کاربر ناشناس
تولی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
imported>Esmati بدون خلاصۀ ویرایش |
imported>Esmati بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
'''تولّی'''، اصطلاحی کلامی و در برابر [[تبری]] است. تولی در اصطلاح مذهبی شیعی به معنای دوستی با امامان و پیشوایان دینی است. | '''تولّی'''، اصطلاحی کلامی و در برابر [[تبری]] است. تولی در اصطلاح مذهبی شیعی به معنای دوستی با امامان و پیشوایان دینی است. | ||
== تبیین معنای تولی == | |||
بر اساس تعالیم شیعی، تولّی به معنای دوست داشتن، تصدیق و تبعیت، و پذیرش [[ولایت]] خدا و [[پیامبر]] (ص)و [[امامان|ائمه]] (ع)است. در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمة اهل بیت علیهم السلام و خاصه حضرت علی علیه السلام واجب دانسته شده است. سیدهاشم بَحْرانی 95 حدیث از طریق اهل سنّت ( رجوع کنید به ج 6، ص 46ـ71) و 52 حدیث از طریق شیعه ( رجوع کنید به ج 6، ص 72ـ91) در باب فضل محبان و موالیان علی علیه السلام و سایر امامان روایت کرده است. به تعبیر فضل اللّه بن روزبهان (ص 300) اهل سنّت نیز بر آن اند که تولاّ ی پیامبر و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست. | بر اساس تعالیم شیعی، تولّی به معنای دوست داشتن، تصدیق و تبعیت، و پذیرش [[ولایت]] خدا و [[پیامبر]] (ص)و [[امامان|ائمه]] (ع)است. در احادیث بسیاری، محبت ورزیدن به ائمة اهل بیت علیهم السلام و خاصه حضرت علی علیه السلام واجب دانسته شده است. سیدهاشم بَحْرانی 95 حدیث از طریق اهل سنّت ( رجوع کنید به ج 6، ص 46ـ71) و 52 حدیث از طریق شیعه ( رجوع کنید به ج 6، ص 72ـ91) در باب فضل محبان و موالیان علی علیه السلام و سایر امامان روایت کرده است. به تعبیر فضل اللّه بن روزبهان (ص 300) اهل سنّت نیز بر آن اند که تولاّ ی پیامبر و آل او و تبرّی از دشمنان او، بر هر مؤمنی واجب است و کسی که ایشان را والی و متصرف امور خود نداند یا از دشمنان ایشان تبرّی نجوید، مؤمن نیست. | ||
[[شیخ یوسف بحرانی]] در باب تولی چنین گفته است که از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب نتیجه گرفته می شود که محبت [[اهل بیت]] عبارت از پذیرش امامت آنها و قرار دادن آنها در جایگاهی است که متعلق به آنهاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آنها بر آنها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب می شود.<ref>ص 144</ref>اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص ، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است (بهبهانی ، ص 298ـ299). بنابراین ، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش [[ولایت]] ائمه و تسلیمِ آنان شدن، و [[تبری|تبرّای]] نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمی آید، چنانکه بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد جز با [[تبری]] از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمی آید.<ref>مجلسی، ج 27، ص 58 ـ 59</ref> | [[شیخ یوسف بحرانی]] در باب تولی چنین گفته است که از تأکید فراوان احادیث شیعی در این باب نتیجه گرفته می شود که محبت [[اهل بیت]] عبارت از پذیرش امامت آنها و قرار دادن آنها در جایگاهی است که متعلق به آنهاست. بنابراین، مقدّم داشتن غیرِ آنها بر آنها در این زمینه، در واقع خروج از دایره محبت محسوب می شود.<ref>ص 144</ref>اساساً لازمه محبتِ تمام عیار و صادقانه به یک شخص ، موافقت با او و تصدیق و تبعیت از وی است (بهبهانی ، ص 298ـ299). بنابراین ، محبتی که منجر به تولّی، یعنی پذیرش [[ولایت]] ائمه و تسلیمِ آنان شدن، و [[تبری|تبرّای]] نظری و عملی از مخالفان آنان نشود، اصلاً محبت به حساب نمی آید، چنانکه بر اساس حدیثی، کمال ولایت و محبت مخلصانه نسبت به آل محمد جز با [[تبری]] از دشمنان دور و نزدیک آنان به دست نمی آید.<ref>مجلسی، ج 27، ص 58 ـ 59</ref> | ||
تولی | |||
== تولی در احادیث == | |||
بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. برهمین اساس، تصدیق [[امامت]] [[امامان|ائمه دوازده گانه]] علیهم السلام ــ که لازمه آن اعتماد به [[عصمت]] و منصوص بودن مقام آنان از جانب خدا و رسول اکرم و عالم بودن آنان به صلاح امور دنیا و آخرت و در نتیجه وجوب اطاعت اوامر و نواهی آنان است ــ از جمله اصول تحقق ایمان و بلکه از ضروریات مذهب [[امامیه]] شمرده شده است.<ref>شهید ثانی ، ص 404ـ 405</ref> ازینرو، ولایت و طبعاً پذیرش آن، در کنار نماز و زکات و حج و روزه، از ارکان اسلام و بلکه مهمترین رکن آن تلقی شده<ref>برقی ، ج 1، ص 286</ref> و همچنین تولّی در کنار [[تبری]] به عنوان جزء مقوّم، در همه صیغه هایی که برای ابراز دین و ایمان صحیح از سوی ائمه انشا یا تأیید شده، مورد تأکید قرار گرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به مجلسی ، ج 66، ص 2، 4ـ5، 14</ref> | بنابراین، حبّ و بغض و ولایت و برائتی را که در روایات مکرراً بر آن تأکید شده، باید به معنای تولّی و قبول ولایت و سرپرستی ائمه و مرجعیت آنها در همه امور و مسائل دانست. برهمین اساس، تصدیق [[امامت]] [[امامان|ائمه دوازده گانه]] علیهم السلام ــ که لازمه آن اعتماد به [[عصمت]] و منصوص بودن مقام آنان از جانب خدا و رسول اکرم و عالم بودن آنان به صلاح امور دنیا و آخرت و در نتیجه وجوب اطاعت اوامر و نواهی آنان است ــ از جمله اصول تحقق ایمان و بلکه از ضروریات مذهب [[امامیه]] شمرده شده است.<ref>شهید ثانی ، ص 404ـ 405</ref> ازینرو، ولایت و طبعاً پذیرش آن، در کنار نماز و زکات و حج و روزه، از ارکان اسلام و بلکه مهمترین رکن آن تلقی شده<ref>برقی ، ج 1، ص 286</ref> و همچنین تولّی در کنار [[تبری]] به عنوان جزء مقوّم، در همه صیغه هایی که برای ابراز دین و ایمان صحیح از سوی ائمه انشا یا تأیید شده، مورد تأکید قرار گرفته است.<ref>برای نمونه رجوع کنید به مجلسی ، ج 66، ص 2، 4ـ5، 14</ref> | ||
در متون حدیثی ، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای حبّ و تولاّ ی ائمه آمده است ( رجوع کنید بهمجلسی ، ج 27، ص 74ـ75، 78). همچنین در احادیث ، آثار دنیوی و اخروی محبت ائمه ذکر شده ، از جمله آثار و نشانه های آن در دنیا زهد، حرص بر عمل ، ورع در دین ، رغبت به عبادت ، توبة قبل از مرگ ، نشاط در شب زنده داری ، سخاوت و حفظ امر و نهی الاهی دانسته شده است ( رجوع کنید بههمان ، ج 27، ص 78) و در آخرت نیز محب اهل بیت از آتش جهنم امان می یابد، رویش سفید می شود و نامه اش به دست راستش داده می شود و بی محاسبه به بهشت می رود ( رجوع کنید بههمان ، ج 27، ص 78ـ79، نیز رجوع کنید بهص 158). | در متون حدیثی ، آثار و نتایج گوناگونی نظیر سعادت و خیر دنیا و آخرت برای حبّ و تولاّ ی ائمه آمده است ( رجوع کنید بهمجلسی ، ج 27، ص 74ـ75، 78). همچنین در احادیث ، آثار دنیوی و اخروی محبت ائمه ذکر شده ، از جمله آثار و نشانه های آن در دنیا زهد، حرص بر عمل ، ورع در دین ، رغبت به عبادت ، توبة قبل از مرگ ، نشاط در شب زنده داری ، سخاوت و حفظ امر و نهی الاهی دانسته شده است ( رجوع کنید بههمان ، ج 27، ص 78) و در آخرت نیز محب اهل بیت از آتش جهنم امان می یابد، رویش سفید می شود و نامه اش به دست راستش داده می شود و بی محاسبه به بهشت می رود ( رجوع کنید بههمان ، ج 27، ص 78ـ79، نیز رجوع کنید بهص 158). | ||
خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق محتشمی (ص 26ـ 33) بابی را به حبّ و بغض و تولّی و تبرّی اختصاص داده و در آن ، آیات و احادیث و سخنان حُکما را در این باره آورده است . علاوه بر این ، نوشتة مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده ) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت ، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است . به نوشتة وی ، هر گاه نفس بهیمی تحت امر نفس ناطقه در آید، دو قوة شهوت و غضب لطیفتر شده ، به شوق و اِعراض بدل می شوند و چون نفس ناطقه فرمانبردار عقل گردد، شوق و اعراض باز هم لطیفتر شده ، به ارادت و کراهت تبدیل می شوند و سرانجام ، وقتی عقل ، به فرمانِ فرمانده حقیقت تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد (ص 563). وی کمال تولّی و تبرّی را در آن دانسته که عناصر چهارگانة آنها، یعنی معرفت و محبت و هجرت و جهاد، محقق شود (ص 565) اما معتقد است کمال دینداری درجه ای بالاتر دارد که مرتبة رضا و تسلیم است و آن زمانی حاصل می شود که تولّی و تبرّی یکی شوند؛ یعنی ، تبرّی در تولّی مستغرق گردد (ص 566). در نهایت ، از نظر خواجه نصیرالدین طوسی ایمان زمانی حاصل می شود که مجموع تولّی و تبرّی و رضا و تسلیم یکجا در فرد جمع و محقق گردد و در این صورت است که می توان نام مؤمن بر او نهاد (ص 567). | خواجه نصیرالدین طوسی در اخلاق محتشمی (ص 26ـ 33) بابی را به حبّ و بغض و تولّی و تبرّی اختصاص داده و در آن ، آیات و احادیث و سخنان حُکما را در این باره آورده است . علاوه بر این ، نوشتة مختصر و مستقلی با نام «رساله در تولاّ و تبرّا» به وی منسوب است (همراه با اخلاق محتشمی چاپ شده ) که در آن با دیدی فلسفی به موضوع پرداخته و در نهایت ، حاصل شدن ایمان را با تولّی و تبرّی مرتبط ساخته است . به نوشتة وی ، هر گاه نفس بهیمی تحت امر نفس ناطقه در آید، دو قوة شهوت و غضب لطیفتر شده ، به شوق و اِعراض بدل می شوند و چون نفس ناطقه فرمانبردار عقل گردد، شوق و اعراض باز هم لطیفتر شده ، به ارادت و کراهت تبدیل می شوند و سرانجام ، وقتی عقل ، به فرمانِ فرمانده حقیقت تن دهد، ارادت و کراهت به تولّی و تبرّی مبدل خواهند شد (ص 563). وی کمال تولّی و تبرّی را در آن دانسته که عناصر چهارگانة آنها، یعنی معرفت و محبت و هجرت و جهاد، محقق شود (ص 565) اما معتقد است کمال دینداری درجه ای بالاتر دارد که مرتبة رضا و تسلیم است و آن زمانی حاصل می شود که تولّی و تبرّی یکی شوند؛ یعنی ، تبرّی در تولّی مستغرق گردد (ص 566). در نهایت ، از نظر خواجه نصیرالدین طوسی ایمان زمانی حاصل می شود که مجموع تولّی و تبرّی و رضا و تسلیم یکجا در فرد جمع و محقق گردد و در این صورت است که می توان نام مؤمن بر او نهاد (ص 567). | ||
== فلسفه تولی == | |||
== جایگاه تولی در عقائد شیعه == | |||
== مصادیق تولی == | |||
== پانویس == | == پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
علاوه بر قرآن؛ ابن منظور؛ هاشم بن سلیمان بحرانی ، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، چاپ علی عاشور، بیروت 1422/2001؛ یوسف بن احمد بحرانی ، الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب ، چاپ مهدی رجائی ، قم 1377 ش ؛ احمدبن محمد برقی ، کتاب المحاسن ، چاپ جلال الدین محدث ارموی ، قم ?] 1331 ش [ ؛ علی بهبهانی ، مصباح الهدایة فی اثبات الولایة ، اهواز 1418؛ احمدبن حسین بیهقی ، شعب الایمان ، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول ، بیروت 1421/ 2000؛ احمدبن علی بیهقی ، تاج المصادر ، چاپ هادی عالم زاده ، تهران 1366ـ1375 ش ؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی ، المفردات فی غریب القرآن ، چاپ محمد سیدکیلانی ، تهران ?] 1332 ش [ ؛ حسین بن احمد زوزنی ، کتاب المصادر ، چاپ تقی بینش ، تهران 1374 ش ؛ زین الدین بن علی شهیدثانی ، المصنفات الاربعة ، رسالة 4: حقیقة الایمان ، قم 1380 ش ؛ محمدبن حسن طوسی ، تلخیص الشافی ، چاپ حسین بحرالعلوم ، قم 1394/1974؛ محمد فؤاد عبدالباقی ، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم ، قم 1380 ش ؛ فضل اللّه بن روزبهان ، وسیلة الخادم الی المخدوم : در شرح صلوات چهارده | علاوه بر قرآن؛ ابن منظور؛ هاشم بن سلیمان بحرانی ، غایة المرام و حجة الخصام فی تعیین الامام من طریق الخاص و العام، چاپ علی عاشور، بیروت 1422/2001؛ یوسف بن احمد بحرانی ، الشهاب الثاقب فی بیان معنی الناصب ، چاپ مهدی رجائی ، قم 1377 ش ؛ احمدبن محمد برقی ، کتاب المحاسن ، چاپ جلال الدین محدث ارموی ، قم ?] 1331 ش [ ؛ علی بهبهانی ، مصباح الهدایة فی اثبات الولایة ، اهواز 1418؛ احمدبن حسین بیهقی ، شعب الایمان ، چاپ محمدسعید بسیونی زغلول ، بیروت 1421/ 2000؛ احمدبن علی بیهقی ، تاج المصادر ، چاپ هادی عالم زاده ، تهران 1366ـ1375 ش ؛ حسین بن محمد راغب اصفهانی ، المفردات فی غریب القرآن ، چاپ محمد سیدکیلانی ، تهران ?] 1332 ش [ ؛ حسین بن احمد زوزنی ، کتاب المصادر ، چاپ تقی بینش ، تهران 1374 ش ؛ زین الدین بن علی شهیدثانی ، المصنفات الاربعة ، رسالة 4: حقیقة الایمان ، قم 1380 ش ؛ محمدبن حسن طوسی ، تلخیص الشافی ، چاپ حسین بحرالعلوم ، قم 1394/1974؛ محمد فؤاد عبدالباقی ، المعجم المفهرس لالفاظ القرآن الکریم ، قم 1380 ش ؛ فضل اللّه بن روزبهان ، وسیلة الخادم الی المخدوم : در شرح صلوات چهارده معصوم ( ع )، چاپ رسول جعفریان ، قم 1375 ش ؛ کلینی ؛ مجلسی ؛ محمدبن محمد مرتضی زبیدی ، تاج العروس من جواهرالقاموس ، چاپ علی شیری ، بیروت 1414/1994؛ عمرو خلیفه نامی ، دراسات عن الاباضیة ، ترجمة میخائیل خوری ، بیروت 2001؛ محمدبن محمد نصیرالدین طوسی ، اخلاق محتشمی ، با سه رسالة دیگر منسوب به او ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، تهران 1361 ش . | ||
معصوم ( ع )، چاپ رسول جعفریان ، قم 1375 ش ؛ کلینی ؛ مجلسی ؛ محمدبن محمد مرتضی زبیدی ، تاج العروس من جواهرالقاموس ، چاپ علی شیری ، بیروت 1414/1994؛ عمرو خلیفه نامی ، دراسات عن الاباضیة ، ترجمة میخائیل خوری ، بیروت 2001؛ محمدبن محمد نصیرالدین طوسی ، اخلاق محتشمی ، با سه رسالة دیگر منسوب به او ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، تهران 1361 ش . |