بحث:مستثنیات دین
ظاهر
آخرین نظر: ۹ دسامبر توسط Alikhani در مبحث نکاتی برای اصلاح مقاله
نکاتی برای اصلاح مقاله
@H.shayegh: با سلام و احترام نکاتی برای اصلاح مقاله عرض میشود:
- دوجملۀ زیر محتوای تکراری دارد: «فقیهان بر این باورند که هر چیزی که عرفاً برای برآوردن نیازهای ضروری انسان لازم است، بهطوری که نبودن آن، شخص را در مضیقه و مشقت میاندازد، میتواند جزو مستثنیات دین باشد.[۱] مستثنیات دین اموالی دانسته شده است که بدهکار شرعاً وظیفه ندارد با پرداخت یا فروش آنها خود را از زیر بار دین، بریءالذمّه کند»

- در بخش «مستثنیات دین کدام است؟» هم مصادیق ذکر شده و هم ادله، اما خلطی صورت گرفته است. در برخی موارد ادلهای که ذکر شده دلیلِ کلی برای مستثنیات دین است، اما برخی ادله تنها دلیل مصادیق خاص هستند. این امر سردرگمی خواننده را در پی دارد. پیشنهادم این است که دلیل کلی برای اصل مستثنیات دین، جدا شود و بقیه موارد مثلا به صورت گلولهای از هم جدا شوند و در جلوی هر مورد دلیل خاص آن توضیح داده شود. ذکر برخی ادله هم که به تنهایی کافی به نظر نمیرسد (مانند استناد به عموم الناس مسلطون علی اموالهم و عموم آیه تراض) و از آنجا که فهم این نکته که چگونه در استدلال دخیل هستند، به بیان پیچیده نیاز دارند، قابل حذف شدن است.

- به نظرم بهتر است تعابیر مربوط به «خدمتکار» از این مدخل حذف شود. چون منظور از آن عبید و اماء است که اکنون کاربری ندارد ، اما اگر اصرار بر ذکر این تعبیر باشد، برای جلوگیری از سوء تفاهم باید از تعابیری مانند برده و کنیز استفاده کرد. چون در این زمانه خدمتکار اجیر است و شخص مالک خدمتکار نمیشود که بخواهد او را بفروشد.

- گفته شده : «سید محمد طباطبایی مجاهد، دلایل این حکم را اصول و قواعدی میداند که بر عدم ایجاد حرج تأکید دارند، از جمله عموم قاعده لا ضرر، قاعده النَّاسُ مُسَلَّطُونَ عَلَی أَمْوَالِهِمْ و عموم آیه ...» این عبارت یعنی قاعده لاضرر ، قاعده الناس مسلطون و عموم آیه، اصول و قواعدی هستند که بر نفی حرج دلالت دارند. اما این برداشت صحیح نیست، زیرا در مستند آمده است: «ذلك لوجوه منها الاصل و منها العمومات الدالة على نفى الحرج في الشريعة من الادلة الاربعة و هى ... و منها عموم ما دلّ على نفى الضرر ... و منها عموم قوله(ص) ... و منها عموم قوله تعالى ... و منها عموم فحوى ما دل على ... و منها ما اشار اليه بعض الاجلة...» یعنی مستثنیات دین ادله ای دارد که عبارتند از: لا حرج، لا ضرر، عموم آیه و حدیث و... به عبارت دیگر همه این ادله در عرض مستثنیات دین را ثابت می کند.
- به نظر میرسد برخی مطالب مربوط به بخش «برخی از احکام مستثنیات» را میتوان در بخش مصادیق آورد علاوه بر اینکه بخش از مطالب آن هم با مطالب بخش دیگر همپوشانی داشته یا تکرار است. بخشی از مطالب آن را هم میتوان در ذیل بخش های قبل آورد. از این رو این بخش را میتوان حذف کرد.

- جمله «کتابهای علمی را برای کسی که اهلیت علمی دارد» باید در بخش مصادیق بیاید نه در بخش «برخی احکام..»

- گفته شده: «زیرا وفای دین بر مفلس واجب است» در مستند تحریر الوسیله چنین جیزی نیامده بود. کتاب آقای فاضل را نیز نیافتم. اما به نظر می رسد این جمله غلط است. زیرا شخصی که منزل مازاد دارد که مفلس نیست علاوه بر اینکه المفلس فی امان الله و ادای دین بر او وجوب فعلی ندارد.
- متن تحریر الوسیله و متن تفصیل الشریعة؛ يجب على المديون عند حلول الدين ومطالبة الدائن @H.shayegh: شما در متن نوشتهاید «مفلس» اما در این دو کتاب «مدیون» آمده است!!! خودم اصلاح کردم
- جمله «گفته شده تا زمانی که مدیون زنده است» در دو بخش آمده است هم در بخش مربوط به بخشی از احکام و در در بخش ماهیت.
- اینو هر چقد گشتم، پیدا نشد. @H.shayegh: «زیرا مستثنیات دین فقط در زمان حیات بدهکار اعمال میشوند ....» و «گفته شده تا زمانی که مدیون زنده است» خودم اصلاح کردم