بحث:اسحاق بن عمار صیرفی
@S.bahrami: سلام و خداقوت
@Naghavi: سلام علیکم؛ با توجه به عناوین موجود در دیگر مداخل انجام شد.--S.bahrami (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۳:۵۳ (+0330)
شناسه نسبت به متن خیلی طولانی و مفصل است.--Shamsoddin (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۳۴ (+0330) @Shamsoddin: سلام علیکم، نکتهای که فرمودید اعمال شد.--S.bahrami (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۴:۴۳ (+0330)
- سلام وادب وخدا قوت...(نظریه اتحاد و فطحی مذهب بودن اسحاق:...نظریه تعدد و اشتراک در اسم)به تبعیت از شناسه جای این دوبخش جابجا میشد شاید بهتر بود. یعنی دو بخش مربوط به یکی بودن راوی پشت سر هم قرار میگرفت. الامر الیکم.--Mahdi1382 (بحث) ۱۳ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۵:۰۷ (+0330)
- سلام علیکم. خسته نباشید.
- سلام علیکم. خسته نباشید.
- چرا اولین منبع را کتاب شیخ طوسی ذکر کرده اید؟ از کجا معلوم نجاشی زودتر نقل نکرده؟ چون هر دو معاصر و هم شاگردی در درس شیخ مفید و سید مرتضی بوده اند.
- شیخ طوسی به عنوان اولین نفر معرفی شد زیرا قریب به اتفاق علما در کتب خود چنین آورده بودند.
- برای اسحاق بن عمار 4 عنوان در کتب رجالی وجود دارد. مباحثی از قبل داشتم، می نویسم اگر قابل استفاده بود، استفاده بفرمایید:
در کتب رجالی چهار مورد با عنوان اسحاق بن عمار وارد شده است: مورد اول: إسحاق بن عمار الكوفي الصيرفي (رجالالطوسي/أصحابأبيعبدالله ص162رقم1831) مورد دوم: إسحاق بن عمار ثقة له كتاب (رجالالطوسي/أصحابأبيالحسن.../بابالهمزة/331 رقم4924) مورد سوم: إسحاق بن عمار الساباطي له أصل. و كان فطحيا إلا أنه ثقة و أصله معتمد عليه (فهرستالطوسي ص 39 رقم52) مورد چهارم: إسحاق بن عمار بن حيان مولى بني تغلب أبو يعقوب الصيرفي شيخ من أصحابنا ثقة و إخوته يونس و يوسف و قيس و إسماعيل و هو في بيت كبير من الشيعة (رجالالنجاشي ص71 رقم169) (در مورد برادرانش کشی گفته کوفی هستند) با دقت در این موارد مشخص می شود ما در مجموع دو عنوان بیشتر نداریم: اسحاق بن عمار بن حیان صیرفی و اسحاق بن عمار ساباطی. چون قطعاً کوفی صیرفی با ابن حیان صیرفی وحدت دارند و اسحاق بن عمار ساباطی و اسحاق بن عمار مطلق هم با همدیگر متحدند. برخی تلاش کرده اند این دو عنوان را نیز به همدیگر برگردانند و اتحاد آنها را ثابت کنند:
وجوه وحدت (محقق خویی):
وجه اول: اگر این دو عنوان ترجمه یک راوی نباشند، لازمه اش این است که فهرست شیخ از وجود ابن حیان صیرفی خالی باشد و نجاشی ساباطی را نیاورده باشد، که این لازمه بسیار بعید است. (معجم رجال الحديث ج : 3 ص62)
اشکال: در موارد بسیاری از این دو کتاب این اتفاق افتاده و هر یک از شیخ و نجاشی تعدادی از روات را مطرح کرده اند که دیگری مطرح نکرده است. یعنی نسبت بین دو کتاب عموم و خصوص من وجه است.
وجه دوم: از آنجا که اسحاق بن عمار در رجال شیخ و مرحوم کشی و مشیخه صدوق و همچنین در روایات بدون ذکر لقب و به نحو مطلق ذکر شده است، مشخص می¬شود یک اسحاق بن عمار بیشتر نداریم.
اشکال: از آنجا که شیخ در اصحاب امام صادق علیه السلام به طور مفصل اسحاق را توصیف کرده بوده، دیگر در اصحاب امام کاظم علیه السلام مطلق آورده است؛ امّا ساباطی در فهرست راوی دیگری است. مرحوم کشی هم به خاطر اینکه عنوان در روایات مطلق بوده اسحاق را مطلق ذکر کرده است. در مورد مشیخه صدوق نیز می¬گوییم: ایشان روایات را از کتب مشهور اخذ کرده است و این کتب در آن زمان موجود بوده و القاب نویسندگان آنها برای مخاطبان واضح و روشن بوده است. در مورد روایات نیز می¬توان همین وجه را پذیرفت. علاوه بر اینکه امکان تعلیق بر روایات قبل در کتب اصلی نیز وجود دارد، که روایات قبل در مجامع روایی مطرح نشده است.
وجه سوم: برقی در رجال خود تنها صیرفی را مطرح کرده است.
اشکال: کتاب رجال برقی کتاب بسیار مختصری است که موارد فراوانی از روات در آن مطرح نشده است.
وجه چهارم: شیخ در رجال اسحاق بن عمار را صاحب کتاب می داند. اگر این اسحاق همان صیرفی باشد، لازمه اش این است نام وی در کتاب فهرست که برای جمع آوری روات صاحب کتاب نگاشته شده نیامده باشد.
اشکال: شیخ در رجال روات بسیاری را صاحب کتاب می¬داند، ولی فراموش می¬کند نام آنها را در فهرست بیاورد. علاوه بر این احتمال دارد اسحاق بن عمار صاحب کتاب در رجال همان ساباطی مذکور در فهرست باشد.
وجوه تعدد:
وجه اول: ساباط شهری غیر از کوفه است و تعدد شهر در تعدد راوی ظهور دارد.
وجه دوم: نجاشی در مورد صیرفی کوفی می¬گوید: «و هو في بيت كبير من الشيعة»، ولی شیخ در مورد ساباطی می¬نویسد: «و كان فطحيا». تعدد مذهب در تعدد راوی ظهور دارد.
اشکال: شاید شیخ اسحاق بن عمار را با عمار بن موسی ساباطی که فطحی است خلط کرده است و شهر و مذهب عمار را به اسحاق بن عمار نسبت داده است.
جواب: این احتمالات خلاف ظاهر است و با احتمالات اینچنینی زیر بنای رجال از هم می¬پاشد.
اشکال: اولاً شیعه مطلق است و شامل تمام فرقه ها از جمله فطحی ها می¬شود. بله اگر می¬گفت: امامی است یا من اصحابنا با فطحی بودن راوی قابل جمع نبود.
ثانیاً نجاشی در مورد صیرفی می¬گوید: «و هو في بيت كبير من الشيعة»، نه اینکه خود او هم شیعه است.
جواب: اولاً کلمه شیعه در شیعه اثنی عشری ظهور دارد و این احتمالات خلاف ظاهر است.
ثانیاً در رجال کشی (ص402) آمده است: «كان أبو عبد الله (ع) إذا رأى إسحاق بن عمار و إسماعيل بن عمار قال: و قد يجمعهما الأقوام يعني الدنيا و الآخرة». از طرف دیگر نجاشی در مورد اسحاق بن عمار کوفی می¬گوید: «و إخوته يونس و يوسف و قيس و إسماعيل». پس از آنجا که امام علیه السلام این دو برادر را تأیید کرده مشخص می¬شود آنها امامی و شیعه اثنی عشری هستند.
وجه سوم (مؤید): شیخ در مورد ساباطی می¬گوید: له أصل ولی در مورد مطلق می¬نویسد: له کتاب و نجاشی نیز در مورد صیرفی می¬گوید: له کتاب النوادر. اصل و ظاهر با هم تغایر دارند. البته ظاهراً کتاب مطلق است و شامل اصل هم می¬شود.
نتیجه:
اسحاق بن عمار ساباطی فطحی و اسحاق بن عمار صیرفی کوفی دو راوی هستند که هر دو ثقه اند. بنابراین تمام روایات مشتمل بر اسحاق بن عمار معتبره، ولی مردد بین موثقه و صحیحه است.
- اینگونه که حضرتعالی میفرمایید نیست، زیرا اقوالی همچون عدم وثاقت اسحاق بن عمار ساباطی و حتی عدم اطمینان به روایات او و حتی قولی بر عدم پذیرش روایات منفرد او وجود دارد.
- بنده هم با سپری کردن وقت زیاد، تمام این اقوال و نظرات را دیدهام ولی آنچه که در ویکیشیعه اهمیت دارد جامعیت در حال اختصار است که بایستی به آن هم توجه داشت.
- از وقتی که گذاشتید سپاسگزارم.
--R.andalibi (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۹:۴۸ (+0330)
@R.andalibi: سلام علیکم؛ ذیل نکات شما مطالبی عرض شد.--S.bahrami (بحث) ۱۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۰۹:۱۴ (+0330)--S.bahrami (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۲۹ (+0330)
سلام و خدا قوت برای یادداشت ۲ ارجاعی داده نشده است و هنوز هم مدخلی برای آن نوشته نشده است. موفق باشید. H.atefimanesh (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۱:۴۳ (+0330)
@H.atefimanesh: سلام علیکم؛ بله برای این موضوع مدخلی نداریم و به همین منظور در متن مقاله «روایات منفرد» لینک شد.--S.bahrami (بحث) ۱۴ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۲۲:۳۳ (+0330)
کتاب توضیح الاسناد المشکله در بخش منابع نیامده است.--Roohish (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۳۵ (+0330)
@Roohish: سلام علیکم؛ انجام شد.--S.bahrami (بحث) ۱۸ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۱:۴۶ (+0330)
چند نکته
@S.bahrami: با سلام
- ساختار مقاله و شیوه بیان گیج کننده و دارای زیاده نویسی است.
- نقل قول افراد و ذکر اسامی صاحب نظران ضرورتی ندارد.
- نظرات را باید دسته بندی و خلاصه مطرح کرد.
- کلا دو نظر هست اینکه این راوی مشترک بوده یا نبوده؛ در اینصورت هر نظر و فرض توضیحات مختصری دارد و حجم مقاله بسیار کوتاه شده و خواندنش هم ساده میشود.
Salar (بحث) ۲۵ ژانویهٔ ۲۰۲۵، ساعت ۱۷:۳۶ (+0330)
@Salar: سلام علیکم؛ با تشکر از حضرتعالی
در حد توان مدخل را خلاصه نوشته و سعی کردم دستهبندی مناسبی انجام داده باشم. آنچه درباره این مقاله آورده شد نظرات و دلایلی بوده که به نظرم بایستی نام قائلین آنها را به میان آورد و سیر بحث را از قدیم تا عالمان متأخر مطرح کرد. نظرات هم خلاصه در دو مورد نیست و همانگونه که متذکر شدیم اقوال دیگری نیز وجود دارد. ولی با این حال اگر نکته دیگری مدنظرتون هست بفرمایید.