علم امام: تفاوت میان نسخهها
جز
←ارادی یا بالفعل
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (←ارادی یا بالفعل) |
||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
===ارادی یا بالفعل=== | ===ارادی یا بالفعل=== | ||
{{اصلی|علم شأنی}} | {{اصلی|علم شأنی}} | ||
گروهی از عالمان امامیه علم امامان را ارادی میدانند به این معنا که هرگاه اراده کنند که چیزی را بدانند، میدانند. یکی از دلایل این گروه از عالمان روایاتی است که مضمون مشترک آنها عبارت «لَوْ شاءَ أنْ یَعْلَمَ لَعَلِمَ»(اگر بخواهد بداند، میداند)است.<ref>النجفی اللاری، معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، ص۳۷.</ref> [[محمدباقر مجلسی|مجلسی]]، [[محمدصالح بن احمد مازندرانی|ملاصالح مازندرانی]]، [[سید عبدالحسین لاری|نجفی لاری]]، [[زینالعابدین گلپایگانی]]، [[محمدحسین مظفر|مظفر]]، و طباطبایی از باورمندان به فعلیت علم امام، و [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از معتقدان به شأنی و ارادی بودن علم امام معرفی شدهاند.<ref>فرضیپوریان، شأنی یا فعلی بودن علم امام معصوم، ص۷۹-۸۰.</ref> | گروهی از عالمان امامیه علم امامان را ارادی میدانند به این معنا که هرگاه اراده کنند که چیزی را بدانند، میدانند. یکی از دلایل این گروه از عالمان روایاتی است که مضمون مشترک آنها عبارت «لَوْ شاءَ أنْ یَعْلَمَ لَعَلِمَ»(اگر بخواهد بداند، میداند)است.<ref>النجفی اللاری، معارف السلمانی بمراتب الخلفاء الرحمانی، ص۳۷.</ref> {{یادداشت|[[محمد بن یعقوب کلینی|کلینی]] در [[الکافی (کتاب)|کافی]] بابی با عنوان «بَابُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ (ع) إِذَا شَاءُوا أَنْ يَعْلَمُوا عُلِّمُوا» مطرح کرده و در آن سه روایت از [[امام صادق علیهالسلام|امام صادق(ع)]] نقل کرده که مضمونشان این است: امام هر گاه بخواهد یا اراده کند که چیزی را بداند به او تعلیم میشود [إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ عُلِّمَ] و یا به او اعلام میشود [إِذَا شَاءَ أَنْ يَعْلَمَ أُعْلِمَ] و یا این که خداوند آن چیز را به او اعلام میکند. [إِذَا أَرَادَ الْإِمَامُ أَنْ يَعْلَمَ شَيْئاً أَعْلَمَهُ اللَّهُ ذَلِكَ] کلینی، کافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۲۵۸.}}[[محمدباقر مجلسی|مجلسی]]، [[محمدصالح بن احمد مازندرانی|ملاصالح مازندرانی]]، [[سید عبدالحسین لاری|نجفی لاری]]، [[زینالعابدین گلپایگانی]]، [[محمدحسین مظفر|مظفر]]، و طباطبایی از باورمندان به فعلیت علم امام، و [[جعفر سبحانی|سبحانی]]، [[عبدالله جوادی آملی|جوادی آملی]] و [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی]] از معتقدان به شأنی و ارادی بودن علم امام معرفی شدهاند.<ref>فرضیپوریان، شأنی یا فعلی بودن علم امام معصوم، ص۷۹-۸۰.</ref> | ||
[[محمدتقی بن عبدالله برغانی قزوینی|قزوینی بَرَغانی]] در رساله خود به نام «کیفیة علم الامام» دوازده دلیل از سوی قائلان به ارادیبودن علم امامان نقل کرده است<ref>قزوینی البرغانی، کیفیة علم الامام، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> که هفت دلیل آن از آیات قرآن، و یک دلیل آن نتیجهگیری از احادیث متعددی است که نشان میدهد امامان برخی امور را نمیدانسته و سپس آگاه شدهاند.<ref>قزوینی البرغانی، کیفیة علم الامام، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> در نقطه مقابل [[سید عبدالحسین لاری|لاری]] معتقد است لازمه ارادیبودن این است که امامان به صورت بالفعل جاهل باشند نه عالم و به همین دلیل علم امام را فعلی میداند نه ارادی.<ref>نادم، علم امام (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۸ش، ص۹۹.</ref> | [[محمدتقی بن عبدالله برغانی قزوینی|قزوینی بَرَغانی]] در رساله خود به نام «کیفیة علم الامام» دوازده دلیل از سوی قائلان به ارادیبودن علم امامان نقل کرده است<ref>قزوینی البرغانی، کیفیة علم الامام، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> که هفت دلیل آن از آیات قرآن، و یک دلیل آن نتیجهگیری از احادیث متعددی است که نشان میدهد امامان برخی امور را نمیدانسته و سپس آگاه شدهاند.<ref>قزوینی البرغانی، کیفیة علم الامام، ص۱۵۸-۱۶۰.</ref> در نقطه مقابل [[سید عبدالحسین لاری|لاری]] معتقد است لازمه ارادیبودن این است که امامان به صورت بالفعل جاهل باشند نه عالم و به همین دلیل علم امام را فعلی میداند نه ارادی.<ref>نادم، علم امام (مجموعه مقالات)، ۱۳۸۸ش، ص۹۹.</ref> |