کاربر:Rezashams/صفحه تمرین۲

از ویکی شیعه

کالبدشکافی یا تَشریح به معنای شکافتن یا بریدن قسمتی از بدن انسان مُرده که به جهت آموزش طب، کشف و درمان بیماری‌ها و یا تحقیقات جنایی انجام می‌شود. به باور بسیاری از فقیهان شیعه کالبدشکافی جسد مسلمان حرام است و باید دیه پرداخت شود. مشهور فقیهان تشریح جسد کافر را جایز می‌دانند. در مواردی که جنازه کافر در دسترس نباشد در مورد استفاده از جسد مسلمان اختلاف نظر دارند. برخی چون امام خمینی و لطف‌الله صافی گلپایگانی صرفا در موردی که پای حفظ جان مسلمان در میان باشد این کار را پذیرفته‌اند. و برخی دیگر چون ناصر مکارم شیرازی و اسحاق فیاض با بیان شرایطی کالبدشکافی در آموزش‌های پزشکی و تحقیقات جنایی را نیز جایز دانسته‌اند.

به اعتقاد فقیهان هر جا که تشریح مسلمان به صورت حرام انجام شود دیه او باید پرداخت شود. به باور آنها دیه متعلق به وارثان میت نیست. برخی چون سید مرتضی و ابن‌ادریس حلی دیه را حق بیت‌المال و برخی چون شیخ طوسی مورد مصرف دیه را اعمال و عباداتی در راه خود میت می‌دانند.

پیشینه و اهمیت

کالبدشکافی از مسائل نوظهور فقهی[۱] و به معنای شکافتن یا بریدن قسمتی از بدن انسان مرده است که به جهاتی مانند آموزش‌های پزشکی، کشف بیماری‌ها و معالجه آنها و یا تحقیقات جنایی انجام می‌شود.[۲] پژوهشگران اهمیت مسئله کالبد شکافی را نیز از همین جهات دانسته‌اند.[۳] به گفته ربانی بیرجندی پیشینه بحث تشریح در فقه شیعه به مسئله‌ای که در آن حکم قطع سر میت مسلمان گفته شده برمیگردد و از آن به تنکیل میت یاد شده است.[۴]

حکم شرعی کالبدشکافی

مشهور فقیهان شیعه با استناد به برخی روایات شکافتن جنازه مسلمان را جایز نمی‌دانند.[۵] این روایات به سه دسته پیش‌رو قابل تقسیم است:[۶]

  1. روایاتی که دال بر لزوم محترم دانستن جنازه مسلمان است.[۷]
  2. روایاتی که مثله و بریدن چیزی از بدن میت و یا تکه تکه شدن آن را حرام دانسته‌اند.[۸]
  3. روایاتی که بریدن قسمتی از جسد را مستلزم پرداخت دیه میداند.[۹]

محمود شاهرودی و حسینعلی منتظری تشریح مسلمان در صورت وصیت جایز می‌دانند و معتقدند نیازی به پرداخت دیه نیست.[۱۰] اما فتاوا در مورد تشریح جنازه کافر متفاوت است.[۱۱] سید ابوالقاسم خویی و امام خمینی تشریح هر غیر مسلمانی را جایز میدانند.[۱۲] حسینعلی منتظری نیز تشریح کفار حربی را به قطعیت جایز میداند اما در مورد اهل ذمه احتیاط می‌کند.[۱۳] به گفته برخی از پژوهشگران برخی از فقیهان شیعه چون محمدصادق روحانی و محمد سند با شمول روایات نسبت به مسلمان و کافر، کالبدشکافی غیر مسلمان از جمله کافر حربی را نیز حرام میدانند.[۱۴]

دلایل جواز کالبدشکافی مسلمان

فقیهان برای جواز کالبدشکافی جسد مسلمان به امور زیر استناد کرده‌اند:

  1. روایاتی که مدعی هستند شکافتن بدن مسلمان برای حفظ و نجات دیگران جایز است و حرمت در جایی است که با مصلحت قوی‌تر منافاتی نداشته باشد.[۱۵] مانند روایتی که در آن مادری آبستن، مُرده و بچه در شکم او زنده است. در این روایت دستور به شکافتن بدن مادر و خارج کردن نوزاد داده شده است. و همین طور اگر جنین برای سلامت مادر مضر باشد دستور به قتل جنین داده‌اند. و همچنین مانند روایاتی که دستور به شکافتن بدن شخصی میدهند که مال گران‌قیمتی را بلعیده که به ورثه‌اش ضرر می‌رسد.[۱۶] محمد صادق روحانی با استناد به این روایات معتقد به جواز کالبدشکافی در جهت حفظ جان دیگران است.[۱۷]
  2. ادله‌ای که نجات مسلمانان را واجب و دلالت بر اهمیت حفظ حیات آنان دارد با این ضمیمه که کالبدشکافی در نتیجه منجر به این امر است. به باور محمدصادق روحانی این دلیل می‌تواند مجوز کالبد شکافی تعلیمی و همچنین کالبد شکافی جنایی که موجب شناسایی مجرم و نجات جان انسان باشد.[۱۸]
  3. لزوم حفظ عقاید و فرهنگ اسلامی از دست بیگانگان. اسحاق فیاض معتقد است کالبدشکافی از مسائلی است که اگر در جامعه اسلامی مورد غفلت باشد منجر به عقب افتادگی در علم و تکنولوژی و در نتیجه احتیاج به اجنبی و ورود آنان و فرهنگ و اندیشه گمراهشان به جامعه مسلمانان می‌شود. لذا او معتقد است بر مسلمانی که اهتمام جدی به اعتلاء اسلام و درمان مسلمانان از بیماری‌ها و استعداد تحلیل مسائل طبی دارد تشریح جایز و یا حتی واجب است.[۱۹]

دیه کالبدشکافی

کالبدشکافی اگر حرام باشد پرداخت دیه لازم است اما در مواردی که کالبدشکافی جایز است در مورد پرداخت دیه اختلاف نظر وجود دارد.[۲۰] برخی فقیهان در صورتی که تشریح جایز است دیه را لازم نمیدانند.[۲۱] و همچنین به گفته حسینعلی منتظری در صورتی که قبل از مرگ وصیت به تشریح کرده باشد دیه ساقط است.[۲۲] لذا در فقه نسبت به شکافتن بدن مادر مرده و خارج کردن جنین زنده از شکم آن، دستوری به پرداخت دیه نداده‌اند.[۲۳] بر اساس روایت و فتاوای فقیهان مقدار دیه جسد انسان صد دینار به اندازه دیه جنین قبل از دمیده شدن روح است بدین ترتیب اگر با جسد عملی انجام شود که اگر زنده بود موجب مرگ او میشد تمام صد دینار به عنوان دیه باید پرداخت شود و در مورد باقی جراحت‌ها متناسب با نسبت دیه فرد زنده به آن عضو، از صد دینار سنجیده می‌شود.[۲۴]

شیخ طوسی در کتاب نهایه طبق روایتی معتقد است دیه‌ای که در صورت کالبدشکافی باید پرداخت شود باید در راه میت خرج شود و مانند ارث یا دیه قتل منتقل به ورثه نمیشود. اما در مقابل سید مرتضی و ابن ادریس با توجه به جریمه دانستن این مبلغ آن را متعلق به بیت‌المال میدانند.[۲۵] همچنین در روایتی این دیه را حق امام معصوم دانسته شده است.[۲۶]

نگاهی اجمالی به برخی از فتواها

فتاوای فقیهان شیعه در مورد کالبدشکافی جسد مسلمان متفاوت است. برخی از آنها چنین است:

  • امام خمینی معتقد است تشریح در جایی که برای حفظ جان مسلمان باشد جایز است و اگر انجام گرفت دیه لازم نیست اما اگر صرفا برای آموزش باشد فقط تشریح غیر مسلمان جایز است و اگر مسلمان را تشریح کنند گناه است و دیه لازم است.[۲۷]
  • به باور سید محمدصادق روحانی در جایی که مصلحت اقوایی مانند حفظ جان دیگران یا کشف جرم و یا پیشرفت‌های پزشکی میان باشد تشریح جایز است. همچنین گرچه در مورد قطع سر میت دیه لازم شده است اما این حکم در این مواردی که تشریح جایز است ربطی ندارد و دیه لازم نیست[۲۸]
  • لطف الله صافی کالبد شگافی مسلمان را فقط در صورت به خطر بودن جان مسلمانی دیگر و نبود جنازه کافر جایز میداند و در غیر این صورت حتی اگر وصیت کرده باشد این عمل را جایز نمیداند. وی معتقد است كالبد شكافى در موازين قضائى شرعى به منظور شناختن مجرم جائز نيست و متهم اگر از راههاى مشروع و منطقى جرمش ثابت نشود آزاد مى‌شود.[۲۹]
  • به اعتقاد حسینعلی منتظری انسان مرده مسلمان در صورت وصیت تشریح او جایز است و نیازی به اجازه اولیاء او نیست و دیه لازم نیست. و اگر وصیت نکرده صرفا در صورت حفظ جان مسلمان دیگر و نبود جسد غیر مسلمان برای تشریح، این کار جایز است.[۳۰]
  • ناصر مکارم شیرازی تشریح مسلمان را در صورت وجود این چند شرط جایز و گاهی واجب می‌داند: ۱.مقصود ياد گرفتن و تكميل اطلاعات طبّى براى نجات جان مسلمان بوده باشد، و بدون تشريح اين مقصود حاصل نشود. ۲. دسترسى به جسد غير مسلمان نباشد. ۳. به مقدار ضرورت و احتياج قناعت شود، و اضافه بر آن جايز نيست.[۳۱]
  • به باور علی‌اکبر سیفی مازندرانی کالبدشکافی به جهات عقلایی جایز است. او با نام بردن از قاعده‌ای با عنوان لزوم احترام به جنازه مسلمان معتقد است، شکافتن جسد میت به قصد اهانت به آن حرام است.[۳۲]

پانویس

  1. طاهری، «تشریح جسد از دیدگاه اسلام»، ص۲۱.
  2. سیفی مازندرانی، حلقات فقه فعال، ۱۴۳۵ق، ج۳، ص۱۰۷؛ سند، رضوی، فقه الطب و التضخیم النقدی، ۱۳۸۹ش، ص۷.
  3. ستوده، احمدی، «کالبدشکافی جنايی؛ پردازش فقهی_حقوقی»، ص۱۰۲؛ الله‌دادی و همکاران، «بررسی علمی، فقهی تشریح جسد میت مسلمان»، ص۱۷.
  4. ابراهیم‌زاده، ربانی بییرجندی، «کالبدشکافی جسد مسلمان از دیدگاه فقهای شیعه»، ص۱۳۱.
  5. خلجی، «نگرشی نو برمبانی فقهی حکم کالبدشکافی بر اساس آراء امام خمینی (ره)»، ص۱۰۸؛ منتظری، الأحكام الشرعية على مذهب أهل البيت عليهم السلام، ۱۴۱۳ق، ص۵۷۲‌؛ خمینی، تحرير الوسيلة، نشر مطبوعات دار العلم‌، ج‌۲، ص۶۲۴‌؛ خویی، منية السائل (للخوئي)، ص۲۱۵‌.
  6. نگاه کنید به: سند، رضوی، فقه الطب و التضخیم النقدی، ۱۳۸۹ش، ص۷-۲۹.
  7. سند، رضوی، فقه الطب و التضخیم النقدی، ۱۳۸۹ش، ص۷؛ شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ۱۴۱۲ق، ج۴، ص۱۵۷.
  8. عاملی، وسائل الشیعه، ۱۴09ق، ج۲۹، ص۳۲۸؛ شیخ طوسی، تهذيب الأحكام، ۱۴۰۷ق، ج‏۱۰، ص۲۷۴.
  9. عاملی، وسائل الشیعه، 1409ق، ج۲۹، ص۳۲۷.
  10. منتظری، احكام پزشكى، ۱۴۲۷ق، ص۷۳‌؛ هاشمی شاهرودی، منهاج الصالحین، ۱۴۳۳ق، ج۱، ص۴۳۳.
  11. نگاه کنید به: خویی منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲۶.؛ خمینی، تحریر الوسیله، دار العلم‌، ج۲، ص۶۲۴؛ منتظری، الأحكام الشرعية على مذهب أهل البيت(ع)، ۱۴۱۳ق، ص۵۷۲‌؛ سند، رضوی، فقه الطب و التضخیم النقدی، ۱۳۸۹ش، ص۷-۲۹؛ روحاني، المسائل المستحدثة، ص۱۵۵‌.
  12. خویی منهاج الصالحین، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۴۲۶.؛ خمینی، تحریر الوسیله، دار العلم‌، ج۲، ص۶۲۴.
  13. منتظری، الأحكام الشرعية على مذهب أهل البيت(ع)، ۱۴۱۳ق، ص۵۷۲‌.
  14. سند، رضوی، فقه الطب و التضخیم النقدی، ۱۳۸۹ش، ص۷-۲۹؛ روحاني، المسائل المستحدثة، ص۱۵۵‌.
  15. طاهری، «تشریح جسد از دیدگاه اسلام»، ص۲۵.
  16. طاهری، «تشریح جسد از دیدگاه اسلام»، ص۲۶.
  17. روحانی، المسائل المستحدثة، ص۱۵۶‌.
  18. روحانی، المسائل المستحدثه، ص۱۵۷.
  19. فیاض، المسائل المستحدثة، 1426ق، ص۲۱۶‌.
  20. ستوده، احمدی، کالبدشکافی جنايی؛ پردازش فقهی_حقوقی، ص۱۲۵.
  21. منتظری، الأحكام الشرعية على مذهب أهل البيت عليهم السلام، ص۵۷۲‌؛ روحانی، المسائل المستحدثة ، ص۱۵۸‌؛ مکارم شیرازی، احكام پزشكى، ۱۴۲۹ق، ص۳۰‌.
  22. منتظرى، احكام پزشكى، ۱۴۲۷ق، ص۷۳‌.
  23. طاهری، «تشریح جسد از دیدگاه اسلام»، ص۲۷.
  24. وسائل الشيعة، ج‌29، ص: 325‌ 326 النهاية في مجرد الفقه و الفتاوى، ص: 779‌
  25. السرائر الحاوي لتحرير الفتاوي (و المستطرفات)، ۱۴۱۰ق، ج‏۳، ص۴۱۹.
  26. ( 2) الوسائل: الباب 24 من أبواب ديات الأعضاء، الحديث 3.
  27. خمینی، تحریرالوسیله، ج2، ص624.
  28. روحانی، المسائل المستحدثة، ص158‌.
  29. صافی گلپایگانی، استفتاءات پزشكى، ص۵۵‌-۵۷.
  30. منتظرى، احكام پزشكى، ۱۴۲۷ق، ص۷۳‌.
  31. مكارم شیرازی، احكام پزشكى، ۱۴۲۹ق، ص۲۷.
  32. سیفی مازندرانی، مباني الفقه الفعال في القواعد الفقهية الأساسية، ۱۴۲۵ق، ج‌۱، ص۱۶۷-۱۷۵.

منابع

  • ستوده، حمید، احمدی، احمد، «کالبدشکافی جنايی؛ پردازش فقهی_حقوقی»، فصلنامه فقه پزشکی، سال سوم و چهارم شماره ۹ و ۱۰، زمستان ۱۳۹۰ش و بهار ۱۳۹۱ش.
  • عیسی‌زاده‌، نیکزاد، پورمحمد، محسن، الله‌دادی، رضا، حسینی دهنوی، سید محسن، «بررسی علمی فقهی تشریح جسد میت مسلمان»، مجله قرآن و طب، شماره ۱۰، بهار ۱۳۹۹ش.
  • بهشتی، مطهره، سماواتی، عباس، «بررسی احکام کالبدشکافی میت در کشف جرم و احقاق حق»، فصلنامه علمی پژوهشی فقه و مبانی حقوق اسلامی، سال ۸، شماره۴، ۱۳۹۴ش.