بحث:تفسیر رمزی
ظاهر
آخرین نظر: ۲۹ اوت ۲۰۲۵ توسط Mahdi1382 در مبحث چند نکته انتقادی
چند نکته انتقادی
- بخشهای مدخل مستقل نوشته نشده و به هموابسته است
- بخشهای اولیه متن به گونهای نوشته شده که گویا این نوع تفسیر مورد قبول و حتی مورد تأیید اهل بیت است
ولی در بخشهای بعدی خواننده با انبوهی نقد ویرانگر مواجه میشود که یکی از آنها مخالفت با آموزههای اهل بیت است.
- نویسنده خودش در مقام قضاوت گفته است که احادیث متعددی این رویکرد تفسیری را تأیید میکند. چنین روشی در ویکینویسی جا ندارد.
- در بخش اقسام وشاخهها بیش از حد لازم به تعریف باطنیه و گروههای آن پرداخته شده که به اصل مدخل ربطی ندارد
- نمونههای تفاسیر رمزی که معرفی شده مشخص نیست کدام شیعه است و کدام سنی و گویا همه آنها تفاسیر سنی هستند.
- در پانویس شماره ۲ کتابی به اسم المصدر به ابنصلاح شهرزوری نسبت داده شده. در حالی که عبارت «المصدر» در واقع به معنای «همان» یا «پیشین» است. و نام کتاب نیست.
- با وجود تعداد زیادی مقاله و نیز کتابهای مستقل درباره تفاسیر عرفانی و صوفیانه و رمزی، این مدخل از نظر منبع بسیار فقیر است. --محمدکاظم حقانیفضل ۲۷ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۴۰ (+0330)
با سلام خدمت حضرتعالی@Mkhaghanif: ؛
از نکاتی که فرمودید استفاده کردم، اما ذکر چند نکته لازم است:
- مشکل این مدخل و مداخل این چنینی، همچنان که در بخش «تعریف و چیستی» ذکر کردم، این هست که ماهیتشان معلوم نیست و بالتبع تعریف درستی هم نداره. حتی همین الان بین علما، ماهیت درست و تعریف درستی نداره که تفسیر رمزی از شهودی و عرفانی و اشاری و باطنی و صوفی و ... جدا هست یا برخی از اینها باهم هستند یا همه یا برخی دیگه گونههای یک تفسیر دیگه هستند و ... غیر از همین چیزی که این حقیر ذکر کردم و با موچین از لابهلای حرف علما، مطالبشان درباره تفسیر رمزی یا نزدیک به اون رو آوردم. چیزی که حضرتعالی میفرمایید درباره روش های تفسیری دیگری غیر از رمزی هست مثل تفسیر عرفانی یا اشاری یا شهودی و... که نمیشد در این مدخل استفاده بشه چون این حقیر فقط گزارشگر هستم، قاعدتا نمیتونستم برداشت شخصی و تفسیر شخصی رو اعمال کنم. منابع این تفسیر رمزی با همین عنوان و همین ماهیت، همینقدر بود یا این حقیر به همین قدر رسیدم و تو سرچ نتونستم بیشتر پیدا کنم؛
- اما درباره مورد اخر که فرمودید هم قبلا خدمت شما ذکر کردم که این مقاله با این عنوان، بیشتر از این منبع نداره. اینکه میفرمایید تفسیر عرفانی و صوفیانه و ... برداشتی و تفسیری است، من نمیتونم درباره مدخلی که با نام تفسیر رمزی هست، مطالب تفسیر صوفیانه بیارم، چون نمیدونم برداشتم درست هست که واقعا مربوط به شاخه های این تفسیر داره حرف میزنه یا تفسیر مستقل؟ و نکته دیگر اینکه تفسیر صوفیانه هم توسط برادر سلطانمرادی نوشته شده، قاعدتا اصلا نمیتونستم در این مدخل استفاده کنم. گفتم که این تفاسیر یا ماهیت درستی ندارند که بشه یه تعریف درست از اونها ذکر کرد، یا گاهی چنان به هم پیچیده هستند که تفکیک شدنی نیستند.
- این حقیر در مطالب ابتدایی هم این روش تفسیری رو تایید نکردم، فقط درباره ریشه های این روش تفسیری بحث کردم که میشه از احادیث برداشت کرد و این نکته رو هم مستند به سخن دیگران کردم و گزارشی ذکر شد. در هر صورت این روش تفسیری موافقانی داره که حتما همینطور فکر میکنند؛ گرچه نقدهای جدی هم بهش وارده که اونهارو هم ذکر کردم. اما چرا بخش «موافقان یا مخالفان» ندارم؟ چون چنین چیزی پیدا نکردم و مطالب ذکر شده در حد نقد و انتقاد هست و طبیعتا نمیتونم اسم این افراد را مخالف یا موافق بگذارم. همچنانکه رضایی اصفهانی بحثی به نام موافقان و مخالفان داره ولی درباره تفسیر اشاری هست و مطالب بسیار کلی و قابل تطبیق با این بحث تفسیر رمزی صرف نیست.
- درباره بخش «اقسام و شاخهها» چون به بحث ماهیت مرتبط بود، چارهای نبود که ذکر بشه.
- درباره سنی یا شیعه بودن این مدخل، همچنان که قبلا با دیگر مدیران ویکی صحبت شد، چون اصل خود این مدخل موضوعیت و سرشناسی داره و علمای شیعه خیلی درباره خود این مدخل تفسیر رمزی با همین عنوان، تاکید میکنم با همین عنوان، درباره اش مطلب ندارند، غیر از موارد ذکر شده از علمای شیعه، لذا نمیشد تفکیک کرد؛ اما درباره نمونههای تفاسیر موجود، چشم، سرچ میکنم و اگه چیزی باشه به این بخش اضافه میکنم.
- درباره عدم استقلال بخشها و پانویس شماره ۲، چشم دوباره بررسی میکنم. عذر میخوام از اطاله کلام.
- سلام وادب وخدا قوت...(... بهعنوان نمونه، سید مجتبی نورمفیدی، از محققان علوم اسلامی، روایتی از امام صادق(ع) بیان کرده که ظاهر آیات را برای عموم و باطن آن را ویژه خواص دانستهاند)شاید ضرورتی نبود برای استشهاد به روایت به سخن نور مفیدی استناد کرد؟تفسیر صافی، ج۱، ص۱۵. الامر الیکم.--Mahdi1382 (بحث) ۲۹ اوت ۲۰۲۵، ساعت ۰۸:۱۴ (+0330)
با سلام
ضمن تشکر از زحمات نویسنده محترم مدخل:
- در یک جایی در مقاله اصطلاح تنقیح مناط، که مدخل آن موجود است و لینک نیز شده است، در عین حال نویسنده محترم در یک یادداشت مختصری به تعریف آن هم پرداخته است، در صورتی که به نظرم نیازی به این یادداشت نیست، حتی اگر مختصر باشد. ضمن آن که تعریفی هم که در اینجا ارائه شده است، تعریف پیچیدهای است، یعنی مخاطب به همان خود مدخل اگر رجوع کند برای او فهمپذیرتر است.
- اگرچه نویسنده محترم به برخی از نمونههای تفسیر آیات براساس این روش تفسیری اشاره کرده است، ولی به نظرم بد نیست در یک بخش جداگانه برخی از این نمونهها را بیاورد تا مخاطب متوجه شود که وقتی گفته میشود این تفسیر از ظاهر لفظ فرا میرود و رابطهاش با آن قطع میشود به چه معنا است.