بحث:الحسن و الحسین امامان قاما او قعدا
- @R.pouresmaeil: سلام و ادب و خدا قوت ... این فراز در مدخل: (ابنعُقده کوفی این روایت را ذیل ماجرای دیگری نقل میکند. در جنگ صفین برخی بهجهت اعتراض به امیرالمومنین(ع) نسبت به جنگافروزی میان مسلمانان به خیمه امام میروند و او در مقام استدلال به حقانیت خودش به این روایت از پیامبر(ص) اشاره میکنند) به نظرم اشتباهی در نقل صورت گرفته ماجرایی که ابن عقده در فضائل نقل کرده مربوط به جنگ جمل است نه صفین و ناقل روایت مفصلی که از پیامبر نقل کرده طبق نقل ابن عقده، امام علی(ع) نیست بلکه ابو ایوب انصاری از قول رسول خدا(ص) برای جمعی از شیوخ اهل بصره در اجتماع برخی از هاشمیین است. و محل این نقل قول خیمه امام (ع) نیست. آغاز نقل این عقده این است :(حدّثنا مشيختنا و علماؤنا من عبد القيس، قالوا: لمّا كان يوم الجمل خرج...ص۱۶۶) و ادامه اش در ص ۱۶۷ این است:( ثمّ حمل عليّ (عليه السلام) على بني ضبّة، فما رأيتهم إلّا كرماد اشتدّت به الريح في يوم عاصف، ثمّ أخذت المرأة فحملت إلى قصر بني حلف، فدخل عليّ و الحسن و الحسين و عمّار و زيد و أبو أيّوب خالد بن زيد الأنصاري...) و ا دامه اش در ص۱۶۸ این است:(و نزل أبو أيّوب في بعض دور الهاشميين، فجمعنا إليه ثلاثين نفسا من شيوخ أهل البصرة فدخلنا إليه و سلّمنا عليه و قلنا: إنّك قاتلت مع رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم ببدر و أحد المشركين، و الآن جئت تقاتل المسلمين. فقال: و اللّه لقد سمعت من رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم يقول لي:... «إنّك تقاتل الناكثين، و القاسطين، و المارقين، مع عليّ بن أبي طالب (عليه السلام)». قلنا: اللّه، إنّك سمعت من رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله و سلم في عليّ. قال: سمعته يقول: «عليّ مع الحقّ و الحقّ معه، و هو الإمام و الخليفة بعدي، يقاتل على التأويل كما قاتلت على التنزيل، و ابناه الحسن و الحسين سبطاي من هذه الامّة، إمامان إن قاما أو قعدا، و أبوهما خير منهما، و الأئمّة بعد الحسين تسعة من صلبه، و منهم القائم الذي يقوم في آخر الزمان...) Mahdi1382 (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۹:۳۷ (+0330)
- سلام وادب... توضیحی درباره مفهوم حدیث ارايه میشد شاید گویاتر میشد.. ترجمه کردن (قعدا) به نشستن زیاد جالب نیست می توان با استفاده از دیدگاه صاحب نظران کمی بیشتر به مضمون حدیث پرداخت...مثلا مرحوم مجلسی د ر بحار،۱۴۰۳ق، ج۳۶، ص۲۸۳در بیان روایت گفته است:قوله(ص) : « قاما أوقعدا » أي سواء قاما بأمر الامامة أوغصب حقهما وقعدا.» و نیز (ما نباید کلمهی قیام را که در اسلام آمده است کوچک بشماریم. مثلاً اگر گفتند انقلاب امام حسین، نباید به نظرمان گندهتر بیاید از اینکه بگوییم قیام امام حسین. [پیامبر] دربارهی امام حسن و امام حسین فرمود: فَهُما اِمامانِ قَاما اَو قَعَدا؛[هر دو امامند، چه] به پا خیزند یا بنشینند؛ یعنی خواه در حال قیام باشند مثل امام حسین، یا در حال انتظار و صلح باشند مثل امام حسن؛)بیانات در نشست سهجانبه با شهید مطهری و دکتر شریعتیhttps://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50996 Mahdi1382 (بحث) ۸ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۲۳ (+0330)
- @Mahdi1382: با سلام و تشکر از نظرات سازنده شما و دقت نظری که داشتید متشکرم اصلاحات انجام شد.--رضا پوراسمعیل (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵ (+0330)
@R.pouresmaeil: با سلام برخی کلمات نیازمند اعراب است: یحیی بن ابی بکیر، اعمش، حنش بن معتمر، ابی سعید عقیصا.--Salar (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۲ (+0330)
- @Salar: سلام بله انجامش میدم.--رضا پوراسمعیل (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۰۵ (+0330)
@R.pouresmaeil: با سلام و احترام و عرض خدا قوت. مدخل جمع و جور و روانی نوشتید. از مطالعه آن استفاده بردم.
چند نکته به نظرم رسید که تقدیم میکنم:
- معمولا در شناسه، آن هم در خط اول از ترجمه لغوی استفاده نمیشود.
- اگر پیامبر میخواستند فقط امامت حسنین را گوشزد کنند، مثلا میفرمود: «الحسن و الحسن امامان» اما اینکه حدیث می گوید: «الْحَسَنُ وَ الْحُسَینُ إِمَامَانِ قَاما أَوْ قَعَدا» گویا میخواهد معنای بیشتری را برساند؛ (مثل اینکه: ایشان در هر حالتی امامند چه... و یا اینکه در هر حالتی باید از ایشان پیروی کرد...)؛ لذا به نظرم در بخش معرفی، در عبارت «... به امامت امام حسن(ع) و امام حسین(ع) اشاره دارد.» نیاز به توضیح بیشتر دارد.
- جهت تفنن در عبارت، میشود گاهی بجای واژه نقل از «گزارش» و یا بجای «منابع متقدم» از «منابع قدیمی» یا «اصلی» استفاده نمود.
- واژگان «ابو ایوب» و «اهل بیت» با نیم فاصله نوشته میشوند.
- از لینک برخی کلمات غفلت شده؛ مثل: مجهول به «حدیث مجعول/مجهول» و ضعیف به «حدیث ضعیف» و نیز زیدیه در متن.
- در عنوان بخشها اعراب گذارده نمیشود؛ «معنای قیام و قُعود». همچنین به نظر «خرده» نیاز به اعراب گذاری دارد.
- برخی اسامی با وجود اینکه دارای لینک هستند ولی به جهت ناشناخته بودن، مناسب است با عبارتی کوتاه معرفی شوندگ مثلا: ابنعقده : «از محدثین زیدیه» یا خزاز قمی: «فقیه و محدث» و یا راضی آل یاسین «از عالمان شیعه».
- فهم برخی جملات، به جهت طولانی شدن، سخت میشود و نیازمند چندبار خواندن است. همچنین جهت روانتر شدن، بجای عبارت: «دارای ضعف در برخی راویان و ناشناخته بودن برخی از آنان است.» میتوان از عبارت «راویانش ضعیف و ناشناختهاند.» استفاده نمود.
همیشه موفق باشید: Rezai.mosavi (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۱۹ (+0330)
- @Rezai.mosavi: با عرض سلام و تشکر از نکات جنابعالی مواردی که فرمودید سعی شد که اعمال شود. اگر نیاز بازهم به تغییر نیاز بود خودتون محبت کرده تغییر بدید. --رضا پوراسمعیل (بحث) ۹ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۳۸ (+0330)
نکتهای درباره اعتبارسنجی اسناد روایت
@R.pouresmaeil: با سلام و عرض ادب
- در بخش «اعتبارسنجی نقلهای روایت» هر کدام از راویان به یک کتابی رفرنس داده شده بدون هیچ مطلبی در مدح یا ذم آنها! ۳۰ پانویس از ۴۸ پانویس به این بخش اختصاص دارد. من علت آن را متوجه نشدم! مگر همه راویان در همان منبع اصلی حدیث مثل علل الشرایع ذکر نشده است؟
- @Bazeli: هدف اینجا ذکر اسم راویان نبود که به علل الشرایع ارجاع بدیم. هدف بیان اعتبار و وثاقت روات است که توی آثاری که ارجاع داده شده یا گفته شده این راوی مجهوله یا تضعیف شده.
- این هدف به هیج وجه از عبارت درنمیآید و عبارت بسیار مبهم و مغلق است. دستکم من متوجه نشدم. شما اسم چند راوی را با ذکر چند پانویس بردهاید بعد در آخر نوشتهاید : «... از امام حسن(ع) از پیامبر اکرم(ص)، برخی راویان ضعیف و برخی ناشناخته هستند.» اگر همه آن روایان ضعیف اند چرا اینجا نوشتهاید برخی راویان؟! خلاصه عبارت بسیار مبهم و مغلق و نیازمند اصلاح است.
- @Bazeli: هدف اینجا ذکر اسم راویان نبود که به علل الشرایع ارجاع بدیم. هدف بیان اعتبار و وثاقت روات است که توی آثاری که ارجاع داده شده یا گفته شده این راوی مجهوله یا تضعیف شده.
- جمله آخر هر سند که اصل مطلب درباره سند روایت است، بدون رفرنس است!
- رفرنسش همون ارجاعات به کتب رجالی هست که داده شده.
- همانطور که گفته شد مشخص نیست و مبهم است.
- رفرنسش همون ارجاعات به کتب رجالی هست که داده شده.
- به نظرم نیازی به ذکر همه راویان نیست؛ چون عملاً فایدهای برای مخاطب غیرمتخصص حتی برای خیلی از طلبه ها ندارد. مهم یک نقد و بررسی کلی درباره سندهای روایت است. با تشکر--رضا باذلی (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۱ (+0330)
- این کار دوتا مشکل داره. یکی این که به نظرم ذکر کوتاه و اجمالی راویان بی فایده نیست. بلکه برای درصدی از مخاطبان ما کارایی داره و این که حتی مخاطب عام براش در مورد نقل روایات و این که در علم حدیث بررسی میشن اطمینان ایجاد میشه.
دوم این که نقد و بررسی کلی حدیث ارجاع میخواد تحقیق دست اول که نمیتونم بکنم. کجا ارجاع بدم؟ توی این روشی که بنده رفتم هر راوی رو جدا ارجاع دادم که هم دست اول محسوب نمیشه و هم یک جمله کلی هم نوشتم که برخی راویان مجهول یا ضعیف هستند. به خاطر وقتی که صرف خوندن مدخل کردید مشکرم--رضا پوراسمعیل (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۳۷ (+0330)
معناشناسی قیام و قعود و ارتباطات تاریخی
با سلام و احترام و تشکر بابت زحماتی که در این مدخل کشیدهاید اما دو نکته حائز اهمیت است:
- اول معنای قیام و قعود است. قیام در اینجا به مفهوم قائم در ادبیات شیعه مرتبط است که همانا قیام به سیف است. یعنی منظور از قیام و قعود آن است که برخی ائمه مثل امام حسین(ع) دست به شمشیر برده و به پاخواسته و قیام میکنند و برخی ائمه مثل امام حسن(ع) در خانه نشسته و قیام مسلحانهای صورت نمیدهند. توصیحات مقاله در اینجا بسیار کوتاه و نارسا است. آنجا که با نقل از علامه مجلسی قیام و قعود را این چنین تعریف کرده است: «قیام» (ایستادن) را به معنای قیام به امر امامت و رهبری جامعه، و «قعود» (نشستن) را به معنای دست برداشتن از این مسئله به دلیل مصلحت بالاتر و تقیّه.
- @Baradaran: با سلام و تشکر از نظر شریفتان. در مورد این که مراد از قیام، قیام به سیف است آیا منبعی چنین ادعایی کرده است یا تلقی خودتان است؟ اگر منبعی هست بفرمایید تا مطلب تکمیل شود. بنده منابعی که دست پیدا کرده بودم نوشتهام.
- دوم باید به ارتباطات کلامی و تاریخی این روایت هم توجه کرد که در ارتباط با زیدیه و باورهای زید و پیروانش است. در این مقاله آمده که زیدیان از راویان این حدیث هستند و این در حالی است که زید در گفتگو با امام صادق(ع) به صراحت ابراز میدارد که من امامی که در خانه نشسته و برای امر امامت، دست به اقدام مسلحانه نزند را نمیپذیرم. چنانکه یکی از باورهای زیدیان هم در شرایط امام آن است که امام قیام به سیف کند و لذا رهبران زیدی همیشه سلاح به همراه دارند. از این رو، رویکرد امامیه که در انتظار قائم خود نشسته و در عینحال امامان قاعد را هم پذیرفتهاند را برنمیتابند.
- این روایت در مورد حسنین(ع) است که زیدیه به امامت امام حسن(ع) که صلح کرد نیز باور دارند. من تصور نمیکنم که این اختلاف کلامی زیدیه با امامیه ارتباطی با این روایت داشته باشد. اختلاف زیدیه با امامیه از امامت امام باقر(ع) آغاز شده و تا امام سجاد(ع) مورد اتفاق است. تعمیم دادن این روایت در مورد امامان دیگر هم درست نیست به نظرم.--رضا پوراسمعیل (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۳۶ (+0330)
با تشکر رضا برادران (بحث) ۱۰ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۵۳ (+0330)