بحث:صبر ایوب
@Foadian: مدخل نیازمند ساختار مناسبی است.--Shamsoddin (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۵:۰۲ (+0330)
نقد و پیشنهاد
بخشی از مبحث «صبر بر بلا» نادرست و شبههزا است چرا که در جایی آمده «... در هیچیک از بلاها، عافیت و بهبودی در خواست نکرد تا آنکه خداوند متعال وی را به صفت صبر ستوده...».
در حالی که بنا بر روایات وارد شده، ویژگی ایوب، شکرگزاری او در خوشی و سختی است. ایوب در برابر نعمات خدا همیشه شاکر بود؛ آنگاه شیطان خواست نشان بدهد که او به خاطر نعمت شکرگزار است وگرنه در برابر سختی، بی صبری می کند و کفر می ورزد. اما ایوب در برابر هر مشکل جدید، خدا را شکر می کرد و صبر پیشه می کرد تا آن که از خدا درخواست کمک کرد و ...
بنابراین، نباید صبر ایوب را به معنایی خودداری از دعا دانست. بله، یک روایت را مرحوم مجلسی بدون سند آورده که «قال الصادق: ماسأل أيوب العافية في شئ من بلائه». این روایت سند ندارد و از طرف دیگر با آیات و روایات دیگر در تعارض است که ایوب از آزار شیطان به خدا پناه بُرد:
«وَ أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الضُّرُّ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ»؛
«وَ اذْكُرْ عَبْدَنا أَيُّوبَ إِذْ نادى رَبَّهُ أَنِّي مَسَّنِيَ الشَّيْطانُ بِنُصْبٍ وَ عَذا».
بالاسناد إلى الصدوق ، عن أبيه ، عن سعد ، عن ابن يزيد ، عن الحسن ابن علي ، عن داود بن سرحان ، عن أبي عبدالله (ع) قال : ذكر أيوب (ع) فقال : قال الله جل جلاله : إن عبدي أيوب ما انعم عليه بنعمة إلا ازداد شكرا ، فقال الشيطان لو نصبت عليه البلاء فابتليته كيف صبره؟ فسلطه على إبله ورقيقه فلم يترك له شيئا غير غلام واحد ، فأتاه الغلام فقال : يا أيوب ما بقي من إبلك ولا من رقيقك أحد إلا وقدمات ، فقال أيوب : الحمد لله الذي أعطاه ، والحمد لله الذي أخذه ; فقال الشيطان : إن خيله أعجب إليه فسلط عليها فلم يبق منها شئ إلا هلك ، فقال أيوب : الحمد لله الذي أعطى والحمد لله الذي أخذ ، وكذلك ببقره وغنمه ومزراعه وأرضه وأهله وولده حتى مرض مرضا شديدا فأتاه أصحاب له فقالوا يا أيوب ما كان أحد من الناس في أنفسنا ولا خير علانية خيرا عندنا منك ، فلعل هذاالشئ كنت أسررته فيما بينك وبين ربك لم تطلع عليه أحدا فابتلاك الله من أجله؟ فجزع جزعا شديدا ودعا ربه فشفاه الله تعالى ورد عليه ما كان له من قليل أو كثير في الدنيا.
بنابراین، لازن بود این بخش از مدخل تصحیح شود و به گونه دیگری نوشته شود؛ که چنین شد.