بحث:متکلم
@H.ahmadi: با سلام و عرض ادب
- در تفاوت متکلم و فیلسوف گفته شده: «هم متکلم و هم فیلسوف تکیهشان بر استدلالهای عقلی است، با این تفاوت که .... و متکلم و فیلسوف، هر دو به بحث درباره «موجود بما هو موجود»، اوصاف و عوارض آن میپردازند...»
- اینکه به صورت مطلق گفته شود متکلم تکیهاش بر استدلالهای عقلی است به نظر صحیح نیست؛ زیرا متکلم در دفاع از دین نه فقط از روش عقلی و استدلالهای عقلی، بلکه از روشهای دیگر به ویژه نقلی نیز استفاده میکند یا دست کم میتواند استفاده کند. به نظر بهتر بود به جای این نکته، به تفاوت روشی متکلم و فیلسوف اشاره میشد. فیلسوف فقط از روش عقلی استفاده میکند برخلاف متکلم که تعهدی به روش عقلی ندارد و در تبیین عقاید دینی و دفاع از آن، از روش تلفیقی و ترکیبی استفاده میکند هرچند برحسب مدارس کلامی که متکلم بدان تعلق دارد، ممکن است روش و رویکرد رایج متفاوت باشد.
- همچنین اینکه موضوع کلام را «موجود بما هو موجود» بدانیم و سپس آن را به عنوان یکی از تفاوتهای متکلم و فیلسوف بیان کنیم، مورد تأمل است؛ زیرا این یکی از اقوال در موضوع علم کلام است (قول قدما) و نه تنها قول و نه قول رایج، بلکه به نظر قول رایج دست کم بین متأخران این نیست. بنابراین به نظر میرسد در مسئله اختلافی مانند موضوع علم کلام، با توجه به یکی از اقوال، تفاوت متکلم با فیلسوف را بیان کردن، صحیح نیست آنهم بدون توضیحات کافی.
ضمناً عبارت این دو تفاوت هم ثقیل است و نیازمند توضیح و روانسازی. با تشکر --رضا باذلی (بحث) ۸ دسامبر ۲۰۲۴، ساعت ۱۴:۲۶ (+0330)