۱۷٬۸۴۳
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (حذف منابع زائد) |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
{{درباره ۲|مفهوم توقیع|آشنایی با توقیعهای امام دوازدهم، مدخل |توقیعات امام مهدی(عج)|}} | {{درباره ۲|مفهوم توقیع|آشنایی با توقیعهای امام دوازدهم، مدخل |توقیعات امام مهدی(عج)|}} | ||
'''توقیع''' به نامهها و نوشتههای [[امامان]] به ویژه [[امام مهدی(عج)]]، گفته میشود. در روایات بسیاری، تصریح شده که [[توقیعات امام | '''توقیع''' به نامهها و نوشتههای [[امامان]] به ویژه [[امام مهدی(عج)]]، گفته میشود. در روایات بسیاری، تصریح شده که [[توقیعات امام مهدی(عج)]] به خط خودِ او بوده است. | ||
==مفهومشناسی و سیر تاریخی واژه== | ==مفهومشناسی و سیر تاریخی واژه== | ||
خط ۱۲: | خط ۱۰: | ||
چنانکه در کتاب [[دانشنامه امام مهدی(ع)]] آمده نخستین نوشته از [[امامان شیعه]] که توقیع نامیده شد دستخط [[امام کاظم(ع)]] در پاسخ دایی [[حسن بن علی وشاء]] بود که از وی درخواست کرده بود برای پسردار شدنش دعا کند.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref> متن توقیع مذکور در کتاب [[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد]] آمده است.{{مدرک}} پس از آن تعبیر توقیع درباره برخی از نوشتههای امام رضا(ع) نیز به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵.</ref> در دوره امامین عسکریین با گستردهتر شدن جامعه شیعه و حصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) امام صدور توقیع از این دو امام نسبت به امامان پیشین بیشتر شد.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۶.</ref> | چنانکه در کتاب [[دانشنامه امام مهدی(ع)]] آمده نخستین نوشته از [[امامان شیعه]] که توقیع نامیده شد دستخط [[امام کاظم(ع)]] در پاسخ دایی [[حسن بن علی وشاء]] بود که از وی درخواست کرده بود برای پسردار شدنش دعا کند.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ۱۳۹۳ش، ج۴، ص۱۱۵-۱۱۶.</ref> متن توقیع مذکور در کتاب [[قرب الاسناد (کتاب)|قرب الاسناد]] آمده است.{{مدرک}} پس از آن تعبیر توقیع درباره برخی از نوشتههای امام رضا(ع) نیز به کار رفته است.<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۳، ص۵.</ref> در دوره امامین عسکریین با گستردهتر شدن جامعه شیعه و حصر امام هادی(ع) و امام عسکری(ع) امام صدور توقیع از این دو امام نسبت به امامان پیشین بیشتر شد.<ref>محمدی ریشهری، دانشنامه امام مهدی، ج۴، ص۱۱۶.</ref> | ||
توقیع در دوران حضور ائمه فقط به | توقیع در دوران حضور ائمه فقط به پاسخهای مکتوبی که امامان در پاسخ به شیعیان صادر میکردند گفته میشد اما همه نوشتههای امام مهدی هرچند که در پاسخ به درخواست و یا پرسشی نبوده را نیز شامل میشود. همچنین توقیع درباره احادیث غیرمکتوب حضرت مهدی نیز به کار رفته است.<ref>صدوق، ج۲، ص۵۰۲، ۵۰۵؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۳۰۹</ref> | ||
==توقیعات امام زمان(عج)== | ==توقیعات امام زمان(عج)== | ||
خط ۲۲: | خط ۲۰: | ||
::هنگامی که ابوعمرو (اولین نائب امام مهدی) درگذشت نامههایی در جانشینی ابوجعفر (دومین نائب امام مهدی) به ما رسید با همان خطی بود که قبلا با آن مکاتبه میکردیم.<ref>طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۲.</ref> | ::هنگامی که ابوعمرو (اولین نائب امام مهدی) درگذشت نامههایی در جانشینی ابوجعفر (دومین نائب امام مهدی) به ما رسید با همان خطی بود که قبلا با آن مکاتبه میکردیم.<ref>طوسی، الغیبه، ۱۴۱۱ق، ص۳۶۲.</ref> | ||
در عصر غیبت در یک مورد، در پاسخ سؤالات مردم [[قم]] از حسین بن روح، ذکر شده که پاسخها به خط [[احمد بن ابراهیم نوبختی]] و به املای [[حسین بن روح]] بوده است.<ref> طوسی، ۱۴۱۱، ص۳۷۳.</ref> در توقیعی هم که برای شیخ [[مفید]] صادر شده، تصریح گردیده که به املای آن حضرت و به خط فرد معتمدی بوده است.<ref> طبرسی، ج۲، ص۶۰۳.</ref> | |||
تصریحهای بسیار بر نگارش توقیع به خط امام حسن عسکری(ع)<ref>برای نمونه نگاه کنید به کلینی، ج۱، ص۱۰۳، ۵۱۰.</ref> یا به خط امام مهدی(عج)<ref>صدوق، ۱۳۶۳ ش، ج۲، ص۴۸۳؛ طوسی، ۱۴۱۱، ص۲۸۵، ۲۹۰.</ref> دلیلی بر نادرستی ادعای نگارش توقیعات توسط نواب ائمه یا وکلای آنها ارزیابی شده است.{{مدرک}} همچنین احتمال داده شده که تأکید پارهای از روایات بر نگارش توقیع به خط امام مهدی(عج)، برای شناسایی توقیعات دروغینی بوده که به او نسبت داده میشد و یا شناسایی ادعای برخی منحرفان در مورد نگارش توقیع.{{مدرک}} [[احمد بن اسحاق قمی]] در دیدار با امام عسکری(ع) از او درخواست کرد دستخطی برای وی بنگارند تا با آن نامههای امام را شناسایی کند و امام درخواست او را اجابت کرد.<ref>کلینی، ج۱، ص۵۱۳.</ref> | |||
== اعتبار توقیعات == | == اعتبار توقیعات == | ||
توقیعات معمولاً به صورت مکاتبه بوده است. | توقیعات معمولاً به صورت مکاتبه بوده است. فقها درباره اعتبار مکاتبات، اختلافنظر دارند. برخی فقها در اعتبار مکاتبات مناقشه کردهاند<ref>آبی، ج۲، ص۱۸۰؛ محقق حلّی، ۱۳۷۱ ش، ص۳۲۴؛ علامه حلّی، ج۷، ص۲۴۸؛ شهید اول، ج۳، ص۵۷۷؛ محقق کرکی، ج۱، ص۴۵۷، ج۲، ص۸۴، ج۱۲، ص۸۵؛ شهید ثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۱، ص۳۸۸، قس ج۱، ص۳۹۰، ج۲، ص۵۷۲ ـ۵۷۳ </ref> و از سخنان برخی دیگر برمیآید که مکاتبه را همارز حدیث شفاهی نمیدانند<ref>محقق حلّی، ۱۳۶۴ ش، ج۲، ص۶۵۹؛ شهیدثانی، ۱۳۸۰ ش، ج۲، ص۵۵۵، ۵۷۳.</ref> در عین حال، دلیل روشنی بر بیاعتباری مکاتبه یا همارز نبودن اعتبار مکاتبه و حدیث شفاهی، در کتابهای فقهی ذکر نشده است.{{مدرک}} در کتب [[درایة الحدیث]] نیز این بحث مطرح شده است.<ref>خطیب بغدادی، ص۳۷۳ـ۳۷۴؛ ابن صلاح، ص۱۵۴ـ ۱۵۵.</ref> | ||
شیخ طوسی پس از نقل یک مکاتبه، با اشاره به اینکه هر چه در کتب (نامهها) آمده، صحیح نیست، آن مکاتبه را نامعتبر خوانده است.<ref> بحرانی، ج۲۳، ص۶۳۱؛ طباطبائی، ج۱۰، ص۲۲۳</ref> در پاسخ گفتهاند که اصحاب امامان با نوشتهها و خط ایشان آشنا بودند و تشخیص آن برایشان چندان دشوار نبود.<ref>شبیری زنجانی، ج۹، درس ۳۲۹، ص۳</ref> گویا به همین جهت، برخی از فقیهان به صحت سند مکاتبه مذکور اشاره کرده و عمل به مضمون آن را جایز شمردهاند.<ref>موسوی عاملی، ج۱، ص۱۸۰؛ نراقی، ج۱۶، ص۳۰۹</ref> | |||
== تکنگاری == | == تکنگاری == | ||
برخی از محدّثان | برخی از محدّثان کتابهایی درباره توقیعات تألیف کردهاند، از جمله کتاب [[عبدالله بن جعفر حمیری]] چهار اثر در این باره نگاشته است با نامهای مسائلُ لِاَبی محمدالحسن علیهالسلام علی ید محمد بن عثمان العَمری، کتاب قرب الاسناد الی صاحب الامر علیهالسلام، مسائل ابیمحمد و توقیعات و مسائل الرجال و مکاتباتهم اباالحسن الثالث علیهالسلام<ref>نجاشی، ص۲۲۰</ref> محمد بن عیسی بن عُبَید نیز کتابی به نام کتاب التوقیعات نگاشته است.<ref> نجاشی، ص۳۳۴</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
{{پانویس|اندازه=ریز|۳}} | {{پانویس|اندازه=ریز|۳}} | ||
== منابع == | == منابع == |
ویرایش