Automoderated users، confirmed، مدیران، templateeditor
۶٬۲۱۵
ویرایش
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
==تاثیرپذیری خاکساریه از سایر فرقه ها== | ==تاثیرپذیری خاکساریه از سایر فرقه ها== | ||
===جلالیه هند=== | ===جلالیه هند=== | ||
رسالههاى خاكساريه دلالت بر آن دارد كه آنان اعقاب قلندران [[حیدریه|حيدرى]] و نيز متأثر از [[جلالیه]]اند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساريّه، همان مقدمه، ص چهل ـ چهل و دو</ref>. ذكر نام هايى نظير [[لعل شهباز قلندر]] و [[فریدالدین گنجشکر]] _ از صوفيان مشهور هند در قرن هفتم_ در آثار آنان<ref>رجوع کنید به همان، ص 280، 324؛ گرامليش، ج 3، ص 104</ref>و نيز نام هايى هندى مانند مياخاكى و نورنهال در شجره نامه آنان<ref>رجوع کنید به آيين قلندرى، ص 300ـ302</ref>، نشانه تأثرشان از طريقه هاى هندى است. به علاوه، آنان مانند [[درویش|دراويش]] هندى، به چهارده خانواده [[صوفی|صوفيان]] اعتقاد دارند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساريّه، ص 205ـ218</ref>. | رسالههاى خاكساريه دلالت بر آن دارد كه آنان اعقاب قلندران [[حیدریه|حيدرى]] و نيز متأثر از [[جلالیه]] اند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساريّه، همان مقدمه، ص چهل ـ چهل و دو</ref>. ذكر نام هايى نظير [[لعل شهباز قلندر]] و [[فریدالدین گنجشکر]] _ از صوفيان مشهور هند در قرن هفتم_ در آثار آنان<ref>رجوع کنید به همان، ص 280، 324؛ گرامليش، ج 3، ص 104</ref>و نيز نام هايى هندى مانند مياخاكى و نورنهال در شجره نامه آنان<ref>رجوع کنید به آيين قلندرى، ص 300ـ302</ref>، نشانه تأثرشان از طريقه هاى هندى است. به علاوه، آنان مانند [[درویش|دراويش]] هندى، به چهارده خانواده [[صوفی|صوفيان]] اعتقاد دارند<ref>رجوع کنید به فتوّت نامه ها و رسائل خاكساريّه، ص 205ـ218</ref>. | ||
===اهل حق=== | ===اهل حق=== | ||
برخی اعتقادات خاکساران به [[اهل حق]] شبيه است<ref>زرين كوب، ص 377</ref>؛ از جمله اعتقاد به افسانه هفت تنان و چهل تنان كه آنان را اشخاصى مقدّس و ملكوتى می دانند<ref>رجوع کنید به مجموعه رسائل و اشعار اهل حق، ص 183ـ185؛ آيين قلندرى، ص 305؛ گرامليش، ج 3، ص 85</ref>. | برخی اعتقادات خاکساران به [[اهل حق]] شبيه است<ref>زرين كوب، ص 377</ref>؛ از جمله اعتقاد به افسانه هفت تنان و چهل تنان كه آنان را اشخاصى مقدّس و ملكوتى می دانند<ref>رجوع کنید به مجموعه رسائل و اشعار اهل حق، ص 183ـ185؛ آيين قلندرى، ص 305؛ گرامليش، ج 3، ص 85</ref>. |