بحث:قاعده اضطرار
@Shahabi:
چند نکته
با سلام و ضمن تشکر از نویسنده محترم، نکاتی را یادآوری میکنم:
- به نظرم بخش یادداشتها در این مدخل خیلی زیاد است و میتوان گفت تقریباً به اندازه نصف مطالب مدخل است و به نظرم میتوان اصلاح کرد و یادداشتها را کوتاهتر نوشت. با مشورتهای انجام شده ذکر آن برای مخاطب لازم است.@H.ahmadi:
- مطلبی که درباره «ضرورت» و ارتباط آن با «اضطرار» در قسمت یادداشت نوشته شده، داخل متن اصلی آورده شود و یه عنوان اصلی داشته باشد. مثلاً عنوان «فرق یا شباهت اضطرار و ضرورت» و اختلاف نظرها و آنچه در یادداشت آمده به اینجا منتقل شود. ، ضرورتی ندارد که که متن اصلی آورده شود.@H.ahmadi:
- «یادداشت۲» مشتمل بر توضیحات اضافی است و نیازی به آوردن آن نیست. ضمن اینکه بخش دوم در این یادداشت، ارتباطی با متنی که یادداشت خورده ندارد. این توضیحات برای مخاطب عام لازم است.@H.ahmadi:
- به نظرم نیازی به ذکر متن عربی در داخل متن نیست و اگر هم آورده میشود، بهتر است در بخش یادداشت بیاید. همچنین نیازی نیست که همه حدیث رفع در داخل متن نوشته شود؛ بلکه همان اندازهای که مربوط به قاعده اضطرار است کفایت میکند.
- روایات دیگری از امام صادق(ع) آورده شده و قید نشده که کدام فقیهان برای قاعده اضطرار به این روایات استناد کردهاند و فقط به دو منبع حدیثی آدرس داده شده است.
- دلیل عقلی چگونه بر قاعده اضطرار دلالت میکند؟ آنچه که در متن آمده اصلاً واضح نیست. فقط یک مقدمه ذکر شده است و بقیه مقدمات و نتیجه را باید مخاطب و نویسنده خودش حدس بزند و درست کند. به سیره عقلا به عنوان مدرکی برای این قاعپه نیز میتوان اشاره کرد.
- این فقهایی که ادعای اجماع کردهاند چه کسانی هستند؟ حداقل دو نفر ذکر شود و یا اگر اسم این فقیهان ذکر نمیشود، این جمله به صورت گزارشی نوشته شود. مثلا گفته شود که به گفته فلانی فقها بر این قاعده ادعای اجماع کرده اند. در منبع مورد نظر نامی از فقها نیامده، بلکه فقط ادعای اجماع نقل شده است.@H.ahmadi:
- کلماتی که لینک شده و قرمز شده در بیشتر موارد بی ضابطه است. کلماتی مانند «بدزدد»، «ضرر»، «مشروعیت»، «قانون»، «اجبار»...
@H.ahmadi:
- «به گفتهی ملا احمد نراقی، مُضطَر یعنی شخصی که دچار حالت اضطرار شده است.» نیازی به آوردن چنین جملهای نیست. این جمله خیلی واضح است و جملهای به این روشنی و وضوح را به این صورت نیازی نیست به کسی نسبت داده شود یا به صورت گزارشی نوشته شود. مگر کسی هست که خلاف این را بگوید و مثلاً بگوید مضطر به معنای کسی که دچار حالت اضطرار شده، نیست؟
@H.ahmadi:
- «اکتفا کردن به حداقل(دفع ضرر) در موادر ضروری.«الضَّرُورات تَتَقدَّرُ بقَدَرِها» نیازی به نوشتن متن عربی این عبارت نیست.
- «صاحب جواهر در موارد ضرورت و ناچاری (مانند درمان بیماری) فتوا به جواز نگاه و لمس هر یک از مرد و زن داده است.» تقریباً همه فقها چنین نظری دارند. چرا فقط اسم صاحب جواهر را آوردهاید؟ در جلسه اخیر دوستان فرمودند که بجای آوردن جملاتی مانند: «به گفته؛ برخی از فقها و ...» نام گوینده آن مطلب آورده شود.
- «فاضل لنکرانی نیز معتقد است خوردن حرام در مواردی که درمان متوقف بر آن باشد، اشکال ندارد؛ امّا باید به مقدار ضرورت اکتفاء شود.» تقریبا همه یا بیشتر فقها چنین نظری دارند ولی فقط اسم فاضل لنکرانی آمده است. ظاهرا ایشان تداوی به حرام را پذیرفتهاند.@H.ahmadi:
باتشکر
Hamzeh-Ahmadi (بحث) ۱۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۳:۲۷ (UTC)
سلام مجدد
@Shahabi:
- در کتاب «الموسوعة الفقهیة» در جلد ۱۳، صفحه ۴۳۶. حدود ۳۰ صفحه به صورت مفصل درباره قاعده اضطرار بحث کرده است و بسیار قابل استفاده است و میتوانید از این کتاب برای اصلاح و تکمیل برخی از مباحث مدخلتان استفاده کنید. حتی اگر خواستید میتوانید برای ساختار مدخل از ساختاری که این کتاب باری قاعده اضطرار ارائه کرده، استفاده کنید.
- یک بخشی با عنوان «آثار قاعده اضطرار» ارائه کرده که به نظرم برای این مدخل مفید است. برخی از آثار قاعده اضطرار عبارتند از: برداشته شدن گناه، سقوط عقوبت و عذاب، اجزاء و صحت عمل، سقوط کفاره ؛ در مدخل این مباحث مورد تبیین قرار گرفته است.@H.ahmadi:
- این کتاب قاعده اضطرار را در عبادات، معاملات و اطعمه و اشربه جداگانه بحث کرده و یک بخشی با عنوان «استثنائات قاعده اضطرار» دارد. ؛ به نظر میرسد ساختار موجود با ویکی تناسب بیشتری دارد و موضوع مورد اشاره اتفاقا جز مسائل اصلی اضطرار است نه استثنائات.@H.ahmadi:
البته از توجه و لطف شما سپاسگزارم. به نظرم رجوع کنید و خیلی قابل استفاده است. الموسوعة الفقهیة.
Hamzeh-Ahmadi (بحث) ۲۰ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۴:۳۸ (UTC)