بحث:حدیث امان

Page contents not supported in other languages.
از ویکی شیعه

با سلام و عرض خسته نباشید. برخی از بخش ها می تواند خلاصه و تجمیع شود مثل نظرات متلکمان شیعه نسبت به این حدیث. Sm.khadem (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۱۸ (UTC)

@Sm.khadem: سلام و عرض ادب

اگر مصداقی بفرمایید ممنون میشوم. درباره نظرات متکلمان هم نمیدونم دقیقا منظورتون کدوم عبارات هست،‌ولی اگر مرادتون عصمت و امامت هست،‌به دلیل اهمیت این دو مطلب جدا آوردم. با تشکر--رضا باذلی (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۴۲ (UTC)

با سلام و احترام

@Bazeli:

ضمن تشکر از زحمات نویسنده محترم، به نظر می‌رسد که توجه به نکات زیر در مدخل ضروری باشد:

  • در شناسه هیچ اشاره‌ای به شباهت اهل‌بیت در نقش امان بودن به ستارگان نشده است؛ در حالی که یکی از عنوان مدخل، حدیث نجوم است.✓


  • بهتر است در قسمت اعتبار و سند، امام علی(ع) در کنار اصحاب دیگر قرار نگیرد که هم به نوعی تنقیصی برای امام است و هم اینکه در ادامه آمده است که «حاکم نیشابوری،‌ از محدثان اهل‌سنت در قرن چهارم قمری، حدیث امان به نقل ابن‌عباس و جابر بن عبدالله انصاری را صحیح شمرده است» که به نوعی بدین معناست که حاکم نیشابوری طریق حدیث از امام علی(ع) را صحیح نمی‌داند.Х به نظر بنده در کنار هم بودن امام علی(ع) و دیگر اصحاب، تنقیض حضرت نیست و مشکلی ندارد. حاکم نیشابوری هم حدیث را فقط از ابن عباس و جابر نقل کرده و صحیح دانسته است. البته این جمله کمی اصلاح شد.
  • بهتر است در اینجا به منبعی از اهل‌سنت در این زمینه اشاره شود:‌«به باور برخی،‌ طبق قواعد اهل‌سنت که فراوانی تعداد نقل‌ها جبران‌کننده ضعف سلسله سند شمرده شده،» یعنی طبعاً برای مخاطب سوال پیش می آید که کدام یک از عالمان اهل‌سنت به این موضوع اشاره کرده‌اند. Х کل این عبارت گزارش نظر برخی از محققان شیعه است و این قاعده هم ظاهراً از قواعد مشهور اهل‌سنت است؛ اما اگر به منابع اهل‌سنت رفرنس داده شود خوب است و دراین باره با شما موافقم. اگر خودتان منبعی داشتید ممنون خواهم بود اگر اضافه کنید.
  • برخی از اعلام، اعراب‌گذاری شوند مثل «اکوع» ✓


  • برخی عبارات هم کمی مبهم است «در برخی منابع اهل‌سنت به جای واژه «اهل بیتی»، کلمه «اصحابی» نقل و امان امت ذکر شده است.» Х کجای این عبارت مبهم است؟ متوجه نشدم!
  • بعضی از جمله ها به گونه‌ای هستند که یا باید برای آنها منبعی ارائه شود و یا باید به گونه‌ای نوشته شوند که مخاطب از نویسنده توقع ارائه منبع نداشته باشد. مانند:‌ «از جمله اشکالات محتوایی این است که طبق روایت اگر اصحاب پیامبر(ص) امان اهل زمین یا امت پیامبر(ص) باشند و نبودنشان باعث نابودی مردم شود، باید همواره یکی از آنها در میان مردم باشد؛ در حالی که به گواهی تاریخ همه اصحاب پیامبر(ص) در قرن اول قمری درگذشته‌اند. افزون بر این، به گواهی قرآن و تاریخ، برخی از صحابه به گناهانی چون شرابخوری و انحراف عقیده مانند نفاق مبتلا بوده‌اند؛ چطور می‌توانند امان امت باشند؟» در این عبارات، طبعاً خواننده از نویسنده می خواهد که برای گواهی قرآن و تاریخ نمونه‌هایی ذکر کند. خصوصاً گواهی قرآن که حداقل باید چند آیه برای این مدعا ذکر شود. اما شاید بتوان عبارات را به گونه ای نوشت که چنین مطالبه‌ای پیش نیاید. Х قبل این جملات نوشته شده «آن روایات را به خاطر اشکالات سندی و محتوایی ساختگی دانسته‌اند» یعنی این اشکالات رو برخی گفته‌اند و آن تاریخ و قرآن رو هم ایشون گفتند نه من. پس بخاطر اینکه مطلب نقل قول و گزارش هست، نیازی به منبع ندارد. با این حال برای قرآن یکی دو مورد ذکر شد.
  • در عبارت زیر می‌توان مانور بیشتری داد:‌ «در برخی منابع اهل‌سنت نیز آمده که اصحاب من همانند ستارگان‌اند؛ به هر کدام از آنها اقتدا و پیروی کنید، هدایت خواهید شد.به گفته آیت‌الله مکارم، بسیاری از بزرگان اهل‌سنت، این حدیث را جعلی و ساختگی می‌دانند.» یعنی باید دید که کدام بزرگان می‌گویند؟ در ضمن در این حدیث تقطیع رخ داده که برخی محققان به این مسئله اشاره کرده‌اند. در ضمن این روایت در مدخل عدالت صحابه هم بحث شده که می‌توان در اینجا با تغییر عبارات به آن مدخل نیز ارجاع داد.Х بله می‌توان،‌ولی جای آن اینجا نیست، بلکه همان مدخل عدالت صحابه است که اشاره‌ کردید. اینجا بحث حدیث امان است و در آخر خواستیم بگوییم که این حدیث جور دیگری هم نقل شده که جعلی است. به نظرم بیشتر از این در این مدخل جا ندارد. با تشکر و سپاس--رضا باذلی (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۱۲ (UTC)

ولی با این همه زحمات نویسنده در مدخل کاملاً نمود دارد.--Baradaran (بحث) ‏۲۳ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۴۷ (UTC)

@Bazeli:

باعرض سلام و خسته نباشید

آوردن دو عنوان جدا یکی (متن حدیث) و دیگری (محتوای حدیث) و تکرار بعض مطالب موجب اضافه نویسی و تکرار مطلب شده است.

همچنین متن و محتوی تقریبا یک معنا را می‌دهد مگر اینکه قصد شما تفسیر و تبین حدیث باشد که باید با عنوانی دیگر آورده شود.

در هرصورت جدا کردن این دو از هم لازم نیست و همه مطالب در ذیل یک عنوان بیاید و مطالب تکراری حذف شود.

مطلب دیگر اینکه عنوان اهلبیت چرا جدا شده و حال آنکه بررسی آن مربوط به محتوی است و بحث جدیدی نیست.

ساختار مقاله نیاز به ویرایش دارد.

E.keshavarzi (بحث) ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۵:۴۹ (UTC)

سلام و خدا قوت

با عرض سلام خدمت استاد دکتر باذلی عزیز. با تشکر از زحمات مشهود حضرتعالی در نگارش این مدخل قابل استفاده. به نظر می‌رسد جاداشت در این مدخل یک بار یکی از سندهای صحیح این حدیث از پیامبر تا صاحب کتاب مشهور(مثلا صدوق در کمال الدین) به صورت سلسله وار آورده شود تا خواننده قبل از مراجعه به منبع اصلی نسبت به سند دلش مطمئن شود. مثلا در همان جایی که از کمال الدین صدوق متن روایت را آورده اید سند صدوق تا معصوم را نیز ذکر می‌کردید.M.rakhsh (بحث) ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۱۶ (UTC)

@M.rakhsh:

سلام و عرض ادب و احترام و ممنون از نکته شما

  • معمولا سند حدیث را در مداخل ذکر نمی‌کنیم؛‌ چون به جز افراد نادر که حدیث شناسند، به درد مخاطب نمی‌خورد. مخاطب باید رجال‌شناس باشد تا راویان را بشناسد و از ذکر آنها اطمینان برایش حاصل شود و گرنه ذکر آنها جز اطاله کلام و مواجهه مخاطب با تعدادی اسامی ناآشنا سودی ندارد. مثلا چند درصد مخاطبان سَلَمَة بن اَکْوَع یا ابوسعید خُدْری را می‌شناسند؟ با اینکه اینها از اصحاب مشهور پیامبر(ص) هستند و قس علی هذا درباره افراد غیرمشهور و درجه چندم. با تشکر و سپاس--رضا باذلی (بحث) ‏۲۸ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۷ (UTC)