پرش به محتوا

آیه جاء الحق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات آیه
{{جعبه اطلاعات آیه
| عنوان         =آیه جا‌ء الحق
| عنوان =آیه جاء الحق
| تصویر         =Ayeh jaalhagh1.jpg
| تصویر =Ayeh jaalhagh1.jpg
| توضیح تصویر   =
| توضیح تصویر =
| اندازه تصویر   =
| اندازه تصویر =
| نام آیه       =
| نام آیه =
| واقع در سوره   =[[سوره اسراء|اسراء]]
| واقع در سوره =[[سوره اسراء|اسراء]]
| شماره آیه     =۸۱
| شماره آیه =۸۱
| جزء           =۱۵
| جزء =۱۵
| شأن نزول       =پاکسازی [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] از وجود بت‌ها پس از [[فتح مکه]]
| شأن نزول =پاکسازی [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] از وجود بت‌ها پس از [[فتح مکه]]
| مکان نزول     =مکه
| مکان نزول =مکه
| موضوع         =اعتقادی  
| موضوع =اعتقادی
| درباره         =اعلام پیروزی حق و نابودی باطل
| درباره =اعلام پیروزی حق و نابودی باطل
| سایر           =
| سایر =
| آیات مرتبط     =آیه ۱۸ [[سوره رعد]] و آیه ۲۶ [[سوره ابراهیم]]
| آیات مرتبط =آیه ۱۸ [[سوره رعد]] و آیه ۲۶ [[سوره ابراهیم]]
}}
}}
'''آیه جاءَ الْحَقّ''' ([[سوره اسراء]]، آیه ۸۱) به یک سنت قطعی الهی مبنی بر پیروزی نهایی حق و نابودی قطعی باطل اشاره دارد. [[اسباب نزول|سبب نزول]] این آیه را به [[فتح مکه|ماجرای فتح مکه]] و پاکسازی [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و [[کعبه]] از وجود بت‌ها بازگردانده‌اند. [[تفسیر قرآن|مفسران]] مراد از حق در این آیه را مواردی چون [[اسلام]]، [[توحید]]، [[نبوت|رسالت پیامبر اسلام(ص)]]، [[قرآن]]، [[ولایت|ولایت ائمه اطهار]] و [[احکام شرعی]] دانسته‌اند و در مقابل، [[کفر]]، [[شرک]]، ادیان باطله و قوانین ظالمانه را جزء مصادیق باطل می‌دانند. به گفته مفسران، این آیه باعث دلسردی مشرکان از بازگشت باطل شد. آیه جاء الحق همچنین بر [[قیام امام مهدی(عج)|قیام امام زمان(ع)]] تطبیق داده شده است.
'''آیه جاءَ الْحَقّ''' ([[سوره اسراء]]، آیه ۸۱) به یک سنت قطعی الهی مبنی بر پیروزی نهایی حق و نابودی قطعی باطل اشاره دارد. [[اسباب نزول|سبب نزول]] این آیه را به [[فتح مکه|ماجرای فتح مکه]] و پاکسازی [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و [[کعبه]] از وجود بت‌ها بازگردانده‌اند. [[تفسیر قرآن|مفسران]] مراد از حق در این آیه را مواردی چون [[اسلام]]، [[توحید]]، [[نبوت|رسالت پیامبر اسلام (ص)]]، [[قرآن]]، [[ولایت|ولایت ائمه اطهار]] و [[احکام شرعی]] دانسته‌اند و در مقابل، [[کفر]]، [[شرک]]، ادیان باطله و قوانین ظالمانه را جزء مصادیق باطل می‌دانند. به گفته مفسران، این آیه باعث دلسردی مشرکان از بازگشت باطل شد. آیه جاء الحق همچنین بر [[قیام امام مهدی(عج)|قیام امام زمان (ع)]] تطبیق داده شده است.


پژوهشگران قرآنی ذیل این آیه و در پاسخ به این پرسش که در تاریخ بسیار اتفاق افتاده که پیروان باطل پیروز شده‌اند و پیروان حق تحت ظلم قرار گرفته‌اند، معتقدند اگرچه ممکن است باطل با استفاده از ابزارهایی مانند تهدید و تزویر در زمان‌هایی برتر بوده باشد، ولی با تغییر شرایط ابزارهای آن از کار افتاده و شرایط دگرگون خواهد شد؛ در مقابل، حق دارای نیروی ذاتی‌ای است که هیچ زمانی از آن جدا نمی‌شود و پیروان حق حتی در بدترین شرایط به آن وفادار می‌مانند و همین علت باعث پایداری آن خواهد شد. آنان برای تأیید مدعای خود به آیاتی از قرآن مانند آیه ۱۸ [[سوره رعد]] استناد می‌کنند که باطل را به کف روی آب و حق را به خود آب تشبیه کرده است.
پژوهشگران قرآنی ذیل این آیه و در پاسخ به این پرسش که در تاریخ بسیار اتفاق افتاده که پیروان باطل پیروز شده‌اند و پیروان حق تحت ظلم قرار گرفته‌اند، معتقدند اگرچه ممکن است باطل با استفاده از ابزارهایی مانند تهدید و تزویر در زمان‌هایی برتر بوده باشد، ولی با تغییر شرایط ابزارهای آن از کار افتاده و شرایط دگرگون خواهد شد؛ در مقابل، حق دارای نیروی ذاتی‌ای است که هیچ زمانی از آن جدا نمی‌شود و پیروان حق حتی در بدترین شرایط به آن وفادار می‌مانند و همین علت باعث پایداری آن خواهد شد. آنان برای تأیید مدعای خود به آیاتی از قرآن مانند آیه ۱۸ [[سوره رعد]] استناد می‌کنند که باطل را به کف روی آب و حق را به خود آب تشبیه کرده است.
 
==معرفی، متن و ترجمه آیه==
== معرفی، متن و ترجمه آیه ==
آیه جاء الحق هشتاد و یکمین آیه [[سوره اسراء]] است که در آن [[خدا]] به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] امر می‌کند به [[شرک|مشرکان]] اعلام کند حق پیروز است و باطل به طور قطع نابود خواهد شد و دوامی نخواهد داشت و بازگشتی به‌سوی آن نیست.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱-۶۷۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۷۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>
آیه جاء الحق هشتاد و یکمین آیه [[سوره اسراء]] است که در آن [[خدا]] به [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام (ص)]] امر می‌کند به [[شرک|مشرکان]] اعلام کند حق پیروز است و باطل به‌طور قطع نابود خواهد شد و دوامی نخواهد داشت و بازگشتی به‌سوی آن نیست.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱–۶۷۲؛ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۷۷؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۳–۲۳۴.</ref>


{{گفت و گو
{{گفت و گو
خط ۳۰: خط ۳۰:
|تراز=وسط
|تراز=وسط
|عنوان={{عربی|اندازه=100%|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}
|عنوان={{عربی|اندازه=100%|وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ كَانَ زَهُوقًا}}
|و بگو: «حق آمد و باطل نابود شد. آرى، باطل همواره نابودشدنى است.»([[سوره اسراء]]، آیه ۸۱)
|و بگو: «حق آمد و باطل نابود شد. آری، باطل همواره نابودشدنی است.»([[سوره اسراء]]، آیه ۸۱)
}}
}}


==شأن نزول==
== شأن نزول ==
[[تفسیر قرآن|مفسران]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] آیه جاء الحق چند [[حدیث|روایت]] نقل کرده‌اند که بیشتر ناظر به [[فتح مکه|ماجرای فتح مکه]] و شکستن بت‌ها و پاکسازی فضای [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و [[کعبه]] از وجود بت‌ها است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱-۶۷۲؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۷۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۶-۳۰۷.</ref> [[حسن بن فضل طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] از [[عبدالله بن مسعود|ابن مسعود]] روایت کرده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا(ص)]] در روز فتح مکه داخل [[مکه]] شد، در حالی که در اطراف بیت‌الله سیصد و شصت بت بود؛ پس آن حضرت با چوبی که در دست داشت آنها را به زمین می‌انداخت و آیه جاء الحق را می‌خواند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱-۶۷۲.</ref>
[[تفسیر قرآن|مفسران]] درباره [[اسباب نزول|سبب نزول]] آیه جاء الحق چند [[حدیث|روایت]] نقل کرده‌اند که بیشتر ناظر به [[فتح مکه|ماجرای فتح مکه]] و شکستن بت‌ها و پاکسازی فضای [[مسجد الحرام|مسجدالحرام]] و [[کعبه]] از وجود بت‌ها است.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱–۶۷۲؛ ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱۴۰۸ق، ج۱۲، ص۲۷۶؛ صادقی تهرانی، الفرقان، ۱۳۶۵ش، ج۱۷، ص۳۰۶–۳۰۷.</ref> [[حسن بن فضل طبرسی|طبرسی]] در [[مجمع البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر مجمع البیان]] از [[عبدالله بن مسعود|ابن مسعود]] روایت کرده است که [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|رسول خدا (ص)]] در روز فتح مکه داخل [[مکه]] شد، در حالی که در اطراف بیت‌الله سیصد و شصت بت بود؛ پس آن حضرت با چوبی که در دست داشت آنها را به زمین می‌انداخت و آیه جاء الحق را می‌خواند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۱–۶۷۲.</ref>


از [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] نیز درباره شأن نزول این آیه نقل شده، هنگامی‌که پیامبر اسلام(ص) وارد مکه شد، ۳۶۰ بت در خانه خدا بود که همه را به دستور او شکستند و یک بت بسیار بزرگ به نام [[هبل]] در آن بود که پیامبر به [[امام علی علیه‌السلام|علی(ع)]] فرمود بر شانه من بالا برو تا آن را از پشت خانه کعبه به پایین اندازی. علی(ع) به پیامبر(ص) گفت شما پای خود را بر پشت من بگذار و آن را بشکنید. جابر از علی(ع) نقل می‌کند وقتی پیامبر پای خود را بر شانه من گذاشت دیدم یارای تحمل سنگینی رسالت پیامبر را ندارم؛ به همین دلیل گفتم یا رسول الله اجازه دهید من پای خود را بر شانه شما گذارم و بر شانه او رفتم و بت بزرگ را شکستم که پس از آن آیه جاء الحق نازل شد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳-۴۵۴؛ محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات، ۱۳۶۱ش، ص۵۰۹-۵۱۰.</ref> همچنین روایات شده، هنگامی که پیامبر(ص) وارد مسجدالحرام شد، همین‌که آیه جاء الحق را می‌خواند، بت‌ها به روی زمین می‌افتادند و اهالی مکه می‌گفتند که ما مردی ساحرتر از او ندیده‌ایم.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲.</ref>
از [[جابر بن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله]] نیز درباره شأن نزول این آیه نقل شده، هنگامی‌که پیامبر اسلام (ص) وارد مکه شد، ۳۶۰ بت در خانه خدا بود که همه را به دستور او شکستند و یک بت بسیار بزرگ به نام [[هبل]] در آن بود که پیامبر به [[امام علی علیه‌السلام|علی (ع)]] فرمود بر شانه من بالا برو تا آن را از پشت خانه کعبه به پایین اندازی. علی (ع) به پیامبر (ص) گفت شما پای خود را بر پشت من بگذار و آن را بشکنید. جابر از علی (ع) نقل می‌کند وقتی پیامبر پای خود را بر شانه من گذاشت دیدم یارای تحمل سنگینی رسالت پیامبر را ندارم؛ به همین دلیل گفتم یا رسول الله اجازه دهید من پای خود را بر شانه شما گذارم و بر شانه او رفتم و بت بزرگ را شکستم که پس از آن آیه جاء الحق نازل شد.<ref>حسکانی، شواهد التنزیل، ۱۴۱۱ق، ج۱، ص۴۵۳–۴۵۴؛ محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات، ۱۳۶۱ش، ص۵۰۹–۵۱۰.</ref> همچنین روایات شده، هنگامی که پیامبر (ص) وارد مسجدالحرام شد، همین‌که آیه جاء الحق را می‌خواند، بت‌ها به روی زمین می‌افتادند و اهالی مکه می‌گفتند که ما مردی ساحرتر از او ندیده‌ایم.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲.</ref>


== محتوا ==
== محتوا ==
[[تفسیر قرآن|مفسران]] در تفسیر آیه جا‌ءالحق به چند نکته تفسیری از جمله اینکه منظور از حق و باطل در این آیه، پیامدهای اعلام علنی [[آیه]] و شبهات مطرح شده درباره آن اشاره کرده‌اند.
[[تفسیر قرآن|مفسران]] در تفسیر آیه جاءالحق به چند نکته تفسیری از جمله اینکه منظور از حق و باطل در این آیه، پیامدهای اعلام علنی [[آیه]] و شبهات مطرح شده درباره آن اشاره کرده‌اند.


===منظور از حق و باطل ===
=== منظور از حق و باطل ===
درباره اینکه واژه حق و باطل در آیه جا‌ءالحق به چه چیزی اشاره دارد و اینکه شامل چه مصادیقی می‌شود، مفسران چند احتمال را ذکر کرده‌اند:
درباره اینکه واژه حق و باطل در آیه جاءالحق به چه چیزی اشاره دارد و اینکه شامل چه مصادیقی می‌شود، مفسران چند احتمال را ذکر کرده‌اند:
* '''اسلام و کفر''': در چندین تفسیر، مراد از حق را [[اسلام]] و مراد از باطل را [[کفر]] دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲؛ سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۹۵؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸.</ref>
* '''اسلام و کفر''': در چندین تفسیر، مراد از حق را [[اسلام]] و مراد از باطل را [[کفر]] دانسته‌اند.<ref>طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۶، ص۶۷۲؛ سبزواری، ارشاد الاذهان، ۱۴۱۹ق، ج۱، ص۲۹۵؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
* '''توحید و شرک''': [[شیخ طوسی]] در [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر التبیان]] منظور از حق در آیه جاء الحق را [[توحید]] و منظور از باطل را [[شرک]] دانسته است.<ref>طوسی، التبيان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref>
* '''توحید و شرک''': [[شیخ طوسی]] در [[التبیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر التبیان]] منظور از حق در آیه جاء الحق را [[توحید]] و منظور از باطل را [[شرک]] دانسته است.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref>
* '''رسالت پیامبر اسلام''': برخی از مفسران همچون [[محمدجواد مغنیه]] در [[التفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، مراد از حق را [[نبوت |نبوت و رسالت پیامبر اسلام(ص)]] دانسته‌اند و اینکه هرچه در مقابل آن باشد، باطل و رفتنی است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸.</ref>
* '''رسالت پیامبر اسلام''': برخی از مفسران همچون [[محمدجواد مغنیه]] در [[التفسیر الکاشف (کتاب)|تفسیر الکاشف]]، مراد از حق را [[نبوت |نبوت و رسالت پیامبر اسلام (ص)]] دانسته‌اند و اینکه هرچه در مقابل آن باشد، باطل و رفتنی است.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷؛ طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>
* '''قرآن، ولایت ائمه اطهار و احکام شرعی''': در [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر اطیب البیان]] به مواردی چون [[قرآن]]، [[ولایت|ولایت اهل بیت(ع)]] و [[احکام شرعی|احکام شرع]] به‌عنوان مصادیق حق و در مقابل آن، از ادیان باطله، قوانین ظالمانه و عادات قبیحه به عنوان مصادیق باطل نام می‌برد.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷-۲۹۸.</ref>
* '''قرآن، ولایت ائمه اطهار و احکام شرعی''': در [[اطیب البیان فی تفسیر القرآن (کتاب)|تفسیر اطیب البیان]] به مواردی چون [[قرآن]]، [[ولایت|ولایت اهل بیت (ع)]] و [[احکام شرعی|احکام شرع]] به‌عنوان مصادیق حق و در مقابل آن، از ادیان باطله، قوانین ظالمانه و عادات قبیحه به عنوان مصادیق باطل نام می‌برد.<ref>طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ش، ج۸، ص۲۹۷–۲۹۸.</ref>


===دلسردی مشرکان از آینده===
=== دلسردی مشرکان از آینده ===
[[علامه طباطبایی]] معتقد است که آیه جاء الحق در سیاق آیات قبلی (از آيه «وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ» تا آخر سه آيه) آمده و به پیامبر(ص) می‌گوید که آن را به همه اعلام کند تا مشرکان دلسرد شوند و بدانند دیگر توانایی غلبه بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام(ص)]] را نخواهند داشت و اینکه باطل هیچ وقت دوام نمی‌آورد، کما اینکه در آیه ۲۶ [[سوره ابراهیم]] «مَثَلُ كَلِمَةٍ خَبِيثَةٍ كَشَجَرَةٍ خَبِيثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ» به آن اشاره کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۷۷.</ref> شیخ طوسی نیز نزول این آیه را نشانه این می‌داند که باطل حتما نابود می‌شود و بازگشتی نخواهد داشت.<ref>طوسی، التبيان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز آمده است آیه جاء الحق به یک سنت جاودان الهی اشاره کرده که سرانجام حق پیروز خواهد شد و باطل به طور قطع نابود می‌شود؛ مانند کف روی آب که پس از مدتی محو خواهد شد و در آیه ۱۸ [[سوره رعد]] «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَيَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما يَنْفَعُ النَّاسَ فَيَمْكُثُ فِي الْأَرْضِ» به آن اشاره شده است. به گفته نویسندگان تفسیر نمونه، حق، چون عين واقعيت و توأم با راستى و درستى و هماهنگ با قوانين خلقت است، در نهایت پیروز خواهد شد، در مقابل باطل چون با عالم آفرینش هماهنگ نیست، طولانی مدت باقی نخواهد ماند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>
[[علامه طباطبایی]] معتقد است که آیه جاء الحق در سیاق آیات قبلی (از آیه «وَ إِنْ کادُوا لَیَفْتِنُونَکَ» تا آخر سه آیه) آمده و به پیامبر (ص) می‌گوید که آن را به همه اعلام کند تا مشرکان دلسرد شوند و بدانند دیگر توانایی غلبه بر [[حضرت محمد صلی الله علیه و آله|پیامبر اسلام (ص)]] را نخواهند داشت و اینکه باطل هیچ وقت دوام نمی‌آورد، کما اینکه در آیه ۲۶ [[سوره ابراهیم]] «مَثَلُ کَلِمَةٍ خَبِیثَةٍ کَشَجَرَةٍ خَبِیثَةٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْأَرْضِ ما لَها مِنْ قَرارٍ» به آن اشاره کرده است.<ref>طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۳، ص۱۷۷.</ref> شیخ طوسی نیز نزول این آیه را نشانه این می‌داند که باطل حتماً نابود می‌شود و بازگشتی نخواهد داشت.<ref>طوسی، التبیان، بیروت، ج‏۶، ص۵۱۳.</ref> در [[تفسیر نمونه (کتاب)|تفسیر نمونه]] نیز آمده است آیه جاء الحق به یک سنت جاودان الهی اشاره کرده که سرانجام حق پیروز خواهد شد و باطل به‌طور قطع نابود می‌شود؛ مانند کف روی آب که پس از مدتی محو خواهد شد و در آیه ۱۸ [[سوره رعد]] «فَأَمَّا الزَّبَدُ فَیَذْهَبُ جُفاءً وَ أَمَّا ما یَنْفَعُ النَّاسَ فَیَمْکُثُ فِی الْأَرْضِ» به آن اشاره شده است. به گفته نویسندگان تفسیر نمونه، حق، چون عین واقعیت و توأم با راستی و درستی و هماهنگ با قوانین خلقت است، در نهایت پیروز خواهد شد، در مقابل باطل چون با عالم آفرینش هماهنگ نیست، طولانی مدت باقی نخواهد ماند.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۳۳–۲۳۴.</ref>


===قوت حق یا باطل===
=== قوت حق یا باطل ===
به گفته [[محمدجواد مغنیه]] از مفسران معاصر ممکن است این پرسش در مورد آیه جاء الحق مطرح شود که آنچه ما معمولا در تاریخ دیده‌ایم پیروزی پیروان باطل و مغلوب شدن پیروان حق است و این با ظاهر آیه منافات دارد.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷.</ref> مغنیه خود در پاسخ به این پرسش می‌گوید، حق دارای یک نیروی ذاتی است که هیچ زمانی از او جدا نمی‌شود و در دل‌های پاک اثرگذار است و این اثر در مواقعی به حدی می‌رسد که حتی شمشیر جلادان و چوبه دار ستمکاران نمی‌تواند مقاومت آنها را بشکند مانند کسانی در در راه عقیده به شهادت رسیده‌اند. در مقابل باطل با نیرنگ و توطئه و استفاده از روش‌هایی مانند تزویر و تهدید به مقاصد خود می‌رسد که این وسایل با دگرگونی شرایط از بین می‌رود؛ ولی نیروی حق در حالات مختلف پایدار است؛ به همین دلیل است که پایان کار و برتری نهایی از آن حق خواهد بود.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷-۷۸.</ref>  
به گفته [[محمدجواد مغنیه]] از مفسران معاصر ممکن است این پرسش در مورد آیه جاء الحق مطرح شود که آنچه معمولاً در تاریخ اتفاق افتاده، پیروزی پیروان باطل و مغلوب شدن پیروان حق است و این با ظاهر آیه منافات دارد.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷.</ref> مغنیه خود در پاسخ به این پرسش می‌گوید، حق دارای یک نیروی ذاتی است که هیچ زمانی از او جدا نمی‌شود و در دل‌های پاک اثرگذار است و این اثر در مواقعی به حدی می‌رسد که حتی شمشیر جلادان و چوبه دار ستمکاران نمی‌تواند مقاومت آنها را بشکند مانند کسانی در در راه عقیده به شهادت رسیده‌اند. در مقابل باطل با نیرنگ و توطئه و استفاده از روش‌هایی مانند تزویر و تهدید به مقاصد خود می‌رسد که این وسایل با دگرگونی شرایط از بین می‌رود؛ ولی نیروی حق در حالات مختلف پایدار است؛ به همین دلیل است که پایان کار و برتری نهایی از آن حق خواهد بود.<ref>مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۵، ص۷۷–۷۸.</ref>


==تطبیق آیه بر ظهور امام زمان(ع)==
== تطبیق آیه بر ظهور امام زمان (ع) ==
[[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان(ع)]] و قیام آن حضرت را از مصادیق آیه جاء الحق دانسته‌اند. به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران معاصر، این آیه به یک قانون کلی الهی اشاره دارد که تخلف‌ناپذیر است و در هر عصر و زمانی مصداقی دارد که از جمله آن می‌توان به پیروزی پیامبر(ص) بر [[شرک]] و بت‌پرستی و همچنین [[قیام امام مهدی(عج)|قیام حضرت مهدی(عج)]] اشاره کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۶۱.</ref> در [[تفسیر نورالثقلین]] نیز به روایاتی اشاره شده که این آیه را بر قیام امام مهدی(ع) تطبیق داده‌اند. به عنوان مثال از [[امام باقر(ع)]] روایت کرده که مفهوم جاء الحق و زهق الباطل درباره زمانی است که حضرت قائم قیام می‌کند و دولت‌های باطل از بین می‌روند یا در [[حدیث|روایت]] دیگری نیز آمده است هنگام تولد حضرت مهدی(ع) این آیه بر بازوی او نقش بسته بود.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۲-۲۱۳.</ref>
[[ظهور امام زمان|ظهور امام زمان (ع)]] و قیام آن حضرت را از مصادیق آیه جاء الحق دانسته‌اند. به گفته [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از مفسران معاصر، این آیه به یک قانون کلی الهی اشاره دارد که تخلف‌ناپذیر است و در هر عصر و زمانی مصداقی دارد که از جمله آن می‌توان به پیروزی پیامبر (ص) بر [[شرک]] و بت‌پرستی و همچنین [[قیام امام مهدی(عج)|قیام حضرت مهدی (عج)]] اشاره کرد.<ref>مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۲، ص۲۶۱.</ref> در [[تفسیر نورالثقلین]] نیز به روایاتی اشاره شده که این آیه را بر قیام امام مهدی (ع) تطبیق داده‌اند. به عنوان مثال از [[امام باقر(ع)]] روایت کرده که مفهوم جاء الحق و زهق الباطل درباره زمانی است که حضرت قائم قیام می‌کند و دولت‌های باطل از بین می‌روند یا در [[حدیث|روایت]] دیگری نیز آمده است هنگام تولد حضرت مهدی (ع) این آیه بر بازوی او نقش بسته بود.<ref>حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱۴۱۵ق، ج۳، ص۲۱۲–۲۱۳.</ref>


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
==منابع==
 
== منابع ==
{{منابع}}
{{منابع}}
* ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القران، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
* ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القران، مشهد، بنیاد پژوهش‌های اسلامی آستان قدس رضوی، ۱۴۰۸ق.
* حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، تحقیق محمدباقر محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق.
* حسکانی، عبیدالله بن عبدالله، شواهد التنزیل، تحقیق محمدباقر محمودی، تهران، وزارت ارشاد، ۱۴۱۱ ق.
* حویزی، عبدعلی، نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
* حویزی، عبدعلی، نور الثقلین، قم، اسماعیلیان، ۱۴۱۵ق.
* سبزواری، محمد، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۹ق.
* سبزواری، محمد، ارشاد الاذهان الی تفسیر القرآن، بیروت، دار التعارف للمطبوعات، ۱۴۱۹ق.
* صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش.
* صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات فرهنگ اسلامی، ۱۳۶۵ش.
Automoderated users، confirmed، templateeditor
۵۱۱

ویرایش