عالمان مسلمان، اصل تأثیر جن بر انسان را پذیرفته‌اند و تنها در نوع و جزيیات آن اختلاف دارند. برخی مفسران مانند آیت‌الله جوادی و آلوسی جن را قادر بر تاثیر مستقیم بر انسان دانسته‌اند، که حتی می‌تواند در جسم نفوذ کرده، آن‌را حرکت دهد و برخی افراد را دیوانه کند. در مقابل برخی مفسران جن و شیطان را ضعیف دانسته و معتقدند جن تنها از طریق وسوسه، انسان‌ها را اذیت می‌کنند.

ماهیت و قدرت جن

علامه طباطبایی(۱۲۸۱-۱۳۶۰ش) مفسر معاصر شیعی جن را طایفه‌ای از موجودات‌ دانسته که همانند انسان دارای شعور و اراده هستند و بصورت طبیعی از حواس ما پنهان‌اند.[۱] مفسران معتقدند جن توانایی انجام کارهای عجیب و غریب و حرکت‌های سریع، همانند ساختن بناهای عظیم و حمل اشیای سنگین به مکان‌های دور، را دارد.[۲] اصل شیطان را نیز از جن دانسته‌اند.[۳]

تاثیر مستقیم اجنه بر انسان

مفسران در مورد تسلط جن بر انسان و نحوه آن، آرای گوناگونی در تفسیرشان، ذیل آیه۲۷۵ سوره بقره و آیه۴۱ سوره‌ص، ذکر کرده‌اند:[۴]

آلوسی(درگذشت ۱۲۷۰ق) در روح المعانی آورده است، گاهی ارواح خبیثه در بدن داخل شده و جنون صورت می‌گیرد.[۵] همچنین معتقد است که ارواح با تصرف در جسم آن را حرکت می‌دهند و کنترل اعضا را بدست می‌گیرند، بدون اینکه شخص درک کند.[۶]

آیت‌الله جوادی(زاده ۱۳۱۲ش) بر این باور است که جن می‌تواند بعضی را دیوانه کند و شیطان در جنون بعضی از دیوانگان اثر دارد هر چند نتواند بطور مستقیم چنین کند، بلکه اسباب طبیعی، اختلال اعصاب و بیماری‌های مغزی، از علت‌های دیوانگی است و شیطان هم می‌تواند عامل آن باشد.[۷] امام صادق(ع) برای ابوبصیر قسم یاد می‌کند که شیطان می‌تواند بر بدن مومن مسلط شود اما بر ایمان او چیره نمی‌شود و بعد از آن به حضرت ایوب(ع) اشاره می‌کند که شیطان بر بدنش مسلط شد اما دینش محفوظ ماند.[۸]

به گفته آیت‌الله مکارم شیرازی(زاده ۱۳۰۵ش)، برخی تسلط شیطان بر جان، مال و فرزند پیامبری همچون حضرت ایوب(ع) را بعید دانسته‌اند، اما با توجه به اینکه این سلطه به فرمان خدا، برای آزمایش این پیامبر بزرگ و ترفیع درجه او صورت گرفته، مشکلی ایجاد نمی‌کند.[۹]

تاثیر غیر مستقیم اجنه بر انسان

زمخشری(درگذشت ۵۳۸ق) معتقد است که جن و شیطان بر انسان تسلطی جز گمراهی و ایجاد وسوسه ندارند.[۱۰]

فخررازی(درگذشت ۵۴۴ق) ضمن رد آسیب‌رسانی مستقیم شیطان به انسان، شیطان را قادر بر کار‌هایی همچون صرع، قتل و اذیت انسان ندانسته است.[۱۱] او بر این باور است از آنجایی که دشمنی شیطان با اهل ایمان و پیامبران ثابت شده است اگر چنین قدرتی داشت از اموال آنان می‌دزدید و اسرارشان را فاش می‌کرد و عقل‌هایشان را زایل می‌نمود.[۱۲]

برخی مفسران معتقدند گاهی صرع و جنون را در اثر وسوسه و غلبه طبع سودای بدن شخص وسوسه شده، دانسته و به‌همین دلیل خبط در کسانی که مزاج سالمی دارند همانند اهل تعقل را غیر ممکن یاد کرده است.[۱۳] همچنین بر این باورند جنونی که حاصل از مس شیطان است گاهی علامت‌هایی دارد که اهل خبره آن را می‌فهمند[۱۴] و آیات قرآن بر آن دلالت دارد و روایات، ادعیه و حرزها، شواهد خارجیه‌ای هستند که وجود آن را تقویت می‌کنند.[۱۵]

آیت‌الله معرفت(۱۳۰۹-۱۳۸۵ش) منظور از مس شیطان در قرآن را دسیسه‌های زشت او دانسته است.[۱۶] اما جن‌زدگی و عوارض آن را منکر شده و جنون را صرفا نوعی مشکل روانی دانسته است که برخی از انواع آن را قابل درمان می‌داند.[۱۷]

آیت‌الله جوادی، جن زدگی را از خرافات نمی‌داند و معتقد است از آنجایی که باطل و خرافات در کلام خداوند راه ندارد، مساله جن زدگی واقعیت دارد.[۱۸]

برخی بزرگان معتزله معتقدند خداوند به‌منظور آزمایش بعضی از مردم و کیفر عده‌ای که گناه کرده‌اند از آن مانع نمی‌شود که جن‌زده شوند. همان طوری که گاهی بعضی از مردم به بعضی دیگر مسلط شده به آنها ستم می‌کنند و مالشان را می‌گیرند و خداوند مانع آن نمی‌شود.[۱۹]

معنای سلطه بر انسان در آیات

همان طور که شکنجه‌گر فقط بر بدن شکنجه‌شده لطمه می‌زند و بدون خواست شکنجه‌شونده نمی‌تواند بر فکر و عقیده او مسلط شود؛ شیطان نیز نمی‌تواند به‌وسلیه حجت و برهان بر فکر و عقیده شخص نفوذ کند.[۲۰] پس سلطان در آیات بمعنای حجت و برهان است و تا موقعی که شیطان در این عرصه موفق نشود نمی‌تواند سلطنت بر بدن انسان پیدا کند.[۲۱]

صادقی تهرانی(۱۳۰۵-۱۳۹۰ش) مفسر شیعی می‌نویسد سلطه شیطان بر دو گونه است؛ گاهی ممنوعه و آن زمانی است که بخواهد بر عقل‌ها، ارواح و اعمال افراد مخلص سلطه پیدا کند، و علت منع، این است که نباید حجت‌های الهی بر بندگان باطل شود.[۲۲] سلطه دیگری وجود دارد که جایز است و آن سلطه شیطان بر بدن‌ها و اموال مومنان است.[۲۳] به باور او این قبیل امتحان‌ها، ربانی بوده که شامل بندگان نمونه با اختلاف مراتب می‌شود و سلطه شیطان بر ایوب در زمان سختی، از ناحیه مادی بود و در این امتحان شخصیت روحانی ایوب نمایان شد.[۲۴]

پانویس

  1. علامه طباطبائی، المیزان، اسماعیلیان، ج۱۲، ص۱۵۲.
  2. رجوع کنید به طبری؛ محمد بن حسن طوسی، التبیان؛ فخررازی، ۱۴۲۱؛ ابن‌کثیر، ۱۴۱۲، ذیل آیات.
  3. طبرسی، جوامع الجامع، ۱۳۷۷ش، ج۳، ص۵۳۴.
  4. طبری؛ فخررازی، ۱۴۲۱ق، ذیل آیات.
  5. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۶.
  6. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۶.
  7. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، اسراء، ج۱۲، ص۵۲۷.
  8. شیخ کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۲۸۸.
  9. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۴۷۴ش، ج۱۹، ص۲۹۶.
  10. معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، موسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۷۹ش.
  11. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۷۵.
  12. فخررازی، التفسیر الکبیر، ۱۴۲۰ق، ج۷، ص۷۵.
  13. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۶.
  14. آلوسی، روح المعانی، ۱۴۱۵ق، ج۲، ص۴۶.
  15. طیب، اطیب البیان، ۱۳۷۸ق، ج۳، ص۶۴.
  16. معرفت، محمدهادی، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ۱۳۸۵ش.
  17. معرفت، محمدهادی، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ۱۳۸۵ش.
  18. جوادی آملی، تفسیر تسنیم، اسراء، ج۱۲، ص۵۲۷.
  19. طبرسی، تفسیر مجمع البیان، ۱۳۵۰ش، ج۳، ص۱۸۰.
  20. علوی مهر، پژوهشنامه معارف قرآنی، ۱۴۰۰ش، ص۸۱.
  21. علوی مهر، پژوهشنامه معارف قرآنی، ۱۴۰۰ش، ص۸۱.
  22. صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۶ق، ج۲۵، ص۲۵۴.
  23. صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۶ق، ج۲۵، ص۲۵۴.
  24. صادقی تهرانی، الفرقان فی تفسیر القرآن، ۱۴۰۶ق، ج۲۵، ص۲۵۴.

منابع

  • آلوسی، روح المعانی، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌عاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، بیروت، موسسة التاریخ العربی، ۱۴۲۰ق.
  • جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، قم، اسراء، بی‌تا.
  • زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی، ۱۴۱۴ق.
  • شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، بیروت، داراحیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • شیخ کلینی، الکافی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • صادقی تهرانی، محمد، الفرقان فی تفسیر القرآن، قم، فرهنگ اسلامی، ۱۴۰۶ق.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر مجمع البیان، جمعی از مترجمان، بی‌جا، بی‌نا، ۱۳۵۰ش.
  • طبرسی، فضل بن حسن، تفسیر جوامع الجامع، جمعی از مترجمان، مشهد، آستان قدس رضوی، ۱۳۷۷ش.
  • طیب، سید عبدالحسین، اطیب البیان، تهران، اسلام، ۱۳۷۸ق.
  • علامه طباطبائی، سید محمد حسین، المیزان، قم، اسماعیلیان، بی‌تا.
  • علوی‌مهر، حسین، «تأثیر جن در سلامت جسمی انسان از دیدگاه مفسران با تأکید بر آیه41سوره ص»، در پژوهشنامه معارف قرآنی، ش۴۵، ۱۴۰۰ش.
  • فخررازی، التفسیر الکبیر، بیروت، دارإحیاء التراث العربی، ۱۴۲۰ق.
  • معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، موسسه فرهنگی التمهید، ۱۳۷۹ش.
  • معرفت، محمدهادی، نقد شبهات پیرامون قرآن کریم، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، ۱۳۸۵ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
آیا می‌دانستید که... جدیدترین پرسش‌ها
درگاه:پرسش/آیا می‌دانستید