بحث:آیه ۱۵ سوره اسراء

Page contents not supported in other languages.
از ویکی شیعه
  • سلام وادب وخدا قوت ...این بخش به نظرم خیلی کلی و مبهم است:(همچنین طبق روایتی از عایشه، خدیجه(س) از پیامبر دربارۀ فرزندان مشرکان پرسید. پیامبر(ص) فرمود: آنان نیز در زمرۀ پدرانشان هستند. خدیجه(س) سپس پرسید بعد از آن (یعنی در آخرت) چه خواهد شد. پیامبر فرمود: خداوند خود بهتر می‌داند. خدیجه(س) سپس دربارۀ وضع فرزندان مشکران پس از گسترش اسلام پرسید و این آیه نازل گردید) با توجه به دیگر توضیحات که در برخی روایات آمده می توان گویاتر و رساتر نگاشت به عنوان نمونه بنگرید به این روایت در نور الثقلین، : (في كتاب الخصال عن الأعمش عن جعفر بن محمد عليهما السلام قال: هذه شرايع الدين الى ان قال: و لا يأخذ الله عز و جل البري‌ء بالسقيم، و لا يعذب الله عز و جل الأطفال بذنوب الاباء، فانه قال في محكم كتابه: وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْرى‌.)--Mahdi1382 (بحث) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۰:۵۳ (+0330)
  • سلام مجدد... تناقض مطرح شده میان این آیه با آیه ۲۵ سوره نحل( لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُمْ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ) ونیز احادیثی مانند حدیث نبوی:« من سن سنة حسنة كان له أجرها ـ وأجر من عمل بها من غير أن ينقص من أجره شيء ، ومن سن سنة سيئة كان له وزرها ووزر من عمل بها » أي مثل وزر من عمل بها) اگر مطرح و توجیه شود بر غنای مدخل می‌افزاید. المیزان، ج۱۲، ص۲۳۰ و ج۱۳، ص۵۷ الامر الیکم. Mahdi1382 (بحث) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۱:۴۹ (+0330)
  • این عبارت به نظرم سنگین است:(فخر رازی نیز استدلالی را نقل کرده که ماهیت وجوب با وضع مجازات تحقق پیدا می‌کند) از این عبارت فخر رازی (وَجْهُ الِاسْتِدْلَالِ أَنَّ الْوُجُوبَ لَا تَتَقَرَّرُ مَاهِيَّتُهُ إِلَّا بِتَرْتِيبِ الْعِقَابِ عَلَى التَّرْكِ، وَلَا عِقَابَ قَبْلَ الشَّرْعِ بِحُكْمِ هَذِهِ الْآيَةِ، فَوَجَبَ أَنْ لَا يَتَحَقَّقَ الْوُجُوبُ قَبْلَ الشَّرْعِ ثُمَّ أَكَّدُوا هَذِهِ الْآيَةَ بِقَوْلِهِ تَعَالَى: رُسُلًا مُبَشِّرِينَ وَمُنْذِرِينَ لِئَلَّا يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَى اللَّهِ حُجَّةٌ بَعْدَ الرُّسُلِ [النِّسَاءِ: 165] وَبِقَوْلِهِ:

وَلَوْ أَنَّا أَهْلَكْناهُمْ بِعَذابٍ مِنْ قَبْلِهِ لَقالُوا رَبَّنا لَوْلا أَرْسَلْتَ إِلَيْنا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آياتِكَ مِنْ قَبْلِ أَنْ نَذِلَّ وَنَخْزى [طه: 134] .)شاید تقریر روان‌تری بتوان ارائه داد. Mahdi1382 (بحث) ‏۲۱ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۰۰ (+0330)

چند نکته

@Sultanmoradi: ضمن عرض ادب و احترام چند نکته عرض می‌شود:

  • مطالب باید بر اساس اهمیت آنها تنظیم شود نه بر اساس ترتیب منطقی آن؛ ازاین‌رو مباحث مربوط به سبب نزول باید بعد از مباحث کلامی و اصولی باشد؛ همچنین در بخش «جایگاه آیه در بحث حسن و قبح عقلی» باید ابتدا نظر امامیه و سپس در صورت لزوم، آراء دیگران نقل شود. خطا در ایجاد بندانگشتی: (به نظرم شأن نزول این آیه مهمتر از بحثهای کلامی و اصولی است؛ زیرا مبنای تفسیری آن را تا حد زیادی مشخص میکند)
  • همه مطالبی که در بخش سبب نزول ذکر شده، از منابع اهل تسنن است، در حالی که به این نکته مهم هیچ اشاره‌ای نشده و خواننده را در ارزش‌گذاری مطلب با خطا مواجه می‌سازد.خطا در ایجاد بندانگشتی: (در منابع شیعی روی اسباب نزول این آیه تأکید نشده است، در حالی که تفاسیر اهل تسنن در آثار مختلف از این مسئله سخن گفته اند)
  • در این مقاله به وفور به منابع اهل تسنن (تفسیر القرطبی، تفسیر التحریر و التنویر، لباب النقول سیوطی، جامع البیان طبری، تفسیر الکبیر فخر رازی) ارجاع داده شده است؛ در حالی که با وجود همان مطالب در مصادر شیعه، ضرورتی برای این کار نبود. خطا در ایجاد بندانگشتی: ( این آیه، به لحاظ تاریخی مبنای یک مباحثۀ کلامی بین اشاعره و معتزله بوده است و مفسران امامیه اکثراً یا اساساً موضعی سلبی داشته اند یا رأیی متمایل به معتزلیان. از این جهت بخش عظیمی از مطالبت مربوط به منابع اهل تسنن است و اگر منابع شیعی نیز دربارۀ آن مطلبی آورده‌اند ناظر به همان ها است. به خلاف مسائل کلامی، در مباحث اصولی اساساً مباحث رنگ و بوی شیعی دازند.)
  • در موارد متعددی از نقل قول مستقیم استفاده شده است؛ مثلا به جای «برخی مفسران از ابن عباس نقل می‌کنند که ولید بن مغیره به اهالی مکه گفت که «از محمد روی بگردانید، گناهش به دوش من»، و این آیه نازل شد.» باید گفت:‌ «مطابق نقل ابن‌عباس، این آیه هنگامی نازل شد که ولید بن مغیره از اهلی مکه خواست، از محمد روی گردانند و گناه این کار را بر دوش وی گذارند.» ✓
  • در مواردی افراط در لینک‌دهی دیده می‌شود؛ مثلا در بخش شأن نزول به کلماتی مانند «آیه»، «مکه»، «روایت»، «خداوند» لینک شده است. لینک کردن باید به نحوی باشد که خواننده را در فهم بهتر مطلب یاری کند نه اینکه او را به جاهای بی‌ارتباط بکشاند.✓
  • ویرایش نکردن مداخل مرتبط؛ بخشی از مباحث این مدخل، با مدخل «اطفال (در قیامت)» در ارتباط است و این امکان وجود داشت که بخشی از مباحث اینجا، در آن مدخل منعکس شود؛ با وجود اینکه در این مقاله از الگوی، نوشتار اصلی استفاده شده، اما نویسنده محترم هیچ ویرایشی در صفحه «اطفال (در قیامت)» انجام نداده است.
  • هرگاه جمله به نقطه ختم می‌شود، باید منبع داشته باشد. با این دید، جملات بسیاری بدون منبع هستند. در برخی از موارد هم اشتباه رخ داده است؛ مثلا در بخش سبب نزول آمده است: «دربارۀ اسباب نزول این آیه دو نظر وجود دارد.» اگر چه در ادامه دو گزارش نقل شده، اما این ادعا که «این آیه دو سبب نزول دارد» و سومی برای آن ذکر نشده، ادعای بی‌منبع است. به عبارت دیگر از کجا معلوم که گزارش سومی وجود نداشته باشد؟!✓
  • عدم تناسب تیتر‌ها با جملات آغازین؛ مثلا بعد از عنوان «استفاده از آیه در اثبات اختیار و مسئولیت فردی» آمده است:‌ «عضی از مفسران از آیه ۱۵ سورۀ اسرا چنین برداشت کرده‌اند که نتیجۀ رویگردانی انسان از خداوند و پیامبر(ص)، سود و زیان خود اوست و نه پیامبر یا خداوند» یا بعد از عنوان «اختیار انسان‌ها در هدایت و گمراهی» آمده است: «از نظر برخی تفسیرهای شیعه، آیات ۱۳، ۱۴ و ۱۵ سورۀ اسرا نشان‌دهندۀ این هستند که چیزی به نام بخت نیک و بد وجود ندارد».خطا در ایجاد بندانگشتی: («استفاده از آیه در اثبات اختیار و مسئولیت فردی» تیتر بخش اصلی است و «اختیار انسان‌ها در هدایت و گمراهی» تیتر فرعی. به نظرم مطالب به این تیترها مرتبط هستند).
  • با توجه به نکته قبل، ضرورت استفاده از روش «هرم وارونه» آشکار می‌شود. هرم وارونه یعنی مهمترین جمله، در ابتدای بند بیاید و به ترتیب از اهمیت جملات کاسته شود.
  • در مواردی موضوع اصلی و محوری بحث بیان نشده و خواننده ارتباط مطلب را درک نمی‌کند. مثلا در بخش «مسئولیت پیروان و پیشوایان گمراهی» موضوع اصلی، تعارض ابتدایی این آیه با آیات دیگر است که علامه بین آنها جمع کرده، اما خواننده این مطلب را درک نمی‌کند.
  • در مواضعی به نظر می‌رسد نویسنده محترم به مقدمات بحث در ذهن خود بسنده کرده و آنها را برای خواننده بیان نکرده است. مثلا بخش «عذاب نشدن کودکان مشرکان» و مطالب نظیر آن برای خواننده مبهم است و ارتباط آن را با آیه نمی‌فهمد. ✓
باید گفته می‌شد «با توجه به این آیه، گناه پدران به حساب کودکان گذاشته نمی‌شود.» همچنین بنده نتوانستم درک کنم که مسئله اختیار، چگونه از این آیه اصطیاد می‌شود! !خطا در ایجاد بندانگشتی:   (رابطۀ آیه با اختیار، گزارش بنده از متون تفسیری است.) چنانکه این بیان علامه «به باور علامه طباطبایی، استفاده از واژۀ «رسول» به جای «نبی» نشان‌دهنده این است که خداوند همواره قبل از «عذاب دنیوی» با مردم اتمام حجت می‌کند» برای من حل نشد!✓ 
  • بخش بخش «عذاب نشدن کودکان مشرکان» بسیار مبهم رها شده و این سوال‌ها را ایجاد می‌کند: آیا شیعه و اهل‌تسنن در این موضوع اختلاف نظر دارند؟ آیه چگونه بر مدعای شیعه دلالت دارد؟!! روایات معارض فقط برای اهل سنت است یا شیعه هم از این روایات دارد؟ این روایات کدام است؟ اهل سنت چگونه تعارض را برطرف کرده‌اند؟خطا در ایجاد بندانگشتی: (به نظرم مباحث مطرح شده در این مدخل به اندازۀ کافی جزئی و تخصصی هست و ورود به این مسئله باعث سخت‌خوان تر شدن آن میشود. ضمناً به مقاۀ اصلی مسئله ارجاع داده شده و اگر کسی بخواهد می‌تواند با خواندن آن مدخل رفع ابهام کند)
  • بخشی با عنوان «جایگاه آیه در حسن و قبح عقلی» وجود دارد. اما با خواندن نظر امامیه می‌فهمیم که حسن و قبح در اینجا مطرح نیست، بلکه مسئله اصلی همان «استحقاق عقاب» (مسئله اصولی) است. خطا در ایجاد بندانگشتی: (به همین دلیل ابتدا بحث اشاعره و معتزله در این مدخل آمده است و سپس به مباحث امامیه پرداخته شده. اساساً موضع گیری امامیه دربارۀ این آیه، یک موضعگیری واکنشی است، گویی در مباحثۀ میان اشاعره و معتزله شبهه‌ای دربارۀ جایگاه این آیه در رد اثر حکم عقل به وجود آمده و سپس مفسران امامیه استدلال کرده‌اند که این آیه ربطی به مسئلۀ حسن و قبح ندارد.)
  • سوال: آقای قرائتی با اشاعره هم نظر است؟!! آیا عبارت‌های دیگر نویسنده دیده شده است؟!‌ در فرض صحت این ادعا، طرح آن چه لزومی دارد. عبارت‌های دیگر آقای قرائتی چنین است: «سنّت خدا بر آن است كه كسى يا امّتى را بدون بيان و اتمام حجّت، عذاب نكند. «۵- ما كُنَّا مُعَذِّبِينَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» و انبيا براى هدايت بشر، از ابتداى خلقت بوده‌‏اند. ۶- عقل، به تنهايى براى سعادت بشر كافى نيست، هدايت انبيا لازم است. «حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا» ۷- لازمه‌‏ى آخرت، آمدن انبياست، چون براى بازخواست شدن انسان، قبلًا بايد شرح وظايفش را از طريق پيامبران دريافت كند».خطا در ایجاد بندانگشتی: (به نظرم حتی مواردی که در اینجا نیز ذکر فرمودید-اگرچه دلیل اصلی نیستند -اما مؤیدی بر مداعای موجود در مدخل هستند. «بر فرض صحت ادعا» اخلاق پژوهش و اصل بیطرفی حکم می‌کند گزارش کنیم. مگر اینکه برداشت نگارنده اشتباه باشد)
  • کتاب آقای قرائتی به ترجمه عربی آن ارجاع داده شده، که صحیح نیست.
  • برخی از لینک‌ها اشتباهند. مانند: «جزء پانزدهم قرآن» ، «سبب نزول این آیه».✓
  • افرادی که مطلبی از آنها نقل می‌شود، باید برای خواننده معرفی شوند.✓
  • کلمه «ابن» با نیم‌فاصله به کلمه بعدی می‌چسبد.✓
  • در مدخل گفته شده، این آیه در اصول فقه کاربرد دارد، اما لینک مناسب آن ساخته نشده است.
  • تعبیرهای استعاری در ویکی جایی ندارد؛ مثلا به جای «از نظر برخی تفسیرهای شیعه» باید گفت: «از نظر برخی مفسران شیعه»✓
  • استفاده از ناوبری «کلام اسلامی» در این مدخل بی‌مورد به نظر می‌رسد. استفاده از ناوبری باید بگونه‌ای باشد که بتوان عنوان مدخل را در ناوبری قرار داد، در حالی که عنوان این مدخل را نمی‌توان در ناوبری قرار داد.✓
  • نام عکس «Asra17-15.png»، مناسب نیست. باید فارسی باشد نه انگلیسی- أسرا یا إسرا – 15-17؟؟ فرمت عکس آیا صحیح است؟؟

با تشکر از زحمات شما.Alikhani (بحث) ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۱۹ (+0330)