پرش به محتوا

تبرک: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۸ بایت اضافه‌شده ،  ‏۳۱ اوت ۲۰۱۳
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Esmati
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Esmati
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:




تبرُّک، برکت جستن از خداوند، پیامبران، امامان و اولیا و آثار آنان. گذشته از مستندبودن این عمل به شواهد قرآنی و احادیث و سنّت نبوی و نیز سیرة ائمه علیهم السلام، اعتقاد بدان بر اساس مبانی کلامی و روان شناختی قابل تبیین است. همچنین در غالب ادیان اینگونه اعمال رایج است، برای نمونه می توان به برکت جستن از بزرگان دینی در دین یهود و مراسم عشاء ربانی در مسیحیت اشاره کرد. انسان در عملِ برکت جستن سعی دارد به واسطه آثار برکت بخش، از فیض و قدرت الاهی بهره مند شود. برکت عطیه ای الاهی است که بر انسان و طبیعت و اشیا نزول می یابد و عبارت است از احسان و منفعتی مادّی یا معنوی که از رحمت الاهی نشأت می گیرد. بدینسان در نحوة تحقق آن می توان گفت انتقال قدرتی است مقدّس و مؤثر که از جهان فوق طبیعت صادر می شود و کیفیتی نو به متعلَّق آن می بخشد.
'''تبرُّک'''، برکت جستن از خداوند، پیامبران، امامان و اولیا و آثار آنان. گذشته از مستندبودن این عمل به شواهد قرآنی و احادیث و سنّت نبوی و نیز سیره ائمه علیهم السلام، اعتقاد بدان بر اساس مبانی کلامی و روان شناختی قابل تبیین است. همچنین در غالب ادیان اینگونه اعمال رایج است، برای نمونه می توان به برکت جستن از بزرگان دینی در دین یهود و مراسم عشاء ربانی در مسیحیت اشاره کرد. انسان در عملِ برکت جستن سعی دارد به واسطه آثار برکت بخش، از فیض و قدرت الاهی بهره مند شود. برکت عطیه ای الاهی است که بر انسان و طبیعت و اشیا نزول می یابد و عبارت است از احسان و منفعتی مادّی یا معنوی که از رحمت الاهی نشأت می گیرد. بدینسان در نحوة تحقق آن می توان گفت انتقال قدرتی است مقدّس و مؤثر که از جهان فوق طبیعت صادر می شود و کیفیتی نو به متعلَّق آن می بخشد.
== تبرک در آیات و روایات ==
تبرّک و فعل برکت در آیات و احادیث بسیاری تأیید و بر آن تأکید شده است. یکی از مستندات قرآنیِ تبرّک را آیة 93 و 96 سورة یوسف دانسته اند که بنا بر آن یعقوب با برکت جستن از پیراهن یوسف ، بینایی اش را بازیافت.<ref>زمخشری ، ج 2، ص 502 ـ 504؛ فخررازی ، ج 18، ص 206ـ207؛ طنطاوی بن جوهری ، ج 4، جزء 7، ص 54؛ مراغی ، ج 13، ص 36ـ 38؛ قس قاسمی ، ج 9، ص 274ـ275: که عامل بینایی او را سرور و شادمانی می داند</ref> در آیات دیگری نیز به اشخاص و مکانهای متبرک اشاره شده است؛ مثلاً در سوره بقره :125 در باره مقام ابراهیم ، بقره : 218 در بارة تابوت بنی اسرائیل ، کهف : 21 در بارة ساختن مسجد در محل به خواب رفتن اصحاب کهف.


تبرّک و فعل برکت در آیات و احادیث بسیاری تأیید و بر آن تأکید شده است . یکی از مستندات قرآنیِ تبرّک را آیة 93 و 96 سورة یوسف دانسته اند که بنا بر آن یعقوب با برکت جستن از پیراهن یوسف ، بینایی اش را بازیافت (رجوع کنید به زمخشری ، ج ص 502 ـ 504؛ فخررازی ، ج 18، ص 206ـ207؛ طنطاوی بن جوهری ، ج 4، جزء 7، ص 54؛ مراغی ، ج 13، ص 36ـ 38؛ قس قاسمی ، ج ص 274ـ275: که عامل بینایی او را سرور و شادمانی می داند). در آیات دیگری نیز به اشخاص و مکانهای متبرک اشاره شده است (مثلاً بقره :125 در بارة مقام ابراهیم ، بقره : 218 در بارة تابوت بنی اسرائیل ، کهف : 21 در بارة ساختن مسجد در محل به خواب رفتن اصحاب کهف ؛ نیز رجوع کنید به برکت * ).
به استناد روایات تاریخی، تبرّک به آثار پیامبر اکرم از صدر اسلام رایج بوده است و محدّثان و سیره نویسان نیز احادیث و اخبار بسیاری در این باره نقل کرده اند، از جمله اینکه صحابه از آب وضو و باقیماندة غذا و مکان نماز آن حضرت برکت می جستند، فرزندان خود را جهت کام برداشتن (تحنیک ) نزد پیامبر می بردند و بعد از رحلت نیز مرقد و منبر ایشان را عامل برکت می دانستند.<ref>ابن حنبل ، ج 4، ص 329ـ330، ج 6، ص 212؛ بخاری جعفی ، ج ص 55، 127؛ مسلم بن حجاج ، ج 4، ص 1943؛ ابن حجر عسقلانی ، ج ص 5، 96؛ برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به الموسوعة الفقهیّة ، ج 10، ص 70ـ74؛ سبحانی ، 1414، ص 198ـ214</ref> بنابه روایاتی ، پیامبر اکرم خود نیز به برکت جستن از آب زمزم و قرآن و گاه محصولات مدینه و مانند اینها ترغیب می کرده اند (رجوع کنید به احمدی ، ص 310ـ329).
== مخالفان تبرک ==
به رغم شواهد موجود در کتاب و سنّت، برخی مؤلفان، همچون [[ابن تیمیّه]] و پیروانش، تبرّک به مرقد و دیگر آثار پیامبر و اولیا را بدعت شمرده و هرگونه برکت جویی از غیر خدا را شرک دانسته اند. در دوره اخیر محمدبن عبدالوهاب و [[وهابیان]]، با استناد به چند حدیث بر این عقیده پافشاری کرده اند.<ref>برای آگاهی از روایات متعارض و نقد آنها رجوع کنید به سبحانی ، 1414، ص 214ـ 219؛ همو، 1417، ص 153ـ154</ref> عمده ترین مخالفت اینان در برکت جستن از قبر و منبر پیامبر است که بنابه نظر بسیاری از فقهای اهل سنّت این اعمال جایز و بدعت بودن آن منتفی است، برای نمونه از عبداللّه فرزند امام احمدبن حنبل روایت شده که او از پدرش در باره برکت جستن از منبر و قبر پیامبر سؤال کرد و پدرش پاسخ داد که این کار رواست.<ref>طبسی، ص 44ـ47</ref>
== نقد دلایل مخالفان ==
از نظر کلامی، کسانی که برکت جستن را منافی با توحید و آن را مصداق شرک دانسته اند، این نکته را درنظر نگرفته اند که به اعتقاد کسی که از چیزی برکت می جوید، فاعل فعلِ برکت، خداوند است. به تعبیر دیگر، چنین نیست که فعل خداوند در همه امور عالم، بی واسطه باشد؛ خداوند عالَم را بر اساس نظامی ایجاد کرده و تحقق بسیاری از امور را به علل و اسباب موکول کرده است. کسی که برکت می جوید، در حقیقت به عوامل و اسبابی که خداوند برای تحقق امور قرار داده، متوسل می شود و بنابراین، کنه آن توسل به خدا و باور به توحید است. نهایت اینکه، در فضای ایمانی، اسباب و عوامل به مجموعة عوامل شناخته شده مادّی منحصر نیست و خداوند از بسیاری راههای ناشناخته فیض می رساند. گزارش قرآن از داستان مریم متضمن نمونه هایی از فیض الاهی، به طریق غیرمعهود، است؛ مریم در محراب به عبادت اشتغال داشت و هر روز که زکریا برای سرکشی به او می رفت با غذایی آماده روبرو می شد و چون از مریم در این باره می پرسید، پاسخ می شنید که این روزی از جانب خداست و خدا به هر که بخواهد بی حساب روزی می دهد،<ref>آل عمران: 37</ref> برهمین قیاس است حوادثی که به ولادت عیسی علیه السلام انجامید.<ref>مریم: 15ـ26</ref> تأثیر اشیای مادّی و عوامل طبیعی نیز، در تحلیل کلامی و فلسفی ، مستند به اراده خداست. در واقع، کسی که از آثار و اشیای پیامبر و اولیای دین برکت می جوید، دایره عوامل مؤثر در این عالم را از محدوده جهان شناخته شده مادّی فراتر می داند.<ref>برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به بلاغی، ص 375ـ457؛ طباطبائی، ج 10، ص 295ـ 296</ref> بر همین اساس، تأثیرگذاری در عالم از راه «برکت» با قانون علیت نیز سازگار است و برخلاف نظر کسانی که برکت جستن را توسل به اموری می دانند که در نظام علّی و معلولی جا ندارد، اعتقاد به تبرّک، اعتقاد به این واقعیت است که در نظام علّت و معلول، مجموعه ای از علل ناشناخته وجود دارد.


به استناد روایات تاریخی، تبرّک به آثار پیامبر اکرم از صدر اسلام رایج بوده است و محدّثان و سیره نویسان نیز احادیث و اخبار بسیاری در این باره نقل کرده اند، از جمله اینکه صحابه از آب وضو و باقیماندة غذا و مکان نماز آن حضرت برکت می جستند، فرزندان خود را جهت کام برداشتن (تحنیک ) نزد پیامبر می بردند و بعد از رحلت نیز مرقد و منبر ایشان را عامل برکت می دانستند.<ref>ابن حنبل ، ج 4، ص 329ـ330، ج 6، ص 212؛ بخاری جعفی ، ج 1، ص 55، 127؛ مسلم بن حجاج ، ج 4، ص 1943؛ ابن حجر عسقلانی ، ج 1، ص 5، 96؛ برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به الموسوعة الفقهیّة ، ج 10، ص 70ـ74؛ سبحانی ، 1414، ص 198ـ214</ref> بنابه روایاتی ، پیامبر اکرم خود نیز به برکت جستن از آب زمزم و قرآن و گاه محصولات مدینه و مانند اینها ترغیب می کرده اند (رجوع کنید به احمدی ، ص 310ـ329).
برکت جویی در روابط محبت آمیز نیز قابل مطرح شدن و بررسی است. گاه در روابط انسانی نیز اقبال و توجه از سر محبت و ارادت به شخصی خاص و اشیا و امور وابسته به او بر کیفیت یا کمیّت امور اثر می گذارد (برای گزارش برکت جستن احمدبن حنبل از آب پیراهن امام شافعی رجوع کنید به مقری ، ص 329؛ قس ابن کثیر، ج 10، ص 346). حال ، با توجه به تصریح و تأکید بر محبت داشتن به پیامبر اکرم و اهل بیت و اولیا در سنّت اسلامی ، مسلماً این محبت بدون آثار و مظاهر در زندگانی مسلمانان نیست و بسیاری از کارهایی که مؤمنان با عنوان برکت جستن از اولیای دین انجام می دهند ــ و گاه با فرهنگهای بومی و تلقی بسیط و عوامانه آمیخته است ــ تنها نشانة محبت و پیوند قلبی با آنان است . در این میان ممکن است برخی از این کارها مستند دینی نداشته باشد، که طبعاً از این حیث مورد تأیید عالمان دینی نیست . با اینهمه ، توصیة آنان به کنار گذاشتن اینگونه امور، از منظر پالایش و محفوظ نگاه داشتن دین از افزوده ها و تحریفها بررسی می شود، نه از منظر مبارزه با شرک و بدعت (برای تفصیل رجوع کنید به سبحانی ، 1416، ص 121ـ 128).


به رغم این شواهد از کتاب و سنّت ، برخی مؤلفان ، همچون ابن تیمیّه و پیروانش ، تبرّک به مرقد و دیگر آثار پیامبر و اولیا را بدعت شمرده و هرگونه برکت جویی از غیر خدا را شرک دانسته اند. در دورة اخیر محمدبن عبدالوهاب و وهابیان ، با استناد به چند حدیث بر این عقیده پافشاری کرده اند (برای آگاهی از روایات متعارض و نقد آنها رجوع کنید به سبحانی ، 1414، ص 214ـ 219؛ همو، 1417، ص 153ـ154). عمده ترین مخالفت اینان در برکت جستن از قبر و منبر پیامبر است که بنابه نظر بسیاری از فقهای اهل سنّت این اعمال جایز و بدعت بودن آن منتفی است ، برای نمونه از عبداللّه فرزند امام احمدبن حنبل روایت شده که او از پدرش در بارة برکت جستن از منبر و قبر پیامبر سؤال کرد و پدرش پاسخ داد که این کار رواست (رجوع کنید به طبسی ، ص 44ـ47).
در باره تبرّک، علی احمدی کتاب التبرّک و محمدطاهربن عبدالقادر تبرّک الصحابة را نگاشته اند و مجموعة اعمال و ادعیة مستخرج از آیات و احادیث در کتاب البرکة اثر محمدبن عبدالرحمان وصّابی (متوفی 166) گرد آمده است .
== پانویس ==
<references/>


از نظر کلامی ، کسانی که برکت جستن را منافی با توحید و آن را مصداق شرک دانسته اند، این نکته را درنظر نگرفته اند که به اعتقاد کسی که از چیزی برکت می جوید، فاعل فعلِ برکت ، خداوند است . به تعبیر دیگر، چنین نیست که فعل خداوند در همة امور عالم ، بی واسطه باشد؛ خداوند عالَم را بر اساس نظامی ایجاد کرده و تحقق بسیاری از امور را به علل و اسباب موکول کرده است . کسی که برکت می جوید، در حقیقت به عوامل و اسبابی که خداوند برای تحقق امور قرار داده ، متوسل می شود و بنابراین ، کنه آن توسل به خدا و باور به توحید است . نهایت اینکه ، در فضای ایمانی ، اسباب و عوامل به مجموعة عوامل شناخته شدة مادّی منحصر نیست و خداوند از بسیاری راههای ناشناخته فیض می رساند. گزارش قرآن از داستان مریم متضمن نمونه هایی از فیض الاهی ، به طریق غیرمعهود، است ؛ مریم در محراب به عبادت اشتغال داشت و هر روز که زکریا برای سرکشی به او می رفت با غذایی آماده روبرو می شد و چون از مریم در این باره می پرسید، پاسخ می شنید که این روزی از جانب خداست و خدا به هر که بخواهد بی حساب روزی می دهد (رجوع کنید به آل عمران : 37برهمین قیاس است حوادثی که به ولادت عیسی علیه السلام انجامید (رجوع کنید به مریم : 15ـ26). تأثیر اشیای مادّی و عوامل طبیعی نیز، در تحلیل کلامی و فلسفی ، مستند به ارادة خداست . در واقع ، کسی که از آثار و اشیای پیامبر و اولیای دین برکت می جوید، دایرة عوامل مؤثر در این عالم را از محدودة جهان شناخته شدة مادّی فراتر می داند (برای آگاهی بیشتر رجوع کنید به بلاغی ، ص 375ـ457؛ طباطبائی ، ج 10، ص 295ـ 296). بر همین اساس ، تأثیرگذاری در عالم از راه «برکت » با قانون علیت نیز سازگار است و برخلاف نظر کسانی که برکت جستن را توسل به اموری می دانند که در نظام علّی و معلولی جا ندارد، اعتقاد به تبرّک ، اعتقاد به این واقعیت است که در نظام علّت و معلول ، مجموعه ای از علل ناشناخته وجود دارد.
منابع : علاوه بر قرآن ؛ ابن حجر عسقلانی ؛ ابن حنبل ، مسندالامام احمدبن حنبل ، ] قاهره [ 1313، چاپ افست بیروت ] بی تا. [ ؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة ، ج 10، چاپ احمد ملحم و دیگران ، بیروت 1407/ 1987؛ علی احمدی ، التبرّک ، بیروت 1403/ 1983؛ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی ، صحیح البخاری ، استانبول 1401/ 1981؛ محمدجواد بلاغی ، الرّدّ علی الوهّابیّة ، چاپ محمدعلی حکیم ، به ضمیمة تراثنا ، سال 9، ش 2ـ3 (ربیع الا´خر ـ رمضان 1414)؛ زمخشری ؛ جعفر سبحانی ، البدعة : مفهومها، حدّها و آثارها ، قم 1416؛ همو، فی ظل اصول الاسلام ، بقلم جعفرالهادی ، قم 1414؛ همو، الوهّابیّة فی المیزان ، تهران 1417؛ طباطبائی ؛ نجم الدین طبسی ، الوهابیة : دعاوی و ردود ، تهران 1420؛ طنطاوی بن جوهری ، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم ، ] بیروت ، بی تا. [ ؛ محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، قاهره ] بی تا. [ ، چاپ افست تهران ] بی تا. [ ؛ جمال الدین قاسمی ، تفسیر القاسمی ، المسمی محاسن التأویل ، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی ، بیروت 1398/ 1978؛ احمدمصطفی مراغی ، تفسیرالمراغی ، بیروت 1985؛ مسلم بن حجاج ، صحیح مسلم ، استانبول 1401/ 1981؛ احمدبن محمد مقری ، فتح المتعال فی مدح النعال ، حیدرآباد دکن 1334؛ الموسوعة الفقهیّة ، ج 10، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیّة ، 1407/ 1986.


برکت جویی در روابط محبت آمیز نیز قابل مطرح شدن و بررسی است . گاه در روابط انسانی نیز اقبال و توجه از سر محبت و ارادت به شخصی خاص و اشیا و امور وابسته به او بر کیفیت یا کمیّت امور اثر می گذارد (برای گزارش برکت جستن احمدبن حنبل از آب پیراهن امام شافعی رجوع کنید به مقری ، ص 329؛ قس ابن کثیر، ج 10، ص 346). حال ، با توجه به تصریح و تأکید بر محبت داشتن به پیامبر اکرم و اهل بیت و اولیا در سنّت اسلامی ، مسلماً این محبت بدون آثار و مظاهر در زندگانی مسلمانان نیست و بسیاری از کارهایی که مؤمنان با عنوان برکت جستن از اولیای دین انجام می دهند ــ و گاه با فرهنگهای بومی و تلقی بسیط و عوامانه آمیخته است ــ تنها نشانة محبت و پیوند قلبی با آنان است . در این میان ممکن است برخی از این کارها مستند دینی نداشته باشد، که طبعاً از این حیث مورد تأیید عالمان دینی نیست . با اینهمه ، توصیة آنان به کنار گذاشتن اینگونه امور، از منظر پالایش و محفوظ نگاه داشتن دین از افزوده ها و تحریفها بررسی می شود، نه از


منظر مبارزه با شرک و بدعت (برای تفصیل رجوع کنید به سبحانی ، 1416، ص 121ـ 128).


در بارة تبرّک ، علی احمدی کتاب التبرّک و محمدطاهربن عبدالقادر تبرّک الصحابة را نگاشته اند و مجموعة اعمال و ادعیة مستخرج از آیات و احادیث در کتاب البرکة اثر محمدبن عبدالرحمان وصّابی (متوفی 166) گرد آمده است .
== پانویس ==
<references/>


منابع : علاوه بر قرآن ؛ ابن حجر عسقلانی ؛ ابن حنبل ، مسندالامام احمدبن حنبل ، ] قاهره [ 1313، چاپ افست بیروت ] بی تا. [ ؛ ابن کثیر، البدایة و النهایة ، ج 10، چاپ احمد ملحم و دیگران ، بیروت 1407/ 1987؛ علی احمدی ، التبرّک ، بیروت 1403/ 1983؛ محمدبن اسماعیل بخاری جعفی ، صحیح البخاری ، استانبول 1401/ 1981؛ محمدجواد بلاغی ، الرّدّ علی الوهّابیّة ، چاپ محمدعلی حکیم ، به ضمیمة تراثنا ، سال 9، ش 2ـ3 (ربیع الا´خر ـ رمضان 1414)؛ زمخشری ؛ جعفر سبحانی ، البدعة : مفهومها، حدّها و آثارها ، قم 1416؛ همو، فی ظل اصول الاسلام ، بقلم جعفرالهادی ، قم 1414؛ همو، الوهّابیّة فی المیزان ، تهران 1417؛ طباطبائی ؛ نجم الدین طبسی ، الوهابیة : دعاوی و ردود ، تهران 1420؛ طنطاوی بن جوهری ، الجواهر فی تفسیر القرآن الکریم ، ] بیروت ، بی تا. [ ؛ محمدبن عمر فخررازی ، التفسیر الکبیر ، قاهره ] بی تا. [ ، چاپ افست تهران ] بی تا. [ ؛ جمال الدین قاسمی ، تفسیر القاسمی ، المسمی محاسن التأویل ، چاپ محمدفؤاد عبدالباقی ، بیروت 1398/ 1978؛ احمدمصطفی مراغی ، تفسیرالمراغی ، بیروت 1985؛ مسلم بن حجاج ، صحیح مسلم ، استانبول 1401/ 1981؛ احمدبن محمد مقری ، فتح المتعال فی مدح النعال ، حیدرآباد دکن 1334؛ الموسوعة الفقهیّة ، ج 10، کویت : وزارة الاوقاف والشئون الاسلامیّة ، 1407/ 1986.








== پیوند به بیرون ==
== پیوند به بیرون ==
[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3219 دانشنامه جهان اسلام]
[http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=3219 دانشنامه جهان اسلام]
کاربر ناشناس