پرش به محتوا

ثار الله: تفاوت میان نسخه‌ها

۲۵ بایت حذف‌شده ،  ‏۲۹ اوت ۲۰۱۸
جز
افزایش منبع
جز (تمیزکاری)
جز (افزایش منبع)
خط ۸: خط ۸:


== معنا==
== معنا==
ثار از ثأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی و طلب‌کردن خون مقتول است.<ref>لسان العرب؛ معجم الوسیط؛ معجم رائد؛ ذیل «ثأر»</ref> در برخی از زیارت‌نامه‌ها، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثارالله فی الارض» است آمده است که خداوند خود منتقم خون حسین است و انسان‌ها را دعوت به خونخواهی وی می‌کند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۸.</ref> و یا بیان شده است که منظور آن است که خودِ امام حسین در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت.<ref> نراقی، مشکلات العلوم، ص۳۰۰</ref>
ثار از ثأر گرفته شده و از معانی آن خونخواهی و طلب‌کردن خون مقتول است.<ref>فراهیدی، العین، ج۸، ص۲۳۶.</ref> در برخی از زیارت‌نامه‌ها، پس از اشاره به اینکه امام حسین «ثارالله فی الارض» است آمده است که خداوند خود منتقم خون حسین است و انسان‌ها را دعوت به خونخواهی وی می‌کند.<ref>ابن قولویه، کامل الزیارات، ۱۳۵۶ش، ص۲۱۸.</ref> و یا بیان شده است که منظور آن است که خودِ امام حسین در دوران [[رجعت]]، انتقام خون خود و خاندانش را خواهد گرفت.<ref> نراقی، مشکلات العلوم، ص۳۰۰</ref>


=== نظرات لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان ===
=== نظرات لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان ===
لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان، پنج وجه معنایی برای ثار الله ذکر کرده‌اند:
لغت‌شناسان و حدیث‌شناسان، پنج وجه معنایی برای ثار الله ذکر کرده‌اند:
* کسی که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند؛ عبارت در اصل «اهل ثارالله» بوده که اهل حذف شده است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref>
* کسی که شایسته آن است که خداوند خونخواهی او را بکند؛ عبارت در اصل «اهل ثارالله» بوده که اهل آن حذف شده است.<ref> مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۹۸، ص۱۵۱.</ref>
* کشته‌ شده‌ای که خدا خونخواه اوست. در این صورت ثار معنای مفعولی(منثور) دارد.<ref>زمخشری، اساس البلاغه، ذیل «ثأر»</ref>
* کشته‌ شده‌ای که خدا خونخواه اوست. در این صورت ثار معنای مفعولی(منثور) دارد.<ref>زمخشری، اساس البلاغه، ذیل «ثأر»</ref>
* خون خدا؛‌ ثارالله همچون عین‌اللَّه و یداللَّه در معنای مَجازی به کار رفته است.
* خون خدا؛‌ ثارالله همچون عین‌اللَّه و یداللَّه در معنای مَجازی به کار رفته است.
*  کسی که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است؛ ثارالله در اصل «الثائرُ لِلَّه» بوده اما در نگارش آن [[تصحیف]] رخ داده است.<ref>طُرَیحی، ذیل «ثأر»</ref>
*  کسی که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است؛ ثارالله در اصل «الثائرُ لِلَّه» بوده اما در نگارش آن [[تصحیف]] رخ داده است.<ref>طُرَیحی، ج۳، ص۲۳۴-۲۳۵.</ref>
* ثار به معنای خونِ طلب‌شده است و اضافه‌اش به اللَّه از آن جهت است که خداوند [[ولی دم]] حقیقی این خون است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref>
* ثار به معنای خونِ طلب‌شده است و اضافه‌اش به اللَّه از آن جهت است که خداوند [[ولی دم]] حقیقی این خون است.<ref>طهرانی، شفاءالصدور، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref>


خط ۳۶: خط ۳۶:
*ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تصحیح: عبدالحسین امینی، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶ش.
*ابن قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات، تصحیح: عبدالحسین امینی، نجف، دار المرتضویه، ۱۳۵۶ش.
*ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ کاظم مظفر، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم، ۱۴۰۵ق.
*ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، چاپ کاظم مظفر، نجف ۱۳۸۵/۱۹۶۵، چاپ افست قم، ۱۴۰۵ق.
*اسماعیل بن حماد جوهری، الصحاح: تاج اللغة و صحاح العربیة، چاپ احمد عبدالغفور عطار، قاهره ۱۳۷۶، چاپ افست بیروت، ۱۴۰۷ق.
*رمخشری، محمود بن عمر، اساس البلاغة، مصر ۱۹۷۲-۱۹۷۳.
*محمود بن عمر زمخشری، اساس البلاغة، مصر ۱۹۷۲-۱۹۷۳.
*شریعتی، علی، حسین وارث آدم، تهران، ۱۳۸۱ش.
*علی شریعتی، حسین وارث آدم، تهران، ۱۳۸۱ش.
*طهرانی، ابوالفضل بن ابوالقاسم، شفاءالصدور فی شرح زیارة العاشور، تهران، ۱۳۷۶ش.
*فخرالدین بن محمد طریحی، مجمع البحرین، چاپ احمد حسینی، تهران، ۱۳۶۲ش.
* نراقی، محمدمهدی بن ابی‌ذر، مشکلات العلوم، چاپ حسن نراقی، تهران، ۱۳۶۷ش.
*ابوالفضل بن ابوالقاسم طهرانی، شفاءالصدور فی شرح زیارة العاشور، تهران، ۱۳۷۶ش.
* فراهیدی، خلیل بن احمد، کتاب العین، تصحیح: مهدی مخزومی و ابراهیم سامرائی، قم، نشر هجرت، ۱۴۱۰ق.
*محمدمهدی بن ابی‌ذر نراقی، مشکلات العلوم، چاپ حسن نراقی، تهران، ۱۳۶۷ش.
* طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح: سید احمد حسینی، تهران، کتابفروشی متضوی، ۱۴۱۶ق.
{{پایان}}
{{پایان}}