پرش به محتوا

بحث:من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا

محتوای صفحه در زبان‌های دیگر پشتیبانی نمی‌شود
از ویکی شیعه
آخرین نظر: ۹ مارس توسط Salar در مبحث چند نکته
  • سلام وادب وخدا قوت...( «أَنَا عَبْدُ مَنْ عَلَّمَنِی حَرْفًا»«أَنَا عَبْدُ مَنْ تَعَلَّمْتُ مِنْهُ»«أَنَا عَبْدُ مَنْ تَعَلَّمْتُ مِنْهُ حَرْفًا») شاید مناسب بود که اشاره‌ای به ترجمه یا همان تعبیر به معنای که در متن آمده، می‌شد. الامر الیکم.--Mahdi1382 (بحث) ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۰۳ (+0330)پاسخ
  • ( سید محمدمهدی بحرالعلوم (متوفای ۱۲۱۲ق)، از فقهای شیعه نیز جمله «مَن عَلَّمَنی حَرفاً مَلَّکَنی عَبداً» را به‌عنوان ضرب‌المثل مشهور، ذکر کرده است.) ظاهراً این تعبیر از نویسنده مقدمه کتاب الفوائد الرجالیه است و از سید بحر العلوم نیست. نویسنده مقدمه پس از نقل این گزارش مشهور (و من عظمته و جلالة قدره-كما يقول التأريخ-: أن الشيخ الاكبر الشيخ جعفر كاشف الغطاء قدس سره-مع ما هو عليه من الجلالة و الزهد- كان يمسح تراب خفه بحنك عمامته، تبركا به.) در تأییدش افزوده است:(و ليس ذلك بغريب على تلميذ مثل كاشف الغطاء بالنسبة الى استاذ مثل «بحر العلوم» فان العلماء أدرى و أعرف بمغزى المثل المشهور «من علمنى حرفا ملكنى عبدا») الفوايد الرجالیه،مقدمه کتاب،الناشر : منشورات مكتبة الصادق، ج۱، ص۳۸. الامر الیکم.--Mahdi1382 (بحث) ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۱ (+0330)پاسخ
  • * با سلام خدمت استاد @Mahdi1382:

مورد اول برای پرهیز از زیاده‌نویسی بود که با امر حضرتعالی انجام شد. مورد دوم نیز اشکال صحیحی بود که اصلاح شد.--Gholampour (بحث) ‏۲۸ فوریهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۱۶ (+0330)پاسخ

@Gholampour: سلام و عرض قبولی طاعات و عبادات

  • در تغییر مسیرها به نظر حضرتعالی بهتر نیست ترجمه این روایت هم آورده بشه شاید کسی متن عربی رو جستجو نکنه بلکه متن فارسی رو جستجو کنه اگر صلاح دونستید در تغییر مسیرها هم به ترجمه تغییر مسیر بدهید.باتشکرA.rezai (بحث) ‏۱ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۳۲ (+0330)پاسخ

تصویر

@Gholampour: در کتاب های دوران دبیرستان دهه شصت و اوایل هفتاد روی جلد کتاب‌های عربی این حدیث با خط درشت نوشته شده بود. به نظرم می‌توان در مدخل از آنها استفاده کرد--محمدکاظم حقانی‌فضل ‏۳ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۵۰ (+0330)پاسخ

چند نکته

@Gholampour: با سلام

  1. بخش جایگاه تکراری است وقتی در شناسه می‌آید جمله مشهور از امام علی، جایگاه روشن است.
  2. کاربرد در ادبیات و فرهنگ عامه باید تیتر جداگانه باشد
  3. محتوا باید دسته بندی می‌شد. الان حالت فیش ‌هایی است که کنار هم گذاشته شده است. مثلا بخش عمده ای از مفسران گفته اند که تکریم معلم یا علم، هدف این سخن است. یا اینکه بحث شده که ملکیت و عبدیت مجازی است یا واقعی. لازم نیست بگیم فلانی این را گفت، بعد شخص دومی هم همین را گفت و فرد سوم هم همین را گفت.
  4. بخش روایات و عبارات مشابه مانند بقیه بخش ها خیلی بلند است. اگر نام منبع و نویسنده آن نیاید میتوان خیلی خلاصه تر نوشت. مثلا گفت فلان روایت و فلان گفته و فلان ضرب المثل مضامینی شبیه به این جمله دارند و برخی هم به علی(ع) منسوب هستند. به جای اینکه بگوییم ابوسعید این را گفت و بحرالعلوم آن را. این شیوه در همه مقاله هست و فقط حجم مقاله را بالا برده.

مقاله را می‌توان به نصف حجم فعلی کم کرد. Salar (بحث) ‏۹ مارس ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۴۳ (+0330)پاسخ