پرش به محتوا

توقیع: تفاوت میان نسخه‌ها

۹۰۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲۲ ژوئن ۲۰۲۱
جز
افزایش بخش
جز (افزایش جزیی مطلب)
جز (افزایش بخش)
خط ۴: خط ۴:
'''توقیع''' به نامه‌ها و نوشته‌های [[امامان]] به‌ویژه [[امام مهدی(عج)]]، گفته می‌شود. در روایات بسیاری، تصریح شده که [[توقیعات امام مهدی(عج)]] به خط خودِ او بوده است.
'''توقیع''' به نامه‌ها و نوشته‌های [[امامان]] به‌ویژه [[امام مهدی(عج)]]، گفته می‌شود. در روایات بسیاری، تصریح شده که [[توقیعات امام مهدی(عج)]] به خط خودِ او بوده است.


==مفهوم‌شناسی و سیر تطور واژه==
==مفهوم‌شناسی==
توقیع در فرهنگ شیعه به نوشته‌ها، نامه‎‌ها و در مواردی به پیام‌های شفاهی [[امامان شیعه]] اشاره دارد.<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۵.</ref> توقیع در اصطلاح نوشته‌ای بر حاشیه و پشت شکایات به خط [[خلیفه]] یا سلطان یا برخی از فرمانروایان بود که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد.<ref> زَبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۵۲۵، ذیل «وقع».</ref>
توقیع در فرهنگ شیعه به نوشته‌ها، نامه‎‌ها و در مواردی به پیام‌های شفاهی [[امامان شیعه]] اشاره دارد.<ref> محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۵.</ref> توقیع در اصطلاح نوشته‌ای بر حاشیه و پشت شکایات به خط [[خلیفه]] یا سلطان یا برخی از فرمانروایان بود که بر رسیدگی به شکایات تأکید می‌کرد.<ref> زَبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۱۱، ص۵۲۵، ذیل «وقع».</ref>


===سیر تطور توقیع===
===سیر تطور توقیع===
چنانکه در کتاب [[دانشنامه امام مهدی(ع)]] آمده نخستین نوشته از [[امامان شیعه]] که توقیع نامیده شد دست‌خط [[امام کاظم(ع)]] در پاسخ دایی [[حسن بن علی وشاء]] بود که از وی درخواست کرده بود برای پسردار شدنش دعا کند.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref> متن توقیع مذکور در کتاب [[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد]] آمده است.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۲.</ref> پس از آن تعبیر توقیع درباره برخی از نوشته‌های [[امام رضا(ع)]] نیز به کار رفته است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵.</ref> در دوره امامین عسکریین با گسترده‌تر شدن جامعه شیعه و حصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع)، صدور توقیع از این دو امام نسبت به امامان پیشین بیشتر شد.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۶.</ref>  
چنانکه در کتاب [[دانشنامه امام مهدی(ع)]] آمده نخستین نوشته از [[امامان شیعه]] که توقیع نامیده شد دست‌خط [[امام کاظم(ع)]] در پاسخ دایی [[حسن بن علی وشاء]] بود که از وی درخواست کرده بود برای پسردار شدنش دعا کند.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref> متن توقیع مذکور در کتاب [[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد]] آمده است.<ref>حمیری، قرب الاسناد، ۱۴۱۳ق، ص۳۳۲.</ref> پس از آن تعبیر توقیع درباره برخی از نوشته‌های [[امام رضا(ع)]] نیز به کار رفته است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵.</ref> در دوره [[امامین عسکریین]] با گسترده‌تر شدن جامعه شیعه و حصر [[امام هادی(ع)]] و [[امام عسکری(ع)]]، صدور توقیع از این دو امام نسبت به امامان پیشین بیشتر شد.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۶.</ref>  


توقیع در دوران حضور ائمه فقط به پاسخ‌های مکتوبی که امامان در پاسخ به شیعیان صادر می‌کردند گفته می‌شد. اما درباره حضرت مهدی همه نوشته‌های او هرچند که در پاسخ به درخواست و یا پرسشی نبوده را نیز شامل می‌شود. همچنین توقیع درباره احادیث غیرمکتوب حضرت مهدی نیز به کار رفته است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۷.</ref>
توقیع در دوران حضور ائمه فقط به پاسخ‌های مکتوبی که امامان در پاسخ به شیعیان صادر می‌کردند گفته می‌شد. اما درباره حضرت مهدی همه نوشته‌های او هرچند که در پاسخ به درخواست و یا پرسشی نبوده را نیز شامل می‌شود. همچنین توقیع درباره احادیث غیرمکتوب حضرت مهدی نیز به کار رفته است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۷.</ref>
خط ۱۴: خط ۱۴:
==خط توقیعات==
==خط توقیعات==
{{جعبه نقل قول| عنوان = آخرین توقیع امام مهدی(عج) به [[علی بن محمد سمری|نایب چهارم]]:|«تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد پس خود را آماده ساز و به کسی برای جانشینی پس از خودت وصیت نکن چراکه [[غیبت کبرا|غیبت دوم (کامل)]] آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند. ظهور، پس از گذشت زمانی دراز و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. بزودی کسانی از شیعیانم می‌آیند و ادعای دیدنِ مرا می‌کنند. آگاه باشید که هر کس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی|صیحه]]، ادعای دیدن مرا کند، دروغگو و افترا زننده است.»|تاریخ بایگانی|| منبع = صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۶.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
{{جعبه نقل قول| عنوان = آخرین توقیع امام مهدی(عج) به [[علی بن محمد سمری|نایب چهارم]]:|«تو تا شش روز دیگر وفات خواهی کرد پس خود را آماده ساز و به کسی برای جانشینی پس از خودت وصیت نکن چراکه [[غیبت کبرا|غیبت دوم (کامل)]] آغاز گردیده است و مرا ظهوری نخواهد بود، مگر به اذن خداوند. ظهور، پس از گذشت زمانی دراز و سخت شدن دلها و پر شدن زمین از جور و ستم خواهد بود. بزودی کسانی از شیعیانم می‌آیند و ادعای دیدنِ مرا می‌کنند. آگاه باشید که هر کس پیش از [[خروج سفیانی]] و [[صیحه آسمانی|صیحه]]، ادعای دیدن مرا کند، دروغگو و افترا زننده است.»|تاریخ بایگانی|| منبع = صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۱۶.| تراز = چپ| عرض = ۲۳۰px| رنگ پس‌زمینه =#ffeebb| اندازه خط = ۱۲px| گیومه نقل‌قول =| تراز منبع = چپ}}
توقیعات به خط یا املای [[امامان]] بوده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۶، ۱۰۲ـ۱۰۳، ۱۰۷، ۵۱۰.</ref> و در مواردی در ذیل نامه بر نگارش آن به خط آنان تصریح شده است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۳، ۵۵۱.</ref> تصریح‌های بسیار بر نگارش توقیع به خط امامان<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰۳، ۵۱۰؛ صدوق، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص۴۸۳؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۲۸۵، ۲۹۰.</ref>  دلیلی بر نادرستی ادعای نگارش توقیعات توسط نائبان امامان یا وکیلان آنها ارزیابی شده است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹.</ref> همچنین احتمال داده شده که تصریح بر نگارش توقیع به خط امام مهدی(عج)، برای شناسایی توقیعات دروغینی بوده که به او نسبت داده می‌شد و یا شناسایی ادعای برخی منحرفان در مورد نگارش توقیع.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> برای نمونه [[احمد بن اسحاق قمی]] در دیدار با امام عسکری(ع) از او درخواست کرد دست‌خطی برای وی بنگارند تا با آن نامه‌های امام را شناسایی کند و امام درخواست او را اجابت کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۳.</ref> با این حال توقیعی در پاسخ مردم قم صادر شده که پاسخ‌ها به خط [[احمد بن ابراهیم نوبختی]] و به املای [[حسین بن روح]] بوده است.<ref> طوسی، ۱۴۱۱، ص۳۷۳.</ref> البته از حسین بن روح نقل شده که «در امر دین از خود سخن نمی‌گوید، بلکه همه را از «اصل» (امام مهدی(عج)) شنیده است».<ref> صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۸-۵۰۹.</ref>
توقیعات به خط یا املای [[امامان]] بوده است.<ref> برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۹۶، ۱۰۲ـ۱۰۳، ۱۰۷، ۵۱۰.</ref> آنان در مواردی در ذیل توقیع بر نگارش آن به خط خود تصریح کرده‌اند.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کشی، رجال الکشی، ۱۴۰۹ق، ص۵۱۳، ۵۵۱.</ref> تصریح‌های بسیار بر نگارش توقیع به خط امامان<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۱۰۳، ۵۱۰؛ طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۲۹۰.</ref>  دلیلی بر نادرستی ادعای نگارش توقیعات توسط نائبان امامان یا وکیلان آنها ارزیابی شده است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹.</ref> همچنین احتمال داده شده که تصریح بر نگارش توقیع به خط امام مهدی(عج)، برای شناسایی توقیعات دروغینی بوده که به او نسبت داده می‌شد و یا شناسایی ادعای برخی منحرفان در مورد نگارش توقیع.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۷۹-۵۸۰.</ref> برای نمونه [[احمد بن اسحاق قمی]] در دیدار با امام عسکری(ع) از او درخواست کرد دست‌خطی برای وی بنگارند تا با آن نامه‌های امام را شناسایی کند و امام درخواست او را اجابت کرد.<ref>کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۵۱۳.</ref>  
 
توقیعی از سوی امام مهدی(عج) در پاسخ مردم قم صادر شده که به خط [[احمد بن ابراهیم نوبختی]] و به املای [[حسین بن روح]] بوده است.<ref> طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۷۳.</ref> البته از حسین بن روح نقل شده که «در امر دین از خود سخن نمی‌گوید، بلکه همه را از «اصل» (امام مهدی(عج)) شنیده است».<ref> صدوق، کمال‌الدین، ۱۳۹۵ق، ج۲، ص۵۰۸-۵۰۹.</ref>
== ردوبدل توقیعات در سازمان وکالت==
ردوبدل کردن توقیعات از طریق شبکه وکالت صورت می‌گرفت. شیعیان از مناطق مختلف درخواست‌ها و پرسش‌های خود را از طریق وکیلان به امامان رسانده و از همین طریق توقیعات را نیز دریافت می‌کردند. در دوره غیبت صغری این وظیفه بر عهده نواب اربعه بود. البته گزارش‌های روایی وجود دارد که بر اساس آنها شیعیان از طرق دیگری نیز درخواست‌های خود را به امامان رسانده و توقیعات را دریافت می‌کردند.{{مدرک}}
== محتوا و موضوع==
== اعتبار توقیعات ==
== اعتبار توقیعات ==
توقیعات معمولاً به صورت مکاتبه بوده است. فقها و حدیث‌شناسان درباره اعتبار مکاتبات، اختلاف‌نظر دارند. برخی فقها در اعتبار مکاتبات مناقشه کرده‌اند<ref>آبی، ج۲، ص۱۸۰؛ محقق حلّی، ۱۳۷۱ ش، ص۳۲۴؛ علامه حلّی، ج۷، ص۲۴۸؛ شهید اول، ج۳، ص۵۷۷؛ محقق کرکی، ج۱، ص۴۵۷، ج۲، ص۸۴، ج۱۲، ص۸۵؛ شهید ثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۱، ص۳۸۸.</ref> و از سخنان برخی دیگر برمی‌آید که مکاتبه را هم‌ارز حدیث شفاهی نمی‌دانند<ref>محقق حلّی، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۶۵۹؛ شهیدثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۲، ص۵۵۵، ۵۷۳.</ref> اما دلیلی بر بی‌اعتباری مکاتبه یا هم‌ارز نبودن اعتبار مکاتبه و حدیث شفاهی، در کتاب‌های فقهی ذکر نشده است.{{مدرک}} همچنین گفته شده با توجه به اینکه کتابت سیره امامان شیعه و نیز روش متداول اقوام گوناگون بوده اگر به صدور توقیعی اطمینان حاصل شود بی‌تردید آن توقیع معتبر خواهد بود.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.</ref>
توقیعات معمولاً به صورت مکاتبه بوده است. فقها و حدیث‌شناسان درباره اعتبار مکاتبات، اختلاف‌نظر دارند. برخی فقها در اعتبار مکاتبات مناقشه کرده‌اند<ref>آبی، ج۲، ص۱۸۰؛ محقق حلّی، ۱۳۷۱ ش، ص۳۲۴؛ علامه حلّی، ج۷، ص۲۴۸؛ شهید اول، ج۳، ص۵۷۷؛ محقق کرکی، ج۱، ص۴۵۷، ج۲، ص۸۴، ج۱۲، ص۸۵؛ شهید ثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۱، ص۳۸۸.</ref> و از سخنان برخی دیگر برمی‌آید که مکاتبه را هم‌ارز حدیث شفاهی نمی‌دانند<ref>محقق حلّی، ۱۳۶۴ش، ج۲، ص۶۵۹؛ شهیدثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۲، ص۵۵۵، ۵۷۳.</ref> اما دلیلی بر بی‌اعتباری مکاتبه یا هم‌ارز نبودن اعتبار مکاتبه و حدیث شفاهی، در کتاب‌های فقهی ذکر نشده است.<ref>شبیری، «توقیع»، ص۵۸۴.</ref>همچنین گفته شده با توجه به اینکه کتابت سیره امامان شیعه و نیز روش متداول اقوام گوناگون بوده اگر به صدور توقیعی اطمینان حاصل شود بی‌تردید آن توقیع معتبر خواهد بود.<ref>محمدی ری‌شهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۲۱.</ref>


شیخ طوسی پس از نقل یک مکاتبه، با اشاره به اینکه هر چه در کتب (نامه‌ها) آمده، صحیح نیست، آن مکاتبه را نامعتبر خوانده است.<ref> بحرانی، ج۲۳، ص۶۳۱؛ طباطبائی، ج۱۰، ص۲۲۳.</ref> در پاسخ گفته‌اند که اصحاب امامان با نوشته‌ها و خط ایشان آشنا بودند و تشخیص آن برایشان چندان دشوار نبود.<ref>شبیری زنجانی، ج۹، درس ۳۲۹، ص۳.</ref> گویا به همین جهت، برخی از فقیهان به صحت سند مکاتبه مذکور اشاره کرده و عمل به مضمون آن را جایز شمرده‌اند.<ref>موسوی عاملی، ج۱، ص۱۸۰؛ نراقی، ج۱۶، ص۳۰۹.</ref>  
[[شیخ طوسی]] پس از نقل یک مکاتبه، با اشاره به اینکه هر چه در کتب (نامه‌ها) آمده، صحیح نیست، آن مکاتبه را نامعتبر خوانده است.<ref> بحرانی، ج۲۳، ص۶۳۱؛ طباطبائی، ج۱۰، ص۲۲۳، به نقل از شبیری، «توقیع»، ص۵۸۴.</ref> در پاسخ گفته‌اند که اصحاب امامان با نوشته‌ها و خط آنان آشنا بودند و تشخیص آن برایشان چندان دشوار نبود.<ref>شبیری زنجانی، ج۹، درس ۳۲۹، ص۳ به نقل از شبیری، «توقیع»، ص.</ref> گویا به همین جهت، برخی از فقیهان به صحت سند مکاتبه مذکور اشاره کرده و عمل به مضمون آن را جایز شمرده‌اند.<ref>موسوی عاملی، ج۱، ص۱۸۰؛ نراقی، ج۱۶، ص۳۰۹.</ref>  
==توقیعات امام زمان(عج)==
==توقیعات امام زمان(عج)==
{{اصلی|توقیعات امام زمان (عج)}}
{{اصلی|توقیعات امام زمان (عج)}}
خط ۵۹: خط ۶۴:
  | عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
  | عکس = <!--نمی‌خواهد، ندارد، دارد-->نمی‌خواهد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | ناوبری = <!--ندارد، دارد-->دارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->ندارد
  | رعایت شیوه‌نامه ارجاع = <!--ندارد، دارد-->کامل
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
  | کپی‌کاری = <!--از منبع مردود، از منبع خوب، ندارد-->ندارد
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل
  | استناد به منابع مناسب = <!--ندارد، ناقص، کامل-->کامل