بحث:قاعده فراش
ظاهر
آخرین نظر: ۱۸ نوامبر توسط Alikhani در مبحث نکاتی برای اصلاح
سؤال؟
- سلام وادب وخدا قوت...(این حدیث در منابع حدیثی شیعه و اهل سنت آمده و مورد اتفاق همهی فقیهان مسلمان است و دربارهی درستی آن، هیچ اختلافی میان فرقههای اسلامی وجود ندارد.)این تعبیر(درستی) نمیدانم چقدر فنی ودقیق است. شاید منظور معتبر بودن سند روایت وصدورش از پیامبراست. عبارت القواعد الفقهیه که منبع این جمله در مدخل است این است:( وفيها جهات من البحث: [ الجهة ] الاولى في مدركها فنقول: وهو الحديث المشهور المعروف بين جميع الفرق والطوائف الاسلامية، ولم ينكره أحد من المسلمين، وهو قوله صلى الله عليه وآله: (الولد للفراش وللعاهر الحجر)
Mahdi1382 (بحث) ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۰:۳۹ (+0330)
--H.shayegh (بحث) ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۲۷ (+0330)
- (بهنظر آنان، امارهٔ «فراش» در حالِ جهل به واقع تشریع شده است و در صورت حصول علم از راههای علمی، موضوع آن منتفی میشود. در نتیجه، با سقوط امارهٔ فراش، نوبت به لِعان نیز نخواهد رسید)امثال اینگونه عبارت شاید قابل تقریر روانتر باشد. احساسم این است که مدخل تقریرش سنگین است و شاید به جهت تخصصی بودن محتواست و نیز طولانی به نظر میرسد .الامر الیکم.--Mahdi1382 (بحث) ۱۴ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۰۲ (+0330)

--H.shayegh (بحث) ۱۵ نوامبر ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۲۷ (+0330)
نکاتی برای اصلاح
@H.shayegh: با سلام و احترام نکاتی برای اصلاح مقاله عرض میشود:
- ادبیات مقاله در مواردی بسیار تخصصی میشود و اصلا قابل فهم نیست. پیشنهاد میشود متن مقاله باهوش مصنوعی ساده نویسی شود. برای نمونه میتوان این دو مورد را مثال زد: «...شامل هر مدعی پدریِ فاقد فراش ....»، و «در مورد عدم انقضای بیشترین مقدار احتمال حمل اتفاق فقیهان نقل شده است» این دو مورد مثال بود، ولی در موارد متعددی این مشکل وجود دارد.* متاسفانه هوش مصنوعی متنهای تخصصس را خراب میکنه و کلا در برخی از موارزد حکم رو هم عوض میکنه؛ نظیر همان مطالبی که در ارزیابی شمارههای بعدتر که نقل کردید و فرمودین در متابع یافت نشد و یا حتی در مطلب برعکس هست. ولی در حد امکان انجام دادم.

- برخی مباحث تخصصی را میتوان خلاصه تر بیان کرد. مانند مباحث مربوط به مفهوم حدیث، یا بحثهای مربوط به کمینه و بیشینه و رابطه زوجیت و ....

- اگر چه برای نگارش این مقاله زحمت بسیاری کشیده شده و کتابهای بسیاری خوانده شده، اما نمیتوان همه منابع را در این مقاله گنجاند. در مواردی برای یک گزارش فقهی بیش از ده مستند آورده شده است! تعداد مستندها باید متناسب باشد، و جز در موارد نادری، تنها به یک یا دو مستند بسنده میشود. در آن موارد نادر هم بعید میدانم بیش از سه یا چهار منبع لازم باشد. این مهم، در بیشتر پانویسها رعایت نشده است. علاوه بر اینکه با توجه به نکته بعدی که ذکر میشود، اشکال مضاعفی در پی دارد.

- در موارد متعددی ادعای ذکر شده، از منابعی که به آنها استناد شده، قابل استفاده نیست. با توجه به این نکته در ارزیابی مجدد، باید همه گزاره ها بررسی شوند. با توجه به بررسی همه گزاره ها ، توجیهی ندارد که برای یک گزاره چندین مستند ذکر شود (نکته پیشین) در حالی که از نظر علمی قابل اتکا نیستند. برای برداشت درست از منابع می توان از برخی مقالات فارسی کمک گرفت. برای نمونه برخی گزاره هایی که این اشکال را داشتند، از این قرارند:
- جمله «به گفته فقیهان برای تحقق فراش، کافی است که عقد دائم میان زن و مرد انجام شود، به شرطی که از نظر شرعی و عادی امکان آمیزش وجود داشته باشد؛ بهعبارت دیگر، زن بالغ باشد، مانعی برای نزدیکی نباشد و شوهر نیز توانایی نزدیکی داشته باشد» به این کتابها مستند شده است: سید مرتضی، رسائل الشریف المرتضی، ۱۴۰۵ق، ج۱، ص۲۸۸؛ شیخ طوسی، المبسوط فی فقه الإمامیة، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۲۳۲؛ ابنادریس، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۲۷۶؛ شهید ثانی، مسالک الأفهام إلی تنقیح شرائع الإسلام، ۱۴۱۹ق، ج۱۰، ص۲۲۳. این مطلب با این تفصیلات و این قیود در منابع یادشده نبود! حتی در یکی از مستندات!
- مستند در کتاب الشریف مرتضی: و قال الشافعي: الفراش هو العقد مع التمكن من الوطء.(امکان وطی) و هو مذهبنا.(قید اول، ج۳، ۱۲۵؛) منبع رو حذف کردند.

- مستند در کتاب الشریف مرتضی: و قال الشافعي: الفراش هو العقد مع التمكن من الوطء.(امکان وطی) و هو مذهبنا.(قید اول، ج۳، ۱۲۵؛) منبع رو حذف کردند.
- جمله «به گفته فقیهان، هرچند زن در عقد موقّت به معنای دقیق و اصطلاحی فراش محسوب نمیشود، اما در حکم فراش است و احکام فقهی فراش دربارهٔ او نیز جاری است» به دو کتاب قواعد و مسالک آدرس داده شده است. بخش اول که در هیچیک از دو کتاب نیست، اما در مورد بخش دوم ظاهرا برعکس گفته شده و متعه را فراش ندانستهاند. البته در این دو کتاب بحث از قاعده فراش نیست، بلکه بحث از لعان است و این بحث مطرح شده که آیا فراش هستند یا نه، لذا شاید بی ارتباط به بحث باشد.
- شما این جمله رو چی معنا میکتید؟ «كذا القول في ولد المتعة، فإنهم حكموا بكونها ليست فراشا مع حكمهم أيضا بلحوق الولد به و ورود النصوص بذلك، كصحيحة محمد بن مسلم عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال: «قلت له: أ رأيت إن حملت، قال: هو ولده»

- شما این جمله رو چی معنا میکتید؟ «كذا القول في ولد المتعة، فإنهم حكموا بكونها ليست فراشا مع حكمهم أيضا بلحوق الولد به و ورود النصوص بذلك، كصحيحة محمد بن مسلم عن أبي عبد اللّه (عليه السلام) قال: «قلت له: أ رأيت إن حملت، قال: هو ولده»
- گفته شده «برخی از پژوهشگران نیز بر این باورند که با فراهمشدن امکان دستیابی به علم دربارهٔ درستی یا نادرستی نسب از طریق ادلّهٔ علمی، دیگر مجالی برای اجرای حکم لِعان باقی نمیماند. بهنظر آنان، امارهٔ «فراش» در حالِ جهل به نَسَب واقعی تشریع شده است» این جمله به کتاب احکام رضاع آقای خویی مستند شده، در حالی که ایشان فقط فرموده است: «فهو حكم ظاهري في مقام تردد الولد ... و ليس في مقام بيان حكم واقعي.»
- به گفته سید ابوالقاسم خویی (درگذشت: ۱۳۷۱ش)، اجرای این قاعده فراش در جایی است که دربارهی انتساب کودک به شوهر تردید وجود دارد؛ و این قاعده درصدد بیان حکم واقعی و حقیقی نسب نیست، بلکه صرفاً حکمی ظاهری را در چنین مواردی بیان میکند[۱۱] این متن اصلی در تاریخچه نگارشم اومده (نسخهٔ تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۷ توسط H.shayegh (بحث | مشارکتها) (←شرایط تحقق قاعده فراش)، میتونید نگاه بقرمایید متاسفانه هوش مصنوعی که گفتم خلاصش کن و بعد سادش کن به اون شکل انداخته. این از دردسرهایی هست که الان بنده گریبامگیرش شدم.

- به گفته سید ابوالقاسم خویی (درگذشت: ۱۳۷۱ش)، اجرای این قاعده فراش در جایی است که دربارهی انتساب کودک به شوهر تردید وجود دارد؛ و این قاعده درصدد بیان حکم واقعی و حقیقی نسب نیست، بلکه صرفاً حکمی ظاهری را در چنین مواردی بیان میکند[۱۱] این متن اصلی در تاریخچه نگارشم اومده (نسخهٔ تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، ساعت ۱۷:۰۷ توسط H.shayegh (بحث | مشارکتها) (←شرایط تحقق قاعده فراش)، میتونید نگاه بقرمایید متاسفانه هوش مصنوعی که گفتم خلاصش کن و بعد سادش کن به اون شکل انداخته. این از دردسرهایی هست که الان بنده گریبامگیرش شدم.
- جمله «فراش به معنای عقد نکاح و اجازه شرعی بهرهبرداری جنسی است» به سرائر مستند شده است، اما در سرائر آمده است: «الفراش المذكور في الخبر عبارة عن العقد، و إمكان الوطي»

- در بخشی از مقاله گفته شده: «دو دیدگاه متفاوت بین فقیهان وجود دارد: دیدگاه عام: .... دیدگاه گستردهتر: ...» منشأ این نامگذاری روشن نشد، ولی قاعدتا باید گفته شود «دیدگاه خاص ... دیدگاه عام» نه اینکه گفته شود «دیدگاه خیلی عام .... دیدگاهی خیلی عامتر:) علاوه بر اینکه دیدگاه صاحب جواهر ذیل دیدگاه دوم ذکر شده، که درست نیست و بلکه چه بسا دیدگاه سومی باشد.

- اگرچه در منابع باید نام کتابها را به صورت کامل نوشت (جواهر الکلام فی شرح شرائع الإسلام، ریاضالمسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، المراسم العلویۀ فی الأحکام النبویة) اما در پانویسها تنها نام مشهور آن آورده میشود (جواهر الکلام، ریاض، المراسم)

- در ویکی مدخل اجماع مدرکی وجود دارد، از این رو استفاده از تعبیر پیچیده «با وجود حدیث معتبر «ٱلْوَلَدُ لِلْفِرَاشِ وَ لِلْعَاهِرِ ٱلْحَجَرُ»، اجماع ارزشِ استدلالیِ مستقلی ندارد» مناسب نیست.

- شماره صفحه و جلدها، به ص یا ج میچسبد و جدا نوشته نمیشود. من همیشه میچسبونم و اینجا هم چسبوندم، موردی پیدا نکردم.

- در پانویس به جای نام مقاله آقای حرمپناهی، نام مجله ذکر شده است.

- به جای آزمایش DNA میتوان از تعبیر فارسیِ آزمایش ژنتیک استفاده کرد.

- لینک مربوط به بازپژوهی قاعده فراش...، مشکل دارد.

- نام برخی کتابهایی که فهرست منابع آمده، در متن به آن استناد نشده است.

- قواعد فقهی برگرفته از احادیث، زیر رده است، از این رو نباید از رده مادرِ قواعد فقهی استفاده کرد.
