۱۶٬۹۸۵
ویرایش
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
Shamsoddin (بحث | مشارکتها) جز (تمیزکاری) |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''اِحْيَاء مَوات''' آباد کردن زمینهایی که قابل استفاده نباشد. زمینهای شورهزار، سنگلاخ یا بدون آب که قابلیت بهرهبرداری ندارند، زمین موات نامیده میشود. احیاء شامل هر چیزی است که در [[عرف]]، مصداق آبادکردن باشد. | '''اِحْيَاء مَوات''' آباد کردن زمینهایی که قابل استفاده نباشد. زمینهای شورهزار، سنگلاخ یا بدون آب که قابلیت بهرهبرداری ندارند، زمین موات نامیده میشود. احیاء شامل هر چیزی است که در [[عرف]]، مصداق آبادکردن باشد. | ||
در فقه شیعه هر فردی که زمینی را احیا کند، مالک آن میشود | در فقه شیعه هر فردی که زمینی را احیا کند، مالک آن میشود. در [[قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران]]، اختیار این زمینها به [[حکومت اسلامی]] واگذار شده است و مردم بدون مجوز قانونی، اجازه تصرف و احیای آنها را ندارند. | ||
==مفهومشناسی== | ==مفهومشناسی== | ||
احیاء موات | احیاء موات به آباد کردنِ زمینِ ویران معنا شده است.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۱، ص۲۸۵.</ref> زمینهایی مانند شورهزار، سنگلاخ و یا بدون آب که قابلیت بهرهبرداری نداشته باشد، زمین موات نامیده میشود.<ref>موسوی بجنوردی و حسینی نیک، مباحث حقوقی تحریر الوسیلة، ۱۳۹۰ش، ج۲، ص۳۱۵.</ref> | ||
احیاء | احیاء به برطرفکردن موانع و آمادهسازی زمین برای بهرهبرداری گفته میشود.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۱۱.</ref> در فقه شیعه برای احیاء، مصداق خاصی معین نگردیده و تشخیص احیاء به [[عرف]] سپرده شده است.<ref>شیخ طوسی، المبسوط، ۱۳۸۷ق، ج۳، ص۲۷۱.</ref> فقیهان درباره [[تحجیر]](اقدامی که بیانگر قصد احیا باشد؛ مانند سنگچینی اطراف زمین، گودبرداری، سیمکشی و ...<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۳۶۷.</ref>) اختلاف دارند؛ برخی معتقدند تحجیر تنها اولویت ایجاد میکند و مالکیت با آن حاصل نمیشود.<ref>محقق کرکی، جامع المقاصد، ۱۴۱۴ق، ج۷، ص۴۸.</ref> در قانون مدنی ایران، ماده ۱۴۲ نیز آمده که تحجیر تنها اولویت میآورد.<ref>[https://dadfaran.com/detail/doc-3786-typ-1.html «قانون مدنی»]، گروه وکلا.</ref> در کتابهای فقهی، فصلی به احیاء موات، اختصاص داده شده است.<ref>محمدی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۶۲.</ref> | ||
==اقسام و حکم احیاء موات== | ==اقسام و حکم احیاء موات== | ||
در فقه شیعه هر فردی که زمینی را احیاء کند، مالک آن میشود.<ref>منتظرى، رساله استفتاءات، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۱.</ref> برخی فقیهان بر این مطلب ادعای [[اجماع]] کردهاند.<ref>رضوانی، «زمین موات»، ص۵۷.</ref> زمینهای موات دو گونه است: | در فقه شیعه هر فردی که زمینی را احیاء کند، مالک آن میشود.<ref>منتظرى، رساله استفتاءات، ۱۳۷۳ش، ج۱، ص۲۳۱.</ref> برخی فقیهان بر این مطلب ادعای [[اجماع]] کردهاند.<ref>رضوانی، «زمین موات»، ص۵۷.</ref> زمینهای موات دو گونه است: | ||
*موات اصلی ( | *موات اصلی (بالاصالة): زمینهایی که در ملکیت شخصی نبوده و آباد نباشد. همچنین زمینی که گذشته آن معلوم نباشد در حکم زمین موات بالاصاله است. | ||
*موات عرضی (بالعرض): | *موات عرضی (بالعرض): زمینی که مدتزمانی آباد بوده و مالک داشته، ولی با گذشت زمان تبدیل به موات شده است.<ref>محمدی، شرح تبصرة المتعلمین، ۱۴۱۱ق، ج۲، ص۶۲.</ref> | ||
زمین موات جزو [[انفال]] بوده و در زمان حضور [[امام معصوم]] نمیتوان بدون اذن | زمین موات جزو [[انفال]] بوده و در زمان حضور [[امام معصوم]]، نمیتوان بدون اذن او در آن تصرف کرد.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه، ۱۴۲۶ق، ج۲، ص۵۰۲.</ref> البته در زمان [[غیبت امام زمان(عج)|غیبت]]، اذن عام از جانب امام داده شده و بدون اذن امام نیز میتوان در این زمینها تصرف کرد.<ref>قطیفی، السراج الوهاج، ۱۴۱۳ق، ص۶۰.</ref> | ||
در میان فقیهان شیعه در این مسئله اختلاف است که در احیاء، آیا خود فرد باید این کار را انجام دهد و یا اینکه میتواند افرادی را استخدام کند و آنها به نیابت از او این کار را انجام دهند.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۱۴.</ref> | در میان فقیهان شیعه در این مسئله اختلاف است که در احیاء، آیا خود فرد باید این کار را انجام دهد و یا اینکه میتواند افرادی را استخدام کند و آنها به نیابت از او این کار را انجام دهند.<ref>مؤسسه دائرةالمعارف فقه اسلامی، فرهنگ فقه فارسی، ۱۳۸۲ش، ج۱، ص۳۱۴.</ref>{{ابهام}} | ||
==دلایل مالکیت== | ==دلایل مالکیت== |
ویرایش