Automoderated users، confirmed، movedable، protected، مدیران، templateeditor
۶٬۷۸۵
ویرایش
جز (تمیزکاری) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
عدهای از پژوهشگران هدف از ارسال نامه امام حسین(ع) به بزرگان بصره را بهرغم عدم همراهی اکثر آنان با امام، اطلاعرسانی و اتمام حجت با مردم و تلاش برای جذب تودهها قلمداد کردهاند؛ چنانکه نپیوستن سران بصره به صف دشمنان امام حسین(ع) نیز از اهداف این نامه عنوان شده است. | عدهای از پژوهشگران هدف از ارسال نامه امام حسین(ع) به بزرگان بصره را بهرغم عدم همراهی اکثر آنان با امام، اطلاعرسانی و اتمام حجت با مردم و تلاش برای جذب تودهها قلمداد کردهاند؛ چنانکه نپیوستن سران بصره به صف دشمنان امام حسین(ع) نیز از اهداف این نامه عنوان شده است. | ||
==متن نامه== | ==متن نامه== | ||
[[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در زمان اقامت در [[مکه]] (سال ۶۰ق) نامهای به اهل [[بصره]] نوشت<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۴.</ref> و آنان را به یاری خود فراخواند.<ref>ابن | [[امام حسین علیهالسلام|امام حسین(ع)]] در زمان اقامت در [[مکه]] (سال ۶۰ق) نامهای به اهل [[بصره]] نوشت<ref>سماوی، ابصار العین، ۱۴۱۹ق، ص۹۴.</ref> و آنان را به یاری خود فراخواند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> گفته شده است هرچند اهل بصره به امام حسین(ع) نامهای ننوشته و او را دعوت نکرده بودند، اما امام به آنها نامه نوشت و آنها را برای احیای [[قرآن|کتاب خدا]] و [[سنت|سنت نبوی]] فراخواند.<ref>قرشی، حیاه الامام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۲–۳۲۳.</ref> در این نامه امام خلافت را حق [[اهلالبیت علیهمالسلام|اهلبیت]] دانسته<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲،ص۳۲۲.</ref> و از تلاش امویان<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲،ص۳۲۲.</ref> برای از بین بردن سنت [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] و احیای بدعتها<ref>بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۲، ص۷۸.</ref> سخن گفت. | ||
[[دینوری]] مؤلف [[اخبار الطوال|کتاب اخبار الطوال]] متن مختصری از این نامه ارائه داده است که امام حسین(ع) بعد از نام بردن از مخاطبان نامه، از آنان میخواهد که به احیای نشانههای حق و از بین بردن بدعتها بپردازند که در این صورت به راههای صحیح هدایت شدهاند.{{یادداشت|«بسم الله الرحمن الرحیم، من الحسین بن علی الی مالک بن مسمع، و الأحنف ابن قیس، و المنذر بن الجارود، و مسعود بن عمرو، و قیس بن الهیثم، سلام علیکم، اما بعد، فانی ادعوکم الی احیاء معالم الحق و أماته البدع، فان تجیبوا تهتدوا سبل الرشاد، و السلام؛ از حسین بن علی به مالک بن مسمع و احنف بن قیس و منذر بن جارود و مسعود بن عمرو و قیس بن هیثم، سلام بر شما، همانا من شما را به زنده کردن آثار و نشانههای حق و نابود کردن بدعتها فرامیخوانم و اگر بپذیرید به راههای هدایت رهنمون خواهید شد، و السلام» (دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱)}} طبری، متن مفصلتری ارائه داده که البته برخی در آن تشکیک کرده و بخشی از آن را از افزودههای راویان دانستهاند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۸.</ref> متن نامه بر اساس نقل طبری بدین شرح است: | [[دینوری]] مؤلف [[اخبار الطوال|کتاب اخبار الطوال]] متن مختصری از این نامه ارائه داده است که امام حسین(ع) بعد از نام بردن از مخاطبان نامه، از آنان میخواهد که به احیای نشانههای حق و از بین بردن بدعتها بپردازند که در این صورت به راههای صحیح هدایت شدهاند.{{یادداشت|«بسم الله الرحمن الرحیم، من الحسین بن علی الی مالک بن مسمع، و الأحنف ابن قیس، و المنذر بن الجارود، و مسعود بن عمرو، و قیس بن الهیثم، سلام علیکم، اما بعد، فانی ادعوکم الی احیاء معالم الحق و أماته البدع، فان تجیبوا تهتدوا سبل الرشاد، و السلام؛ از حسین بن علی به مالک بن مسمع و احنف بن قیس و منذر بن جارود و مسعود بن عمرو و قیس بن هیثم، سلام بر شما، همانا من شما را به زنده کردن آثار و نشانههای حق و نابود کردن بدعتها فرامیخوانم و اگر بپذیرید به راههای هدایت رهنمون خواهید شد، و السلام» (دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱)}} طبری، متن مفصلتری ارائه داده که البته برخی در آن تشکیک کرده و بخشی از آن را از افزودههای راویان دانستهاند.<ref>ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۸.</ref> متن نامه بر اساس نقل طبری بدین شرح است: | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
بعضی گفتهاند که امام حسین(ع) متن واحدی را به صورت جداگانه برای افراد یادشده ارسال کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> چنانکه در گزارشی دیگر آمده که امام در ضمن یک نامه از برخی از افراد فوق نام برده و سپس از آنان تقاضای یاری نمود.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.</ref> | بعضی گفتهاند که امام حسین(ع) متن واحدی را به صورت جداگانه برای افراد یادشده ارسال کرد.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> چنانکه در گزارشی دیگر آمده که امام در ضمن یک نامه از برخی از افراد فوق نام برده و سپس از آنان تقاضای یاری نمود.<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱.</ref> | ||
پیک این نامه را سلیمان<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> یا سلمان<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۷.</ref> ملقب به [[سلیمان بن رزین|«ابورزین»]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰؛ قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> از موالیان (بردگان آزادشده) امام حسین(ع) دانستهاند.<ref>ابن | پیک این نامه را سلیمان<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۷؛ ابن اعثم، الفتوح، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۳۷.</ref> یا سلمان<ref>دینوری، اخبار الطوال، ۱۳۶۸ش، ص۲۳۱؛ ابن کثیر، البدایه و النهایه، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۵۷.</ref> ملقب به [[سلیمان بن رزین|«ابورزین»]]<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰؛ قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۳.</ref> از موالیان (بردگان آزادشده) امام حسین(ع) دانستهاند.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸.</ref> وی تمام تلاش خود را به کار بست تا به سرعت به [[کوفه]] برسد.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲،ص۳۲۳.</ref> گاه از شخص دیگری با نام [[ذراع سدوسی|ذَرّاع سَدوسی]] نیز به عنوان پیک امام نام برده شده است.<ref>امین، اعیان الشیعه، ۱۴۰۳ق، ج۱، ص۵۹۰.</ref> | ||
{{همچنین ببینید|سلیمان بن رزین}} | {{همچنین ببینید|سلیمان بن رزین}} | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
گفته شده برخی از بزرگان بصره همچون [[یزید بن ثبیط عبدی|یزید بن نبیط]] به نامه امام حسین(ع) پاسخ مثبت داده و به رغم آنکه عبیدالله بن زیاد دستور داده بود که تا راههای عزیمت از بصره به کوفه بسته شود تا کسی موفق به یاری امام نگردد، به همراه دو تن از فرزندان خود به نام عبدالله و عبیدالله از بصره گریختند و به امام در مکه ملحق شده و در [[کربلا]] به شهادت رسیدند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۳-۳۵۴؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۴.</ref> | گفته شده برخی از بزرگان بصره همچون [[یزید بن ثبیط عبدی|یزید بن نبیط]] به نامه امام حسین(ع) پاسخ مثبت داده و به رغم آنکه عبیدالله بن زیاد دستور داده بود که تا راههای عزیمت از بصره به کوفه بسته شود تا کسی موفق به یاری امام نگردد، به همراه دو تن از فرزندان خود به نام عبدالله و عبیدالله از بصره گریختند و به امام در مکه ملحق شده و در [[کربلا]] به شهادت رسیدند.<ref>طبری، تاریخ طبری، ۱۹۶۷م، ج۵، ص۳۵۳-۳۵۴؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۴.</ref> | ||
[[یزید بن مسعود|یزید بن مسعود نهشلی]] از دیگر بزرگان بصره نیز با دریافت نامه امام حسین(ع)، قبایل مرتبط با خود یعنی [[بنیتمیم]] و بنیحنظله و بنیسعد را جمع کرد و ضمن اطلاع دادن به آنها بابت دعوت امام حسین(ع) و این که خود آماده رفتن به یاری امام است، از ایشان خواست تا در این باره نظر دهند. آنها نیز به غیر از بنیسعد که برای جواب، درخواست مهلتی برای مشورت کردند، بلافاصله آمادگی خود را به یزید اعلام کردند. یزید بن مسعود نیز به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آمادگی خود و قبیلهاش برای یاری امام خبر داد. امام حسین(ع) با مشاهده این نامه در حق یزید بن مسعود دعا کرد.<ref>ابن | [[یزید بن مسعود|یزید بن مسعود نهشلی]] از دیگر بزرگان بصره نیز با دریافت نامه امام حسین(ع)، قبایل مرتبط با خود یعنی [[بنیتمیم]] و بنیحنظله و بنیسعد را جمع کرد و ضمن اطلاع دادن به آنها بابت دعوت امام حسین(ع) و این که خود آماده رفتن به یاری امام است، از ایشان خواست تا در این باره نظر دهند. آنها نیز به غیر از بنیسعد که برای جواب، درخواست مهلتی برای مشورت کردند، بلافاصله آمادگی خود را به یزید اعلام کردند. یزید بن مسعود نیز به امام حسین(ع) نامه نوشت و از آمادگی خود و قبیلهاش برای یاری امام خبر داد. امام حسین(ع) با مشاهده این نامه در حق یزید بن مسعود دعا کرد.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۳۸-۴۴؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۲-۱۴۴.</ref> هرچند برخی گفتهاند که این نامه در [[روز عاشورا|روز دهم محرم]] و بعد شهادت یاران و اهلبیت امام حسین(ع) به دست او رسید.<ref>قرشی، حیاه الإمام الحسین(ع)، ۱۴۱۳ق، ج۲، ص۳۲۷.</ref> یزید بن مسعود هنگامی که مهیای حرکت شد، از شهادت امام مطلع گردید و از این بابت به شدت اظهار تأسف نمود.<ref>ابن طاووس، اللهوف، ۱۳۴۸ش، ص۴۴؛ مقرم، مقتل الحسین، ۲۰۰۷م، ص۱۴۴.</ref> | ||
== اهداف امام == | == اهداف امام == | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
* ابن اعثم، احمد، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق. | * ابن اعثم، احمد، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دار الاضواء، ۱۴۱۱ق. | ||
* ابن | * ابن طاووس، علی بن موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان، ۱۳۴۸ش. | ||
* ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق. | * ابن کثیر، اسماعیل بن عمر، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ق. | ||
* ابومخنف، لوط بن یحیی، وقعه الطف، تحقیق محمدهادی یوسفی غروی، قم، جامعه مدرسین، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق. | * ابومخنف، لوط بن یحیی، وقعه الطف، تحقیق محمدهادی یوسفی غروی، قم، جامعه مدرسین، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق. |