پرش به محتوا

سید محسن طباطبائی حکیم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
حذف عناوین و اصلاح برخی کلمات توصیفی
جزبدون خلاصۀ ویرایش
imported>Fayaz
جز (حذف عناوین و اصلاح برخی کلمات توصیفی)
خط ۵۳: خط ۵۳:
| پانویس =
| پانویس =
}}
}}
'''سید محسن طباطبائی حکیم''' ([[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶ق]] ـ [[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]])، [[مرجع تقلید]] [[شیعیان]] در قرن [[قرن ۱۴ هجری قمری|۱۴]] قمری، اهل [[عراق]] و ساکن [[نجف]]. او بعد از درگذشت [[آیت الله بروجردی]]، یکی از مهمترین [[مراجع تقلید شیعه]] به شمار می‌آمد. او در راستای مقابله با کمونیسم در عراق، عضویت در حزب کمونیست را تحریم و در راستای گسترش فعالیت‌های دینی، [[جماعة العلماء فی النجف الاشرف|جماعت العلماء]] را در [[نجف]] پایه‌گذاری کرد. حکیم در جوانی و در جریان جنگ جهانی اول، در دفاع از [[عثمانیان|عثمانی]]، فرماندهی بخشی از عراقیان را بر عهده داشت. از اقدامات مهم او تأسیس کتابخانه‌های متعدد در نقاط مختلف دنیاست. کتاب [[مستمسک العروة الوثقی]] مهمترین اثر [[فقه|فقهی]] اوست که در [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] مورد توجه [[اجتهاد|مجتهدان]] است.
'''سید محسن طباطبائی حکیم''' ([[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶ق]] ـ [[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]])، [[مرجع تقلید]] [[شیعیان]] در قرن [[قرن ۱۴ هجری قمری|۱۴]] قمری، اهل [[عراق]] و ساکن [[نجف]]. او بعد از درگذشت [[آیت الله بروجردی]]، یکی از [[مراجع تقلید شیعه]] مشهور بود. سیدمحسن در راستای مقابله با کمونیسم در عراق، عضویت در حزب کمونیست را [[حرام|تحریم]] کرد و در راستای گسترش فعالیت‌های دینی، [[جماعة العلماء فی النجف الاشرف|جماعت العلماء]] را در [[نجف]] پایه‌گذاری کرد. حکیم در جوانی و در جریان جنگ جهانی اول، در دفاع از [[عثمانیان|عثمانی]]، فرماندهی بخشی از عراقیان را بر عهده داشت. او چند کتابخانه در چند شهر خارج عراق تاسیس کرد. کتاب [[مستمسک العروة الوثقی]] مشهورترین اثر [[فقه|فقهی]] اوست.


تعدادی از فرزندان سید محسن حکیم، توسط رژیم بعث عراق زندانی و کشته شدند. [[سید محمد باقر حکیم]] مشهورترین فرزند اوست که در سال [[سال ۱۳۸۲ هجری شمسی|۱۳۸۲]]ش در حادثه‌ای تروریستی در [[نجف]] به [[شهادت]] رسید.
تعدادی از فرزندان سید محسن حکیم، توسط رژیم بعث عراق زندانی و کشته شدند. [[سید محمد باقر حکیم]] مشهورترین فرزند اوست که در سال [[سال ۱۳۸۲ هجری شمسی|۱۳۸۲]]ش در انفجار بمب در [[نجف]] کشته شد.
==زندگی==
==زندگی==
سید محسن حکیم در [[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶ق]] در [[نجف]]، در [[خاندان حکیم|خانواده‌ای]] که بسیاری از آنان فقیه بودند، متولد شد.<ref>قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> پدرش، سید مهدی حکیم، از عالمان بزرگ نجف دانسته شده است.<ref>قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳.</ref> سید محسن حکیم، در شش سالگی پدرش را از دست داد.<ref>نگاه کنید به: قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳.</ref>
سیدمحسن حکیم در [[سال ۱۳۰۶ هجری قمری|۱۳۰۶ق]] در [[نجف]]، در [[خاندان حکیم|خانواده‌ای]] متولد شد.<ref>قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳-۱۶۴.</ref> پدرش، سیدمهدی حکیم، از عالمان نجف دانسته شده است.<ref>قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳.</ref> محسن، در شش سالگی پدرش را از دست داد.<ref>نگاه کنید به: قاسمی، ساختار سیاسی - اجتماعی شیعیان عراق، ۱۳۹۳ش، ص۱۶۳.</ref> حکیم، ۱۰ پسر و چهار دختر داشت. یوسف، محمدرضا، [[سید محمد مهدی حکیم|محمدمهدی]]، کاظم، [[سید محمد باقر حکیم|محمدباقر]]، عبدالهادی، عبدالصاحب، علاءالدین، [[سید عبدالعزیز حکیم|عبدالعزیز،]] و محمدحسین، پسران او هستند.


آیت الله حکیم، ده پسر و چهار دختر داشت. یوسف، محمدرضا، [[سید محمد مهدی حکیم|محمدمهدی]]، کاظم، [[سید محمد باقر حکیم|محمدباقر]]، عبدالهادی، عبدالصاحب، علاءالدین، [[سید عبدالعزیز حکیم|عبدالعزیز،]] و محمدحسین، پسران او هستند.
سال‌های پایانی زندگی سیدمحسن با حبس خانگی و سختگیری بر [[حوزه علمیه]] و [[شیعه|شیعیان]] [[عراق]] و مقاومت وی همراه بود؛ چرا که پس از کودتای حسن‌البکر، فشارهای [[حزب بعث]] بر حکیم بیشتر شد و حزب بعث تلاش کرد او تسلیم شود.<ref>تبرّائیان، احیاگر حوزه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۱-۵۶۲.</ref> سیدمحسن طباطبایی حکیم سرانجام در [[۲۷ ربیع‌الاول]]، [[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]]<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۸۷.</ref>، در ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری در [[بغداد]] درگذشت. پیکر او از [[بغداد]] تا [[کربلا]] و سپس تا [[نجف]] [[تشییع]] شد و در [[مسجد هندی]] و در کنار [[مکتبة الامام الحکیم العامة|کتابخانه‌اش]]، به خاک سپرده شد.<ref>علی‌صغیر، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۵.</ref>
 
سال‌های پایانی زندگی حکیم با حبس خانگی و سختگیری بر [[حوزه علمیه]] و [[شیعه|شیعیان]] [[عراق]] و مقاومت وی همراه بود؛ چرا که پس از کودتای حسن‌البکر، فشارهای [[حزب بعث]] بر آیت‌اللّه حکیم بیشتر شد و حزب بعث تلاش کرد او را وادار به تسلیم کند.<ref>تبرّائیان، احیاگر حوزه، ۱۳۸۷ش، ج۱، ص۲۸۱-۵۶۲.</ref> سید محسن طباطبائی حکیم سرانجام در [[۲۷ ربیع‌الاول]] [[سال ۱۳۹۰ هجری قمری|۱۳۹۰ق]]<ref>حائری، روزشمار قمری، ۱۳۸۱ش، ص۸۷.</ref>، در ۸۴ سالگی، بر اثر بیماری در [[بغداد]] درگذشت. پیکر او از [[بغداد]] تا [[کربلا]] و سپس تا [[نجف]] [[تشییع]] شد و در [[مسجد هندی]] و در کنار [[مکتبة الامام الحکیم العامة|کتابخانه‌]]اش، به خاک سپرده شد.<ref>علی‌صغیر، اساطین المرجعیة العُلیا فی النجف الاشرف، ۱۴۲۴ق، ج۱، ص۱۶۲-۱۶۵.</ref>


==تحصیلات==
==تحصیلات==
حکیم از هفت سالگی قرائت [[قرآن]] و خواندن و نوشتن، و از نُه سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد.{{مدرک}} درس‌های مقدماتی، مانند [[ادبیات عرب]] و [[منطق]] و برخی متون [[اصول فقه]] (مانند قوانین و [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]]) و برخی [[متون فقهی]] (مانند [[شرایع الاسلام|شرایع]] و [[لمعه]]) را نزد برادرش، سید محمود، و دروس مقاطع بالاتر را نزد بزرگانی چون [[صادق جواهری]] و [[صادق بهبهانی]] خواند.{{مدرک}}
حکیم از هفت سالگی قرائت [[قرآن]] و خواندن و نوشتن، و از ۹ سالگی تحصیل علوم دینی را آغاز کرد.{{مدرک}} درس‌های مقدماتی، مانند [[ادبیات عرب]] و [[منطق]] و برخی متون [[اصول فقه]] (مانند قوانین و [[معالم الدین و ملاذ المجتهدین (کتاب)|معالم]]) و برخی [[متون فقهی]] (مانند [[شرایع الاسلام|شرایع]] و [[لمعه]]) را نزد برادرش، سیدمحمود، و دروس مقاطع بالاتر را نزد بزرگانی چون [[صادق جواهری]] و [[صادق بهبهانی]] خواند.{{مدرک}}


=== اساتید===
=== اساتید===
حکیم در ۱۳۲۷ق، فراگیری [[نظام درسی حوزه|دروس عالی حوزه]] (دوره خارج) را آغاز کرد و نزد [[آخوند ملامحمدکاظم خراسانی]]، [[آقاضیاء عراقی]]، [[شیخ علی جواهری]]، [[محمدحسین نائینی]] و [[سید ابوتراب خوانساری]]، [[فقه]] و [[اصول]] و [[رجال]] را فراگرفت و به درجه [[اجتهاد]] رسید. در [[اخلاق]]، از [[سید محمدسعید حبوبی]]، [[باقر قاموسی]]، [[سید علی قاضی طباطبایی]]، [[ملا حسینقلی همدانی]] و [[شیخ علی قمی]] بهره برد.<ref>سراج، الامام محسن الحکیم، بیروت، ج۱، ص۲۷-۲۸؛ تبرائیان، مرجع مجدد امام حکیم، ۱۳۹۰ش، ص۳۵.</ref>
حکیم در ۱۳۲۷ق، فراگیری [[نظام درسی حوزه|دروس عالی حوزه]] (دوره خارج) را آغاز کرد و نزد [[محمدکاظم خراسانی|آخوند خراسانی]]، [[آقاضیاء عراقی]]، [[شیخ علی جواهری]]، [[محمدحسین نائینی]] و [[سید ابوتراب خوانساری|ابوتراب خوانسانی]]، [[فقه]] و [[اصول]] و [[رجال]] را فراگرفت و به درجه [[اجتهاد]] رسید. در [[اخلاق]]، از [[سیدمحمدسعید حبوبی]]، [[باقر قاموسی]]، [[سید علی قاضی طباطبایی]]، [[ملا حسینقلی همدانی]] و [[شیخ علی قمی]] بهره برد.<ref>سراج، الامام محسن الحکیم، بیروت، ج۱، ص۲۷-۲۸؛ تبرائیان، مرجع مجدد امام حکیم، ۱۳۹۰ش، ص۳۵.</ref>


===شاگردان===
===شاگردان===
حکیم از ۱۳۳۳ق، تدریس دوره سطح حوزه و از ۱۳۳۷ق، تدریس دوره [[درس خارج|خارج فقه و اصول]] را آغاز کرد و در بیش از نیم قرن تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد. شماری از شاگردان او عبارتند از:
حکیم از ۱۳۳۳ق، تدریس دوره سطح حوزه و از ۱۳۳۷ق، تدریس دوره [[درس خارج|خارج فقه و اصول]] را آغاز کرد و در بیش از نیم قرن تدریس، شاگردانی تربیت کرد. شماری از شاگردان او عبارتند از:
{{ستون-شروع|۴}}
{{ستون-شروع|۴}}
*[[محمدتقی آل فقیه]] از علمای [[لبنان]] (درگذشت [[سال ۱۳۷۸ هجری شمسی|۱۳۷۸]]ش)
*[[محمدتقی آل فقیه]] از علمای [[لبنان]] (درگذشت [[سال ۱۳۷۸ هجری شمسی|۱۳۷۸]]ش)
خط ۱۱۶: خط ۱۱۴:
[[پرونده:سید ابوالقاسم خویی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمود شاهرودی و سیدعلی تبریزی.jpg|بندانگشتی|[[سید ابوالقاسم خویی]]، سید محسن طباطبایی حکیم، [[سید محمود حسینی شاهرودی|سید محمود شاهرودی]] و سیدعلی تبریزی.]]
[[پرونده:سید ابوالقاسم خویی، سید محسن طباطبایی حکیم، سید محمود شاهرودی و سیدعلی تبریزی.jpg|بندانگشتی|[[سید ابوالقاسم خویی]]، سید محسن طباطبایی حکیم، [[سید محمود حسینی شاهرودی|سید محمود شاهرودی]] و سیدعلی تبریزی.]]
[[پرونده:آیت الله حکیم 3.jpg|بندانگشتی]]
[[پرونده:آیت الله حکیم 3.jpg|بندانگشتی]]
پس از درگذشت [[محمدحسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینی]] ([[سال ۱۳۱۵ هجری شمسی|۱۳۱۵]]ش)، برخی مقلدان او به سید محسن حکیم رجوع کردند و پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] ([[سال ۱۳۲۵ هجری شمسی|۱۳۲۵]]ش)، مرجعیت او تثبیت شد. سید محسن حکیم پس از درگذشت [[آیت الله بروجردی]] در [[سال ۱۳۴۰ هجری شمسی|سال ۱۳۴۰ش]]، در جایگاه مؤثرترین مرجع شیعه قرار گرفت.<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ۱۳۵۷ش، ج۵، ص۱۹۰.</ref>
پس از درگذشت [[محمدحسین نائینی|میرزا محمدحسین نائینی]] ([[سال ۱۳۱۵ هجری شمسی|۱۳۱۵]]ش)، برخی مقلدان او به سید محسن حکیم رجوع کردند و پس از درگذشت [[سید ابوالحسن اصفهانی]] ([[سال ۱۳۲۵ هجری شمسی|۱۳۲۵]]ش)، مرجعیت او تثبیت شد. سید محسن حکیم پس از درگذشت [[سید حسین طباطبایی بروجردی|بروجردی]] در [[سال ۱۳۴۰ هجری شمسی|سال ۱۳۴۰ش]]، شهرت بیشتری بدست آورد.<ref>بامداد، شرح حال رجال ایران در قرن ۱۲ و ۱۳ و ۱۴ هجری، ۱۳۵۷ش، ج۵، ص۱۹۰.</ref>


===اقدامات فرهنگی - اجتماعی===
===اقدامات فرهنگی - اجتماعی===
شماری از اقدامات فرهنگی و اجتماعی سید محسن حکیم عبارتند از:
شماری از اقدامات فرهنگی و اجتماعی محسن حکیم عبارتند از:
*احداث یا بازسازی و مرمت ده‌ها [[مسجد]]، [[حسینیه]] و بنای فرهنگی.
*احداث یا بازسازی و مرمت ده‌ها [[مسجد]]، [[حسینیه]] و بنای فرهنگی.
*تأسیس کتابخانه‌ای عمومی در [[نجف]] به نام [[مکتبة آیة الله الحکیم العامة]] و به‌تدریج، ایجاد شعبه‌هایی از آن در برخی شهرهای [[عراق]] و نیز در کشورهایی چون [[اندونزی]]، [[ایران]]، [[بحرین]]، [[پاکستان]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[مصر]] و [[هند]].
*تأسیس کتابخانه‌ای عمومی در [[نجف]] به نام [[مکتبة آیة الله الحکیم العامة]] و به‌تدریج، ایجاد شعبه‌هایی از آن در برخی شهرهای [[عراق]] و نیز در کشورهایی چون [[اندونزی]]، [[ایران]]، [[بحرین]]، [[پاکستان]]، [[سوریه]]، [[لبنان]]، [[مصر]] و [[هند]].
خط ۱۳۶: خط ۱۳۴:
*برنامه‌ریزی برای آشنا شدن طلاب با اندیشه‌های [[الحاد|الحادی]] مانند مارکسیسم، و توجه دادن بزرگان حوزه به خطر آنها.
*برنامه‌ریزی برای آشنا شدن طلاب با اندیشه‌های [[الحاد|الحادی]] مانند مارکسیسم، و توجه دادن بزرگان حوزه به خطر آنها.
*تمرکززدایی از حوزه و گسترش حوزه‌های علمیه در شهرها و مناطق دوردست و سایر کشورها مانند [[پاکستان]]، [[عربستان]] و کشورهای آفریقایی.
*تمرکززدایی از حوزه و گسترش حوزه‌های علمیه در شهرها و مناطق دوردست و سایر کشورها مانند [[پاکستان]]، [[عربستان]] و کشورهای آفریقایی.
*اهتمام به تسهیلات و ملزومات تحصیل و اسکان طلاب خارجی؛ از جمله اختصاص مدرسه‌ای در نجف به طلاب [[هند]] و مدرسه‌ای به طلاب [[افغانستان]] و [[تبت]].<ref>بَهادلی، الحوزة العلمیة فی النجف، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۲.</ref>
*اهتمام به تسهیلات و ملزومات تحصیل و اسکان طلاب خارجی؛ از جمله اختصاص مدرسه‌ای در نجف به طلاب [[هند]] و مدرسه‌ای به طلاب [[افغانستان]] و [[کشمیر]].<ref>بَهادلی، الحوزة العلمیة فی النجف، ۱۴۱۳ق، ج۱، ص۳۴۲.</ref>


===مبارزه با کمونیسم===
===مبارزه با کمونیسم===
پس از کودتای عبدالکریم قاسم در [[عراق]] و به قدرت رسیدن او در [[سال ۱۳۳۷ هجری شمسی|۱۳۳۷]]ش، زمینه مناسبی برای ترویج افکار کمونیستی و تصویب قوانین ناسازگار با احکام فقهی فراهم شد. آیت الله حکیم رسماً به تصویب این قوانین اعتراض کرد و عالمان و خطیبان را به آگاه کردن مردم از ماهیت ضددینی آن فراخواند. او همچنین با صدور دو [[فتوا|فتوای]] تاریخی در ۱۳۳۸ش، پیوستن به حزب کمونیست را شرعاً غیرمجاز و در حکم [[کفر]] و الحاد یا ترویج کفر و الحاد دانست. در پی این فتوا، دیگر عالمان [[نجف]] هم فتواهای مشابه دادند و سرانجام عبدالکریم قاسم را به عذرخواهی واداشتند.<ref>فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۶۷-۶۹؛ سراج، الامام محسن الحکیم، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref>
پس از کودتای عبدالکریم قاسم در [[عراق]] و به قدرت رسیدن او در [[سال ۱۳۳۷ هجری شمسی|۱۳۳۷ش]]، زمینه مناسبی برای ترویج افکار کمونیستی و تصویب قوانین ناسازگار با احکام فقهی فراهم شد. آیت الله حکیم رسماً به تصویب این قوانین اعتراض کرد و عالمان و خطیبان را به آگاه کردن مردم از ماهیت ضد دینی آن فراخواند. او همچنین با صدور دو [[فتوا|فتوای]] تاریخی در ۱۳۳۸ش، پیوستن به حزب کمونیست را شرعاً غیرمجاز و در حکم [[کفر]] و الحاد یا ترویج کفر و الحاد دانست. در پی این فتوا، دیگر عالمان [[نجف]] هم فتواهای مشابه دادند و سرانجام عبدالکریم قاسم را به عذرخواهی واداشتند.<ref>فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۶۷-۶۹؛ سراج، الامام محسن الحکیم، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۲۱۷.</ref>
[[پرونده:مرقد سید محسن حکیم.jpg|200px|بندانگشتی|مرقد سید محسن حکیم]]
[[پرونده:مرقد سید محسن حکیم.jpg|200px|بندانگشتی|مرقد سید محسن حکیم]]
===فعالیت‌های سیاسی داخل عراق===
===فعالیت‌های سیاسی داخل عراق===
خط ۱۵۲: خط ۱۵۰:
=== فعالیت‌ها نسبت به مسلمانان جهان===
=== فعالیت‌ها نسبت به مسلمانان جهان===
سید محسن حکیم به مسئله [[فلسطین]] حساسیت ویژه‌ای نشان می‌داد. او در برابر تهاجم رژیم صهیونیستی اسرائیل به فلسطین در سال ۱۳۴۶ش، همه [[مسلمانان]] را به ایستادگی و بسیج امکانات فراخواند، به رسمیت شناختن [[اسرائیل]] از جانب حکومت وقت [[ایران]] را محکوم کرد و در حادثه آتش زدن [[مسجدالاقصی]] در ۱۳۴۸ش، با صدور بیانیه‌ای، مسئولیت شرعی و تاریخی [[مسلمان|مسلمانان]] را در برابر صهیونیست‌ها یادآور شد.<ref>فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۸۶-۹۴.</ref>
سید محسن حکیم به مسئله [[فلسطین]] حساسیت ویژه‌ای نشان می‌داد. او در برابر تهاجم رژیم صهیونیستی اسرائیل به فلسطین در سال ۱۳۴۶ش، همه [[مسلمانان]] را به ایستادگی و بسیج امکانات فراخواند، به رسمیت شناختن [[اسرائیل]] از جانب حکومت وقت [[ایران]] را محکوم کرد و در حادثه آتش زدن [[مسجدالاقصی]] در ۱۳۴۸ش، با صدور بیانیه‌ای، مسئولیت شرعی و تاریخی [[مسلمان|مسلمانان]] را در برابر صهیونیست‌ها یادآور شد.<ref>فیاض حسینی، الامام المجاهد السید محسن الحکیم، ۱۹۹۹م، ج۱، ص۸۶-۹۴.</ref>
در جریان محکومیت سید قطب (از رهبران جنبش اسلامی مصر) از سوی نظام جمال عبدالناصر، آیت الله حکیم در [[۶ جمادی‌الاول]] ۱۳۸۶ق با ارسال تلگرافی خطاب به جمال عبدالناصر، خواستار لغو حکم اعدام وی شد.{{مدرک}}
در جریان محکومیت سید قطب (از رهبران جنبش اسلامی مصر) از سوی نظام جمال عبدالناصر، محسن حکیم در [[۶ جمادی‌الاول]] ۱۳۸۶ق با ارسال تلگرافی خطاب به جمال عبدالناصر، خواستار لغو حکم اعدام وی شد.{{مدرک}}


===مواضع حکیم در مواجهه با رویدادهای ایران===
===مواضع حکیم در مواجهه با رویدادهای ایران===
آیت‌اللّه حکیم در برخی از رویدادهای سیاسی ایران، مخالفت خود را با عملکرد حکومت [[محمدرضا پهلوی]] نشان داد؛ از جمله:
آیت‌اللّه حکیم در برخی از رویدادهای سیاسی ایران، مخالفت خود را با عملکرد حکومت [[محمدرضا پهلوی]] نشان داد؛ از جمله:
*واکنش شدید به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی.
*واکنش شدید به تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی.
*اظهار تأثر شدید از کشتار شماری از طلاب در [[واقعه فیضیه]] و ارائه این پیشنهاد که علما دسته‌جمعی به [[عتبات]] مهاجرت کنند تا او بتواند رأی صریح خود را درباره دولت ایران صادر کند. [[امام خمینی]] و شماری دیگر از علمای [[قم]] در پاسخ به این پیشنهاد، مهاجرت را به صلاح ندانستند و حضور در ایران را ضروری قلمداد کردند.
*اظهار تأثر شدید از کشته شدن چند طلبه در [[واقعه فیضیه]] و ارائه این پیشنهاد که علما دسته‌جمعی به [[عتبات]] مهاجرت کنند تا او بتواند رأی صریح خود را درباره دولت ایران صادر کند. [[امام خمینی]] و شماری دیگر از علمای [[قم]] در پاسخ به این پیشنهاد، مهاجرت را به صلاح ندانستند و حضور در ایران را ضروری قلمداد کردند.
*محکومیت [[قیام ۱۵ خرداد|حادثه]] [[۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲ش و اعلام ناتوانی حکومت ایران در اداره مملکت.<ref>باقری بیدهندی، «نجوم امت (۲۱) آیت الله العظمی حاج سید محسن حکیم»، ص۷۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۴۴-۴۶.</ref>
*محکومیت [[قیام ۱۵ خرداد|حادثه ۱۵ خرداد]] ۱۳۴۲ش و اعلام ناتوانی حکومت ایران در اداره مملکت.<ref>باقری بیدهندی، «نجوم امت (۲۱) آیت الله العظمی حاج سید محسن حکیم»، ص۷۲؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۱۳۶۰ش، ج۳، ص۴۴-۴۶.</ref>
با این حال [[حسینعلی منتظری]] در کتاب خاطرات خود، آورده که برخی، ذهن آیت الله حکیم را نسبت به امام خمینی مغشوش کرده بوده‌ و به همین دلیل، سید محسن حکیم با امام خمینی همراهی و همکاری نمی‌کرده است.<ref group="یادداشت"> «آیت الله حکیم آن وقت تقریبا مرجع عمده ایران بود و با توجه به ارتباط حکومت ایران با ایشان ذهن ایشان را نسبت به آقای خمینی مغشوش کرده بودند؛ من یادم هست یک بار آقای شیخ عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی که از طرفداران آقای خمینی بود گفت: من رفتم به آقای حکیم اعتراض کردم که آقا شما چرا نسبت به آقای خمینی موضع همکاری و همراهی ندارید؟ آقای حکیم گفت نامه‌ها را بیاورید، ۲۷ تا نامه از ۲۷ نفر از علمای مهم شهرستان‌ها پیش آقای حکیم بود که در آن‌ها نوشته بودند شما گول حرف‌های آقای خمینی را نخورید، این‌ها یک عده نهضتی‌ها و بچه‌ها هستند که اطراف ایشان را گرفته‌اند!» ر.ک: خاطرات آیت الله منتظری، ج۱، ص۲۶۰.</ref>
* عدم همراهی در برخی مسائل: [[حسینعلی منتظری]] در کتاب خاطرات خود، آورده که برخی، ذهن حکیم را نسبت به آیت‌الله خمینی مغشوش کرده بود‌ و به همین دلیل، او با خمینی همراهی و همکاری نمی‌کرد.<ref group="یادداشت"> «آیت الله حکیم آن وقت تقریبا مرجع عمده ایران بود و با توجه به ارتباط حکومت ایران با ایشان ذهن ایشان را نسبت به آقای خمینی مغشوش کرده بودند؛ من یادم هست یک بار آقای شیخ عبدالجلیل جلیلی کرمانشاهی که از طرفداران آقای خمینی بود گفت: من رفتم به آقای حکیم اعتراض کردم که آقا شما چرا نسبت به آقای خمینی موضع همکاری و همراهی ندارید؟ آقای حکیم گفت نامه‌ها را بیاورید، ۲۷ تا نامه از ۲۷ نفر از علمای مهم شهرستان‌ها پیش آقای حکیم بود که در آن‌ها نوشته بودند شما گول حرف‌های آقای خمینی را نخورید، این‌ها یک عده نهضتی‌ها و بچه‌ها هستند که اطراف ایشان را گرفته‌اند!» ر.ک: خاطرات آیت الله منتظری، ج۱، ص۲۶۰.</ref>


== تک‌نگاری==
== تک‌نگاری==
کاربر ناشناس