زدن و نهایتاً کشتن) بهره جست.<ref>کاشف الغطاء، النور الساطع، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۴۷۶.</ref> از قاعده اضطرار کشتن و ضرر رساندن به دیگری استثنا شده است و دلیلش افزون بر روایات این است که اضطرار یک حکم امتنانی است و نمی‌شود خداوند با اجازه دادن کشتن دیگری به ما منّت بگذارد.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=2&catid=20943&pageindex=31&mid=78699 قاعده اظطرار]، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله مکارم شیرازی.</ref>
به گفته [[میرزا جواد تبریزی|میرزا جواد تبریزی]]، هر فردی برای حفظ جان، مال، خانواده و آبروی خویش که در معرض خطر قرار گرفته است، هنگام اضطرار می‌تواند اقدام به دفاع کند؛ هرچند منجر به کشته شدن فرد مهاجم شود.<ref>تبریزی، تنقیح مبانی الأحکام،۱۳۷۸ش، ج۲، ص۳۵۱.</ref> به این عمل در [[فهرست اصطلاحات فقهی|اصطلاح فقهی]]، [[دفاع مشروع]] گفته می‌شود.<ref>مرعشى شوشترى، ديدگاه‌هاى نو در حقوق، ۱۴۲۷ق، ج‌۲، ص۵۹-۶۱.</ref> برخی نیز بر این باورند که جهتِ دفعِ مهاجم، باید از قانون «الأسهل فالاسهل»{{یادداشت| یعنی عمل کردن به آن چه آسان‌تر است ومنظور رعایت ترتیب و تدریج در شدت عمل است.}} (سر و صدا کردن، کتک زدن و نهایتاً کشتن) بهره جست.<ref>كاشف الغطاء، النور الساطع فی الفقه النافع، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۴۷۶.</ref> از قاعده اضطرار کشتن و ضرر رساندن به دیگری استثنا شده است و دلیلش افزون بر روایات این است که اضطرار یک حکم امتنانى است و نمى‌شود خداوند با اجازه دادن کشتن دیگرى به ما منّت بگذارد.<ref>[https://makarem.ir/main.aspx?lid=0&typeinfo=2&catid=20943&pageindex=31&mid=78699 قاعده اظطرار]، پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله مکارم شیرازی.</ref>


==اضطرار در قوانین==
==اضطرار در قوانین==
خط ۶۵: خط ۶۴:


==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس|۲}}
{{پانوشت}}
 
== یادداشت ==
{{یادداشت‌ها}}


==منابع==
==منابع==
{{منابع}}
{{منابع}}
* قرآن کریم.
* قرآن کریم.
* ابن بابویه، محمد بن علی، [[من لایحضره الفقیه]]، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق.
* ابن بابويه، محمد بن على، [[من لایحضره الفقیه]]، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۴۱۳ق.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، بی‌تا.
* ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، بیروت، بی‌تا.
* اردبیلی، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۰۳ق.
* اردبيلى، احمد بن محمد، مجمع الفائدة و البرهان فی شرح إرشاد الأذهان، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۴۰۳ق.
* اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، تهران، انتشارات میزان، ۱۳۹۲ش.
* اردبیلی، محمدعلی، حقوق جزای عمومی، تهران، انتشارات میزان، ۱۳۹۲ش.
* انصاری، محمدعلی (خلیفه شوشتری)، الموسوعة الفقهیة المیسرة، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
* انصاری، محمدعلی (خلیفه شوشتری)، الموسوعة الفقهیة المیسرة، قم، مجمع الفکر الاسلامی، ۱۴۱۵ق.
* بهبهانی، محمدباقر، الحاشیة علی مدارک الأحکام، قم، مؤسسه آل البیت(ع)، ۱۴۱۹ق.
* بهبهانى، محمدباقر، الحاشية على مدارک الأحكام، قم، مؤسسه آل البيت(ع)، ۱۴۱۹ق.
* تبریزی، جواد، تنقیح مبانی الأحکام، قم،‌دار الصدیقة الشهیدة(س)، ۱۳۸۷ش.
* تبریزی، جواد، تنقیح مبانی الأحکام، قم، دار الصديقة الشهيدة(س)، ۱۳۸۷ش.
* تسخیری، محمدعلی، القواعد الأصولیة و الفقهیة، تهران، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الاسلامیة، ۱۴۳۱ق.
* تسخیری، محمدعلی، القواعد الأصولیة و الفقهیة، تهران، المجمع العالمي للتقريب بين المذاهب الاسلامیة، ۱۴۳۱ق.
* جعفری، محمدتقی، رسائل فقهی، تهران، مؤسسة منشورات کرامت، ۱۴۱۹ق.
* جعفرى، محمدتقى، رسائل فقهى، تهران، مؤسسة منشورات كرامت، ۱۴۱۹ق.
* جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق.
* جمعی از پژوهشگران، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت(ع)، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۲۶ق.
* جمعی از مؤلفان، بی‌تا، قواعد فقهی ۳ (قاعده اضطرار)، ''فقه اهل بیت(ع)''، ج۹، ص۱۵۲.
* جمعی از مؤلفان، بی‌تا، قواعد فقهی ۳ (قاعده اضطرار)، ''فقه اهل بیت(ع)''، ج۹، ص۱۵۲.
* جوادی آملی، عبدالله، [[تفسیر تسنیم]]، قم، مرکز نشر أسراء، ۱۳۷۸ش.
* جوادی آملی، عبدالله، [[تفسیر تسنیم]]، قم، مرکز نشر أسراء، ۱۳۷۸ش.
* حسینی عاملی، سید جواد بن محمد، مفتاح الکرامة فی شرح قواعد العلاّمة، قم، دفتر انتشارات اسلامی، ۱۴۱۹ق.
* حسينى عاملى، سيد جواد بن محمد، مفتاح الكرامة فی شرح قواعد العلاّمة، قم، دفتر انتشارات اسلامى، ۱۴۱۹ق.
* حکیم، محمدتقی، ‌القواعد العامة فی الفقه المقارن، تهران، المجمع العالمی للتقریب بین المذاهب الإسلامیة، ۱۴۲۹ق.
* حکیم، محمدتقی، ‌القواعد العامة فی الفقه المقارن، تهران، المجمع العالمی للتقريب بين المذاهب الإسلامية، ۱۴۲۹ق.
* خمینی، سید روحالله، الرسالات الفقهیة و الاصولیة، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۳۴ق.
* خمينى، سید روح‌‏الله، الرسالات الفقهية و الاصولية، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی، ۱۴۳۴ق.
* خمینی، سید روح‌الله، المکاسب المحرمه، قم، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی، ۱۴۰۹ق.
* خمینی، سید روح‌الله، المکاسب المحرمه، قم، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی، ۱۴۰۹ق.
* خمینی، سید روح‌الله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایة، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، ۱۴۱۵ق.
* خمینی، سید روح‌الله، انوار الهداية فی التعليقة على الكفاية، تهران، موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی، ۱۴۱۵ق.
* خمینی، سید روح‌الله، [[تحریر الوسیلة]]، تهران، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی، ۱۴۰۹ق.
* خمینی، سید روح‌الله، [[تحریر الوسیلة]]، تهران، مؤسسه تنظیم نشر و آثار امام خمینی، ۱۴۰۹ق.
* خویی، ابوالقاسم، مصباح الأصول (تقریرات واعظ حسینی)، قم، موسسه احیاء آثار الامام الخویی، ۱۴۲۲ق.
* خویی، ابوالقاسم‏، مصباح الأصول (تقريرات واعظ حسينى)، قم، موسسه احياء آثار الامام الخویی، ۱۴۲۲ق.
* سبحانی تبریزی، الرسائل الأربع (للسبحانی)، قم، مؤسسه امام صادق (علیه‌السلام)، ۱۴۱۵ق.
* سبحانی تبریزی، الرسائل الأربع (للسبحانی)، قم، مؤسسه امام صادق (عليه‌السلام)، ۱۴۱۵ق.
* شهرکانی، ابراهیم اسماعیل، معجم المصطلحات الفقهیة، قم، منشورات ذوی القربی، ۱۴۳۰ق.
* شهرکانی، ابراهیم اسماعیل، معجم المصطلحات الفقهیة، قم، منشورات ذوی القربی، ۱۴۳۰ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن]]، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ق.
* طبرسی، فضل بن حسن، [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن]]، تحقیق محمد جواد بلاغی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۲ق.
* طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامیة، تهران، المکتبة المرتضویة لإحیاء الآثار الجعفریة، ۱۳۸۷ق.
* طوسی، محمد بن حسن، المبسوط فی فقه الإمامية، تهران، المكتبة المرتضوية لإحياء الآثار الجعفرية، ۱۳۸۷ق.
* طوسی، محمد بن حسن، [[تهذیب الأحکام]] (تحقیق خرسان)، تهران،‌دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
* طوسی، محمد بن حسن، [[تهذیب الأحکام]] (تحقيق خرسان)، تهران، دار الكتب الإسلاميه، ۱۴۰۷ق.
* عاملی (شهید ثانی)، زین الدین بن علی، [[مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام]]، قم، مؤسسة المعارف الإسلامیة، ۱۴۱۳ق.
* عاملی (شهید ثانی)، زين الدين بن على، [[مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام]]، قم، مؤسسة المعارف الإسلامية، ۱۴۱۳ق.
* عبداللهی، حمیده، بیک، علی، «قاعده اضطرار (الضرورت تبیح المحدورات)»، الهیات و معارف اسلامی (مطالعات اسلامی)، ۱۳۸۳ش.
* عبداللهی، حمیده، بیک، علی، «قاعده اضطرار (الضرورت تبیح المحدورات)»، الهیات و معارف اسلامی (مطالعات اسلامی)، ۱۳۸۳ش.
* عودَه، عبدالقادر، التشریع الجنایی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، بیروت، دارالکتب الأزلی، بی‌تا.
* عودَه، عبدالقادر، التشریع الجنایی الإسلامی مقارناً بالقانون الوضعی، بیروت، دارالکتب الأزلی، بی‌تا.
* قاسمی، محمدعلی، فقه درمان، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، ۱۳۹۵ش.
* قاسمی، محمدعلی، فقه درمان، قم، مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)، ۱۳۹۵ش.
* کاشف الغطاء، علی بن محمدرضا، النور الساطع فی الفقه النافع، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۱ق.
* كاشف الغطاء، على بن محمدرضا، النور الساطع فی الفقه النافع، نجف، مطبعة الآداب، ۱۳۸۱ق.
* کاشف‌الغطاء، محمدحسین، تحریر المجلة، نجف، المکتبة المرتضویة، ۱۳۵۹ق.
* کاشف‌الغطاء، محمدحسین، تحریر المجلة، نجف، المکتبة المرتضویة، ۱۳۵۹ق.
* مجدخوانی، بهروز، فخلعی، بهروز و دیگران، «مفهوم‌شناسی امتنان و سنجش با واژگان مشابه»، پژوهش‌های فقهی، دوره ۱۵، شماره چهارم، ۱۳۹۸ش.
* مجدخوانی، بهروز، فخلعی، بهروز و دیگران، «مفهوم‌شناسی امتنان و سنجش با واژگان مشابه»، پژوهش‌های فقهی، دوره ۱۵، شماره چهارم، ۱۳۹۸ش.
* محقق حلی، نجم‌الدین، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۳۴ق.
* محقق حلی، نجم‌الدین، شرائع الإسلام فی مسائل الحلال و الحرام، قم، مؤسسه اسماعیلیان، ۱۴۳۴ق.
* محقق داماد، سید مصطفی، قواعد فقه، تهران، مرکز نشر علوم اسلامی، ۱۴۰۶ق.
* محقق داماد، سید مصطفى، قواعد فقه، تهران، مركز نشر علوم اسلامى، ۱۴۰۶ق.
* محقق سبزواری، محمد باقر، کفایة الأحکام، قم، دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۲۳ق.
* محقق سبزواری، محمد باقر، كفاية الأحكام، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۴۲۳ق.
* مرعشی شوشتری، سید محمدحسن، دیدگاه‌های نو در حقوق، تهران، نشر میزان، ۱۴۲۷ق.
* مرعشى شوشترى، سيد محمدحسن، ديدگاه‌هاى نو در حقوق، تهران، نشر ميزان، ۱۴۲۷ق.
* مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی، فرهنگ نامه اصول فقه، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹ش.
* مركز اطلاعات و مدارک اسلامى، فرهنگ نامه اصول فقه، ‏قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، ۱۳۸۹ش‏.
* مشکینی، علی، مصطلحات الفقه، تحقیق حمید احمدی جلفایی، قم، دارالحدیث للطباعة و النشر، ۱۴۳۴ق.
* مشكينى، على‏، مصطلحات الفقه، تحقیق حمید احمدی جلفایی، قم، دارالحديث للطباعة و النشر، ۱۴۳۴ق.
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، [[زبدة البیان فی أحکام القرآن]]، تحقیق محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، بی‌تا.
* مقدس اردبیلی، احمد بن محمد، [[زبدة البیان فی أحکام القرآن]]‏، تحقیق محمدباقر بهبودی، تهران، کتابفروشی مرتضوی، بی‌تا.
* [[مکارم شیرازی]]، ناصر، کتاب النکاح، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق.
* [[مکارم شیرازی]]، ناصر، کتاب النکاح، قم، انتشارات مدرسه امام علی بن ابی طالب(ع)، ۱۴۲۴ق.
* منصور، جهانگیر، قانون مدنی، تهران، انتشارات کتاب دیدآور، ۱۳۹۱ش.
* منصور، جهانگیر، قانون مدنی، تهران، انتشارات کتاب دیدآور، ۱۳۹۱ش.
* نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، بیروت،‌دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
* نجفى، محمدحسن، جواهر الكلام فی شرح شرائع الإسلام، بيروت، دار إحياء التراث العربی، ۱۴۰۴ق.
* نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
* نراقی، احمد بن محمدمهدی، مستند الشیعة فی أحکام الشریعة، قم، مؤسسة آل البیت(ع) لاحیاء التراث، ۱۴۱۵ق.
* هاشمی شاهرودی، محمود، [[موسوعة الفقه الاسلامی المقارن]]، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بیت(ع)، ۱۴۳۲ق.
* هاشمی شاهرودی، محمود، [[موسوعة الفقه الاسلامی المقارن]]، قم، مؤسسه دائرة المعارف فقه اسلامی بر مذهب اهل بيت(ع)، ۱۴۳۲ق.
{{پایان}}
{{پایان}}
{{قواعد فقهی}}
{{قواعد فقهی}}
Image-reviewer، abusefilter، autopatrolled، botadmin، دیوان‌سالاران، eliminator، import، مدیران رابط کاربری، ipblock-exempt، movedable، oversight، patroller، reviewer، rollbacker، مدیران، translationadmin
۹٬۴۳۸

ویرایش